دیگر نمی‌توانیم پروژه هسته‌ای ایران را نابود کنیم

اسحاق بن اسرائیل، طراح حمله به تأسیسات اتمی اوسیراک (osiraq) عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ (شهریور ۱۳۵۹) است؛ حمله‌ای که اسرائیلی‌ها می‌گویند یکی از تهدیدات هسته‌ای پیش‌روی‌شان را از بین برد.
او پس از چهار دهه فعالیت در زمینه‌های مرتبط با امنیت ملی اسرائیل، مشاوره به نتانیاهو و دوره‌ای انجام وظیفه در سمت رئیس اطلاعات نیروی هوایی، به تازگی در گفتگو با بلومبرگ، دیدگاهش را درباره امکان حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران بیان کرده؛ سناریویی که طی هفته‌های اخیر، بعد از شروع مذاکرات وین، بیش از هرموقع دیگری شنیده می‌شود. بلومبرگ بن‌اسرائیل را نه ستیزه‌جو می‌داند و نه سازشکار: او یک
واقع‌گرا است. در دوران پساترامپ و پسانتانیاهو قرار داریم. به نظر می‌رسد توافق هسته‌ای مورد بحث در وین خوشایند دولت نیست. شما مدت زیادی است که نخست‌وزیر نفتالی بنت را می‌شناسید. از نظر استراتژیک چه توصیه‌ای به او می‌کنید؟ من مدت کوتاهی پس از روی کار آمدن بنت با او گفتگو و توصیه‌ای به او کردم. همان‌طور که به سلفش توصیه کردم. توصیه من این بود که به مخالفت اسرائیل با بازگشت امریکا به برجام پایان دهد. به نظر می‌رسد نخست‌وزیر توصیه شما را نپذیرفته است. او اصرار دارد که اگر توافق هسته‌ای بر اساس شرایطی که اسرائیل احساس می‌کند ناامن است، حاصل شود، تل‌آویو پروژه بمب اتم ایران را یکجانبه نابود خواهد کرد.
برای انجام این کار خیلی دیر شده است. شاید ۱۰ سال پیش، این امکان وجود داشت، اما امروز تمام تکنولوژی مورد نیاز برای تولید بمب در اختیار ایرانیان قرار دارد. تنها سؤال این است که آیا ایران تصمیم خواهد گرفت که به این روند ادامه دهد یا خیر.


در حال حاضر فقط موضوع زمان انجام این کار مطرح است. فرمانده نیروی هوایی اسرائیل اخیراً گفته است که نیروی هوایی تضمین ملی سیاست اسرائیل در برابر ایران هسته‌ای است. نظرتان در این باره چیست؟
الان موضوع انجام یک بمبگذاری در اینجا یا آنجا مطرح نیست. این طور نیست که بخواهیم یک یا دو عملیات انجام دهیم. در واقع، ما چیز‌های زیادی در مورد برخی از امکانات ایران به دلیل بازرسی‌های بین المللی قبلی می‌دانیم و توانایی نابود کردن آن‌ها را داریم. حتی بدون سنگر شکن ۳۰ هزار تنی ایالات متحده؟
بله، ما می‌توانیم این کار را به تنهایی انجام دهیم. ابزار‌های مختلفی در اختیار داریم. اما الان بیشتر مسئله اثربخشی هزینه مطرح است. اگر ما یکی از تأسیسات هسته‌ای ایران را تخریب کنیم، تهران می‌تواند ظرف یک یا دو سال آن را بازسازی و فعال کند. البته، با توجه به عدم وجود بازرسی‌ها، پایگاه‌های جدیدی وجود دارد که ما کمتر در مورد آن‌ها اطلاعات داریم. واقعیت این است که اسرائیل دیگر نمی‌تواند پروژه هسته‌ای ایران را نابود کند. راهکار جایگزین چیست؟
تلاش‌های نتانیاهو برای متقاعد کردن دولت ترامپ به منظور خروج از توافق هسته‌ای بد‌ترین اشتباه استراتژیک در تاریخ اسرائیل بود. ما باید به مخالفت خود پایان دهیم و ایالات متحده را تشویق کنیم تا توافقی را با تمرکز بر موضوع اصلی با تهران منعقد کند. کدام موضوع اصلی؟
جلوگیری از دستیابی قریب الوقوع ایران به بمب.
بسیاری از کارشناسان فکر می‌کنند که هر توافقی باید شامل برخورد با حمایت تهران از تروریسم باشد.
پیچیده کردن موضوعات، اشتباه است. ما می‌توانیم به صورت جداگانه با تروریسم مقابله کنیم. غزه یک تهدید استراتژیک نیست. تنها دلیلی که ما حماس و داعش را شکست نمی‌دهیم این است که نمی‌خواهیم بر یک یا ۲ میلیون فلسطینی دیگر حکومت کنیم. حزب‌الله لبنان حدود ۱۵۰ هزار راکت و موشک دارد.
ما می‌توانیم به راحتی وارد جنوب لبنان شویم، راکت‌ها و موشک‌ها را از بین ببریم و برگردیم. ما قبلاً این کار را انجام داده‌ایم. حزب‌الله کمتر از هزار موشک با برد بیش از ۴۵ تا ۵۰ کیلومتر (۲۸ تا ۳۱ مایل) دارد و این چیزی است که ما می‌توانیم آن را کنترل کنیم. اگر ایران بمب داشته باشد، حمله به نیرو‌های نیابتی آن می‌تواند چالشی کاملاً جدید باشد.
اگر و زمانی که این اتفاق بیفتد، همه چیز تغییر می‌کند. اسرائیل باید دکترین اولیه خود را که متعهد به جلوگیری از دستیابی دشمنان منطقه‌ای به سلاح هسته‌ای است، کنار بگذارد. ما به یک دکترین جدید امنیت ملی، شامل بازدارندگی مبتنی بر موازنه قوای هسته‌ای نیاز خواهیم داشت. منظورتان تخریب متقابل تضمین شده (MAD) یعنی همان چیزی است که بر روابط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد حاکم بود؟
درست است. این استراتژی جدید مستلزم پایان دادن به سیاست ابهام هسته‌ای و شفاف‌سازی کامل توانایی‌ها و مقاصد خود برای دشمن است. ساختار و مأموریت نیرو‌های ما باید تغییر کند و مسائل داخلی در اولویت قرار بگیرد. مانند؟
یک مثال این است که اسرائیل پناهگاه‌های هسته‌ای ندارد. ساخت آن‌ها میلیارد‌ها دلار هزینه خواهد داشت. مثال دیگر مهاجرت است که موضوعی مربوط به موجودیت اسرائیل است.
این مسائل وحشتناک به نظر می‌رسد.
دولت‌های قبلی اسرائیل در زمان نتانیاهو به وضوح درباره محدودیت‌های نفوذ اسرائیل فکر نکرده‌اند. اکنون زمان تفکر واقع بینانه است. یعنی زمانی است که باید به سمت همکاری با امریکا برویم. به هر حال، ما و امریکایی‌ها منافع ملی مشترکی در جلوگیری از تبدیل شدن ایران به تهدیدی برای منطقه و فراتر از آن داریم.