مظلومیت «چوار» کجا ادعای عزیزی‌خادم کجا

بیان حرف‌های قشنگ، به‌به و چه‌چه کردن و تأیید حرف‌های بزرگان از عادت‌های معمول مسئولان است. اینکه همه تا حرفی از زبان یک بزرگ شنیده می‌شود آن را تأیید می‌کنند مسئله نخ‌نما شده‌ای است، اما نباید فراموش کرد که همین تأیید‌های توخالی و بازگو کردن همان حرف‌هایی که از زبان بزرگان مطرح شده یکی از بهترین و موفق‌ترین راه‌های فرار از پاسخگویی است.
اتفاقی که بعد از انتشار سخنان رهبر انقلاب اسلامی در خصوص حادثه زمین فوتبال چوار افتاد، دقیقاً همین بود. رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی اشاره داشتند که باید این حادثه و جنایت به دنیا شناسانده شود، اما در عوض آقایان فدراسیون‌نشین به جای اینکه بنشینند و برنامه‌ای مدون برای رسیدن به این هدف تعریف و تدوین کنند به صدور یک بیانیه و بازی با کلمات بسنده کردند و در عوض حرف‌های خود را در کنار دغدغه‌های رهبری موجه جلوه دادند.
نگاهی به متن پیام رئیس فدراسیون فوتبال مؤید این نکته است، به‌خصوص در آن قسمت‌هایی که از صعود قریب‌الوقوع تیم ملی به جام جهانی حرف می‌زند یا آنجا که از مسئولی دیگر تقدیر و تشکر می‌کند. در نهایت هم از درج یک روز در تقویم رسمی کشور به نام شهدای ورزشکار خبر می‌دهد و تمام. خب حال سؤال اینجاست که آیا منظور مقام معظم رهبری از اشاره به حادثه زمین فوتبال چوار و تأکید بر شناساندن آن به جهان و مطرح کردن بحث مظلومیت ورزشکاران کشورمان همین بود؟!
عزیزی‌خادم و دیگر مسئولان ورزش کشور حتماً خوب می‌دانند روز‌هایی از این دست در تقویم کشور بسیار است، اما باید دید چنین روز‌هایی تا چه حد اهمیت دارند و اصلاً مردم به آن‌ها بها می‌دهند یا نه. نمونه‌اش روز کشتی به عنوان ورزش اول کشور یا روز و هفته المپیک و پارالمپیک است که باید دید چقدر به آن‌ها بها داده می‌شود. مسئله شناساندن یک رویداد به جهان به عنوان نقطه عطف مظلومیت ملت ایران، مسئله‌ای نیست که صرفاً با درج یک روز در تقویم کشور به انجام برسد، آن هم روزی که بعد از گذشت یک سال کاملاً در داخل کشور به دست فراموشی سپرده می‌شود، چه برسد به اینکه توقع داشته باشیم آن را به جهانیان بشناسانند. برای شناساندن چوار و شهدای زمین فوتبال آن به جهانیان باید کار فرهنگی بزرگ انجام شود، کاری که مدیریت ورزش ایران چه مدیران قبلی و چه مدیران فعلی از انجام آن ناتوان هستند. این را می‌توان از پیام عزیزی‌خادم و سکوت این روز‌های وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در خصوص بیانات رهبر انقلاب اسلامی به خوبی متوجه شد.


آنچه مشخص است اینکه آقایان به‌دنبال تأیید حرف‌های خود هستند و برای رسیدن به اهداف‌شان حتی از این مسئله هم استفاده می‌کنند. نیم‌نگاهی به حرف‌های عزیزی‌خادم این مسئله را ثابت می‌کند که او بیشتر از اینکه به دنبال شناساندن چوار باشد به دنبال این است که اعلام کند رهبری به فوتبال توجه ویژه دارد و حتماً هم متعاقب این ادعا، حرف‌ها و مطالبات دیگر خود را مطرح خواهد کرد. نکته‌ای که در این میان باید به آن اشاره کرد این است که رهبر انقلاب اسلامی همواره در بیانات خود نشان داده‌اند که به تمامی موضوعات و اتفاقات اشراف کامل دارند و مقوله ورزش را هم خیلی بیشتر و بهتر از مسئولان ورزش کشور می‌شناسند. حال سؤال این است که آقایان مسئول قرار است چه کاری در این خصوص انجام دهند، آیا صرفاً باید پیام صادر کنند و با بیان حرف‌های بی‌ربط مثلاً تشکر کنند؟! آقای مسئول، رهبری راه را نشان داد، هدف را هم مشخص کرد، اما تو چه کاری می‌خواهی انجام دهی؟
این پرسشی است که پاسخ آن بسیاری از مشکلات ورزش و حتی مشکلات کشور را حل خواهد کرد. پاسخی که سال‌هاست مسئولان ریز و درشت کشور بعد از هر یک از بیانات رهبر انقلاب اسلامی تنها با تعریف و تمجید از ایشان از دادن آن طفره رفته‌اند و در نهایت هم دغدغه‌ها و فرمایشات رهبر انقلاب در سایه همین پیام‌های پرطمطراق زمین مانده و کمتر اتفاق افتاده که هدف نهایی مدنظر ایشان محقق شود.