اخبار ویژه

      سرزنش پرکاری دولت جدید به جای عذرخواهی از کم‌کاری دولت سابق! یک روزنامه زنجیره‌ای ضمن به رخ کشیدن نتایج سوءمدیریت دولت پیشین ادعا کرد: پرکاری دولتمردان جدید بی‌فایده است(!) روزنامه آرمان در یادداشتی، پرکاری را مقابل غفلت از مسائل اصلی قرار می‌دهد و می‌نویسد: «دولت با ادعای رفع سریع مشکلات روی کارآمد و از ابتدای مسئولیت خوتلاش داشته و دارد که نشان دهد بسیاری از مشکلات با پرکاری و مدیریت انقلابی قابل حل هستند. در این زمینه می‌توان به سفرهای گسترده استانی و انبوه جلسات پی‌درپی رئیس دولت‌ اشاره کرد. البته تلاش مستمر، پیگیر و پرحجم مورد استقبال همه عقلاست و کسی نمی‌تواند از آن نهی کند و با جرات می‌توان از دولت آقای روحانی که دراین زمینه دچار ضعف بود، انتقاد کرد. در زمانی که حجم بسیار زیادی از نابسامانی‌ها متوجه امور روز‌مره مردم است واقعاً هیچ راهی جز تلاش شبانه‌روزی همه مسئولان کوچک و بزرگ دولت و همه ارکان حکومتی وجود ندارد. اما روشن است که وقتی ما در امور کلی با بحران‌ها و چالش‌های عمیق روبه‌رو هستیم پرکاری تنها قادر خواهد بود بخشی از مشکلات موردی را برطرف کند. مثلا وقتی کشور دچار خشکسالی است و ۶۵ درصد از مخازن سدها خالی هستند با هر میزان ازکار و تلاش امکان رفع کامل مشکل وجود ندارد و گاهی تلاش‌های بی‌ثمر نه‌تنها موجب اتلاف منابع می‌شوند که خود عوارض منفی به‌وجود می‌آورند. دولت باید متوجه این جنبه از پرکاری و تعجیل و سرعت در عمل هم باشد. نکته بسیار مهم اینکه تاکنون دولت اصولگرایان در زمینه مشکلات و بحران‌های اصلی موجود هیچ برنامه دقیقی ارائه نداده است و جز فعالیت‌های پرحجم همه ناظران منتظرند تا ببینند که برنامه‌های ایشان در زمینه‌های اساسی چیست؟ رئیس دولت تاکنون ۳ گفت‌وگوی مستقیم و زنده با مردم داشته است ولی در هر ۳ برنامه بجز اظهار برخی از کلیات نفرموده‌اند که برنامه‌های مشخص ایشان چیست؟ سؤالات بزرگ و گزنده‌ای وجود دارد که نفس تاخیر در پاسخ به آنها خود مشکل آفرینند و اقتصاد رنجور و فعالان اقتصادی را سردرگم می‌کند. مثلا مجری برنامه می‌توانست از پرواز قیمت دلار به بالای ۳۰ هزار تومان بپرسد؟... به‌نظر می‌رسد خطر مشغول شدن دولت به جزئیات و غلفت از مهمات و کلیات واقعاً در حال خودنمایی است. قطعا جاده فلان روستا و شهرستان باید احداث شود، مسلما مشکل فاضلاب اهواز باید برطرف شود، حتما باید تعداد داروخانه‌های توزیع‌کننده داروهای کرونا زیاد شوند و بسیاری از مشکلات از این دست نیازمند پیگیری هستند ولی تا زمانی که اقتصاد، تحریم‌ها، امنیت، روابط خارجی، سطح رفاه عمومی، تورم و خشکسالی مورد رسیدگی اساسی قرار نگیرند و در شرف حل و فصل نباشند اگر ده دولت همزمان به رفع مشکلات موردی بپردازند، قادر نخواهند بود که حتی همین موارد کوچکتر را برای همیشه به نقطه اطمینان بخشی برسانند. وقتی قیمت دلار نگاه‌ها را خیره و نگران می‌کند اگر هزار بار بگوئیم که سفره مردم را به مذاکرات گره نمی‌زنیم، سودی نخواهد داشت و آن گره زده شده است.» از نویسنده این روزنامه باید پرسید آیا مشکلات مربوط به آب و برق و گاز و سایر حامل‌های انرژی، یک شبه نازل شده یا عقبه مدیریتی دارد؟ اگر عقبه دارد که این‌گونه هم هست، اولا آیا پیگیری آنها در دوره دولت متبوع خود بوده‌اید یا همه چیز را متاسفانه به سازش با آمریکا و برجام حواله داده‌اید؟ آیا خبر داشته‌اید که امکانات هسته‌ای و غیرهسته‌ای (سوخت فسیلی) برای تامین منابع پایدار انرژی و آب در کشور، به اعتبار توافق برجام و توافق پاریس و.. معطل و متوقف شد؟ اگر خبر نداشتید که امروز چرا مدعی شده‌اید؟ اگر خبر داشته‌اید و سکوت کرده‌اید، که بدتر! اما از همه بدتر این است که زبانی که دیروز باید به طلبکاری از 8 سال فرصت‌سوزی باز می‌شد و بند آمده بود، امروز دراز شده و از دولت نوپا طلبکاری می‌کند! دوم اینکه پرکاری و سختکوشی و میان مردم و نخبگان و فعالان اقتصادی رفتن و از نزدیک آشنایی پیدا کردن و گره‌گشایی نمودن، منافاتی با برنامه‌ریزی ندارد. سوم عجیب است که برخی محافل به هنگام 8 برابر شدن قیمت دلار، سکوت اختیار کرده بودند و حالا که آثار سوءمدیریت 8 ساله در کنار شرطی‌سازی اقتصاد، عملیات روانی رسانه‌های زرد اجاره‌ای و اتاق جنگ اقتصادی دشمن، سرگرم بازی با قیمت ارز است، ناگهان نگران می‌شوند! و جالب اینکه به بهانه این گرانی، دوباره آدرس مذاکره و کنش در مقابل آمریکا را می‌دهند؛ یعنی همان رفتار خطرناکی که موجب تضعیف اقتصاد ملی و پس‌لرزه‌های آن شده است.   سنگ‌پای خبرآنلاین و داستان برجام متعفن خبرگزاری وابسته به دولت سابق به طعنه نوشت: می‌گفتند برجام جسد متعفنی است، اکنون 40 نفر را به وین می‌برند تا همین برجام را احیا کنند. خبرآنلاین از قول سردبیر خود نوشته است: «وقتی آقای رئیسی و دیگر نامزدهای اصولگرا وارد انتخابات شدند، مدام می‌گفتند که دلار را به 15 هزار تومان می‌رسانیم، ارزش پول ملی را حفظ می‌کنیم و به بورس سروسامان می‌دهیم. اهل فن می‌دانستند حرف‌های آقای رئیسی و نامزدهای دیگر اصولگرا با واقعیت همخوان نیست و آنها هیچ چشم‌اندازی برای اقتصاد ایران ندارند. از سوی دیگر آنها اصلا نمی‌خواستند اقتصاد را با علم اقتصاد حل کنند و فکر می‌کردند با چندشعار مشکلات همه چیز حل می‌شود.» «آقای رئیسی که وارد میدان شد تازه متوجه شد که شعارها عملیاتی نیستند. اکنون هم نباید انتظار زیادی از دولت کنونی داشته باشیم. بضاعت دولت آقای رئیسی در حوزه اقتصادی همین است و نباید تصور کنیم چهارسال یا هشت سال آینده اتفاق ویژه‌ای رقم می‌خورد».  «بخش عمده نارسایی‌های اقتصادی نتیجه تحریم‌هاست و تا تحریم‌ها برداشته نشود، گشایش اقتصادی سرابی بیش نیست. به یاد داریم همین‌ها که می‌گفتند برجام جسد متعفنی است اکنون چهل نفر را به وین می‌برند تا همین برجام را احیا کنند اما بازهم موفق نخواهند بود زیرا توان مذاکره هم ندارند. در مجموع دولت آقای رئیسی هم ارزیابی درستی از مشکلات کشور ندارد، هم برنامه ندارد و هم نیروهای توانمندی در اختیار ندارد».  گوینده این مطالب البته احتمالا خود را به تجاهل زده است وگرنه حتما می‌داند که اولا؛ قیمت دلار سال 92 زیر 4 هزار تومان (3700 تومان) بود و به مدد مدیریت آقای روحانی و تیمش که خبرآنلاین هم از ویژه‌خواران سفره آنان بوده، تا 33 هزار تومان هم افزایش یافت. این بلا بر سر ارزش پول ملی در روند 8 ساله «برجامیزاسیون» همه اقتصاد ایران حاصل شد و منطقا تغییر این روند وابسته و شرطی شده، زمان و زحمت زیادی می‌برد. خوشمزگی ماجرا هم این است که سردبیر خبر‌آنلاین رمل و اسطرلاب انداخته و پیشگویی کرده که 4 یا 8 سال آینده اتفاقی برای بهبود اقتصاد کشور رخ نخواهد داد. جای تعجبی هم ندارد. چون همین جنابان پیشگو، ظرف 8 سال گذشته، پشت سر هم، در باغ سبز نشان می‌دادند و وعده سر خرمن می‌دادند و ادعا می‌کردند که با عملکرد دولت مدعی تدبیر و امید، اقتصاد ایران رونقی بی‌سابقه را تجربه خواهد کرد(!) موضوع دوم در همین زمینه آن است که از حضرات به استناد کارنامه عملکردشان بپرسیم، دقیقا منظور شما از چشم‌انداز علمی برای اقتصاد و اینکه مشکلات با علم اقتصاد حل می‌شود و نه شعار، چیست؟ آیا رفتار شما درباره بورس و بازار و تولید و صادرات و کشاورزی و صنعت، علمی و غیرشعاری بود، یا در مذاکرات هسته‌ای، خرد و دانش را دخالت دادید و مثلا توافقی امضا کردید که ضمانت اجرا داشته باشد و در برآیند زمانی چند ساله، موجب نشود رتبه اقتصادی ایران در دنیا، شش رتبه سقوط کند؟! سوم؛ آقای رئیسی دقیقا با 450 هزار میلیارد تومان کسری بودجه، 1500 هزار میلیارد تومان بدهی، تعهد پرداخت ماهانه 10 هزار میلیارد تومان سود اوراق فروخته شده، نقدینگی 9 برابر شده و به بیش از 4 هزار هزار میلیارد تومان رسیده، تورم رکوردشکن 49 درصدی، استقراض بی‌حساب و کتاب از بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی و...، چه هنری باید به خرج می‌داد و چگونه باید کشور را اداره می‌کرد که در این 100 روز نکرده است؟! و آیا رئیسی باید شرمنده این کارنامه باشد یا برخی گردانندگان خبر آن‌لاین که از قبل مجیزگویی برخی مدیران بی‌کفایت دولت سابق، به نان و نوا رسیدند؟! رئیسی باید شرمنده باشد که توانست با درایت و تدبیر و همت، قتل‌عام کرونایی بیش از 700 نفر در روز را به یک دهم کاهش دهد و کسب و کارهای تعطیل شده در اثر شیوع کرونا را احیا کند، یا شماها که نام هر مشکلی به میان می‌آمد (از جمله تهیه واکسن و واکسیناسیون) می‌گفتید «تا مشکل تحریم‌ها و برجام و FATF حل نشود، هیچ کاری نمی‌شود کرد و خودتان را راحت می‌کردید؟! نکته چهارم، درباره «تعفن جنازه برجام و تیم 40 نفره مذاکره کننده برای احیای آن» است. وقتی در اثر کج کارکردی امثال شما و خاطرجمعی و تضمین دادن به آمریکا (مبنی بر این که حتی در صورت خروج واشنگتن از توافق، در آن می‌مانید)، وعده‌های غرب برای لغو تحریم‌ها زیر پا می‌ماند و انتفاع ایران از توافقی که هزینه‌هایش را پرداخته به صفر می‌رسد، چه نامی برای چنان توافقی می‌توان گذاشت؟ توافقی که در مقابل عهدشکنی مطلق آمریکا و تروئیکای اروپایی فاقد ضمانت و مجازات است، اما مکانیسم ماشه در آن تعبیه شده و طرف‌های غربی عضو برجام با استفاده از آن می‌توانند همه تحریم‌ها را به شکل اتوماتیک احیا کنند، اگر متعفن نیست، پس چیست؟ در حقیقت برجام طوری پخت و پز شده که ایران براساس آن برای 10 تا 15 سال (در بندهای مختلف) باید هزینه‌های هنگفت بپردازد و محدودیت‌های گسترده را در زمینه توقف پیشرفت علمی خود بپذیرد، و ضمناً نه انتفاع پایدار و مؤثر (نظیر سرمایه‌گذاری خارجی) از آن داشته باشد و نه بتواند (به خاطر مجازات‌های تعبیه شده) به راحتی آمریکا از توافق خارج شود. کسانی که سنگ برجام را به سینه می‌زنند، متهم هستند که این خسارت دو سر باخت را برای کشور رقم می‌زنند اما در کنار همه بی‌کفایتی‌ها، یک کار را خوب بلدند و آن، ادای طلبکاری و فرار به جلو است! بر همین مبنا، مذاکراتی که انجام می‌شود، نه برای احیای برجام بلکه احیای حقوق پایمال شده‌ای است که دولت وقت ما به اسم صیانت از آن، امتیاز داده و خسارت به کشور تحمیل کرده، اما تحریم‌ها نیز 2 برابر شده است. در واقع تیم جدید قرار است برخی خرابکاری‌های سابق را جبران کند و البته اعضای تیم هم 40 نفر نیست، بلکه 10-12 نفر است. هر چند که اگر کارشناس کار بلد بیشتری هم به تیم مشورت بدهند، رفتار حکیمانه‌ای است، چرا که برخلاف گذشته قرار نیست کسی امضای طرف آمریکایی را تضمین بداند، یا رئیس‌جمهور آمریکا را مؤدب بخواند و براساس این خوش‌خیالی، دیکته بنویسد!   80 درصد خانه‌های خالی در تملک بانک‌ها و افراد حقیقی از مجموع خانه‌های خالی در کشور، 20 درصد در اختیار افراد حقیقی و 80 درصد متعلق به افراد حقوقی و بانک‌هاست. روزنامه جام جم درباره این خبر نوشت: بر اساس آمارهای غیررسمی حدود یک میلیون و ۷۰۰هزار خانه خالی احتکار شده در کل کشور وجود دارد که ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار واحد آن مربوط به حقیقی‌ها و مابقی مربوط به حقوقی‌هاست. در این میان، برخی کارشناسان بر این باورند سهم بانک‌ها بیش‌تر است. اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس اعلام کرده بانک‌ها به دلیل اینکه منابع زیادی در اختیار دارند در ساخت و سازهای احتکار شده سهم بیش‌تری نسبت به سایر دستگاهها و افراد دارند. از این رو بانک‌ها یا باید این املاک را به فروش برسانند یا در بازار اجاره عرضه کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد برخی شرکتهای زیرمجموعه بانک‌ها نیز در بازار مسکن فعالیت می‌کنند. طبق قانون مجلس سال ۹۴ بانک‌ها از شرکت‌داری منع شدند اما با گذشت شش سال همچنان گفته می‌شود بانک‌ها یا زیرمجموعه‌هایشان در یک بازار ورود کرده‌اند.  شبکه بانکی می‌گوید برچسب دارا بودن خانه خالی به آنها نمی‌چسبد و در عین حال محمود محمودزاده، معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهر‌سازی اخیرا اعلام کرده تعداد ۲۰۰هزار خانه خالی متعلق به افراد حقیقی است و یکی از بانک‌های کشور به تنهایی دارای ۱۰۰۰واحد مسکونی خالی است.   اسرائیل در برابر حملات سایبری ایران کاملاً شکننده است حملات سایبری ایران علیه اسرائیل، روز به روز پیچیده‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند. مسئله‌ای که از منظر تل‌آویو کاملاً خطرناک ارزیابی می‌شود.  پایگاه خبری «میدل ایست مانیتور» درباره نبرد سایبری میان ایران و اسرائیل نوشت: رویکرد ایران در مواجهه با اقدامات سایبریِ اسرائیل علیه این کشور نشان می‌دهد که اساساً تهران بنا ندارد در برابر حملات سایبری، سکوت پیشه کند و حتی الگوی پاسخ‌های ایران به حملات سایبری اسرائیل نشان می‌دهد که این حملات روزبه‌روز پیچیده‌تر و خطرناک‌تر نیز می‌شوند. مسئله‌ای که از منظر تل‌آویو کاملاً خطرناک ارزیابی می‌شود.  در هفته‌های اخیر، سطح تنش و درگیری سایبری میان ایران و اسرائیل، به نحو بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. اخیرا پمپ بنزین‌های ایرانی هدف یک حمله سایبری گسترده قرار گرفتند. ایران در مدت کمی ‌پس از ایجاد این اختلال، از وقوع یک حمله سایبری خبر داد.  ماهیت و گستردگیِ اقدام خرابکارانه اخیر علیه ایران حاکی از این بود که به احتمال فراوان، حمله سایبری مذکور با مدیریت و راهبریِ یک بازیگر دولتی انجام شده است. در این رابطه، اسرائیل به وضوح و صراحت مسئولیت حمله به پمپ بنزین‌های ایرانی را به‌عهده نگرفته با این حال تا حد زیادی این نکته که حمله مذکور کار اسرائیل بوده، روشن است.  در نقطه مقابل، اسرائیلی‌ها ادعا می‌کنند که ایران نیز حملات سایبری گسترده‌ای را انجام داده است. در این میان، تحلیلگران زیادی با مشاهده الگوهای حملات سایبری ایران به این نکته‌ اشاره دارند که ایران در حملات خود روزبه‌روز پیچیده‌تر عمل می‌کند. آنها به‌طور خاص به حملات سایبری ایران به شبکه برق و همچنین سروِرهای اینترنتی در اسرائیل‌ اشاره می‌کنند. حملاتی که خساراتی جدی را به سیستم‌های بانکی اسرائیل وارد کردند. ایران به قدری در این رابطه پیچیده عمل کرده که برخی اسرائیلی‌ها به خریدِ ژنراتورهای برق و همچنین تهیه نسخه‌های مختلفِ کپی از مدارک و داده‌های رایانه‌ای خود روی آورده‌اند.‌ ترس آنها از این است که شاید اطلاعات و بسیاری از امکانات خود را در جریان اقدامات سایبری ایران از دست بدهند.  در این رابطه، بسیاری از نهادهای اسرائیلی اعلام کرده‌اند که آمادگی لازم جهت مقابله با حملات پیچیده ایران که امکان دارد موجب ایجاد تلفات گسترده انسانی شوند را ندارند. با این حال، افزایش تنش‌های سایبری میان ایران و اسرائیل موجب شده برخی تحلیلگران اسرائیلی این آینده تاریک را نیز برای اسرائیل در پیش‌بینی‌های خود لحاظ کنند. مسئله‌ای که می‌تواند حامل خسارات سنگینی برای تل‌آویو باشد.  اسرائیل در شرایط فعلی در هراس است که مبادا حملات سایبری ایران، توانایی‌های اقتصادی و فناوری آن را فلج کنند. مسئله‌ای که می‌تواند برای بانک‌ها، نهادها و زیرساخت‌های تجاری اسرائیل شدیدا آسیب‌زا باشد. حملات سایبری اخیر ایران به برخی پایگاه‌های داده‌ای و اطلاعاتی اسرائیل نشان داد که تل‌آویو تا حد زیادی جهت مقابله با حملات سایبری، از فقدان آمادگی رنج می‌برد. در واقع، این حملات نشان دادند که اسرائیل تا حد زیادی در برابر اقدامات سایبری علیه خود آسیب‌پذیر و شکننده است. جدای از این‌ها، اگر روند تنش‌های سایبری میان ایران و اسرائیل ادامه پیدا کنند، امکان دارد تهران در حوزه‌های تسلیحاتی و موشکی اسرائیل نیز نفوذ کند که این موضوع در نوع خود می‌توان تبعات مرگباری را برای اسرائیل به همراه داشته باشد.  آنچه در این میان کاملاً آشکار است این نکته است که اساساً ایران در برابر حملات سایبری اسرائیل، سکوت پیشه نخواهد کرد. ایران تیم‌های سایبری تهاجمی‌ مختلفی دارد. در شرایط فعلی، ایرانی‌ها مدام از روند تنش‌های سایبری خود با اسرائیل، نکاتی را یاد می‌گیرند و متعاقبا بر مهارت خود در حوزه سایبری می‌افزایند. این مسئله از منظر اسرائیل کاملاً تهدیدآمیز است و نشان از آن دارد که ایران بیش از هر زمانی آماده خواهد بود تا به اقدامات سایبری اسرائیل علیه منافعش،  با قدرت پاسخ دهد.