فراکسیون ملی حفاظت از امنیت مرزی

نیما نعمتی‪-‬ اهمیت مرز به عنوان المان تعیین حدود سرزمینی یا نمادی هویتی از استقلال ملی هم پایه اهمیت پرچم ملی یک کشور می‌باشد زیرا تا زمانی که حدود مرزی به رسمیت شناخته نشوند یا در زمانی که سرحدات مرزی مورد تعرض واقع شوند، پرچم و برافراشتن پرچم‌ها نیز هویت مقدسی است که قداست آن ناشناس باقی مانده است. پیشینه مرزداری و مرزشناسی به انسانهای نخستین و دوران باستانی باز می‌گردد که محدوده هایی
را برای حفاظت از خویشتن و جان پناه
اطرافیان‌شان از گزند مهاجمین تعیین و در
پاسداری از آن می‌کوشیدند و هرگونه تعرض به آن را بی‌پاسخ نمی‌گذاشتند. همین تعریف با شکل تمدنی نوین گسترش یافت، زمانی که ملت‌ها در محدوده‌های سرزمینی و فراسرزمینی و بر اساس مشترکاتی مانند نژاد و قوم و تعلقات عقیدتی و زبانی و تشابه آداب و رسوم فرهنگی و تمدنی شکل گرفته‌اند و هر کدام از اقوام نیز در قلمرو زبانی خویش و یا به دلیل تنوع گویش‌ها با راز و رمز مرزداری و پرچم داری آشنا گشته اند. حال آنکه در تمام امپراطوری ایران باستانی نیز تشابه نمادها و ارزش گذاری‌های همسان علی رغم گسترش قلمرو تبعیت از پرچم واحدی را به ارمغان آورده بود و در گذر زمان دست شوم استعمارگران و قشون مهاجم به تغییر وسعت قلمرو و نمادهای تاریخی ایران باستان منجر شد. فارغ از هیاهوهای قدیم و بسط قلمروها، کشورگشایی‌ها که مرتبا حدود مرزی کشورها را دچار تغییر و تحول می‌کرد. در عصر حاضر نیز و به ویژه در زمان وقوع و پس از پایان دو جنگ بزرگ جهانی و حواشی پس از آن‌ها مانند جنگ سرد بین شرق و غرب که منجر به تغییر مرزبندی‌های مختلف و تجزیه امپراطوری‌ها و کشورهای بزرگ و تاسیس کشورها و اتحاد جماهیر نوبنیاد گشت و بسیاری از این اتحادیه‌ها نیز به مرور دچار تحولاتی ناخواسته شدند.


هم اکنون بیشتر کشورهای جهان با پذیرش عضویت در سازمان ملل متحد و قبول مصوبات و قوانین دیپلماسی بین‌المللی، با احترام به مرزهای رسمی شناخته شده و حسن همجواری به توسعه ملی و شکوفایی اقتصادی - اجتماعی ملت‌هایشان مشغول شده و البته نیم نگاهی نیز به تحولات مرزی و سیاسی کشورهای همسایه خویش دارند و همچنان امکان سوء استفاده‌های مرزی با بهانه‌های مختلف دور از انتظار نیست. در طول ۱۰۰ سال گذشته، بروز تغییرات متعددی در حدود مرزی کشورها همچنان به عنوان عاملی در جهت گسترش اختلافات مرزی مطرح شده و همچنان علی رغم گذر زمانها و تغییر نوع حاکمیت‌های سرزمینی اساس این اختلافات
کم و بیش پابرجا مانده اند. گاهی اوقات این اختلافات زمینه ساز شعله‌ور شدن نبردهای خانمان سوز و بر افروختن تعصبات ملی و قومی بوده‌اند و گاهی اوقات نیز این نزاع‌ها درون مرزهای رسمی کشیده شده و میان شهروندانی با تنوع زبانی و نژادی متفاوت رخ داده‌اند و حتی به فروپاشی یا تغییر نام برخی کشورها نیز منجر شده اند. لیکن یک حقیقت آشکار در بستر چالش‌های جغرافیای ژئوپولتیک یا جغرافیای سیاسی مدرن شکل گرفته که دامنه اختلافات مرزی را فعلا پایانی متصور نیست. زیرا طرح ادعاهای مختلف همچنان ادامه دارد. مرزها علاوه بر آنکه نمادی از هویت ملی و سند تاریخی تمدنی یک سرزمین یا فاکتوری برای تعیین حدود سرزمینی باشند، از مهم‌ترین پارامترهای توسعه ملی یک کشور در عرصه جهانی به شمار می‌آیند. در حالی که جمعیت جهان بزودی از مرز ۸ میلیارد نفر خواهد گذشت، جهانیان با پدیده‌های نوینی مواجهه می‌باشند. پدیده تغییرات اقلیمی مانند خشکسالی و کم بارشی، پدیده رشد فزاینده شهرنشینی و آلایندگی شهرهای صنعتی، پدیده ازدیاد جمعیت و لزوم توسعه رفاه اجتماعی - اقتصادی و پدیده کاهش منابع در دسترس انرژی مانند منابع تغذیه‌ای و یا سطح دسترسی آسان و ارزان جهت تامین مصارف ضروری انرژی شهروندی و...)و البته بسیاری از پدیده‌های نوظهور دیگر که مجال طرح نیافتند. قطع به یقین بروز این قبیل پدیده‌ها و پدیده‌هایی مشابه بدون بازخورد نمی‌باشند و ایجاد و توسعه انواع مختلفی از چالش‌ها را موجب می‌شوند. چالش‌هایی مانند: تامین آب شرب شیرین و تمیز برای مصارف شهروندی یا تامین منابع آب مصرفی کشاورزی و دامپروری و صنایع مختلف که بسیاری از آن‌ها صنایع آب بر محسوب می‌شوند. چالش تامین سوخت‌های فسیلی و غیر فسیلی، نیروی الکتریکی، چالش گسترش آلایندگی‌های زیست محیطی مانند انواع آلایندگی‌های زیست محیطی (آلایندگی‌های آبی، خاکی و جوی) و... را می‌توان نام برد. از سوی دیگر با توجه به‌عدم هماهنگی و انسجام لازم در سازمان‌های جهانی و میان اعضای آن‌ها در حل و فصل چالش‌های محلی، ملی و جهانی و کسری بودجه صندوق‌های ملی و جهانی در مواجهه با پیامدهای مخرب چالش‌های پیش رو و محدودیت‌های مدیریتی و ضعف‌ها و نواقص برنامه ریزی حل بحران در سطوح ملی و منطقه‌ای در صورت تداوم وضع موجود، بسیاری از چالش‌های جهانی به بحران‌های آتی جهانی بدل خواهند شد. طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته توسط کارشناسان مختلف، دلیل احتمالی وقوع نزاع‌های آینده، نزاع بر سر تامین منابع انرژی حیاتی و به ویژه نزاع آب و نزاع تامین سوخت خواهد بود. برنامه ریزی یا بهانه‌سازی برای شروع اینگونه نزاع‌ها اگر چه همچنان در هاله‌ای از ابهام است لیکن در صورت توسعه اختلافات یا وقوع نزاع‌ها با هر دلیلی (گسترش قلمرو یا تصاحب منابع آب و انرژی و فلزات کمیاب و تسلط بر مسیرهای برداشت و انتقال انرژی و در اختیار گرفتن نقاط ژئوپولتیک و...) نقطه شروع و پایان این نزاع‌ها در مرزها اتفاق می‌افتد. در مرزهای رسمی امکان وقوع نزاع وجود دارد و در مرز رسمی یا مرزهای نو نیز امکان رسیدن به صلح شکننده و پایان دادن موقتی به اختلافات وجود دارد. کشورهایی که با کمبود منابع انرژی، منابع آبهای سطحی و زیر سطحی، محدودیت در انتقال امن انرژی و... مواجه می‌باشند، نیم نگاهی نیز به مرزها دارند. به دنبال کوچکترین سهل انگاری‌ها (به ویژه در مرزهای حساس و مرزهای اختلافی یا مکان‌های بدون سرحدات دقیق و مشخص و...) در حفاظت از مرزها دست اندازی‌ها شروع خواهند شد. مرزداری تنها گماشتن نگهبان پیاده و سواره بر سرحدات نیست بلکه تضمین امنیت مرزهای ملی و ساکنان نواحی مرزی و پایش هرگونه تردد و گزارش هرگونه اقدام مشکوک است. در مرزداری نوین علاوه بر استقرار و نصب تجهیزات بروز فنی و محاسبات دقیق مهندسی و حفاظت از جان مرزبانان و اهالی محلی و نظارت بر ترددهای مشکوک، مدیریت مرزبانی باور دارد ناامنی اگر از مرزها شروع شود شتابان به درون کشور کشیده شده و شکلی سراسری می‌یابد. بنابراین علاوه بر نصب تجهیزات فنی و انجام محاسبات دقیق کارشناسی، مدیریت منابع انرژی در نواحی مرزی از پایش سنتی مرزها نیز دارای اهمیت بالاتری می‌باشد. زیرا در صورت رهاسازی منابع انرژی (مانند منابع آبهای سطحی و زیر سطحی و...) همین امر در آینده زمینه ساز بروز اختلافات مرزی و طرح ادعاهایی از سوی کشورهای همسایه شده و حسن همجواری را به چالش می‌کشد. فرض کنیم به دلیل جنس خاک و شیب زمین و یا دیگر عوامل توپوگرافیکی منابع آبی یا کانی‌های معدنی از سرچشمه داخل سرزمینی به نواحی مرزی سرازیر یا کشیده شوند در صورت مدیریت منطقی و دلسوزانه منابع ملی امکان هیچ گونه ادعایی از هیچ طرف دیگری قابل پذیرش و مستندسازی نمی‌باشد. لیکن بدلیل بروز چالش‌های جهانی بر سر منابع محدود انرژی، همان اندک منابع انرژی در نواحی مرزهای مشترک نیز محلی برای طرح اختلافات و سهم خواهی‌ها می‌باشند. از سوی دیگر به عنوان مثال بروز اشتباه سهوی در محاسبات فنی و مهندسی جهت تعیین حدود مرزی یا نصب علائم هشداردهنده یا احداث و تجهیز ابنیه و دیوار یا ساختمان‌ها و... در سنوات پیشین وعدم اصلاح اشتباه در وقت مقرر و پافشاری بر وقت کشی وعدم مستندسازی قانونی علی رغم هشدارهای رسانه‌ای و... احتمال بروز خطای انسانی، اختلاف مرزی و طرح ادعاهای بعدی افزایش می‌یابد. بنابراین علاوه بر مرتفع نمودن تجهیزات بروز و رفع نواقص و کمبودهای لجستیکی و... فرصت هرگونه دست‌اندازی را باید از طرف مقابل گرفت. لذا جهت بهینه‌سازی و هوشمندسازی پایش‌های مرزی و توسعه امنیت پایدار مرزی، اقدام به تشکیل یا تقویت کمیته‌های مشترک هم افزایی و همفکری میان سازمانهای مرزبانی قوای مسلح و نهادهای تخصصی در سطح استان‌های مرزی و تهیه پاسخ مناسب به گزارش‌های مطرح شده پیرامون مباحث مرزی و سرحدات توسط کمیته‌های مشترک به فراکسیون ملی حفاظت از امنیت پایدار مرزها اقدامی شایسته به نظر می‌رسد. در شرایط کنونی جهانی لزوم تشکیل و تقویت فراکسیونی در سطح ملی و با حضور افراد متخصص در زمینه جغرافیای سیاسی و نظامی جهان و رصد و پایش دائمی مرزها و تحولات مرزی و پیگیری مشکلات مرزنشینان و مرزبانان قهرمان کشورمان ضرورت می‌یابد.