اسرائیل دلتنگ برجام

«وطن‌امروز» طی چند گزارش مبسوط به برخی تناقضات در مواضع و خواست صهیونیست‌ها در قبال برجام پرداخته است و در نخستین گزارشی که شهریور منتشر کرد، به این گزاره پرداخت که «اسرائیل برجام می‌خواهد». «وطن‌امروز» دوشنبه هفته گذشته -22 آذر- هم در بخشی از گزارشی که با عنوان «بن‌بست اسرائیل: برجام هم احیا شود، هم نشود!» نوشت: «مقامات صهیونیست -که چشم‌انداز امیدوار‌کننده‌ای درباره تعطیلی برنامه هسته‌ای ایران با برجام ندارند- این روزها در وضعیت متناقضی قرار دارند. تل‌آویو هم به احیای برجام راضی شده تا روند فعلی پیشرفت هسته‌ای ایران کند شود و هم نمی‌خواهد به احیای یک توافق حداقلی توسط دولت بایدن تن در دهد که موجب خواهد شد تحریم‌ها علیه ایران لغو و به این وسیله برتری نظامی ایران در منطقه حفظ شود. گزینه دیگر بیان شده توسط سران ارشد صهیونیست ادعای هدف قرار دادن تاسیسات ایران و تداوم حملات خرابکارانه است. البته این گزاره‌ای است که هفته گذشته در سرزمین‌های اشغالی بلوف و تهدید توخالی خوانده شد. به عنوان نمونه ایهود اولمرت و ایهود باراک -نخست‌وزیران سابق این رژیم- به همراه «عوفر شلح» نماینده کنست از حزب «یش عتید» به کابینه نفتالی بنت توصیه کردند تهدیدهای نظامی توخالی علیه جمهوری اسلامی ایران را کنار بگذارد». حتی اگر رژیم صهیونیستی بتواند تمام موانع حمله به اهداف ایرانی را از سر راه بردارد، حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران - با علم به اعتراف سران صهیونیست که برنامه هسته‌ای ایران را از کار نخواهد انداخت- ایران را به سمت پیشبرد یک برنامه حداکثری هسته‌ای هدایت خواهد کرد که در آن صورت متحدان غربی اسرائیل هم دیگر هیچ بهانه و توجیهی برای توقف آن نخواهند داشت.  با این تفاسیر «نری زیلبر» تحلیلگر «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» مقیم تل‌آویو، در گزارشی که «اندیشکده راهبردی تبیین» آن را ترجمه کرده، به بررسی رویکرد رژیم صهیونیستی در قبال مذاکرات هسته‌ای میان ایران و قدرت‌های جهانی پرداخت.  در این گزارش می‌خوانیم: بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، مارس ۲۰۱۵ در تلاش برای کسب حمایت علیه توافق هسته‌ای با ایران که از سوی باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا در حال مذاکره بود، به واشنگتن سفر کرد. در یک سخنرانی در جلسه مشترک کنگره، رهبر اسرائیل نسبت به تکرار هولوکاست به کمک این «توافق بسیار بد» هشدار داد. نتانیاهو نتوانست مانع از امضای توافق در ۴ ماه بعد شود اما در نهایت با خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق در ماه مه ‌۲۰۱۸، به آرزوی خود رسید و خروج آمریکا را به عنوان یک «حرکت تاریخی» که به «رهبری شجاعانه» نیاز داشت، تحسین کرد.  اکنون ۳ سال پس از خروج آمریکا، برنامه هسته‌ای ایران طبق همه برآوردها در پیشرفته‌ترین مرحله خود قرار دارد و گروهی از مقامات سابق اسرائیلی راهبرد نتانیاهو (و ترامپ) را فاجعه‌بار توصیف کرده‌اند؛ کنار گذاشتن یک توافق منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای که هر چند ناقص بود اما داشت جواب می‌داد و به جای آن تعقیب یک راهبرد مبتنی بر زور علیه ایران که در هیچ‌یک از پارامترها نتوانست به نتایجی که با اطمینان توسط مشوقان ترامپ پیش‌بینی می‌شد دست یابد.  با این حال به نظر می‌رسد آخرین بازیگری که متوجه این موضوع می‌شود دولت جدید اسرائیل باشد که همان صحبت‌های مطرح شده در سال ۲۰۱۵ را تکرار می‌کند. نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل بار دیگر به عنوان مخالف تلاش‌های آمریکا برای تعامل مجدد با ایران و بازگرداندن آن به تبعیت از مفاد برجام ظاهر شده و اظهار نظر کرده است. بنت اخیرا در ۲۹ نوامبر گفت: «ایران سزاوار پاداش، توافق و رفع تحریم‌ها نیست. من از متحدان‌مان در سراسر جهان درخواست می‌کنم تسلیم باج‌خواهی هسته‌ای ایران نشوند». در مذاکرات مجدد در وین، قدرت‌های جهانی و ایران همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود نتوانستند پیشرفتی داشته باشند. با افزایش احتمال یک بحران هسته‌ای یا نظامی یا هر ۲ در خاورمیانه، مقامات و تحلیلگران غربی به طور فزاینده‌ای در این باره که بشود توافق اصلی را احیا کرد، مرددند. بنت قبل از آغاز مجدد مذاکرات گفت: «امیدواریم دنیا غافل نشود اما اگر غافل شد، ما نمی‌شویم». با این حال این سوال هنوز پابرجاست: اسرائیل واقعا چه می‌خواهد؟ تا همین اواخر تقریبا در محافل رسمی اسرائیل - حداقل در سطح عمومی و رسانه‌ای- اتفاق نظر وجود داشت که تصمیم ترامپ برای خروج از برجام یک اقدام مثبت بود و قدرت پایدار نتانیاهو، همراه با تشبیهات مداوم به هولوکاست، هرگونه بحث داخلی را خفه می‌کرد.  فراموش نکنید در ۳ سالی که از خروج آمریکا گذشته است، استراتژی ترامپ به وضوح شکست خورد. نه تجدید و افزایش تحریم‌ها علیه ایران «موسوم به فشار حداکثری» تهران را مجبور به تسلیم و مذاکره برای توافقی بهتر کرد و نه خسارات اقتصادی وارد شده به جمهوری اسلامی به سرنگونی آن توسط مردم منجر شد. به ‌علاوه، در کمال تعجب اسرائیل، ترامپ هرگز تهدیدات حمله مستقیم به ایران را به ‌رغم افزایش نقض‌های هسته‌ای و حملات متعدد علیه متحدان منطقه‌ای واشنگتن، تا آخر دنبال نکرد.  برخی مقامات امنیتی اسرائیل که بسیاری از آنها در حال بازنشسته شدن بودند، با مخالفت با خط رسمی، اعتراف کردند این سیاست یک شکست بود. ایران فاصله زیادی تا تسلیم شدن دارد. رئیس مستعفی بخش تحقیقات اطلاعات نظامی اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۰ به روزنامه یدیعوت آحارانوت گفت: «هنوز ثابت نشده خروج از توافق هسته‌ای به نفع اسرائیل بوده است». ماه مارس گذشته، معاون برکنار شده سرویس اطلاعاتی موساد اسرائیل به همین روزنامه گفت: وضعیت در سال ۲۰۲۱ بدتر از سال ۲۰۱۵ است و «۱۲ خواسته» مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا از ایران شامل توقف برنامه هسته‌ای، توسعه موشکی و حمایت از نیروهای نیابتی منطقه‌ای خیالی خام بود. ایران لحظه‌ای جلوی گسترش آنها را در منطقه نگرفت. آنها در حال توسعه موشک هستند... کاری که ما کردیم [تلاش برای خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸] کار درستی نبود. ما داریم به همان نقطه بازمی‌گردیم.  یک برآورد اطلاعاتی نظامی اسرائیل نشان می‌داد نظام ایران تا سقوط فاصله زیادی داشته ولی خسارات واقعی وارده به اقتصاد ایران ناشی از تحریم‌های دوران ترامپ، حمایت مالی ایران از نیروهای نیابتی منطقه‌ای خود را کاهش نداده است. نگران‌کننده‌ترین مساله، پیشرفت‌های هسته‌ای ایرانی‌هاست؛ افزایش ذخایر مواد شکافت‌پذیر غنی‌شده تا سطوح نزدیک به درجه نظامی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر، همراه با تحقیق و توسعه که می‌تواند به سمت بمب جهت‌گیری شود، همگی تحت بازرسی‌های بین‌المللی محدودتر.  «آموس یادلین» رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل در ماه آگوست در جریان یک مناظره تلویزیونی پربیننده در کانال ۱۲ اسرائیل گفت: «مسیری که نتانیاهو طی کرد، ایران را بشدت به بمب نزدیک کرد و اگرچه شنیدن آن برای شما خوشایند نیست اما آنچه ایران را از یک بمب دور کرد، توافق هسته‌ای بود». «آهارون زیوی فرکش» رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل اخیرا در جروزالم‌پست گفته است توافق هسته‌ای جدید با ایران نسبت به نسخه اصلی ۲۰۱۵ «به احتمال زیاد بدتر خواهد بود» و با این حال «حتی چنین توافق بدتری، بهتر از عدم توافق است». تنها در طول یک هفته در اواخر نوامبر، در ۲ کنفرانس جداگانه، چندین مقام امنیتی سابق اسرائیل که در زمان نتانیاهو خدمت می‌کردند، سیاست نخست‌وزیر سابق در قبال ایران را بشدت مورد انتقاد قرار دادند. «موشه یعلون» وزیر دفاع سابق اسرائیل گفت: با نگاهی به سیاست دهه گذشته در قبال ایران، خروج دولت آمریکا از برجام مهم‌ترین اشتباه و یک اشتباه تاریخی بود. برجام، [باید] توافق بسیار متفاوتی بود اما احتمالا بهتر از عدم توافق بود... [خروج] بهانه‌ای را به ایرانی‌ها داد تا پروژه را ادامه دهند و اکنون در نزدیک‌ترین مرحله برای تبدیل شدن به یک کشور در آستانه [هسته‌ای] هستند.  «گادی آیزنکوت» فرمانده سابق ارتش اسرائیل نیز علنا گفت خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ «ایران را از همه محدودیت‌ها و بازرسی‌ها در توافق رها کرد و اکنون برنامه هسته‌ای ایران را به پیشرفته‌ترین موقعیت آن رسانده است».  دولت بایدن با هدف بازگرداندن ایالات ‌متحده به برجام روی کار آمد و خواستار رویکرد «پایبندی در برابر پایبندی» با ایران شد که برنامه هسته‌ای تهران را در ازای حذف رژیم تحریم‌های سنگین دوره ترامپ دوباره محدود خواهد کرد. دولت جدید اسرائیل در ابتدا وعده داد برخلاف جنگ‌طلبی نتانیاهو، درباره ایران با احتیاط و سازنده با واشنگتن کار کند. با این حال، پس از یک دوره اولیه سیگنال‌های مثبت، بحث وگفت‌وگوی ایالات متحده و اسرائیل در هفته‌های اخیر به الگوی آشنای اتهامات متقابل علنی تبدیل شده است؛ مقامات ناشناس اسرائیلی آمریکا را به ساده‌لوحی و نرمش متهم و مقامات ناشناس آمریکایی توهم و جنگ‌طلبی اسرائیل را سرزنش می‌کنند.  بنت تلویحا شکست استراتژی قبلی را پذیرفته است و میزان پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را در ۳ سال گذشته (پس از خروج ایالات متحده آمریکا) تخمین ‌زده است. با این حال، به طرز شگفت‌انگیزی، او این جهش منطقی را انجام نداده است که برجام، در واقع یک توافق ارزشمند (به ‌‌رغم کمبودهای آن) بوده یا اینکه خروج نهایی ایالات‌متحده یک اشتباه بوده است، در عوض، پیام‌های عمومی بنت دوگانه است.  نخست بنت ادعا می‌کند همه مشکلات را از نتانیاهو به ارث برده است، چرا که او به‌ رغم لفاظی‌های چرچیلی، انفعال چمبرلینی نشان می‌داد و دوم اینکه نتانیاهو نتوانست ارتش اسرائیل را برای حمله نظامی مستقل به تاسیسات هسته‌ای ایران پس از سال ۲۰۱۵ -یعنی پس از امضای توافق اولیه- آماده کند.  بخشی از این قطعا سیاسی است. در واقع بسیاری از مقامات ارشد کنونی اسرائیل، تنها از آسیب‌های وارد شده توسط نتانیاهو به روابط آمریکا و اسرائیل بر سر موضوع ایران انتقاد می‌کنند و نه از آسیب‌های ناشی از خروج ترامپ از توافق.  پس از یک دهه پیام‌های آخرالزمانی دائمی درباره تهدید ایران و توافق هسته‌ای، اکثریت قاطع اسرائیلی‌های یهودی همچنان از اقدام نظامی به‌جای دیپلماسی برای حل بحران حمایت می‌کنند.  اخیرا گانتس اظهار نظر کرده است اسرائیل می‌تواند تلاش‌های دیپلماتیک ایالات متحده و توافق هسته‌ای مجدد را «بپذیرد». در حقیقت، گانتس درباره شانس کارکرد دیپلماسی بدبین بود و خواستار «نمایش قدرت» توسط ایالات متحده و یک «نقشه جایگزین» واقعی در صورت شکست مذاکرات شد. به گفته گانتس، چنین طرحی شامل فشارهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی گسترده‌ای است که توسط ایالات متحده، اروپا، روسیه و چین بر ایران تحمیل می‌شود؛ به عبارت دیگر، ادامه فشار حداکثری.  پاسخ ندادن آمریکا به حمله اخیر هواپیماهای بدون سرنشین ایران به پایگاه التنف این کشور در شرق سوریه، زوزه‌های اعتراض مقامات اسرائیلی به عدم تمایل دولت بایدن به استفاده از زور در خاورمیانه را بلند کرده است.  صرف نظر از این، خواسته‌های اسرائیل از ایالات متحده یعنی یک توافق بهتر برای جبران خسارت سال‌های ترامپ، بسیار دور از دسترس به نظر می‌رسد. اوایل سال جاری، اطلاعات نظامی اسرائیل شانس هر گونه توافق جدیدی شامل فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و توسعه موشکی ایران را غیرممکن و بسیار بعید ارزیابی کرد. بر خلاف اظهارات رسانه‌ای، از نظر اسرائیل موضوع هسته‌ای باید به طور کامل از بعد منطقه‌ای جدا شود تا مبادا قدرت چانه‌زنی بیشتری برای تهران ایجاد کند.  مطمئنا ایران همان‌طور که هفته گذشته در جریان مذاکرات وین به اثبات رسید، تنها خواسته‌های خود را سخت‌تر کرده است. احتمالا عقب‌نشینی هسته‌ای ایران تنها پس از برآورده شدن این خواسته‌ها (لغو همه تحریم‌های دوران ترامپ، غرامت برای چند سال گذشته و تضمین عدم خروج دولت آینده ایالات متحده) رخ می‌دهد.  با اظهارنظر یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا مبنی بر «غیرجدی» بودن موضع ایران و اشاره او به گزینه‌های غیردیپلماتیک به نظر می‌رسد حتی دولت بایدن صبر خود را از دست ‌دهد.  اینکه آیا اسرائیل متقاعد می‌شود یا نه، باید دید. متقاعد شدن ایران نیز که جای خود دارد. محکم کردن پشت آمریکا و افزایش اهرم‌های آن ممکن است امکان‌پذیر باشد اما جبران خسارات کنار گذاشتن برجام توسط ترامپ احتمالا بسیار سخت‌تر خواهد بود. به نظر می‌رسد نخستین گام ضروری، حداقل برای اسرائیل، باور عمومی به این است که خروج آمریکا خسارات عظیمی به بار آورد، فاصله ایران با بمب هسته‌ای را کاهش داد و در صورت شکست دیپلماسی، یک جنگ ویرانگر را رقم می‌زند.