کدام نیترات؟ کدام سم؟

امید مافی‪-‬ ما داشتیم در نهایت آرامش و خوشی زندگی‌مان را می‌کردیم و ملالی نبود جز مازوتی که ریه‌هایمان را تکه تکه می‌کرد، نفتی که سر سفره‌هایمان گم شده بود و تورمی که کرشمه‌اش روی اعصابمان لی لی می‌رفت.
همه چیز گل و بلبل بود و انگشت اشاره خوشبختی دقیقا به سمت ما بود (!) که خبر رسید هندی‌های چشم سفید کیوی‌های صادراتی ایران را به دلیل دارا بودن سموم زیاد پس فرستاده اند. گفتیم حتما مهاراجه‌ها می‌خواهند آسایش مطلق ما را بهم بزنند که خبر دیگری رسید مبنی بر اینکه کشور دوست و برادر روسیه فلفل‌های ایرانی را به واسطه آغشتگی بیش از حد به سموم و نیترات نپذیرفته است.
ما اصلا به کتمان نمی‌رود که صیفی‌جات و میوه‌هایمان آنقدر مشکل داشته باشند که بازارهای هدف را به سادگی آب خوردن ازدست بدهند. این ملت سالهاست دارد کیوی و فلفل و پرتقال واکس زده را با کمال میل به دستگاه گوارشش می‌فرستد و به سلامتی نه‌تنها مصائب حاصل از نیترات و سموم مختلف سراغش را نگرفته، بلکه روح و جانش تازه شده است. اگر هم سرطانی، چیزی سراغ خلق‌الله را می‌گیرد و جماعتی را از پای درمی‌آورد زیر سر قضا و قدر است و زبانمان لال
هیچ ربطی به این نیترات لعنتی ندارد. باور کنید واکنش هندی‌ها و روس‌ها در برابر صادرات ما بیشتر شبیه توطئه است. در مملکتی که سلامت کاری حرف اول را می‌زند و رانت و فساد از ریشه خشکیده و هیچ کس به فکر پرکردن جیب خود با هر حربه‌ای نیست این انگ


با صد من سریش هم به پیشانی ما نمی‌چسبد و محال است کیوی صادراتی به سلامتی غریبه‌هایی که به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش می‌کشند ضربه بزند و مو لای درزش برود.
کشورهای دوست و همسایه! نکنید این کارها را. نزنید این حرف‌ها را. ما اساسا انسان‌های مسئولیت‌پذیری هستیم و محال است از
فرو رفتن سم در حلق دیگران سرخوش شویم. ما آنقدر توپیم که حتی اگر شما کیوی‌ها و فلفل‌های دلمه‌ای نازنین و بدون نام و امضای ما را نرسیده پس بفرستید ککمان هم نمی‌گزد و گوشت و مرغ روی سفره‌هایمان سورتمه می‌روند. پس چه شد رفاقت؟ چه شد برادری؟ این رسم قشنگی نیست که با هر لطایف الحیلی برچسب بزنید و صادرات پررونق ما را زیر سوال ببرید.
ما که پرتقال واکس زده را به جای پاییز و زمستان وسط تابستان می‌خوریم و به آلو و شفتالوی تابستانی زیر برف و باران سق می‌زنیم محال است صحنه را خالی و با تشر شما قالب تهی کنیم.
زنده باد کیوی و فلفل ایرانی. زنده باد نیتراتی که اگر ما را نکشد قطعا قدرتمندمان خواهد کرد. زنده باد سمومی که حداقل با ایرانی جماعت کاری ندارند و همچون گلوله‌ای از مری و معده ما عبور می‌کنند. حرف درنیاورید لطفا که ما به این راحتی‌ها سور نخواهیم خورد.
همین و تمام.