بودجه فرهنگی ایران؛ کم، متوسط یا زیاد؟

حمید کمار
پژوهشگر حوزه اقتصاد فرهنگ
بر‌اساس آخرین خبرها، دولت لایحه بودجه سال 1401 را هفته آتی به مجلس تقدیم می‌کند. طبق اظهارات دولتمردان، کنترل هزینه‌ها یکی از محورهای اساسی تدوین لایحه بودجه سال آینده است. از همین رو انتظار می‌رود دریافتی بسیاری از دستگاه‌ها و موضوعات کاهش یافته یا حداقل از رشد پرشتاب آنها جلوگیری شده باشد؛ امری که می‌تواند کشور را از دور باطل کسری بودجه-تورم رهایی بخشد. در این میان یکی از بخش‌های بودجه سالانه کشور که هر ساله موضوع جنجال‌های رسانه‌ای می‌شود، بودجه فرهنگی است. طی سال‌های اخیر همواره پس از تقدیم لایحه بودجه به مجلس، بحث‌های زیادی درباره رقم بودجه فرهنگی مطرح می‌شود. با این حال تاکنون رقم تخصیص اعتبارات فرهنگی در ایران با دیگر کشورها مقایسه نشده است. مقایسه‌ای که می‌تواند قضاوت درباره رقم بودجه فرهنگی را تسهیل کند. هرچند این مقایسه برای قضاوت نهایی کافی نیست و برای قضاوت نهایی باید شرایط دیگری را مدنظر قرار داد. از همین رو در این نوشتار، قضاوتی درباره کم یا زیاد بودن رقم بودجه فرهنگی نشده است.در یادداشت پیش‌رو با توجه به دو وجهی بودن موضوع بودجه فرهنگی، هر دو جنبه «فرهنگی» و «اقتصادی» در انتخاب کشورهای مورد مقایسه درنظر گرفته شده و کشورهای آلمان، امریکا، روسیه، ترکیه، ژاپن، چین و کره جنوبی به عنوان کشورهای مورد مقایسه انتخاب شدند. علاوه بر این موارد، رژیم صهیونیستی نیز با توجه به تأثیر جدی عقاید افراطی و خاص مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت تمامی داده‌های مورد نیاز از اداره آمار اتحادیه اروپا (Eurostat)، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و بانک جهانی استخراج شده است.
از آنجا که مقایسه رقم بودجه فرهنگی دولت‌ها بدون در نظرگرفتن شاخص قدرت خرید، منجر به قضاوت نادرستی از ارقام می‌شود، تمامی ارقام بودجه فرهنگی برای هر یک از دولت‌ها با شاخص برابری قدرت خرید (PPP) تعدیل شده است. آمارها نشان می‌دهد رقم بودجه فرهنگی کشور در سال 2019 با لحاظ شاخص برابری قدرت خرید معادل 3.9 میلیارد دلار بوده است. همین شاخص برای رژیم صهیونیستی 5.9، روسیه 7.3، ترکیه 15.4، ژاپن 22.7، کره جنوبی 22.8، آلمان 48.5، امریکا 59 و چین 84.1 میلیارد دلار بوده است. در نتیجه طبق این شاخص، ایران در مقایسه با این کشورها، کمترین میزان هزینه کرد در موضوعات فرهنگی را دارد.


همچنین با توجه به نقش مهم جمعیت در تشخیص بزرگی ارقام بودجه، سرانه بودجه فرهنگی در هر یک از این مناطق نیز محاسبه شد. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد سرانه بودجه فرهنگی برای هر ایرانی در سال 2019 و بر‌اساس شاخص برابری قدرت خرید معادل 48 دلار بوده است. این شاخص اما برای روسیه 50، چین 59، امریکا و ژاپن 180، ترکیه 188، کره جنوبی 439، آلمان 584 و رژیم صهیونیستی 652 دلار بوده است. در واقع ایران در مقایسه با دیگر دولت‌ها، حائز کمترین بودجه سرانه فرهنگی است.علاوه بر این موارد، سهم فرهنگ از کل بودجه نیز قابل توجه است. در این شاخص برخلاف شاخص‌های قبلی، ایران در پایین‌ترین جایگاه قرار ندارد. آمارها نشان می‌دهد سهم فرهنگ از کل بودجه در امریکا 0.7 درصد، روسیه 0.9، ژاپن 1.1، چین 1.6، ایران 1.7، ترکیه 2.1، آلمان 2.3، کره جنوبی 3 و رژیم صهیونیستی 3.9 درصد است. طبق این شاخص ایران جزو کشورهای با هزینه کرد متوسط در حوزه فرهنگ قرار می‌گیرد.
با توجه به ارقام به‌دست آمده مشخص می‌شود رقم خالص هزینه کرد ایران در امور فرهنگی در مقایسه با دیگر کشورهای منتخب چندان بالا نیست. با این حال با در نظر گرفتن بزرگی اقتصاد هر یک از کشورها و نسبی کردن ارقام بودجه فرهنگی در تناسب با رقم کل بودجه، مشخص می‌شود ایران جزو کشورهای متوسط در میزان تخصیص بودجه فرهنگی به شمار می‌رود، به‌طوری که سهم امور فرهنگی از کل بودجه نزدیک به میانگین کشورهای منتخب است. مقایسه این ارقام با دیگر کشورهای منتخب، تصویر دقیق‌تری از کمیت بودجه فرهنگی کشور ارائه می‌دهد. البته قضاوت درباره رقم بودجه فرهنگی نیازمند دخیل کردن عوامل دیگر از جمله کارآمدی نهادهای گیرنده بودجه و سنجش اولویت‌های دیگر کشورهاست.
در شرایطی که ایران در مقایسه با کشورهایی نظیر آلمان، ژاپن، کره جنوبی و... از ضعف زیرساختی رنج می‌برد به طوری که در برخی موارد اساسی‌ترین نیازهای مردم مثل تأمین آب آشامیدنی در بخش‌هایی از ایران هنوز مرتفع نشده، طبیعی است که سهم فرهنگ از اعتبارات دولتی قدری پایین‌تر باشد. همچنین بدون در نظر گرفتن کارآمدی نهادهای فرهنگی بودجه در تحقق اهداف سیاستگذار نیز نمی‌توان قضاوتی از کم یا زیاد بودن رقم بودجه فرهنگی داشت. به عنوان مثال در شرایطی که یک نهاد، کارآمدی قابل قبولی برای اجرای وظایف مشخص شده در قانون بودجه را ندارد، تخصیص بودجه (هرچند اندک) به چنین نهادی، نتیجه‌ای جز هدررفت منابع بودجه آن هم در شرایط تنگنای مالی کنونی دولت ندارد. از همین رو قضاوت درباره کم یا زیاد بودن رقم بودجه فرهنگی بدون در نظر گرفتن چنین عوامل مهمی، بی‌اعتبار خواهد بود.