«وین جدید» و شکست دیگری که غرب باید تجربه کند

دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۴ را که از ۸ آذرماه در وین آغاز شد و این روز‌ها مرحله دوم خود را پشت سر می‌گذارد، به‌جرئت می‌توان حساس‌ترین دوره مذاکرات هسته‌ای میان ایران و کشور‌های غربی قلمداد کرد، چراکه در این دوره جدید به‌رغم استفاده از تجربیات و مباحث مطروحه در ادوار گذشته، ظرفیت و وزنه طرفین مذاکره تغییر کرده و استقامت و ایستادگی مردم ایران در برابر بیش از ۴۲ سال فشار و تحریم‌های غرب صحنه بازی را عوض کرده است.
فارغ از ابعاد فنی مذاکرات جدید که در اسناد چهارگانه ایران مستتر و به‌رغم روشن بودن کلیات، اجزای آن نیز در آینده روشن‌تر خواهد شد آنچه صحنه مواجهه را تغییر داده، ناشی از چند تحول مهم در دوره جدید مذاکرات هسته‌ای در مقایسه با ادوار گذشته است:
۱- تحول در عرصه سیاسی ایران طی ماه‌های اخیر که انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نقطه اوج آن است، مهم‌ترین ابزار غرب را برای تأثیرگذاری بر محاسبات مسئولان ایرانی از طریق جنگ ادراکی و شناختی کند کرده و روند شکل‌گیری تصمیمات و تدابیر به سمتی می‌رود که عوامل نفوذی و یا استحاله شده غرب در آن نقش کمتری داشته و با همت مردم دستشان از اداره مناصب کلیدی کشور کوتاه شده است.
۲-تحریم اقتصادی مهم‌ترین و اصلی‌ترین راهبرد غربی‌ها برای پیشبرد اهدافشان در چهار دهه گذشته و به‌ویژه در سال‌های اخیر علیه مردم ایران بوده است. این راهبرد نیز به‌رغم بهره‌گیری از آن به وحشیانه‌ترین شکل ممکن در دوران دولت ترامپ و تداوم آن در دوران بایدن کارایی خود را از دست داده، به‌گونه‌ای که به‌رغم اعتراف مکرر مسئول امور ایران در وزارت خارجه امریکا به شکست راهبرد فشار حداکثری امریکا علیه مردم ایران، امریکایی‌ها که این روز‌ها بزرگ‌ترین تحقیر تاریخ این کشور به دلیل بیرون ماندن از میز مذاکرات را تجربه می‌کنند، ناچار شده‌اند که انتقام خود از مردم ایران را با تحریم یک خبرنگار و یا مأموران زحمتکش و ایثارگر یگان ویژه نیروی انتظامی بگیرند، که این اقدام نیز به اعتراف رسانه‌های غربی، نشان‌دهنده اوج استیصال امریکایی‌ها و دست برتر ایران است. در این میان توفیق تدریجی دولت سیزدهم در قطع ارتباط میان مذاکرات و روند تحولات اقتصادی کشور، این مهم‌ترین ابزار غرب را کند‌تر می‌کند. اگرچه غربی‌ها تلاش دارند از طریق جنگ روانی و رسانه‌ای فضای اقتصادی کشور به‌ویژه نرخ ارز را ملتهب نگهدارند که البته در این میان دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی نباید نسبت به نقش مفسدان اقتصادی و عوامل و رسانه‌های وابسته در داخل، برای بسترسازی آن بی‌تفاوت باشند.


۳-منطق ایران در تهیه اسناد و مدیریت روند مذاکرات اگرچه هنوز به لحاظ نوع اطلاع‌رسانی ضعف‌هایی دارد، اما فارغ از حفظ همراهی چین و روسیه، در جبهه متحد غرب شکاف انداخته است و آثار آن را در روز‌های اخیر در گزارش‌های دو توپخانه اصلی جنگ روانی غرب می‌توان دید. بی‌بی‌سی به‌رغم جریان‌سازی خود علیه ایران درروند مذاکرات هسته‌ای نتوانسته شکاف میان کشور‌های غربی را در مواجهه با اسناد ارائه‌شده از سوی ایران کتمان کند و با بهره‌گیری از واژه انتقادات «بعضی» از کشور‌های غربی نسبت به این اسناد، از اختلاف درونی آن‌ها پرده‌برداری می‌کند. رادیو فردا نیز به جدی‌ترین مشکل امریکایی‌ها درروند مواجهه با این مذاکرات، یعنی نقش و تأثیر صهیونیست‌ها اشاره و اعتراف می‌کند که «هم‌زمان با آغاز مذاکرات ایران با طرف‌های باقی‌مانده در برجام در وین از روز پنج‌شنبه، ۸ آذر، درحالی‌که وزیر دفاع اسرائیل نیز در این روز در سفری با محوریت ایران به واشینگتن رسیده، گزارش‌ها حاکی از عمیق شدن اختلاف میان دولتمردان اسرائیل در خصوص راه نفوذ بر دولت بایدن در ارتباط با ایران است. رسانه‌های اسرائیل و امریکا گزارش داده‌اند که بنی گانتز، وزیر دفاع و یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل، نگران رویکرد تقابلی فزاینده نفتالی بنت، نخست‌وزیر در قبال امریکا هستند. سایت خبری آکسیوس روز ۱۷ آذر نوشت که نفتالی بنت در ملاقات اواخر تابستان با جو بایدن در کاخ سفید، قول داد که دولت او از رویه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر پیشین، که آشکارا و در مجامع عمومی علیه بازگشت احتمالی امریکا به برجام موضع می‌گرفت، خودداری کند.»
۴-باوجود تلاش امریکایی‌ها در بهره‌گیری از واژه «همه گزینه‌ها» در مواجهه با ایران که این روز‌ها سران دولت متزلزل استعمار پیر انگلیس نیز به آن‌ها اضافه‌شده است، روند تحولات نشان می‌دهد که از همه گزینه‌ها دیگر چیزی باقی نمانده؛ نه تحریم اقتصادی دیگر کارایی دارد و نه تهدید نظامی غربی‌ها و اربابان صهیونیستشان، چراکه توان ایستادگی و مقابله ایران سبب شده است که تاکنون هر تهدید و حتی اقدام نظامی علیه ایران به ضد خود تبدیل شود. اقدامات نیابتی و مذبوحانه گروهک‌های تروریست و تجزیه‌طلب نیز تأثیری درتهدید امنیت داخلی ایران نداشته و نیروی‌های انتظامی و نظامی ایران توانسته‌اند با تقویت امنیت داخلی به‌رغم همه توطئه‌های دشمن مطلوب‌ترین شرایط امنیتی را در مقایسه با دیگر کشور‌های منطقه برای مردم ایران ایجاد کنند. تجربه شکست فراخوان‌های دستگاه رسانه‌ای دشمن برای ایجاد غائله‌های اجتماعی در ماه‌های اخیر که ماجرای اعتراضات اصفهان نقطه ثقل آن بود، آن‌ها را نسبت به ایجاد چالش درونی در ایران نیز ناامید کرده است.
۵-ارائه دو بسته پیشنهادی اول از سوی ایران در خصوص تحریم‌ها و برنامه هسته‌ای در مذاکرات «وین جدید»‌باعث شده است که ابتکار عمل در دست تیم ایرانی قرار بگیرد. این امر فارغ از نوع واکنش طرف‌های اروپایی و امریکا، اتهام مذاکره گریزی و اینکه ایران تمایلی به احیای توافق ندارد را به حاشیه برده است. به نظر می‌رسد اتکای این دو بسته پیشنهادی به نتایج شش دور مذاکرات قبلی، سبب شده تا طرف مقابل بداند انقطاعی در فرآیند مذاکرات رخ نداده است؛ و مهم‌تر از آن این است که ایران مدیریت روند مذاکرات را در دست گرفته و برخلاف مذاکرات گذشته که تیم ایران باید دیکته‌های نوشته‌شده کاخ سفید و صهیونیست‌ها را ویرایش می‌کرد و بعضاً مفهوم برخی از واژه‌های آن را نیز متوجه نمی‌شد و باعث شده بود که کلاه سر مردم ایران برود، این بار این ایران است که سرمشق را برای غربی‌ها نوشته و نقشه راه را تعیین کرده است. اگرچه این روند نیاز به اطلاع‌رسانی بیشتر به‌ویژه در حوزه نخبگان در داخل دارد. اگرچه این نقیصه نباید سبب شود که کارشناسان داخلی، بی‌اطلاعی خود را به‌پای ضعف‌های احتمالی اسناد بنویسند.
۶-نکته مهم در فرایند مذاکرات پیش رو نقطه امیدی است که در مردم نسبت به امکان گره‌گشایی از مشکلات و روندترمیم سرمایه اجتماعی نظام، به‌رغم فرصت سوزی دولت‌های گذشته شکل‌گرفته است. در ماه‌های اخیر به‌رغم فرصت کم (۱۰۰ روزه) توفیقات دولت سیزدهم در عرصه‌های مختلف نظیر واکسیناسیون سرا سری و مهار و مقابله با کرونا، بهبود روابطِ سیاسی ایران با کشور‌های مختلف با تمرکز دیپلماسی بر مسائل منطقه‌ای به‌جای شرطی‌سازی کشور به مذاکرات هسته‌ای با غرب، رونق فعالیت‌های اقتصادی و آزادسازی برخی اموال بلوکه‌شده ایران بدون دادن هیچ امتیازی چشم‌انداز روشنی را برای کشور ایجاد کرده که فارغ از نتیجه مذاکرات خواهد توانست مشکلات معیشتی مردم را به‌مرور مرتفع کند و این فتح الفتوحی برای مردم ایران خواهد بود.