روزنامه خراسان
1400/09/14
آن روی سکه کرهجنوبی
برجهای سر به فلک کشیده، پیشرفت وسیع در عرصههای مختلف، برندهای مشهور الکتریکی و صنعتی، سینما و سبک موسیقی که آوازهاش در تمام جهان پیچیده؛ این تصویری است که بیشتر مردم جهان از کرهجنوبی در ذهن شان دارند. کشوری که یکی از قدرتهای اقتصادی آسیا و جهان است و در زمینه فناوری به دستاوردهای نوینی رسیدهاست. سبک موسیقیاش بین نوجوانان سراسر جهان طرفداران زیادی دارد و سینمایش تحسین منتقدان زیادی را برانگیخته است. اما همه کره جنوبی در این ویژگیها خلاصه نمیشود. بُعد تاریک توسعه این کشور در زندگی مردمش قابل مشاهده است. مردمی که هر روز با هم در رقابتاند؛ برای اندکی رفاه بیشتر روزی 16ساعت کار میکنند و طبق آمار اواخر سال 2019، رتبه چهارم خودکشی جهان و اول میان کشورهای توسعهیافته را به خود اختصاص دادهاند. در پرونده امروز زندگیسلام، پوسته پر زرق و برق اقتصاد فعال و فرهنگ غنی معرفیشده توسط سلبریتیهای کرهای را کنار میزنیم تا با زوایای پنهان کره بیشتر آشنا شویم.مروری کوتاه بر تاریخچه کرهجنوبی در 100 سال گذشته
آغاز نفوذ آمریکا در کرهجنوبی
از سال 1910 تا پایان جنگجهانی دوم، شبهجزیره کره تحت کنترل کامل ژاپن بود. تا قبل از آن، جنگ های زیادی بین چین و ژاپن بر سر استعمار این شبهجزیره رخ دادهبود. بیشتر مردم کره تا سال 1945 به کشاورزی مشغول بودند. در جنگجهانی دوم با بمباران هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن علاوهبر شکست در جنگ، استیلای خود را بر کره ازدست داد. با از دور خارج شدن ژاپن، راه متفقین به کره باز شد. جنوب کره به دست آمریکا افتاد و شمال کره را نیروهای شوروی اشغال کردند. دو کشور آمریکا و شوروی بر سر انتخاب یک دولت مستقل برای کره توافق کردند اما شوروی از حضور در انتخابات سر باز زد و دولت کمونیستی را که تحت نظر و پشتیبانی خود بود، حاکم بخش شمالی قرار داد. رهبر دولت شمال، «کیم ایل سونگ» بود. در جنوب هم یک دولت حامی غرب روی کار آمد. هر دو این حکومتها مدعی حکومت بر کل شبهجزیره کره بودند و حکومت دیگری را به رسمیت نمیشناختند. همین قضیه مسبب جنگ سه ساله بین دو کره بود. نیروهای کمونیست کرهشمالی برتری مطلقی ازنظر تعداد نیرو و تجهیزات نظامی نسبت به کرهجنوبی داشتند. با پیشروی نیروهای کرهشمالی به کمک چین، تقریبا تمام کرهجنوبی به جز جزیره «بوسان» اشغال شد اما حضور دقیقه آخری نیروهای آمریکایی، ورق را برگرداند و نیروهای کرهشمالی مجبور به عقبنشینی شدند. با حمایت همهجانبه آمریکا، کرهجنوبی از شکست حتمی در جنگ نجات یافت و این آغاز نفوذ آمریکا در کرهجنوبی بود. از آن تاریخ به بعد مواضع دیپلماتیک کره جنوبی با آمریکا همجهت شد. بعد از جنگ، با پشتیبانی آمریکا از حکومت طی برنامهریزیهای پنجساله، تأسیس شرکتهای بزرگ با نیروی انسانی زیاد، معافیت مالیاتی و تقویت ساختار آموزشی، این کشور در مسیر تبدیل شدن به ابرقدرت اقتصادی آسیا قرار گرفت.
2 روی تاریک و روشن سیستم آموزشی در کره جنوبی
از هزینه هنگفت برای آموزش
تا خودکشی دانشآموزان
حدود 6 درصد سود تولید داخلی در کرهجنوبی صرف آموزش میشود که بعد از آمریکا بیشترین مقدار است. نرخ باسوادان کرهجنوبی بالای 98 درصد است. در میان کشورهای ثروتمند، کرهجنوبی رتبه اول سرانه هزینه برای آموزش خصوصی را به خود اختصاص داده است. این آموزش شامل معلمان خصوصی، کلاسهای تقویتی و دورههای آموزش زبان انگلیسی است. فشار آموزشی و جو رقابتی به حدی زیاد است که از هر پنج دانشآموز، چهار نفر مجبور به شرکت در کلاسهای تقویتی هستند. «اندرو اونگی کیم»، استاد جامعهشناس دانشگاه کره در پاسخ به سوال نویسنده کتاب «فرار از اردوگاه ۱۴» در باره این کشورمیگوید: «فشار موفق شدن در مدرسه از کلاس چهارم شروع میشود و تا کلاس هفتم به همه چیز دانشآموز تبدیل میشود. اگر جوانان معیار لازم برای موفقیت را بهدست نیاورند، به این باور میرسند که نمیتوانند زندگی خود را آغاز کنند و دچار افسردگی و مشکلات حاد روانی میشوند. جامعه بدون گذشت و سنگدل شده و این مبارزه پایدار است». اندیشه کودکان در کره جنوبی با دیگر کشورها بسیار متفاوت است. طبق اظهارات «هو یو جین»، کودک 8 ساله کرهای، در مدارس ابتدایی بچهها پس از شش ساعت آموزش طاقتفرسا به خانه میآیند اما نه برای استراحت بلکه برای مطالعه بیشتر. در سه سال منتهی به دانشگاه، مدت زمان کلاسهای تقویتی به شش تا 9 ساعت در روز میرسد که با محاسبه ساعات درسی مدرسه، یک دانشآموز در کرهجنوبی بهطور متوسط باید 16 ساعت در روز را صرف مطالعه و آموزش کند. فشار خانوادهها هم برای قبولی در آزمون پایانی، تب تحصیل را بهشدت افزایش میدهد. جامعهشناسان کرهای، سیستم آموزشی این کشور را وحشیانه و بهشدت رقابتی توصیف کردند. سیستمی که طبق آمار، علت اصلی خودکشی افراد 10 تا 19 سال است. رسانههای مختلف این خودکشیها را ناشی از اضطراب برای امتحانات ورودی دانشگاه و ترس از پذیرفته نشدن میدانند. همچنین این نظام آموزشی بهعلت تولید مازاد دانش آموخته بیکار، مورد انتقاد قرار گرفته است، به طوری که تنها در سه ماهه نخست سال 2013 آمار دانش آموختگان بیکار دانشگاههای کرهجنوبی به 3.3 میلیون نفر رسید.
پیامد فشارهای اجتماعی برای کسب پول بیشتر و موقعیت بالاتر
سناریوی نظام سرمایهداری و جامعه طبقاتی
طبق یافتههای «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» (OECD) که مجمعی متشکل از 37 قدرت برتر اقتصادی جهان است، مردم کرهجنوبی بیشتر کار میکنند، کمتر میخوابند و نرخ خودکشی بین مردم این کشور از هر کشور توسعهیافته دیگری بیشتر است. اقتصاددانان بینالمللی معتقدند حکومت دموکراتیک، بازار آزاد و کار سخت توانست یک کشاورزی دورافتاده را به کانون قدرت منطقهای و حتی جهانی تبدیل کند اما صدمات انسانی آن خیرهکننده و جبرانناپذیر است.
2 مقصر اصلی نرخ بالای خودکشی در کرهجنوبی
برای نرخ بالای خودکشی میتوان دو عامل را مقصر اصلی دانست؛ نظام سرمایهداری و فشار به مردم برای بهترین بودن.
نظام سرمایهداری| نظام سرمایهداری در کرهجنوبی موجب طبقاتی شدن جامعه شدهاست. شرکت های بزرگ، سرمایهداران و دولت، بازارهایی را برای سرمایهگذاری به مردم معرفی میکنند؛ مردم جذب بازارها میشوند و برای رسیدن به موقعیت ایجادشده و سرمایهگذاری از هیچ تلاشی غافل نمیشوند، اما در نهایت در زمان مناسب پول و تمام سود حاصل از آن به جیب صاحبان این نظام میرود. در خور ذکر است که نظامسرمایهداری میکوشد همواره مردم را به کارگر و کارمند بودن سوق دهد تا تغییر هرچند کوچکی در سود حاصل از این بازارها ایجاد نشود. به تعبیری، پولدارها هر روز پولدارتر میشوند و فقیرها که بخش بسیار اعظم جامعه را تشکیل میدهند، فقیرتر.
فشار به مردم برای بهترین بودن| عامل دوم در افزایش نرخ خودکشی به عرف جامعه برمیگردد. معیار ارزش نهادن بر افراد در کرهجنوبی با پذیرفته شدن در دانشگاههای برتر و استخدام در شرکتهای بزرگ نظیر سامسونگ، الجی و هوندا سنجیده میشود. بلندپروازی برای بهترین شدن، ایدهآلگرایی، کار سخت و فشار ازطرف جامعهای که اگر بهترین نباشی تو را به رسمیت نمیشناسد، از دیگر عوامل افسردگی و خودکشیاند. «ها کئوسئوب»، روانپزشک در دانشگاه ملی سئول و رئیس انجمن جلوگیری از خودکشی در کره در مصاحبهای با «بلین هاردن»، روزنامهنگار آمریکایی بیان میکند: «ما تمایلی نداریم برای افسردگیمان کمک بخواهیم. شدیدا میترسیم که ما را دیوانه بدانند. این بُعد تاریک توسعه ماست». عقیدهای در فرهنگ کره وجود دارد که میگوید: «اگر شخصی در زندگی خود به قعر موقعیت مالی یا اجتماعی سقوط کند با خودکشی، از وقوع گرفتاریها و مشکلات بعدی جلوگیری میکند تا آبروی خانواده حفظ شود». این هم دلیل دیگری است که خودکشی در کرهجنوبی چندان قبیح نیست. خلاصه آنکه وقتی اعضای یک جامعه ارزش و موفقیت خود را منوط به رسیدن به موقعیت مالی و اجتماعی ایده آل میدانند، درصورت مواجه شدن با موانع و شکست، به انواع اختلالات روانشناختی دچار میشوند و سرانجامِ برخی از آنها خودکشی است.
نگاهی به پیام اعتراضآمیز بعضی از آثار سینمایی کره جنوبی
سینمای کره خبر میدهد از سرّ درون!
از بررسی اقتصاد و اوضاع نهچندان مطلوب جامعه کرهجنوبی که بگذریم، نادیده گرفتن سینمای تازه جان گرفته و هنر ساخت پویانمایی این کشور کملطفی است. سینمایی که در دوسال اخیر بهواسطه چند اثر متفاوت، حسابی بر سر زبانها افتادهاست و «انیمه»هایی که بهدلیل جذابیت بصری، داستان پرکشش و محتوای جذاب در سراسر جهان طرفداران خودش را دارد. اگر از ظاهر و فرم آثار برتر سینمای کره بگذریم و در بطن آن دقیق شویم، نکتهای قابل توجه را درمییابیم. در این آثار معمولا بهصورت استعارهای یا با استفاده از نمادها، کنایه ها و گفتاری، به اوضاع درونی کرهجنوبی اشاره شده است. برای مثال میتوان به یکی از تولیدات اخیر سینمای کره، فیلم «انگل» (parasite) اشاره کرد که برنده جوایز متعددی در جشنوارههای اسکار، کن و گلدنگلوب شد. این فیلم پر است از نمادهایی که جامعه طبقاتی کره، تضاد سبک زندگی و نوع دغدغههای اقشار این کشور را به تصویر میکشد. نوع بیان این کنایهها به نحوی است که مخاطبهای نه چندان حرفهای سینما هم متوجه آنها میشوند. همچنین کارگردان انگل، موضوع داستان را به زیبایی تمام به روابط میان دو کره و آمریکا تعمیم میدهد. سریال پربیننده «بازی مرکب» نمونه دیگری از نقد جامعه کره است. نقدی که این بار با استفاده بهجا از نمادها، نظام سرمایهداری را هدف گرفته است. نظامی که به افراد طبقات پایین میفهماند که برای موفق شدن لازم است همردهخودشان را به چشم دشمن ببینند و برای از دور خارج کردنشان از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. دلیل فقر طبقات پایینی همین مقوله است؛ نظامی که در آن بودجه، میان طبقات بالایی پاسکاری میشود و سر مردم عادی بیکلاه میماند. آن افراد معدودی هم که موفق میشوند سودی از این سازوکار بهدست بیاورند، بهای سنگینی را میپردازند. حال میتوان دریافت که چرا بسیاری از مردم کره از توسعه اقتصادی ابرشرکتهایی مثل سامسونگ و هوندا و پیشرفت روز افزون کشورشان، چیزی جز فقیرتر شدن و فشار روانی عایدشان نمیشود.
منابع این پرونده: کتاب «فرار از اردوگاه 4؛ بلین هاردن»، موسسه مصاف ایرانیان، فرهیختگان آنلاین
سایر اخبار این روزنامه
آمبولانس هست اما فرسوده!
رشادت حاجقاسم برای پایان «360 درجه محاصره»
سرکشی دلار روی 30 هزار تومان
شنبه سیاه ارزهای دیجیتال
گزارشها درباره صدای انفجار در نزدیکی تاسیسات نطنز
سیاه و سپید دگردیسی بودجه ریزی
کسلکننده و بیکیفیت مثل شهرآورد!
چراغ سبز به مزد منطقهای
توهین شهاب مرادی به مشهدیها در برنامه زنده تلویزیونی، ابتکارهای استاد یوسفی و آتش خشم «شی»
واکسیناسیون 70 درصدی وکاهش 30 درصدی بستریها
هیئت های مذاکره کننده آخر هفته در وین
آن روی سکه کرهجنوبی
نگرانی از بلبشوی نان!