روزنامه آرمان ملی
1400/09/18
حکایت تلخ انتقال آب به مرکز کشور
حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه در 20 سال گذشته تعرض و تهاجم به آبهای زیرزمینی، بحرانهای گستردهای را حادث شده که از جمله آن بحران خوزستان بوده که منجر به پدیده باورنکردنی نابودی احشام و نخلها شده است و این در حالی است که صادرات نخلهای عظیم چندده ساله را نیز شاهد هستیم و این همه بخشی از سیاستهای محصول نظام نهادی کشور بوده که این حوادث هولناک را در کشور رقم زده است. در دهه 80 و طی سیاستهای دولتهای نهم و دهم، حفر دهها هزار چاه را در مناطق کشور شاهد بودیم که در این رابطه ارقام عجیبی مطرح میشود. طبق اعلام برخی منابع، 350 هزار چاه غیرقانونی حفر شده است. سیاستهای غلط سدسازی در کشور باعث شده که امروز با مشکلات عدیدهای مواجه شویم در حالی که کشور ما در منطقه خشک و نیمهخشک واقع شده و میزان بارندگی، یکسوم نیاز سالانه دنیا است ما 3 برابر بقیه نقاط دنیا نیز تبخیر آب داریم که ناشی از احداث سدهای بزرگ در کشور است. صادرات آب به کشورهای کویت و عراق از دیگر مشکلات این حوزه است. سالهاست افغانستان آب را بهروی هیرمند بسته و به تشدید تنش آبی در شرق کشور افزوده است. ترکیه نیز اخیراً با افتتاح بزرگترین سد که تغذیه کننده مخازن آبی عراق و ایران بوده، منجر به این شده که مناطق گستردهای از عراق با خشکسالی مواجه شود و ریزگردها و آثار مخرب زیست محیطی نیز دامنگیر ایران شود. واگذاری منابع کشور به افراد درون ساختار قدرت موجب تخریب محیط زیست شده و آب بسیاری را برای استحصال منابع مصرف کرده که آن نیز ناشی از سیاستهای به اصطلاح خصوصیسازی است که معادن کشور را در اختیار دوستان و آشنایان قرار میدهد تا آنها هر اقدامی که خواستند، برای استحصال معادن از منابع آبی داشته باشند. احداث کارخانههای فولادی و پتروشیمی در مناطق خشک و کویری کشور از دلایل اتلاف منابع طبیعی و منابع مالی کشور است که امروز باعث شده جامعه ما در این بحران دست و پا بزند و اسیر آن باشد. برای نمونه در خراسان رضوی در شعاع 100 کیلومتری 7 کارخانه فولاد وجود دارد که با ظرفیت 15 یا 20 درصد خود فعالیت میکنند. یا در شهر یزد شاهد رشد بیسابقه صنایع سرامیک و فولاد هستیم. شاهد بودیم که در دورههای مختلف ریاستجمهوری که روسایجمهور از آن مناطق آمدند صنایع آب و برق در آنها ایجاد شده در حالی که منابع ارزی و ریالی آن باید صرف استقرار این صنایع در مناطق حاشیه خلیج فارس میشد. در اسفند سال 96 انتقال آب از دریای عمان به صنایع مرکزی ایران تصویب شد که یک فاجعه است و از آن بهعنوان موفقیت صنعتی یاد شد در حالی که صنایع فولادی باید به حاشیه خلیج فارس منتقل شود. هزینه کشور صرف لولهکشی برای انتقال آب به کویر ایران میشود به طوری که به ازای هر متر مکعب 2 دلار هزینه و نیاز به انرژی و برق دارد در حالی که اصلیترین مسئله این مناطق، آب شرب آنهاست. در سال 97 مقدار زیادی از محصولات کشاورزی ما به کشورهایی مانند عراق و پاکستان قاچاق شد در همین سال 750 هزار تن پیاز و سیبزمینی که بسیار آببر هستند به همسایگان صادر کردهایم. علاوه بر این 110 هزار میلیارد تومان یارانه حمل و نقل کشور دراین سال بود که قطعا بخشی از آن در محصولات صادر شده بوده است.
سایر اخبار این روزنامه
جو «بـازار ارز» را، امنيتي نكنيد
دور هشتم مذاکرات با اميدواری بيشتر
سيــلي فضاي مجازي به نفع سرباز
از مقتدي صدر تا مشكل خلع سلاح حشد الشعبي
جريان احمدينژاد- انتصابات فاميلي؛ دو نقطه ضعف دولت
ساخت مسكن ميليوني با تسهيلات دستوري!
دارو كمياب بود؛ كميابتر شد
ناکام در شبیهسازی نماز ظریف!
حکایت تلخ انتقال آب به مرکز کشور
اما و اگرهای مذاکرات وین
حمایت از دُردانه خودروساز ضررده تا کی؟
«ایران» کانون رایزنیهای منطقهای
عربستان و مدرنیتۀ مهارشده