قطعنامه ۲۲۳۱ و چهارضلعی غرب علیه برجام

دور جدید مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ۱+۴ در شرایطی در وین همچنان ادامه دارد که طرف‌های مذاکره‌کننده یک بازی روانی- رسانه‌ای چندضلعی را علیه تیم مذاکره‌کننده کشورمان سامان داده‌اند:
۱- یک ضلع این عملیات «شورای امنیت‌سازی پرونده هسته‌ای کشورمان» است که با نشست روز گذشته شورای امنیت سازمان ملل درباره اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ اجرایی شد. ضلع دیگر، بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی است که سه کشور اروپایی همزمان با نشست جلسه شورای امنیت صادر و با معرفی کردن ایران به عنوان ناقض توافقنامه هسته‌ای از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کردند.
شورای همکاری خلیج فارس نقش ضلع ثالث را بازی کرد و در بیانیه پایانی اجلاس خود، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از آنچه جنبش‌های آزادی‌بخش ملی و توسعه فعالیت‌های هسته‌ای- موشکی تهدیدی برای منطقه غرب آسیا خوانده شده، متهم کرده‌اند.
ضلع چهارم به دلیل تغییر رویکرد تیم مذاکره‌کننده کشورمان نسبت به قبل صورت گرفته که منجر به فضاسازی رسانه‌های معتبر وابسته به غرب علیه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و انتشار اخبار مجعول شده است. به عنوان نمونه در آخرین ساعات هفته گذشته مذاکرات، رویترز به نقل از دیپلمات‌های اروپایی در خبری مجعول اعلام می‌کند «طی دو روز گذشته ۷۰ تا ۸۰درصد از پیش‌نویس مربوط به توافق نوشته شده است!» که این خبر توسط تیم ایرانی رد شد یا در نمونه‌ای دیگر انریکه مورا، مذاکرات فعلی را در امتداد شش دور مذاکرات پیشین عنوان می‌کند که این ادعا نیز از سوی عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده ایران رد و بیان می‌شود که در مذاکرات پیشین تنها یک پیش‌نویس پرابهام و بدون توافق تهیه شده است.


۲- همسانی و همزمانی این اتفاقات نمایانگر این مسئله است که غرب و متحدان آن‌ها در منطقه، کاهش تعهدات ایران را برخلاف ماه‌های پیش (از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ که زمان خروج امریکا از برجام است تا اتمام دولت قبل) نمایشی نمی‌داند و توسعه فعالیت هسته‌ای ایران به ویژه در حوزه نصب سانتریفیوژ‌های جدید و ارتقای غنی‌سازی اورانیوم را تهدید جدی علیه منافع ضدایرانی خود می‌دانند. بر همین اساس بود که طی هفته‌های گذشته برخی منابع غربی خبری مبنی بر غنی‌سازی ۹۰ درصدی توسط ایران را درج کردند تا چنانچه تیم ایرانی رسماً خبر فوق را تکذیب نکند، فشار خود علیه مذاکره‌کنندگان ایرانی را با هدف به بن‌بست رساندن مذاکرات افزایش دهند. علاوه بر این تغییر لحن و رویکرد تیم مذاکره‌کننده کشورمان توانسته است تا حدودی دستگاه محاسباتی غرب را دچار اختلال کند و آن‌ها را به سمت رفتار‌های هیجانی و به‌کارگیری آخرین برگ آن‌ها مبنی بر «کشاندن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل» یا همان «فعال‌سازی مکانیسم ماشه» منتهی کند.
اگر چه پیش از این نزدیک شش بار پرونده هسته‌ای ایران در جلسه شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده است، اما باید توجه داشت که در ادوار گذشته اعضای دائم شورای امنیت با ابزاری حقوقی به نام «تفسیر موسع از متن برجام» که در قالب استخدام لغات و عبارت‌های چندپهلو در جای‌جای متن توافقنامه جاگذاری شده است، این کار را اجرایی کردند، کمااینکه طی شش بار گذشته با طرح ادعایی مانند «آزمایش موشکی ایران ناقض برجام است»، پرونده هسته‌ای ایران به جلسات شورا رسید، اما این بار در قالب بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ مطرح شده است که تفاوت ماهوی و حقوقی فراوانی با گذشته دارد و می‌تواند یک شوک مؤثر به برجام معنا شود، بدین معنا که غرب به طرف ایرانی این هشدار ضمنی را می‌دهد که در صورتی که از شروط خود عقب‌نشینی نکند، کشور‌های غربی بر اساس مواد ۳۶ و ۳۷ و پیوست چهارم توافقنامه هسته‌ای مکانیسم ماشه را فعال و شش قطعنامه تعلیق شده سابق را احیا خواهند کرد، کمااینکه فرانسوی‌ها در این جلسه از پایان قریب‌الوقوع برجام سخن به میان می‌آورند یا مرور مواضع آنتونی گوترش، دبیر کل سازمان ملل توسط رزماری دی‌کارلو، معاون سیاسی حکایت از این دارد که غرب برای وادار‌سازی ایران به پذیرش خواسته‌های خود اتهامات جدی به ایران نسبت داده است؛ او از جمهوری اسلامی می‌خواهد که گام‌های غیرمنطبق با تعهدات هسته‌ای در برجام را معکوس کند و به تعهدات پایبند بماند و به نگرانی‌ها در خصوص برنامه هسته‌ای خود پاسخ دهد. نماینده سازمان ملل با بیان اینکه طبق برآوردها، ذخایر اورانیوم غنی سازی ذخیره شده توسط جمهوری اسلامی بسیار فراتر از سطح تعیین شده در برجام است، تصریح می‌کند: «این نهاد مشغول بررسی اطلاعات ارائه شده از سوی عربستان و اسرائیل است که می‌گویند موشک‌ها و پهپاد‌های جمهوری اسلامی علیه آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته است.»
۳- فشار چندبعدی غرب علیه ایران به ویژه طی ۴۸ ساعت ترجمان یک ضرب‌المثل عامیانه است مبنی بر اینکه «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود». غرب با بازو‌های منطقه‌ای و رسانه‌ای که در اختیار دارد تلاش می‌کند با افزایش فشار‌های متنوع خود، ایران را وادار به تغییر ریل کند.
به بیان بهتر، اتخاذ سیاست‌های چندلایه نخست با تغییر محاسبات تصمیم‌سازان هسته‌ای در تهران، اولویت‌های مذاکراتی ایران را با فشار و ارعاب تغییر داده و نهایتاً طرف ایرانی را وادار به عقب‌نشینی در پیش‌شرط‌هایی مانند «بازگشت امریکا به برجام و صرف نظر کردن از کاهش سطح تعهدات مشروط به لغو تحریم‌هاست» کرده است، البته غربی‌ها معتقدند با اعمال فشار‌های اقتصادی- سیاسی علیه ایران که امروز در قالب «شورای امنیت‌سازی پرونده هسته‌ای» و صدور بیانیه‌های ضدایرانی به روزرسانی شده، نهایتاً بر ایجاد شورش‌های اجتماعی در ایران نیز اثرگذار است و از همین منظر فشار بر حاکمیت سیاسی کشور با اقشار تأثیرگذار (مانند معلمان) را همچنان یکی از اولویت‌های خود در درون مرز‌های کشور می‌دانند.