بن سلمان؛ صدام حسین ثانی


قبل از به سلطنت رسیدن «محمد بن سلمان» حداقل‌های مواردِ اختلافی با عربستان حل شود
آفتاب یزد - رضا بردستانی: ایران محور گفت‌وگوهای بن سلمان و کشورهای حوزه خلیج فارس در تور منطقه‌ای وی بوده است. این یکی از مهم‌ترین تیترهای یکی - دو هفته‌ی اخیر است که نگاه‌ها را به سمت دو کشور ایران و عربستان متمایل می‌سازد.
اخبار داخلیِ عربستان نیز همچنان سرشار از اختلاف و توطئه است؛ یک روز غیبت ملک سلمان مسئله ساز می‌شود و روز دیگر سفرهای متعدد محمد بن سلمان اما، بر اریکه‌ی قدرت نشستن ولیعهد احتمالا منوط به مرگِ پادشاه نخواهد شد زیرا چنین به نظر می‌رسد اعلام پادشاهی در زمان حیات ملک سلمان حداقل برخی از خلاهای حاکمیتی را خواهد پوشانید که اگرچه اختلافات شاهزاده‌ها مماس با تاریخ عربستان در حرکت بوده و خواهد بود و یقه‌ی «آقای ارّه / صفتی که مخالفان دربار ملک سلمان به ولیعهد داده اند!» را به این سادگی‌ها رها نخواهد کرد اما در جهان سیاست می‌تواند حلّال بسیاری از مشکلات باشد.
نزدیک شدن امارات به ایران در کنار برخی رخدادهای سیاسی در حوزه‌ی عراق و سوریه و نیز بازگشت ترکیه به خاورمیانه که مکملی است بر بازگشت روسیه به خاورمیانه، از زاویه‌ای دیگر اختلاف و حل اختلاف ریاض - تهران را حائز اهمیتی دوچندان خواهد کرد. در کنار تمامی این مسائل، عربستانی‌ها بدون حل مسائل هسته‌ای در مذاکرات وین، قادر به اتخاذ هیچ تصمیمی نخواهند بود به دو دلیل:


- نخست این که میزان الحراره‌ی عربستان را آمریکا و اسرائیل تنظیم می‌کنند پس طبیعی است مثلث عبری - عربی - غربی به صورت مستقل تصمیم گیری نکند
- دو دیگر این که حل بحران هسته‌ای ایران نقشه‌ی راه و نوع و میزان خریدهای تسلیحاتی عربستانی‌ها را و کشورهای مبدا را نیز مشخص خواهد کرد.
همین دو دلیل کافی است تا مدیران دستگاه دیپلماسی عربستان هر از گاهی به اظهاراتی تن در دهند که اگرچه ربطی به آن‌ها ندارد اما روی کاغذ باعث برخی مرزبندی‌های منطقه‌ای خواهد شد.
> ترس از ایران یا تغییر استراتژی؟!
کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گو با آفتاب یزد با اشاره به تکاپوی عربستانی‌ها در زمینه‌ها مختلف می‌گوید: «به نظر بنده تغییرات ژئوپولتیکی در منطقه در حال شکل گیری است. فرار آمریکا از منطقه و دور کردنش از پایگاه‌های مقاومت به لحاظ آسیب‌پذیری که در سیستم دفاعی موشکی ما وجود دارد سعی می‌کند به جای استراتژی پایگاه به دنبال استراتژی دولت‌ها برود به همین دلیل همکاری دولت‌های منطقه در یک ائتلاف و بستن همه آن‌ها به سمت یک آرایش جدید سیاسی شاید یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی است که دارد اتفاق می‌افتد الان بحث بر سر این است که چه کسی می‌خواهد محور ائتلاف هماهنگ با آمریکای جدید در منطقه باشد. عربستان مدعی این قدرت برای ایجاد رهبری این ائتلاف است چون ایران را رقیب خود می‌داند. به نظر می‌رسد که اگر ایران و عربستان به سمت هم حرکت کنند این ائتلاف شکل قدرتمندتری خواهد گرفت در غیر این صورت مقابله ایران که در کنار مقاومت است با ائتلاف جدید کشورهای عربی در منطقه و برخی از کشورهای غربی ممکن است آغاز یک چینش جدید برای منطقه باشد.»
> نگرانی اسرائیل عمیق‌تر است!
این کارشناس ادامه می‌دهد: «به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی هم از این مسئله نگران است که اگر ایران و عربستان در یک اتحاد مشترک قرار گیرند کار اسرائیل بسیار سخت خواهد شد مگر اینکه کشورهای عربی روی ایران فشار آورند که عادی‌سازی روابط‌شان را با اسرائیل دنبال کنند و به عبارتی بحث مهار دو جانبه‌ای که در زمان جنگ بین ایران و عراق شکل گرفت اکنون مهار دو جانبه بین ایران و عربستان مد نظر است آن هم با یک طرح و ژئوپلتیک جدید در منطقه.»
> تقابل ایران با بن سلمان راحت‌تر خواهد بود یا ملک سلمان؟
حسین کنعانی مقدم در مواجهه با این سوال که: «تقابل ایران با بن سلمان راحت‌تر خواهد بود یا ملک سلمان؟» پاسخ قابل تاملی می‌دهد: «توصیه بنده به دوستان در وزارت خارجه این است که قبل از اینکه محمد بن سلمان به عنوان پادشاه انتخاب شود (با آن تفکری که دارد که من او را صدام ثانی می‌دانم چون نگاهش به مسائل منطقه و قدرت طلبی‌اش همانند صدام حسین خواهد بود) بهترین کار این است که با خود ملک سلمان توافق و گفتگو صورت گیرد که بتواند در دوره محمد بن سلمان هم تداوم داشته باشد گرچه جنگ قدرت در داخل عربستان نمی‌گذارد بن سلمان به راحتی مسند قدرت را در دست گیرد و به نظر چالش جدی‌ای است.»
> غفلتی به نام‌عدم استفاده از شکاف قطر و عربستان
شکاف قدرت در خاندان سعودی؟
این کارشناس مسائل منطقه‌ای در ادامه به دو ایراد اساسی در گذشته و حال پرداخته ادامه می‌دهد: «به لحاظ سیاست‌های غلطی که داشتیم ائتلاف عبری، عربی و غربی شکل گرفت یعنی اسرائیل با عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی زیر پرچم و حمایت آمریکا ائتلافی را علیه مقاومت و جمهوری اسلامی درست کرد و اکنون ما چاره‌ای جز شکستن این ائتلاف نداریم. هر کجا که رژیم صهیونیستی توانسته نفوذ کند و ائتلافی را ایجاد کند همه اقداماتش علیه ایران بوده است. بدین لحاظ نزدیک شدن ما به کشورهای عربی مسئله بسیار مهم و جدی است. در عین حال کشورهای عربی اکنون به دنبال این هستند عراق و سوریه را به اتحادیه عرب بازگردانند و جایگزین ایران شوند و اجازه ندهند ایران در بین کشورهای عربی قدرتی را چه در شورای همکاری خلیج فارس چه در اتحادیه عرب داشته باشد. به نظر می‌رسد فرصت‌هایی که ما با کشورهای عربی مانند قطر و عمان و حتی کویت داریم نباید از دست دهیم و حداقل‌ها را باید در روابطمان با کشورهای همسایه مورد توجه قرار دهیم که اگر حداکثر اتفاق نیفتاد حداقل‌ها را از دست ندهیم.»
> مذاکره با ایران وقت تلف کردن است؟
عربستانی‌ها معتقدند مذاکره با ایران به نوعی وقت تلف کردن است زیرا طرف ایرانی جدیتی در این زمینه ندارد اما کنعانی مقدم می‌گوید: «موارد اختلافی ما با عربستان موارد متعددی است که یکی از آن‌ها مسئله یمن است که ما هرگز از بحث دفاع از مردم یمن کوتاه نخواهیم آمد. دوم عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است که برای ما خط قرمز است و کاملا مشخص است و سعودی‌ها این را می‌دانند که اگر در این زمینه نشود کاری را انجام داد قاعدتا نمی‌تواند در رابطه با روابط ایران و عربستان بحث جدی کرد. مسئله بعدی بحث حمایت عربستان از گروه‌های تکفیری است که در منطقه به عنوان گروه‌های تروریستی با حمایت عربستان دارند علیه مقاومت می‌جنگند. بحث دیگر عراق و سوریه و هم چنین جنبش‌هایی که در داخل شبه جزیره عربستان وجود دارد است. آنچه که مشخص است این است که عربستان خواهان آن است که ژاندارم منطقه شود. همان نقشی را که شاه داشت می‌خواهد او مجددا بازی کند و الان مانعش ایران است به همین دلیل به نظر می‌رسد اگر ایران بخواهد در خلیج فارس این فرصت را در اختیار عربستان قرار دهد عملا می‌توانیم بگوییم ایران در یک محاصره کامل ناتو و ناتوی عربی قرار خواهد گرفت.»
> مذاکره نه، مصالحه کنیم!
کنعانی مقدم در ادامه با اشاره به حل حداقلی اختلافات خاطرنشان می‌سازد: «به نظر بنده ما نباید مذاکره برای مذاکره داشته باشیم هر چه می‌توانیم امتیاز بگیریم باید بگیریم مثلا در بحث حج، بحث مسائل امنیتی خلیج فارس، بحث اقتصادی و بحث روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان. این‌ها حداقل‌هایی است که باید به دست آوریم. اینکه بخواهیم همه را به خاطر موارد اختلافی کنار زنیم کار درستی نیست. آن مقدار از اختلافات که قابل حل است را غنیمت شماریم. کار دیپلماسی همین است که حداقل‌ها را به دست آوریم. در مذاکرات وین هم همین را می‌گویم که مذاکره لفظ غلطی است که به کار می‌بریم بلکه بحث مصالحه است یعنی طرفین در گفتگوهایی موارد اختلافی را بررسی می‌کنند و تا آن حدی که می‌شود حل می‌کنند و باقی را برای مراحل بعد می‌گذارند. ما باید مصالحه را در سیاست‌های خارجه‌مان مد نظر قرار دهیم. قرار نیست طرف مقابل ما کوتاه آید و ما امتیاز بگیریم و هیچ امتیازی ندهیم در مصالحه این‌گونه است که هر دو طرف امتیاز می‌دهند و از بعضی از مطالبات خود نیز ممکن است بگذرند و کنار آیند تا امتیازهایی را هم به دست آرند.»
> باقی ماندن مذاکرات در سطح امنیتی
این کارشناس مسائل منطقه با تاکید بر امنیتی بودنِ اختلافات ریاض - تهران اظهار می‌دارد: «اکنون نیاز عربستان بیشتر بحث‌های امنیتی است. بحث یمن برایش بسیار مهم است. بحث بیداری اسلامی و حمایت عربستان از گروه‌های تکفیری برایش حائز اهمیت است. لذا این‌ها تمایل چندانی برای روابط گسترده با ایران ندارند چون به لحاظ اقتصادی عربستان بسیار برتر از ایران است و نیاز ندارد از لحاظ بین‌المللی و سرمایه‌ای و اقتصادی شرایط بسیار خوبی را دارد و آنچه که اکنون مشکل دارد بحث انتقال قدرت در عربستان است که ممکن است دوباره با چالش‌های جدی مواجه شود که بحث امنیتی است.»
> عربستانی‌ها اگر مشکلات امنیتی‌شان با ایران حل شود
مشکلات دیپلماتیک حل هم نشود برایشان مهم نیست
کنعانی مقدم در پایان با تایید این مسئله که حتی اگر مشکلات دیپلماتیک به قوت خود باقی بماند اما مشکلات امنیتی حل شود می‌گوید: «بله آن‌ها برای‌شان مهم نیست با ایران رابطه داشته باشند یا خیر، آن‌ها خودشان را آقای کشور‌های منطقه، عربی و اسلامی می‌دانند و نیازی به ارتباط گسترده با ایران ندارند مگر در بحث‌های امنیتی.»
> نفع و مصلحت ایران در چیست؟
وی خاطرنشان می‌سازد: «بحث امنیتی بیشتر به مسائل مقاومت بازمی‌گردد و این برگ برنده جمهوری اسلامی است که می‌تواند از آن به عنوان یک گفتمان برتر غالب استفاده کند اما سعودی‌ها کارت‌های زیادی برای بازی دارند از جمله بحث نفت، اقتصادی، حضور در خلیج فارس، حمایت‌های آمریکا و همسویی با کشورهای عربی منطقه.»
مذاکرات وین را از نزدیک دنبال می‌کنیم
نماینده عربستان در سازمان‌های بین المللی با درخواست از ایران برای انجام مطالبات بین‌المللی گفت که کشورش مذاکرات وین را از نزدیک دنبال می‌کند. به گزارش ایسنا، عبدالله بن خالد بن سلطان، نماینده عربستان سعودی در سازمان‌های بین المللی در صفحه توییتر خود نوشت: عربستان مذاکرات وین برای احیای توافق هسته‌ای و آنچه در نشست‌ها به آن رسیده‌اند را از نزدیک دنبال می‌کند، طرف‌های ذیربط بر تلاش و پافشاری خود برای مقابله با تنش‌ها از سوی ایران به منظور ایجاد راه حل‌های فراگیر تاکید کردند. وی نوشت: ما از تلاش‌های رافائل گروسی حمایت می‌کنیم و در کنار وی هستیم و از جامعه بین‌المللی می‌خواهیم که به نقش خود عمل کند و به منظور توانمندسازی آژانس برای نظارت و تحقیق بر فعالیت هسته‌ای ایران از این تلاش‌ها حمایت کند. عبدالله بن خالد ایران را متهم به تعلل کرد و در درخواستی مداخله‌جویانه خواست که از تعلل دست بردارد. وی با بیان اینکه گذشت زمان به سود ایران نیست، توقف در آن چه تنش و پیشرفت در برنامه هسته‌ای و تهدید سازمان‌عدم اشاعه، از سوی ایران می‌خواند را امری ضروری دانست و گفت: برآورده کردن مطالبات جامعه بین المللی منجر به ثبات و شکوفایی ایران و منطقه و جهان خواهد شد.
یک کارشناس مسائل غرب آسیا پاسخ داد؛ چرا مذاکرات ایران و عربستان به کندی پیش می‌رود؟
یک کارشناس مسائل غرب آسیا اظهار کرد: سطح بالای تعارضات منطقه‌ای بین ایران و عربستان در حوزه‌های سیاسی، امنیتی و هویتی یکی از دلایلی است که مذاکرات ایران و عربستان را با چالش مواجه کرده و باعث کندی این مذاکرات شده است. حسین آجرلو در گفت‌وگو با ایسنا در ارتباط با علت کندی در پیشرفت مذاکرات ایران و عربستان و اینکه چرا این مذاکرات علیرغم چهار دور نشست هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است، گفت: تعارضات منطقه‌ای در حوزه‌های سیاسی، امنیتی و هویتی بین ایران و عربستان بالاست و مدیریت کردن این سطح تعارضات سخت و بعضا با چالش مواجه است. وی با بیان اینکه ایران و عربستان دارای اختلافات و تعارضات جدی در سطح سیاسی هستند و رویکردهایشان به مباحث بین الملل و منطقه با یکدیگر تفاوت‌هایی دارد که نمود آن را می‌توان در موضوع فلسطین و رابطه با رژیم صهیونیستی مشاهده کرد، ادامه داد: از دیگر سو عربستان سعودی متحد آمریکاست و در روند عادی‌سازی روابط برخی از کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی فعال است و نقش ایفا می‌کند در حالی که این موضوع به نوعی در تضاد با خواست ایران است. آجرلو همچنین با بیان اینکه سعودی‌ها به شدت خواهان تداوم حضور آمریکا در منطقه هستند و از دیگر سو ایران بر موضوع خروج نیروهای نظامی آمریکا در منطقه تاکید دارد، گفت: دو کشور همچنین در مورد پرونده‌هایی چون عراق، لبنان و سوریه و یمن دارای تعارضات جدی هستند و همان‌طورکه اشاره شد این تعارضات مانع جدی در نزدیکی روابط دو کشور است. وی همچنین با بیان اینکه برخی از بازیگران خارجی
نیز تمایلی ندارند که سطح تنش بین ایران و عربستان تا حدود زیادی کاهش پیدا کند، ادامه داد: گرچه به نظر می‌رسد دولت بایدن به دنبال این است که سطح تنش بین کشورهای منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس کاهش پیدا کند ولی در واقع آن‌ها مایل نیستند که این کاهش سطح تنش بین ایران و عربستان به حدی برسد که ریاض از نظر امنیتی مستقل شود که بخشی از این موضوع مربوط به تداوم فروش سلاح به عربستان است، از طرف دیگر واشنگتن نمی‌خواهد که هژمونی آمریکا در منطقه دچار خدشه شود. آمریکا نمی‌خواهد ترتیبات امنیتی در منطقه ایجاد شود که در پی آن انحصار حضور آمریکا در منطقه از بین برود و هژمونی این کشور نیز کاهش پیدا کند. این کارشناس مسائل غرب آسیا همچنین با بیان اینکه در این مسیر باید به بازیگری بسیار مخرب رژیم صهیونیستی نیز اشاره کرد، گفت: مقامات رژیم صهیونیستی به خوبی می‌دانند که هر چه روابط ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به هم نزدیک‌تر شود به همان میزان تعارضات این کشورها با رژیم صهیونیستی افزایش پیدا می‌کند. رژیم صهیونیستی در حال حاضر با تبلیغات و دیپلماسی که در پیش گرفته تلاش کرده با استفاده از پروژه ایران هراسی این ذهنیت را در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به وجود بیاورد که دشمن اصلی آن‌ها ایران است نه رژیم صهیونیستی و با توجه به این موضوع اگر سطح اختلافات و تنش بین ایران و این کشورها از جمله سعودی کاهش پیدا کند کشورهای عربی تعارض‌شان با رژیم صهیونیستی بیشتر می‌شود و آن‌ها دیگر ایران را دشمن اصلی خود نمی‌دانند. وی با بیان اینکه اسرائیلی‌ها از نظر سیاسی و امنیتی به شدت فعال هستند که ایران را به عنوان یک کشور بی‌ثبات کننده در منطقه معرفی کنند، در بخش دیگری از صحبت‌های خود افزود: علیرغم این مسائل در بحث ایران و عربستان یک واقعیت خودنمایی می‌کند و آن این است که علیرغم تعارضات موجود، مقامات تهران و ریاض به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش تنش‌ها به ضرر دو کشور است و باید این تنش‌ها را کاهش دهند. این یک نقطه امید است و علت اصلی انجام گفتگوها نیز همین موضوع است. وی تصریح کرد: برای موفقیت مذاکرات باید اراده جدی در پایتخت‌های دو کشور از جمله در ریاض وجود داشته باشد و دو کشور جایگاه همدیگر را به رسمیت بشناسند و بر این موضوع باور داشته باشند که کاهش تنش‌ها به نفع دو کشور است. آجرلو همچنین در مورد تاثیر مذاکرات وین بر روابط ایران با عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس گفت: نتیجه بخش بودن مذاکرات وین دو نتیجه هم‌گرایی و واگرایی را می‌تواند در روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس داشته باشد. وی تصریح کرد: حل تعارضات ایران با غرب و کاهش سطح تنش‌ها بین دو طرف باعث می‌شود سطح بازیگری منفی آمریکا در منطقه کاهش پیدا کند و از دیگر سو نظارت‌ها بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران نیز افزایش پیدا کند. با تحقق این موضوع نگرانی ادعایی کشورهای حوزه خلیج فارس از فعالیت‌های هسته‌ای ایران کاهش پیدا می‌کند. آجرلو خاطر نشان کرد: از دیگر سو نتیجه مثبت این مذاکرات می‌تواند با تلاش اسرائیل نتایج واگرایانه‌ای نیز داشته باشد. در این چارچوب که اسرائیلی‌ها مانند سال ۲۰۱۵ این ذهنیت را در بین کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد کنند که با حصول توافق و اجرای برجام ایران قوی‌تر شده است و قوی‌تر شدن ایران به ضرر کشورهای منطقه است. در این زمینه ایران باید با روایت‌سازی صحیح و انجام دیپلماسی فعال رسانه‌ای و دیپلماتیک تاکید کند که این توافق به نفع کل منطقه است. وی ادامه داد: اگر دیپلماسی رسانه‌ای در این زمینه از سوی ایران شکل نگیرد اسرائیل تلاش می‌کند که با استفاده از این توافق و ارائه روایتی نادرست از آن ایران هراسی را هر چه بیشتر در بین کشورهای منطقه تشدید کند به مانند اقدامی که در سال ۲۰۱۳ و زمان اوباما انجام داد.