نتیجه‌گیری در وین؛ شاید وقتی دیگر

بی‌شک حضور در پیمان‌های منطقه‌ای نظیر شانگهای، منافع و عواید مختلفی دارد و چنین رویکردی قابل تعمیم به دیگر کشورهای دوست و هدف همچون روسیه خواهد بود. چندی پیش یک کارشناس مسائل روسیه نکاتی را درباره روابط اقتصادی ایران و روسیه مطرح کرده بود که تعمق در آن، ذهن‌ها را متوجه حساسیت موضوع می‌کند. در صحبت‌های شعیب بهمن که نظرات خود را با ایلنا در میان گذاشته بود، میزان قراردادهای ایران و روسیه در مرحله امضا 25میلیارد دلار و در سطح عملیاتی کمتر از 2میلیارد دلار برآورد شده بود.

از دید او این حجم تجارت همواره به شکل یک چالش در روابط دو کشور مطرح بوده، آن هم در شرایطی که همسایه شمال‌شرقی ایران(ترکیه) حجم تجارت خود با روسیه را به بیش از 30میلیارد دلار رسانده و برای چشم‌انداز 100میلیارد دلاری برنامه‌‌ریزی کرده‌ است. از نگاه این کارشناس، یکی از دلایل اجرانشدن تفاهمات، نداشتن شناخت کافی از بازار روسیه است و اینکه نگاه عملگرایانه در این‌باره وجود ندارد. مضاف بر آن همیشه یک نگاه به غرب وجود داشته است.

در همین حال کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه به کلیات نقشه راه همکاری ایران و روسیه در قالب یک توافقنامه که پس از امضای روسای‌جمهوری دو کشور باید به تصویب مجلس شورای اسلامی هم برسد، امیدوار است و آن را راهگشا می‌داند؛در حال حاضر پیش‌نویس این سند همکاری آماده شده و زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، دفاعی، نظامی، اطلاعاتی و… را شامل می‌شود.



الگوی شانگهای

در ارتباط با پیمان‌های منطقه‌ای که در نوع خود خیلی مورد توجه قرار گرفت، پیمان شانگهای پررنگ‌تر جلوه می‌کند. همان نقطه ثقلی که مورد تاکید و توجه دکتر محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهوری قرار گرفت و این سازمان را الگویی موفق از همکاری‌ راهبردی منطقه‌ای و در جهت ترویج فرهنگ چندجانبه‌گرایی بین‌المللی ذکر کرده بود. چراکه حضور در این پیمان به معنای برخورداری از ظرفیت‌ها و فرصت‌های وسیع همکاری‌های چندجانبه است که نویدبخش آینده‌ای روشن پیش‌روی ملت‌ها خواهد بود.

به باور دکتر مخبر ایجاد خطی امن، پایدار و قابل اتکا در مسیر شمال–جنوب و با استفاده از زیرساخت‌های فعال در بنادر جنوبی، به ویژه بندر اقیانوسی چابهار، جزو سیاست‌های راهبردی ایران در جهت توسعه همکاری‌های منطقه‌ای و نیز گسترش تبادلات تجاری پویا با کشورهای پیرامونی است.

از سوی دیگر، ایران یکی از شرکای تجاری مهم چین در خارمیانه است که در سال‌های اخیر، دو کشور از طریق امضای موافقت‌نامه‌های مختلف در حوزه تجاری، اقتصادی، سرمایه‌گذاری و بانکی تلاش کرده‌اند این مناسبات را تقویت کنند. ایران یکی از اجزای اصلی پروژه جاده و کمربند چین به شمار می‌آید و نقش مهمی در تامین نفت مورد نیاز چین دارد.

چین کماکان از شرکای بزرگ و مهم تجاری ایران محسوب می‌شود و طبق اعلام وزارت بازرگانی چین، تنها در سال ۲۰۱۹ قراردادهایی به ارزش ۳.۴۱میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های چینی در ایران به امضای طرفین رسیده است. پیوستن ایران به پیمان شانگهای و امضای قرارداد 25ساله با چین نقطه عطفی در روابط اقتصادی دو کشور به شمار می‌آید و چین متعهد به سرمایه‌گذاری در ایران طی بازه فوق شده است. حجم روابط تجاری دو کشور در سال‌های اخیر حدود ۲۰میلیارد دلار بوده که طرفین در تلاش هستند این عدد را ۵۰میلیارد دلار افزایش دهند. چین بزرگ‌ترین تامین‌کننده تجهیزات الکتریکی، صوتی-تصویری، شیمیایی و صنعتی ایران است. از طرف دیگر ایران هفتمین صادرکننده بزرگ نفت به چین محسوب می‌شود و واردات نفت از ایران حدود ۶.۵درصد کل واردات نفتی چین را تشکیل می‌دهد.

بر این اساس، در نظر داشتن چنین راهبردهایی از سوی ایران، قدرت چانه‌زنی در مذاکرات را افزایش خواهد داد و بالقوه از عوامل بالانس در ارایه نظرات طرفین میز مذاکرات خواهد بود.