روزنامه آفتاب یزد
1400/09/23
در ایران بمانیم یا برویم؟
این را هم مدنظر داشته باشیم که جمله «اگر دوست ندارید میتوانید از ایران بروید» یعنی این مملکت مال ماست و هرطور که دلمان بخواهد در آن زندگی میکنیم، اگر شما دوست دارید شبیه ما باشید، میتوانید اینجا بمانید، اگر دوست ندارید، راه باز است و جاده دراز
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: طی روزهای گذشته سیدکاظم موسوی یکی از نمایندگان مجلس که از قضا در کمیسیون اقتصادی مجلس هم حضور دارد در واکنش به ورود آلات موسیقی به کشور سخنانی را بیان کرد که بسیار حائز اهمیت بود. مهم از این جهت که بالاخره در این وضعیت اقتصادی که بیش از 90 درصد مردم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند چه نیازی به ورود آلات موسیقی خارجی
به کشور داریم؟ هرچند کسانی که چنین بیزنسی را پیشه خود میکنند همانند آنانی که بوگاتی و لامبورگینی وارد کشور میکنند هم راه واردات کالای مورد نظرشان را بلدند و هم مشتری پروپاقرص خودشان را دارند، این یعنی در هر صورت هم آلات موسیقی و هم بوگاتی و لامبورگینی وارد کشور میشوند و به دست مصرف کننده
هم میرسند، حتی شده به قاچاق. از سوی دیگر مسئولانی که متولی امور
واردات و صادرات هستند و کسانی که باید بر این مسائل نظارت داشته باشند به این دلیل که همواره کار خودشان را کردهاند و کار زیادی به قوانین و مقررات نداشتهاند یکی از مهمترین علل ورود این کالاهای به قول آن نماینده مجلس «لوکس» بودهاند و تا کنون هم اقدام مهمی در جهت جلوگیری از رخ دادن این اتفاق انجام ندادهاند یا اگر هم دادهاند در میانه راه تاثیر اقداماتشان توسط افراد دیگر خنثی شده است. اتفاقا ما هم با این نماینده هم عقیدهایم که در این شرایط بهتر است کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم که گاه حتی نقش حیاتی پیدا میکنند وارد کشور شوند، در حالی که بسیاری از مردم عزیزانشان را در روی تخت بیمارستانها دارند و در به در به دنبال یک قرص یا آمپول یا شربت میگردند و در اکثر موارد موفق به یافتن آن نمیشوند و این مسئله در پارهای از اوقات به مرگ عزیزان منتهی میشود، واقعا چه نیازی به ورود کالایی مانند پیانو یا گیتار الکترونیک است که وارد بازار شود و سهمی در لاکچریتر شدن زندگی برخی از افراد و همچنین بیشتر کردن شکاف طبقاتی در میان طبقه فقیر و غنی داشته باشد. بنابراین تا اینجای کار هم آن نماینده مجلس و هم ما به عنوان مردم عادی در این عقیده مشترکیم که در این شرایط اگر قرار است کالایی وارد کشور شود، بهتر است آن کالایی در اولویت باشد که بتواند گرهای از مشکلات اکثریت مردم باز کند نه اینکه فقط برای اقلیتی باشد که از وضع مالی بسیار خوبی برخوردارند.
اما از این هم عقیدگی که بگذریم به جملهای میرسیم که در سخنان سیدکاظم موسوی وجود دارد. در ادامه بخشی از جمله ایشان را عینا نقل میکنیم:
«اگر افرادی به دنبال آلات موسیقی یا امیال شخصی خودشان هستند، کشورهای دیگر هستند میتوانند از ایران بروند.»
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا باید یک فرد که در ایران متولد شده، پدر و مادرش ایرانی هستند، آبا و اجدادش در این سرزمین زندگی کرده و در این خاک از دنیا رفتهاند و در این اقلیم به خاک سپرده شده اند، به خاطر اینکه به یک مسئله علاقه دارند و دوست دارند پیاش را بگیرند، باید از این کشور بروند؟ آنها نه خلافی مرتکب شدهاند و نه کار عجیب و غریبی انجام داده اند، مثل میلیاردها نفری که در این دنیا هر کدام به چیزی علاقه دارند، آنها هم به موسیقی علاقمند هستند و خب یکی از شکلهای موسیقی هم کار کردن با آلات موسیقی خارجی ست. آیا اینکه بیان کنیم یا باید از ایران بروید و یا اگر میخواهید بمانید باید آنچه که دوست دارید را فراموش کنید، منطقی ست؟ اگر قرار باشد چنین مسیری را در پیش رو بگیریم که خیلی از افراد باید از این کشور بروند! سوال اینجاست که چرا؟ مگر آنان ایرانی نیستند؟ مگر دل ندارند؟ مگر جوان نیستند؟ متاسفانه در جامعه ما این مسئله که «اگر نمیخواهید از ایران بروید» آرام آرام دارد به یک موضوع عادی تبدیل میشود و به عقیده ما این اصلا خوب نیست. آیا بهتر نیست با گفتمان اصولی و قانع کننده افرادی که به دنبال این قبیل مسائل هستند را قانع کنیم که در شرایط عادی صلاح مملکت در این نیست که ارز را صرف خرید محصولاتی بکنیم که اکثر مردم نمیتوانند از آنها استفاده کنند؟ نکته قابل توجهی که در سخنان سیدکاظم موسوی وجود دارد آن است که جمله ایشان خطاب به کسانی نیست که در امر واردات این کالا دست دارند، یعنی ایشان مستقیما به وارد کنندگان این کالاها خرده نمیگیرد که چرا دارید ارز مملکت را صرف خرید کالاهایی میکنید که برای مردم جزو کالاهای اساسی به حساب نمیآیند و نمیتوانند در زندگی همه آنها تغییر ایجاد کنند، روی سخن این نماینده مجلس با افرادی ست که به آلات موسیقی (و شاید هم خود موسیقی) علاقمندند، ایشان میگویند: «کسانی که دنبال آلات موسیقی با امیال شخصی خودشان هستند، از ایران بروند» اول آنکه باید از این نماینده پرسید که منظورشان از امیال شخصی چیست؟ با آلات موسیقی بجز آموزش و یادگیری و نوازندگی چه کار دیگری میتوان انجام داد؟ دوم آنکه باید از ایشان بپرسیم که چرا این افراد باید از ایران بروند در حالیکه کسان دیگری این آلات موسیقی را در اختیارشان قرار دادهاند (منظور همانهایی هستند که این آلات موسیقی را وارد سرزمین ما کرده اند، آنهم با خارج کردن ارز). سوم آنکه این جمله که «آلات موسیقی وارداتی موجب خروج ارز از کشور میشود و افرادی که به دنبال این آلات هستند باید از ایران بروند» یعنی کسانی که دنبال آلات موسیقی داخلی (مانند تار و سه تار و سنتور و تنبک و دف و...) هستند میتوانند در این کشور بمانند و فعالیت موسیقایی داشته باشد و این یعنی کشور ما با موسیقی مشکلی ندارد، در حالی که پای درد دل هر موسیقیدانی بنشینی متوجه میشوی که نوازندگان و خوانندگان موسیقی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند، اینجاست که یک پرسش مهم مطرح میشود، اینکه آیا کسانی که به موسیقی (اعم از پاپ و سنتی) علاقه دارند و در یکی از شاخه هایش فعالیت میکنند هم باید از ایران بروند یا بمانند و بدون مشکل کار خود را انجام دهند؟
وقتی از کمیسیون اقتصادی مجلس حرف میزنیم، وقتی از مخالفت با ورود برخی از کالاها سخن میگوییم باید با ورود تمام کالاهایی که بیهوده وارد کشور میشود و بیهوده ارز کشور را خارج میکنند و بیهوده مشکلات مردم را دوصد چندان میکنند، هم مخالفت کنیم، نباید اجازه دهیم فلان کالا که در انحصار فلان شخص است اجازه ورود به کشور پیدا کند، نباید اجازه دهیم اجناس بنجل دسته چندم چینی وارد کشور بشوند و ارز مردم این مملکت را از مرزهایش خارج کنند، در شرایطی که مردم نیاز مبرم به دارو و درمان دارند چه نیازی به واردات فلان کالا که هیچ دردی از مردم دوا نمیکند و وارداتش فقط منفعت کلانی به جیب واردکنندهاش میرساند، وجود دارد؟ بارها دیدهایم که از همین مرزهای کشور کالاهایی وارد این سرزمین شده که فقط زندگی لاکچری بعضی از افراد را لاکچریتر کرده است. سوال اینجاست که آیا آنها نباید از این کشور بروند؟ همه آنها باید بمانند و فاصله طبقاتی شان با قشری که سالهاست زیر خط فقر زندگی میکنند زیادتر شود؟ درست است کاملا حق با این نماینده محترم مجلس است، در شرایطی که مردم نان هم ندارند که بخورند باید جلوی ورود کالاهای غیراساسی و منفعت رسان به جیب عدهای خاص را گرفت، اما این را هم باید در نظر داشته باشیم که ما نباید در میان اینگونه کالاها فرق قائل باشیم و درباره ورود برخی شان مخالفت کنیم و در مواجهه با ورود برخی دیگران سکوت اختیار کنیم؟ اگر چنین روشی را در پیش بگیریم یعنی مشکل مملکت ما فقط موسیقی و ورود آلات موسیقی خارجی ست، واقعا اگر چنین است و مشکل فقط با عدم ورود آلات موسیقی حل میشود، همه مردم حاضرند که دیگر هیچ آلات موسیقی وارد کشور نشود، اما در عوض مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور حل شود.
یک نکته بسیار مهم دیگر نیز در سخنان سیدکاظم موسوی وجود دارد، آن هم استفاده از یک کلمه خاص است، کلمهای که ما هم به عمد تا اینجای گزارش از آن استفاده کردیم، واژهای تحت عنوان «آلات»، آدمی با این واژه که مواجه میشود اولین چیزی که به ذهنش میرسد، «آلت قتاله» است، در حالیکه وسایل موسیقی (دراینجا آنچه که با آن مینوازند) خودشان نام مشخص و شناختهای دارند، نامی تحت عنوان «ساز». مشخص نیست که چرا به جای واژه زیبای «ساز» که منحصر به حوزه موسیقی ست باید از واژه «آلات»
استفاده کنیم؟
آنچه در پایان این گزارش باید مورد اشاره قرار بگیرد این است کهای کاش در میان اعضای کمیسیونهای مجلس (در اینجا کمیسیون اقتصادی و کمیسیون فرهنگی) تعامل و تبادل نظری صورت میگرفت وای کاش نمایندگان کمیسیون اقتصادی با تشریک مساعی و در جریان قرار گرفتن نظرات نمایندگان حاضر در کمیسیون فرهنگی به اظهارنظر پیرامون آنچه به عنوان «آلات» موسیقی و ممنوعیت ورود آن به کشور بیان کردند، میپرداختند. شاید اینگونه عدهای مجبور نبودند به خاطر علاقمندی به یک هنر مانند موسیقی، حداقل روی کاغذ از ایران بروند. این را هم مدنظر داشته باشیم که جمله «اگر دوست ندارید میتوانید از ایران بروید» یعنی این مملکت مال ماست و هرطور که دلمان بخواهد در آن زندگی میکنیم، اگر شما دوست دارید شبیه ما باشید، میتوانید اینجا بمانید، اگر دوست ندارید، راه باز است و جاده دراز. پر واضح است که در چنین حالتی عدهای هم پیدا میشوند که واقعا توانایی رفتن از ایران را ندارند، حال یا دلشان به رفتن نیست، یا از تمکن مالی برخوردار نیستند، پرسش اینجاست که تکلیف آنها چه میشود؟ چه باید بکنند؟ بمانند یا بروند؟ اگر قرار باشد در مقابل هر مسئلهای از سیستم «همینه که هست، میخوای بمون، نمیخوای برو» استفاده کنیم که سنگ روی سنگ بند نمیشود و مشکلات بیشتر و بیشتر خواهند شد. به نظر میرسد برای نیل به اهداف ملی و میهنی راههای سادهتر و منطقیتری مانند گفتمانهای رودررو هم وجود داشته باشد که در صورت استفاده از آنها اصلا نیازی به راهکارهای دیگر نخواهد بود. امید که نمایندگان محترم مجلس با در پیش گرفتن روش گفتمانهای فرهنگی، چارهای برای حل مشکلات اقتصادی پیدا کنند.
واکنش نماینده مجلس به بازتاب سخنانش
آنچه در این گزارش خواندید، بخشی از ماجرایی بود که درباره سیدکاظم موسوی پیرامون اظهاراتش بیان کردیم، بخش دیگرش مربوط به سخنان تازهای ست که این نماینده مجلس بیان کرد. روز گذشته نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با خانه ملت ضمن انتقاد از تحریف گفت و گوی وی درباره ارز 4200 تومانی با بیان اینکه من برای هنرمندان عزیز کشور احترام خاصی قائل هستم، گفت: در آن گفت وگو، خبرنگار از من مصرانه درباره استفاده از ارز 4200 تومانی برای واردات وسایل موسیقی سوال میکرد که من هم پاسخ دادم: آیا تامین کالاهای اساسی مردم و نان شب مردم مهمتر است یا مواردی که شما سوال میکنید؟ نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در این شرایط که معیشت مردم تحت فشار است، از هر کسی که درباره اولویت هزینه کرد ارز 4200 تومانی بین تامین کالاهای اساسی مردم و سایر اقلام سوال کنید، حتما روی تامین کالاهای اساسی تاکید میکند.
سایر اخبار این روزنامه
به بود و نبودِ مدیر یک شبکه مربوط باشد؟!
در ایران بمانیم یا برویم؟
بانک مرکزی مشخصاً مصادیق و بخشهای اخلال در مسائل ارزی را روشن کند
گردشگری خارجی رویا میشود؟
هرکس سیگارش را نمیخواهد به من بدهد!
لزوم احیای نهادهای فرهنگی
از فیفا عرب کاپ تا لیگ محلات!
بودجه صدا وسیما عادلانه است؟
بورس یلدایی
آقای قالیباف! یک مشاور دیپلمات استخدام کنید
توصیه بودجهای
به بود و نبودِ مدیر یک شبکه مربوط باشد؟!
برگزاری مراسم گرامیداشت هفته پژوهش با سخنرانی آیت الله سید محمد خامنهای