درد آب به کنار؛ مدیریت واکنش محور را چاره کنیم

فراموش نمی‌کنیم تابستان امسال که کشور مطابق معمول سالهای اخیر با خاموشی‌های گسترده مواجه بود جلسات مربوط به موشکافی مشکلات صنعت برق نقل محفل هر مسئولی بود. در خصوص آلودگی کلانشهر تهران نیز همین مسئله صدق می‌کند. زمستان که آلودگی بیش از هر فصل دیگر خودنمایی می‌کند مسئولان شهری از شهرداری گرفته تا شورای شهر و فرمانداری بی‌وقفه جلسه برگزار می‌کنند. آن‌ها مرتب به رسانه‌ها گزارش می‌دهند به این امید که مردم بپذیرند مسئولان به فکر حل مشکل آلودگی هوا هستند. در تایید ادعا همین بس که عبارت «جلسه کارگروه آلودگی هوا» از عبارات پرتکرار توسط صداوسیما در فصول سرد سال است.
خروجی جلسه مسئولین نگران از وضعیت آلودگی، انواع متنوعی از تصمیمات است. از جریمه خودروسازها گرفته تا ممنوعیت صدور مجوز برای تردد خودروهای آلوده و افزایش ساعت طرح ترافیک. فارغ از اینکه جلسات تا چه حد مفید بوده و مصوبات آن چقدر اجرایی می‌شود باید پرسید که چرا مسئولان فقط در زمستان نگران آلودگی هوا هستند؟ احتمالاً بتوان تایید نمود که در تابستان کمتر خبری از جلسات مسئولین در خصوص حل مشکل آلودگی هوای کلانشهرها به گوش میرسد
از این واقعیت تلخ می‌توان دو نتیجه گرفت. اول اینکه پیگیریهای مسئولان فقط مقطعی و تا حد زیادی جنبه تبلیغاتی دارد. دوم اینکه هم انتصاب مدیران دولتی و هم اقدامات آن‌ها بیش از آنکه فعال باشد، واکنشی است. صد البته که منظور شخص، دولت یا حزب خاصی نبوده و نیست. رویه های تصمیم سازی و انتصاب مدیران در اغلب موارد از عقلانیت خاصی پیروی ننموده و سرشار از روزمرگی است.
داستان آب، اما در کشور ما دیر یا زود به یک قصه پر غصه بدل خواهد شد. هرچقدر بتوان بحران برق، گاز و آلودگی را با برگزاری جلسات نمایشی از سالی به سال دیگر موکول کرد، کمبود آب شوخی بردار نیست. از کارون و زایندهرود که خروش آن‌ها روزی لرزه بر اندام گردشگران می‌انداخت امروز جز یک بستر خشک چیزی باقی نمانده است. این مشکل بیش و کم در همه کشور، مردم سرزمینمان را آزار میدهد.


در حوزه آب، تبدیل مدیریت واکنشی به مدیریت فعال از جمله تصمیماتی است که به هیچوجه نباید مورد چشم‌پوشی قرار گیرد. مدیریت فعال یعنی به جای درمان مشکلات بخش آب با اتخاذ تدابیری زمینه جلوگیری از بروز یک مشکل فراهم گردد. امروز دیگر از سبک مدیریتی که کارون و زاینده رود را پرآب تحویل گرفت و دشتی از خاک تحویل داد نمی توان انتظارداشت فراهم آورنده زمینه برون رفت از وضع موجود باشد. افسوس بسیار که این طرز تفکر همچنان با قدرت جولان می‌دهد.
لازمه تحول و عبور از این بحران وجود مدیرانی است که رویه هایی متفاوت از گذشته را
در پیش بگیرند. اکنون نیازمند به افرادی هستیم که تخصص، دورنگری و کاردانی آن‌ها بتواند شرایط را برای برون رفت از این وضعیت فراهم سازد. شاید کوچکترین خدمت مسئولان اجرایی به مردم خسته از خشکسالی این باشد که حوزه آب را جولانگاه سیاسی کاری قرار ندهند و اخذ تصمیمات در این حوزه را به افراد کاردان بسپارند.
بدون تعارف، هزاران سازمان، نهاد و شرکت یا موسسه در این کشور وجود دارند که پذیرش مسئولیت در هیچ کدام از آن‌ها به اندازه قبول مدیریت در حوزه‌های مرتبط با آب پر ریسک و خطرناک نیست. وقتی امسال مرحوم کردوانی
نه تنها هیچ مسئولیت مدیریتی در حوزه آب نداشته بلکه به توصیه‌های دلسوزانه و تخصصی آن‌ها نیز کوچکترین توجهی صورت نمی‌گیرد، این حس القا می‌شود که آینده و سرنوشت مردم اهمیت چندانی برای مسئولان ندارد.
اگرچه می‌توان پذیرفت که دولت فعلی نقش چندانی در بحرانهای مرتبط با آب نداشته و مشکلات آبی کشور ما ریشه در ۵۰ سال گذشته دارد، اما از این واقعیت نباید بگذریم که
دست اندرکاران قوه‌مجریه اگر بخواهند بر سبک و سیاق سابق مدیران حوزه آب را عزل و نصب کنند شریک وضع موجود خواهند بود.
انتصابات بی‌ضابطه سبب گردیده در کشور ما
به جای تمرکز بر حل ریشه ای مشکلات منابع آب، تنها به درمان سطحی عوارض آن پرداخته شود. به همین دلیل است که امروز خطراتی از جمله نشست زمین، خشکی رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، تحلیل سفره‌های آب زیرزمینی، کوچ اجباری، طوفان‌های شن و نمک در جای جای کشور بیش از همیشه مردم را رنج می‌دهد.