این بار، توافقی از جنس تعهدات عینی

 از فردا نخستین دور مذاکرات هسته ای در دولت جدید آغاز می شود. مذاکراتی که قرار است پس از خروج یک جانبه آمریکا از برجام، این توافق را احیا کند که از یک سو در عمل موانع تحریمی علیه کشورمان برداشته شود و از سوی دیگر کشورمان نیز به تعهدات قبلی خود در برجام بازگردد.طی سال های گذشته، نقدها و بحث های زیادی درباره برجام مطرح شده است. برخی مشکل را در روحیات خاص رئیس جمهور سابق آمریکا می دانند که یک جانبه از برجام خارج شد و برخی دیگر مشکل را در وضعیت نامتوازنی می دانند که اجازه می دهد آمریکایی ها به راحتی تعهدات خود را زیرپا بگذارند. آن چه مهم است این است که برجام چه خوب یا بد، تجربه ای بود که باید دانش ما را در دور جدید مذاکرات ارتقا دهد. برخی کارشناسان بر این باورند که اکنون با توجه به تجربه توافق قبلی و ایفای تعهدات از سوی ایران و عهدشکنی آمریکا و سکوت اروپایی ها باید شیوه ای برای اجرای توافق اتخاذ شود  که فارغ از بحث های حقوقی درباره لغو تحریم ها، منافع عینی برای ما داشته باشد و این منافع عینی در مقابل تعهدات عینی و قابل نظارت ما قرار گیرد. به عبارت دیگر براساس احیای برجام  ما باید بتوانیم نفت را در حد امکان و مقتضیات بازار جهانی بفروشیم، به پول آن دسترسی داشته باشیم و بتوانیم، در حد مورد نیاز سرمایه خارجی جذب کنیم. از سوی دیگر در سطح هسته ای نیز به دنبال امکان غنی سازی در حد متعارف برای رفع نیازهای معمول خود و پذیرش نظارت های معمول و اجرای پروتکل الحاقی  متناسب با  برجام هستیم. این مسئله در قالب توافقی که صرفا روی کاغذ لغو یا توقف اجرای تحریم ها را بیاورد، شدنی نیست، چرا که نظام تحریم های آمریکا به لحاظ حقوقی به گونه ای پیچیده شده است که در عمل نمی توان با حذف  یا توقف اجرای برخی قوانین آن را از کار انداخت و تجربه قبلی نشان داده که این تحریم ها به سرعت قابل بازگشت است. آن چه که می تواند برای ما مفید باشد، دسترسی عینی به منافع اقتصادی است. چنان که در مقابل عمده تعهدات ما نیز از سطح غنی سازی تا میزان سانتریفیوژها و سطح نظارت ها، کاملا عینی و قابل راستی آزمایی است و ما نیز هراسی از نظارت های سازمان بین المللی انرژی اتمی نداریم.چیزی که می تواند مبنای اجرای دوباره توافق احیا شده را ایجاد کند، دور شدن از پیچیدگی های حقوقی و رسیدن به تعهدات عینی دوطرفه است. تعهداتی که به یک اندازه برای دوطرف قابل راستی آزمایی باشد و اجرای هرکدام از اجزای توافق برای هریک از طرفین به اجرای یک جزء خاص از توافق برای طرف دیگر ملزم شده باشد. البته  به طور  مثال  می تواند متناسب با سطح دسترسی به منابع بلوکه شده، سطح غنی سازی ما نیز به میزان منطقی کاهش یابد  یا متناسب با میزان فروش نفت، تعداد سانتریفیوژها کاهش یابد و به حداقل مدنظر در برجام برسد. نکته مهم این است که سطح بازگشت پذیری تعهدات به یک اندازه باشد. به عنوان مثال چنان چه تحریم ها با یک دستور رئیس جمهور آمریکا باز می گردد، سطح غنی سازی ما نیز با یک دستور رئیس جمهور افزایش می یابد. این تعهدات دوطرفه عینی کمک می کند که توافقی قابل راستی آزمایی و بدون ابهام و اختلاف در تفسیر اجرای توافق شکل گیرد. افزایش وزن مسئولان اقتصادی در تیم مذاکره کننده ما این نوید را می دهد که تلاش ما بر منافع عینی اقتصادی  و رفع اشکالات قبلی مانند موضوع یوترن و... در این حوزه متمرکز شده است و این رویکرد می تواند ما را به توافقی ملموس تر و پایدارتر برساند. شرط تقویت این رویکرد، نزدیکی نگاه تیم سیاسی و اقتصادی در مذاکرات است. باید از فرصت پیش آمده که جهان به افزایش صادرات نفت ایران بیش از سال‌های قبل احتیاج دارد، استفاده و این توافق را  با حفظ منافع ملی و صیانت از دستاوردهای هسته ای احیا کرد.