روزنامه وطن امروز
1400/09/23
تیغ قهرمانی روی گلوی پهلوانی
محمد رشوند: کمکداور ویدئویی (VAR) بخش اعظمی از مشکلات داوری در فوتبال ایران را حل میکند اما نه همه را. دلیلش هم چندان پیچیده و عجیب نیست؛ از مدیران تا مربیان و بازیکنان همه به غلط آموختهاند اعتراض و شلوغکاری اثرسوء روی قضاوت قاضی میگذارد. حال ممکن است آن قاضی «اذهان عمومی» باشد یا «کمیته انضباطی» یا داور یک مسابقه. مرز بسیار باریکی بین «حرفهایگری» و «دروغگویی» وجود دارد. اکثر افرادی که در خانواده یا جامعه کوچکتر (مدرسه و دانشگاه) به صورت اخلاقمدارانه پرورش یافتهاند، این مرز باریک را میشناسند و غالبا راضی نیستند به هر بهایی، پیروز شوند. متاسفانه از برههای که پول به صورت کلان و حرفهای و در مقیاس بسیار بزرگ وارد چرخه مالی فوتبال ایران شد، روزبهروز به اسم حرفهایگری، منش پهلوانی و لوطیمنشی که پیش از این در تار و پود مرام ورزش ایران (بویژه کشتی و ورزش پهلوانی) تنیده شده بود، کم و کمرنگتر شد و حالا کار به جایی رسیده که رسما این «ورزش وارداتی»، روزبهروز تهیتر از هر آموزه اخلاقی میشود؛ آن هم در پوشش جعلی حرفهای بودن. تو گویی از اول «دروغ» بخشی از این ورزش بوده که به انضمام کاتالوگ اصلیاش به این مرز و بوم رسیده است. شاید ذکر یک مثال دمدستی و تازه لازم باشد تا متوجه شویم در فوتبال ما چه میگذرد. شامگاه پنجشنبه پیش، در قالب مسابقات هفته نهم لیگ برتر فوتبال، مصافی بین ۲ تیم پرسپولیس و هوادار در ورزشگاه آزادی برگزار شد که به تساوی 2 - 2 انجامید. مهمترین صحنه بازی گل دوم تیم فوتبال هوادار بود که در حالت مشکوک به ثمر رسید. بازیکن این تیم به گونهای با دست توپ را وارد دروازه قرمزها کرد که نه تنها داور که هیچکدام از بازیکنان و حتی تماشاگران تلویزیونی هم به واسطه زوایای بد فیلمبرداری، متوجه این واقعه نشدند. با این وجود در خاتمه پیکار، کارشناسان داوری متوجه این صحنه شدند و بعد از آن تصاویر ویدئویی و عکسهای شفافتری نسبت به این صحنه مخابره شد. محمدجواد محمدی، زننده گل تیم هوادار، بر خلاف عادت معمول که بازیکنان اینجور مواقع سعی میکنند حقیقت را نگویند یا دستکم عنوان کنند خودشان هم متوجه نشدند در آن لحظه چه اتفاقی رخ داده، خیلی شفاف گفت: بله! با دست ضربه زدم و از چشم داور و بقیه دور ماند. بسیار دوریم از آن مدینه فاضله و جامعه آرمانی که انتظار داشته باشیم در همان لحظه مسابقه، بازیکن بیاید و حقیقت را به داور بگوید، با این وجود همین که آن بازیکن در خاتمه نبرد، عوض دروغگویی و لاپوشانی، خیلی شفاف واقعیت را گفت، برای فوتبال ما یک پیشرفت به حساب میآید. اما این همه ماجرا نبود، چرا که رضا عنایتی، سرمربی تیم هوادار مدعی شد بازیکنش «جو زده» شده و برخلاف همه آنچه همه از تلویزیون دیدند، توپ هیچ برخوردی به دست بازیکنش نداشته است! وقتی رضا عنایتی که امروز مربی و معلم است و باید الگوی تمامعیار برای بازیکنانش باشد، اینچنین مرز حرفهایگری و دروغ را رد میکند، باید از فردای این فوتبال ترسید. مرحوم پرویز دهداری در امر مربیگری نتوانست عناوین و جامهای زیادی را کسب کند؛ برخلاف خیلیهای دیگر که ویترین بسیار پربارتری داشتند و دارند اما هنوز از او به نیکی یاد میشود. دهداری هم مربی حرفهای فوتبال بود و هم اینکه میدانست بدون اخلاق چه بلایی بر سر فوتبال میآید. او برای موفقیت نه هیچوقت حقیقت را وارونه جلوه داد و نه به بازیکنانش چنین سفارشی کرد. از این رو 3 دهه پس از درگذشتش، هنوز با احترام از او با عنوان «معلم اخلاق» در فوتبال ما یاد میشود. باید از امثال رضا عنایتیها پرسید کدام مسیر را میخواهند پیش بروند؟ چه زننده گل اعتراف میکرد، چه عنایتی از این حرکت او تمجید یا انتقاد، هیچ تغییری در نتیجه آن بازی حاصل نمیشد. نتیجه دیدار پرسپولیس ـ هوادار در هفته نهم لیگ بیستویکم فوتبال حرفهای فوتبال ایران برای همیشه در تاریخ با تساوی 2 - 2 ثبت شده است اما تردید نکنید چند دهه بعد خیلیها این بازی را با اعتراف زننده گل و انکار خندهدار سرمربیاش به یاد خواهند آورد. فوتبال ما بیش از آنکه محتاج کمکداور ویدئویی باشد، نیازمند راستگویی، شهامت و اخلاق است؛ نه در قالب حرف و شعارهای دستمالی شده و آسان که در عمل و در هنگامه یک مسابقه حساس و مهم. باید یک قلم بزرگ قرمز کشید روی این انگاره غلط که با هر ترفندی ولو دروغ و بهتان، میشود موفق شد. در این مرز و بوم، پهلوانی همیشه یک خط جلوتر از قهرمانی بوده و هست و کاش همانقدر که اهالی فوتبال روی یک گل، آفساید، خطا و... این همه اصرار و پافشاری دارند، کمی هم نگران این بازار پر از دروغ و فریبکاری باشند. یک اوت بیارزش در میانه میدان را تبدیل به محفلی میکنیم که در آن «طرفین» از جان عزیزانشان در پوشش «قسم» مایه میگذارند و داور مات و مبهوت میماند حقیقتا، حقیقت چیست. قرار نیست کمکداور ویدئویی در چنین مواقعی ورود کند که در این صورت عوض 90 دقیقه قطعا یک مسابقه فوتبال زمانی بالغ بر 3 ساعت زمان میبرد. پس باور کنیم و بپذیریم قبل از ورود «وار» به فوتبال ایران، باید تغییر اساسی در نگرشمان به وجود بیاوریم و فضا را به سمتی ببریم که تیمها و بازیکنان معترض تصور نکنند با این حربه، یک قدم به موفقیت نزدیکتر میشوند.
سایر اخبار این روزنامه