چرا مهمانان خانه وحشت سکوت کردند؟

طرح: فیروزه مظفری

آنهایی که حرف نمی‌زنند این عدم‌اعتراض‌شان به مجرمان خطرناک میدان بیشتری می‌دهد، اما چرا این دختران آسیب‌دیده، تحمل درد و رنج را بر اعتراض ترجیح می‌دهند.
از چرایی فرار دختران از خانه و کاشانه‌شان تا سکوت میهمانان این خانه در مقابل شکنجه‌های رئیس خانه وحشت مواردی است که آسیب‌شناسان اجتماعی در گفت‌و‌گو با «شهروند آنلاین» به آن پاسخ می‌دهند.

تسلیم درماندگی

سارا گلستانی، کارشناس مشاوره خانواده درباره چرایی سکوت دختران در این پرونده توضیحاتی داد. از اینکه چرا این دختران در خانه وحشت شکنجه‌ها را دیدند و هیچ نگفتند. «وقتی امیدی برای حرف‌زدن نداشتند، پس طبیعتا درماندگی را تجربه می‌کنند. می‌آموزند که درمانده هستند و باور می‌کنند کاری از دست‌شان برای نجات خودشان برنمی‌آید و تلاش هم نمی‌کنند و تسلیم آن درماندگی می‌شوند. یعنی اینکه راه برگشتی نمی‌دیدند.»

عدم‌اعتماد به‌نفس و سکوت

سکوت دختران در مقابل جنایت‌ها و تعرض‌ها، یکی از معضلات بسیار مهم اجتماعی به‌شمار می‌رود. شریفی یزدی، آسیب‌شناسی است که  اعتقاد دارد سکوت از روی ترس و عدم‌اعتمادبه‌نفس صورت می‌گیرد: «به‌نظر من باید سواد رسانه‌ای بچه‌هایمان را افزایش دهیم که اگر فیلمی خصوصی منتشر شود، خلاف قانون است و او می‌تواند با شکایت جلوی انتشار این فیلم را بگیرد و انتشاردهنده را نیز مجازات کند. او باید از همان دوران کودکی بداند که در مواجهه با اینگونه موارد نباید سکوت کند. مثلا در بسیاری از پرونده‌های تجاوز، دختران از ترس آبرو و خانواده‌هایشان حرفی نمی‌زنند. در صورتی که آنها باید بدانند که می‌توانند شکایت کنند و فرد متجاوز را به اشد مجازاتش برسانند.»



این آسیب‌شناس اعتقاد دارد: «برای همین خانواده‌ها باید به دختران‌شان یاد بدهند که اگر جایی مورد تجاوز و آسیب قرار گرفتند، نترسند و آن را بیان کنند. افرادی سکوت می‌کنند که در خانواده خود نیز مورد ظلم و خشونت واقع شده و ترس بیان حقایق را دارند. از طرف دیگر دخترانی از خانواده‌هایشان فرار می‌کنند که ارتباطات‌شات با خانواده خدشه دارد. باید روابط در خانواده دوستانه باشد و من معتقدم که بسیاری از این آسیب‌ها روی سبک فرزندپروری غلط خانواده شکل می‌گیرد و بخش دیگری به مشکلات اقتصادی، فرهنگی و فقر در جامعه برمی‌گردد.»

3 عامل ترس دختران

سعيد خراطها، یک جامعه‌شناس است که از چگونگی سکوت دختران و زنان در مقابل آزار، اذیت و شکنجه می‌گوید: «سه عامل شناخته‌شده و اصلی وجود دارد. اول ترس از عملی‌کردن تهدید‌هاست. ترس از تشدید تهدیدها و آزار و اذیت‌ها در جایگاه دوم قرار دارد. مثلا دختری که در خانواده‌ای مورد آزار و اذیت و ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد، از ترس اینکه حمایتگری ندارد، اعلام نمی‌کند. نهادهای رسمی هم هیچ سازو‌کاری ندارند که از فرد در مقابل آزار و اذیت‌های خانوادگی حمایت کنند. در همین موردی که در خیابان ابوسعید رخ‌داده، ترس از تهدیدها یا تشدید آزار و اذیت‌ها مهم‌ترین گرایش این دختران به سکوت بوده است.»

 

درخت انحراف باید خشک شود

سلمان کونانی، جرم‌شناس معضلی به نام خانه وحشت و دختران فراری را اینگونه تحلیل می‌کند: «درخت انحرافات را باید از ریشه خشکاند. با یک عامل نمی‌شود از چنین آسیب‌هایی جلوگیری کرد. با مجازات صاحب‌ خانه قطعا این مشکلات و آسیب‌ها کم نمی‌شود. سرکوب‌کردن‌ها همیشه جواب نمی‌دهد. اینگونه مجازات‌ها بسیار کم پیشگیرانه است. به نظر من متولیان فرهنگی در کشور باید در سفره نزاکت بنشینند و آسیب‌های اجتماعی را از منظر و نگرش‌های مختلف بررسی کنند. قتل و تجاوز و بقیه آسیب‌ها را صرفا نمی‌توان با تنبیه مرتکبان مدیریت کرد. باید نیازهای انسان شناخته و حل شود. در این صورت است که نه دختر فراری وجود خواهد داشت و نه اینگونه سودجویان می‌توانند به هدف خود برسند و کمتر شاهد چنین مواردی در جامعه خواهیم بود.»