روزنامه آرمان ملی
1400/09/18
جريان احمدينژاد- انتصابات فاميلي؛ دو نقطه ضعف دولت
آرمان ملی: در جریان انتخابات خرداد 1400 شاهد شکاف و انشقاقی در جبهه اصلاحات در مورد ورود یا عدم ورود به انتخابات بودیم، با فرو نشستن تب و تاب انتخابات و یکدست شدن قوا و در دوران تسلط اصولگرایان بر مدیریت کلان کشور، چنین وضعیتی طبیعتا فرصت مناسبی برای جبهه اصلاحات است تا با بازنگری در ساختار و شعارهایش بار دیگر پشتوانه مردمی خود را بهدست آورد و با این پشتوانه در آینده بتواند وارد رقابتهای انتخاباتی شود. این در حالی است که اصلاحطلبان هنوز با وجود گذشت چند سال از کنار رفتن از قدرت هنوز برنامه مدون و مشخصی برای بازنگری در راهبردها، رویکردها و نوزایی گفتمانی نداشتهاند و عملکرد خود را مورد آسیب شناسی قرار ندادهاند. در این راستا برای بررسی حال و روز جبهه اصلاحات و احزاب اصلاحطلب، عملکرد دولت طی ماههای گذشته و سایر تحولات سیاسی «آرمان ملی» با مجید محتشمی، فعال سیاسی به گفت و گو پرداخته است که میخوانید. روند بازسازی و سیاست ورزی در جریان اصلاحطلبان را بعد از انتخابات 1400 چگونه ارزیابی میکنید؟ جبهه اصلاحات قبل از انتخابات 1400 در قالب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و با حضور 31 حزب و تعدادی افراد شخصیت حقیقی نهایتا با ریاست موسوی لاری جلساتی را تشکیل دادند و منجر به این شد که نامزد نخبه و برجستهای از میان اصلاحطلبان نتوانست به انتخابات ورود پیدا کند و با ردصلاحیتی که شد مجموعا شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در انتخابات فعال نبودند، چون نامزد مستقلی نداشتند و به نوعی برخی از احزاب از آقای همتی حمایت کردند. در بعد از انتخابات1400 آنچه که مشاهده میکنید نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به جبهه اصلاحات ایران تغییر کرد و همه بر این باور بودند که یک بازسازی اساسی از اصلاحطلبان اتفاق بیفتد و همه احزاب و افرادی که میتوانند موثر باشند، بیایند و در قالب نام جدیدی به نام جبهه اصلاحات ایران به هم افزایی فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی در آینده بپردازند، 31 حزب مجددا و به اضافه 15 نفر از افراد و شخصیتهای ملی اصلاحطلبان به ریاست آقای بهزاد نبوی تشکیل شد. در حال حاضر تلاشها در جبهه اصلاحات این است که با آسیب شناسی فعالیتهای گذشته اصلاحطلبان چه در قالب احزاب و چه در قالب شورای عالی سیاستگذاری و جبهه اصلاحات فعلی این است که بتوانیم بازتولید قدرت سیاسی در روند فعالیتهای سیاسی- انتخاباتی کشور داشته باشیم. در همین آسیب شناسی همه تلاشها آن است که آن اتفاقی که در وضعیت موجود کشور در حال رخ دادن است و آن هم به نوعی گذار و آثار و نتایجی که در طول چهل سال گذشته بین اصولگرایان تندرو تلاشها بهگونهای بوده ترغیب مردم را تضعیف، کنند. کاهش مشارکت در انتخابات چیزی که از قبل زمینههای آن بود و در انتخابات مجلس یازدهم در 1398 و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم 1400شاهد بودیم که آن حلقه خمسهای که به دنبال تئوری خاص درصدد این است که نقش مردم را تزئینی قلمداد بکند. تلاشهای این گروه علنی شد و شاهد بودیم که هم در انتخابات 1398 و هم در انتخابات 1400 شاهد کاهش روند حضور مردم در انتخابات بودیم و اتفاقات در انتخابات 1400 صورت گرفت و ما کمترین میزان مشارکت مردم در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری را داشتیم و به هر حال تلاشهای آنها در انتخابات و اخیرا هم بعد از انتخابات ریاست جمهورب شاهد حضور نظامیان در ردههای سیاسی هستیم. در پیام آقای خاتمــی برای کنگره حزب اتحاد ملت ایران بر نگاه جامعه محور احزاب تاکیــد شده بود، در این باره چه نظری دارید؟ نگاه جامعه محور یا طرح نگاه انتخابات محور موضوعی است که در محافل اصلاحطلبان مورد بحث است. برخی از احزاب مدعی هستند که حزب در کشور بیشتر نقش حضور در انتخابات و ورود در رقابتهای انتخاباتی است و نقش احزاب را بیشتر در ظهور و بروز انتخابات تعریف و تاثیر میکنند. اما نگاه جامعه محور احزاب به موضوع فعالیتهای سیاسی کشور امری ملی و فرهنگی- سیاسی در جامعه است یعنی همه احزاب باید تلاش بکنند تا فصل سوم قانون اساسی تحت عنوان حقوق ملت که 23 اصل (از اصل 19 تا اصل 42) را شامل میشود همه تلاش سیاسیون، نخبگان و بهویژه احزاب را بهگونهای جهت گیری میکند که امر فعالیتهای سیاسی از حالت انتخاباتی محض و انتخابات محور به سمت فعالیتهای فرهنگی- سیاسی در جامعه در ابعاد مختلف که یکی از آن ابعاد بحث انتخابات، حقوق بشر، رعایت عدالت در جامعه، حق آزادی بیان و قلم، حق آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن و... که مجموعه حقوقی در قانون اساسی دیده شده است. مجموعه حقوقی که برای انسانیت در جوامع بشری باید شکل دهند و دنبال کنند. همه اینها در فعالیتهای احزاب از نگاه آقای خاتمی که بر جامعهمحور بودن تاکید داشتند باید لحاظ بشود. یعنی احزاب صرفا برای این شکل نگرفتهاند که در انتخابات وارد شوند و پست سیاسی و اجرایی بگیرند و بعد مسیر احزاب و مردم جدا شود. احزاب باید نقش جامعه محور و به عبارتی فرهنگی – سیاسی را در جامعه برای اقامه حق در جامعه ایرانی به منصه ظهور برسانند. یکی دیگر از محــورهای پیام آقای خاتمی برای کنگره حــزب اتحــاد ملت ایران تاکید بر گفت و گوی درون جبههای و گفت و گو با مردم بود، با توجه به وضعیت اقتصادی و تنگناهای معیشتی گفت و گو با مردم چگونه ممکن است؟ در نگاه جامعه محور احزاب یکی از حقوقی که مورد توجه است حق معیشت و رفاه است همچنان که حق آزادی، حق امنیت، حق حیات، حق حفظ محیط زیست، حق آموزش و حق بهداشت و سلامت عمومی جامعه مطرح است. همه اینها باید جزو تلاشهای احزاب صورت بگیرد و به هر حال آنچه راجع به معیشت و با توجه به اینکه مردم در بحران معیشت به سر میبرند احزاب به عنوان یکی از وظایف مطالبه گری نسبت به دولت به ویژه با بهره گیری از ظرفیت فضای مجازی که کمک میدهد به مجموعه فعالیت سیاسی و حزبی، همه تلاش کنند این مطالبات منعکس شود و دولت آقای رئیسی هم موظف است نسبت به حل مشکلات مردم از جمله در معیشت و در مجموعه مطالبهگری از دولت. در جبهه اصلاحات اندیشه مطالبه گری را تقویت کنیم تا دولت پاسخگو شود. دولتی که مدعی است که میتواند چهار میلیون واحد مسکونی را در کشور ایجاد بکند این شعار یا پوپولیستی است یا واقعی و این وعده باید تحقق پیدا کند. همچنین دولتی که مدعی بود قیمت ارز را میتواند ثابت نگه دارد الان قیمت ارز 30 هزار تومان را درنوردیده است. باید مطالبه گری را آنقدر تکرار و تلاش بکنیم آحاد مردم در قالب تقویت و تنویر افکار عمومی به نوعی یقه گیری منطقی از دولتمردان داشته تا آنها در مقابل اقدامات اجرایی پاسخگو باشند. الان روند در این صد روزه برخلاف آنچه دولت اشاره کرد در عمل ما شاهد آن تحول مطلوب نبودیم. به اعتقاد ما دولت در این صد روز موفقیت چندانی را کسب نکرده است. هرچند که دعا میکنیم از فرصتهای باقی مانده استفاده بشود و به نوعی در جهت اصلاح امور دولت سیزدهم موفق باشد. آقای رئیسی شعار دولت فراجناحی و فراگیر دادند ولی در عمل این مقوله در انتصابات رعایت نشد. آقای رئیسی وابسته به حزب خاصی نبودند و بیشتر عقبه آقای رئیسی در قبل یک گعدهای بین دوستان بودند. تفکر حزبی و تشکیلاتی نداشتند که افراد نخبه و هم رای و هم فکر در کنار ایشان باشند تا آقای رئیسی بتواند از آنها یک مجموعه گستردهای برای مدیریت کشور انتخاب بکند. یک گعدهای از دوستان که برخی از آنها را ایشان نمیشناسد. یک مجموعه سیاسیتر جبهه پایداری است که آن هم یک گروه اندک سیاسی تندرو است در جامعه ما و شاهد هستیم که در جاهای حساس مستقر شدهاند. به نوعی بدشان نمیآید رئیس دولت را در این جبهه بیاورند و هضم کنند. آقای رئیسی الان گرفتار دو الیگارشی خویشاوندسالار و جریان الیگارشی جبهه پایداری است. همسویی دولت و مجلس تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا در آینده شاهد شکاف بین مجلس و دولت خواهیم بود؟ در مجلس شاهد این هستم که یک مجموعهای با مرکزیت آقای قالیباف که آن هم بیشتر جنبه ایدئولوژیک نداشته و جنبه پراگماتیستی، همکاری در جبهه و در برخی از ارگانها دارند، موفق شدند دور هم جمع بشوند و معلوم نیست تا پایان چهار سال مجلس یازدهم بتوانند یک سازماندهی مطلوب فکری و اندیشهای را در بین خودشان فراهم کنند. یعنی یک مجموعهای از افراد که ارتباطات فکری همدیگر را دنبال نمیکنند و هر کدام از اینها که سواد سیاسی و دانشگاهی داشتند و در قالب یک حزب تمرکز نداشتند از قبل مانند آنچه در مورد آقایرئیسی گفته شد به صورت گعده اجراییتر نسبت به رئیس دولت در قالب و مرکزیتآقای قالیباف دور هم جمع شدند و محصول آن هم این شده است که مجلس از توانایی فکری، اندیشهای و منطومه فکری برجستهای در حد انتظار برخوردار نیست و مسالهای در مجلس مطرح میشود که واقعا امید و اعتماد را خدشهدار میکند. پس این تفکر در جامعه و آن چیزی که از برخی نظامیان که در قالب استانداران و بعضی وزارتخانهها ورود پیدا کردهاند که به اعتقاد ما از نظر فکری منسجمتر هستند ولی با روح ورود نظامیان به مجموعه سیاسی و ساختار سیاسی کشور که حضرت امام هم توصیه داشتند ما هم موافق نیستیم.
سایر اخبار این روزنامه
جو «بـازار ارز» را، امنيتي نكنيد
دور هشتم مذاکرات با اميدواری بيشتر
سيــلي فضاي مجازي به نفع سرباز
از مقتدي صدر تا مشكل خلع سلاح حشد الشعبي
جريان احمدينژاد- انتصابات فاميلي؛ دو نقطه ضعف دولت
ساخت مسكن ميليوني با تسهيلات دستوري!
دارو كمياب بود؛ كميابتر شد
ناکام در شبیهسازی نماز ظریف!
حکایت تلخ انتقال آب به مرکز کشور
اما و اگرهای مذاکرات وین
حمایت از دُردانه خودروساز ضررده تا کی؟
«ایران» کانون رایزنیهای منطقهای
عربستان و مدرنیتۀ مهارشده