کاش آمریکا هم در مذاکرات بود

نعمت احمدی حقوقدان اخبار متبــادری از وین به گوش می‌رسد. در سومین روز ادامه مذاکرات درباره موضوعات اصلی که دو روز گذشته پیگیری شد، ادامه دارد. گفته می‌شود روز چهارشنبه با محور لغو تحریم‌ها، مذاکرات پیش می‌رود. کلیه کارگروه مسائل هسته‌ای در سطح کارشناسان و با حضور نمایندگان گروه 1+4 و اتحادیه اروپا و در غیاب نماینده آمریکا در هتل کوبورگ وین در جریان است. ظاهرا بنا به اخبار رسیده توافق شده که اعضای ارشد برجــام کار خود را آغاز کنند. از طرفی هیات پر و پیمان ایرانی هم در وین ســرگرم برگزاری جلسات کارشناسی با موضوع رفع تحریم‌هاست. موضوعی که کارشناسان کشــورمان در جلسه سه‌شنبه در کارگروه رفع تحریم‌ها با حضور نمایندگان 1+4 و اتحادیه اروپا به تشریح دیدگاه‌های خود پرداختند و رویه و دیدگاه‌های گروه مذاکره کننده ایرانی را در خصوص نحوه پیشبرد مذاکرات تشریح کردند. عمده‌ترین مسئله به تاکید نمایندگان ایران بر این مهم تاکید دارد که تحریم‌ها باید رفع شود. بنا به گزارش خبرگزاری‌ها تا اینجای کار نمایندگان سایر کشورها هم آمادگی و جدیت خود را برای تعامل در موضوع رفع تحریم‌ها ابراز داشته‌اند و ظاهرا مشخص است که فضای مذاکرات مثبت است. هرچند راه دشواری تا رسیدن به توافق نهایی پیش پای گروه‌های مذاکره‌کننده است. کارشناسان و اعضای هیات مذاکره‌کننده حصول توافق را دور از دسترس نمی‌دانند، خبرگزاری‌ها این بخش از سخنان علی باقری‌کنی را مورد توجه قرار داده‌اند: «جمهوری اسلامی برای مذاکره اراده جدی و برای دستیابی به توافق آمادگی عملی دارد». اما جنبه منفی قصه را هم باید درنظر گرفت. رابرت مالی، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور ایران و نیز تحرکات دولت اسرائیل، فضاسازی منفی و شرایط اخلال در مذاکرات را تعریف می‌کند. پرسش کلی مردم این است: جای هیات آمریکایی در مذاکرات وین کجاست؟ وقتی اخباری مبنی بر هماهنگی با اسرائیل از ناحیه گروه آمریکایی به گوش می‌رسد. گروه 1+4 که در مورد برجام با هم اختلافی ندارند. این آمریکاست که از برجام خارج شده است و همه دعواها با این است که آمریکا را به وضع قبل از خروج از برجام که در زمان دونالد ترامپ صورت گرفت، برگردانند. وقتی مذاکره مستقیم با آمریکا صورت نمی‌گیرد و مذاکرات ایران با دیگر اعضا در جریان است، سرانجام باید این مذاکرات به گروه آمریکایی منتقل شود چه بسا بین تیم مذاکره کننده ایرانی و تیم گروه 1+4 و نیز اتحادیه اروپا توافق و تفاهمی صورت بگیرد اما در انتقال مذاکرات به گروه آمریکایی، توافق حاصل شده مورد قبول آنان واقع نشود. دوباره رشته مذاکرات از هم پاره خواهد شد. بازار در مقابل اخبار وین با احتیاط عمل می کند. نبض بازار این روزها در خوف و رجای اخبار وین به تلاطم افتاده است و هر اظهارنظری از ناحیه گروه‌های مذاکره‌کننده انعکاس خاص خود را دارد و تاثیر مثبت و منفی را در گروه‌های ویژه اقتصادی باقی می‌گذارد. برای نمونه، صنف خشکبار در طول سال منتظر رسیدن کریسمس و ژانویه در اروپا و عید سال نوی چین در شرق آسیا می‌باشد که محصول عمده این ایام یعنی پسته، خرما و زعفران را صادر کند. وقتی دلار که پایه اصلی معاملات خارج می‌باشد، متزلزل است این صنعت به دل خواب زمستانی سپرده است. بازار دلار به شدت رسیدن به توافق هسته‌ای را تعقیب می‌کند و منتظر نتایج آن است. علاوه بر اثرگذاری روی قیمت ارز می‌توان زمینه‌ساز کاهش انتظارات تورمی هم در خصوص مذاکرات برجام بود. بدون توافق هسته‌ای کسب و کار مردم رونقی ندارد و کسی نمی‌تواند برای مدیریت قیمت‌ها اقدام کند. توازن خرید و فروش دلار آمریکا بهم خورده است. بازار نقل و انتقال پول بین تجار که در صادرات دستی دارند، متوقف مانده است. ایران و آمریکا در دو خط موازی نسبت به بازگشت به برجام حرکت می‌کنند که به باور نگارنده اگر می‌خواهند به‌هم برسند باید مذاکره رودررو داشته باشند. شرایط آنقدر حساس است که هر نقل قولی می‌تواند وضع شکننده میز مذاکرات را از این هم شکننده‌تر کند. روز سه‌شنبه خانم جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به سوال خبرنگاران مبنی بر اینکه نظر آمریکا درخصوص گزارش مقامات اروپایی در خصوص مثبت بودن مذاکرات و جدی بودن ایران چیست، می‌گوید ارزیابی این امر برای آمریکا مشکل است. نمی‌خواهم در آمریکا پاسخ شما را نسبت به مذاکراتی که در وین جریان دارد، بیان کنم. جالب است! مگر دولت آمریکا کانال ارتباطی با نماینده برجامی خود در وین ندارد که خانم جن ساکی اینگونه پاسخ می‌دهد؟ ما متعهد به مسیر دیپلماتیک هستیم. این چیزی است که رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران و دیگران برای آن تلاش می کنند اما نمی‌توانیم پیش از پایان پروسه، اظهارنظر کنیم. وقتی که سخنگوی کاخ سفید اینگونه نسبت به مذاکرات وین قضاوت می‌کند، باید درنظر گرفت موارد اختلافی ایران با گروه 1+4 زیاد است.برای نمونه، باید به مسئله سانتریفیوژها پرداخت. دیپلمات‌های اروپایی در جمع خبرنگاران در این خصوص یعنی تعداد سانتریفیوژها گفته‌اند. مسئله سانتریفیوژهای ایران یکی از اختلافات موجود در مذاکرات وین است که از روزهای نخست مذاکره راجع به آن بحث می‌شود. علاوه بر خبرگزاری رویترز که نگاه مثبتی نسبت به ایران و مسئله برجام ندارد واخبار منفی را بیشتر منتشر می‌کند از قول دیپلمات‌های درگیر مذاکره که خواست نام آنها فاش نشود، گفته است: وقتی برای صرف کــردن بر روی تعارفات نداریم. اگر ایرانیان نشان ندهند که درباره این مسئله جدی هستند، به مشکل برخورد خواهیم کرد. 48 ساعت آینده مهم است. اما باید درنظر گرفت ایران به حق از ابتدا این خواسته را مطرح کرده است که مذاکرات برجامی در گذشته تمام شده است و آنچه منجر به صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل شده، حاصل مذاکرات برجامی است. این آمریکاست که از برجام خارج شده است و حال که رئیس‌جمهور آمریکا تغییر کرده و رئیس‌جمهور جدید می‌خواهد به برجام برگردد، نیازی به مذاکره نیست. آمریکا به شرایط قبل از خروج ترامپ از برجام برگردد، کلیه تحریم‌ها را رفع کند. ایران برابر گزارشات آژانس از برجام خروج موضوعی نداشته است و مدیرکل آژانس گزارشی از خلاف ایران نداده است. اینکه در وین آمریکا یک طرف مذاکره نیست و مع‌الواسط در جریان مذاکرات قرار می‌گیرد، نقطه ضعف گفت‌وگوهای این دوره وین است. کاش طرفین حساسیت موضوع را درک می‌کردند و آمریکا هم در آن‌سوی مذاکره رودررو شرکت می‌کرد. غیبت آمریکا در نهایت به ضررهمه گروه‌هاست. شرایط شکننده‌ای که همسایگان خصوصا اسرائیل از آن خشنود هستند. چین و روسیه بازیگرانی هستند که دنبال منافع خود می‌باشند. این دو کشور که در قامت دوست ایران ظاهر می‌شوند، دوستانی هستند که به شش قطعنامه فصل هفتمی علیه ایران رای مثبت داده‌اند. این دو کشور بر این باور سیاسی اعتقاد دارند که در عالم سیاست دشمن دائمی وجود ندارد. منافع ملی کشورها شرط است. در بازی پیش رو، باید دید منافع چین و روسیه بالا و پایین رفتن کفه‌ترازو به نفع کدام گروه است که چین و روسیه در آن کفه، بنشینند. ایران یا طرف مقابل؟ کاش آمریکا در آن‌سوی میز مذاکره در وین حضور مستقیم داشت و تیم مذاکره‌کننده ایران رودررو و مستقمیا این خواسته به حق و قانونی و مطابق با برجام را صراحتا مطرح می‌کرد. تحریم‌ها باید لغو شود نه اینکه مع‌الواسطه همین مطلب به وسیله گروه 1+4 و اتحادیه اروپا به طرف آمریکایی منتقل شود خصوصا وقتی که منافع همسایگان و اسرائیل و از همه مهمتر بالا و پائین شدن روسیه و چین در مقابل ایران را پیش رو داریم.