روزنامه آرمان ملی
1400/10/01
چالش اصلاح طلبان؛ نگاه توامان به جامعه و قدرت
آرمان ملی: بعد از انتخابات خردادماه 1400در حالی که تب و تاب انتخاباتی فروکش کرده بود با انتشار نامه شورای نگهبان به علی لاریجانی که در آن دلایل رد صلاحیت وی برشمرده شده بود بحث انتخابات 1400 بار دیگر داغ شد و موجبات بروز واکنشهایی را فراهم آورد. از طرفی نیز وضعیت اقتصادی و معیشتی بغرنج جامعه باعث شده تا مردم نسبت به وعدهها و قولهای داده شده از سوی دولت و مجلس به دیده تردید نگاه کنند. در این راستا برای بررسی عملکرد دولت و مجلس، لزوم بازیابی اعتماد عمومی و راهکارهای آن و بررسی مساله اخیر نامه شورای نگهبان و پاسخ علی لاریجانی«آرمان ملی» با حجتالاسلام مصطفی درایتی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت به گفتوگو پرداخته است که میخوانید. تحلیل شما از دلایل رد صلاحیت آقای علی لاریجانی که از سوی شورای نگهبان ارائه شده چگونه است؟ انتشار نامه و اطلاع مردم از محتوای آن طبیعتا قضاوت خوبی نداشته است. کسی به این بهانهها که مشابه آن در افراد تایید صلاحیت شده وجود داشته دهها پرسش جدی مطرح میکند که به نظر میرسد انگار کسان دیگری تصمیم میگیرند. این عملا خوب نیست. انتظار این بود که چارچوبها در آنجا بیشتر ملاحظه شود، حقوق مردم بیشتر مراعات شود، سعی شود با این وضعیتی که در این گونه اظهار نظرها وجود دارد که شاید مشابه آن در مورد دیگران هم باشد و اختصاص به آقای لاریجانی ندارد و آقای لاریجانی باید بداند که آن زمانی که دیگران انتقادتی داشتند، هیچکدام پاسخگویی درستی نداشتند، فردا هم احتمالا نصیب دیگرانی میشود که امروز حساسیت لازم برای اصلاح برخی اقدامات ندارند. وگرنه چه فرقی میان آقای لاریجانی و دیگران است. اتفاقات این شکل نشاندهنده یک مساله در جامعه است که آن هم عبارت است از اینکه یک عدهای فقط به دنبال این هستند که مقصود و منظور خودشان محقق شود. برخی رویکردها خساراتی برای جامعه ایجاد میکند. این رویکرد خسارت بارتر از نتایج مقطعی است که شاید برخی دنبالش هستند. امیدواریم این قضیه یک جوری تعیین تکلیف شود و همه بدانند که باید چگونه به عرصه سیاسی و مناصب اجرائی ورود پیدا کنند. با این وضعیت نه اصولگرا و نه اصلاحطلب نمیدانند که قاعده اصلی و رویه چیست و آیا ورود پیدا کند یا نه؟ به نظر میرسد قبل از این حرفها مسائل دیگری را باید دنبال بکند ولی به هر صورت برای من روشن بود که یک جریانی رفتارهایی را دارد دنبال میکند که مجموعا اصل مشارکت مردم را خدشهدار کند. متاسفانه مرتب این مساله تکرار شده و غلیظ و غلیظتر شده و حاصل آن هم شده جدلی هایی در فضای مجازی و رسانهای. تاکنون واکنشهای متفاوتی را نسبت به بودجه ارائه شده توسط دولت شاهد بودهایم؛ ارزیابی شما در این خصوص چگونه است؟ در خصوص بودجه کارشناسنان اقتصادی باید صحبت کنند. اما اگر بخواهیم به طور اجمالی بودجه تنظیم شده را بررسی کنیم فشار بیشتر روی اقشار فقیر جامعه است و همچنان ادامه خواهد داشت و هیچ راهکاری هم که به واسطه آن بتوان به اقتصاد کشور و کم کردن فشار از روی گرده مردم کمک کرد مشاهده نمیشود. همان روند و روالی که قبلا در دولت آقای احمدی نژاد دیده شده در این دولت و بودجه هم دیده میشود. وقتی که نمیتوانند راهکاری را پیدا کنند از راهکاری استفاده میشود که فشار بر روی اقشار ضعیف را افزایش خواهد داد. اگر مشکلات اقتصادی این بودجه بر مردم وارد شود، کمرشکن خواهد بود. عدهای صحبتهایی را مطرح میکنند که با کرامت بانوان در تضاد است و از سوی دیگر کمیسیون ماده ده احزاب انتخاب خانم آذر منصوری را به عنوان دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران تایید نکرده است. بازتاب این سخنان و رفتارها را چه میدانید؟ قبلا هم این سخنان مطرح میشد اما شعاع آن در همان مجلسی بود که گوینده سخن میگفت اما حالا با توجه به وسایل ارتباط جمعی زیادی که در اختیار است باعث بازپخش گسترده سخنان میشود و طبیعتا این سخنان بیشتر به گوش مردم میرسد. گویندگان این سخنان باید بدانند که فضای ذهنی که دارند نسبت به آنچه در جامعه ایران و دنیا اتفاق افتاده از زمین تا آسمان تفاوت میکند و اگر نتوانند ذهنیت و وضعیت فعلی را هضم کنند ممکن است که سخنان آنها موجب رنجش مردم شود. افراد همه یک شکل و یک فکر نیستند و عدهای به همان شکل قدیم فکر میکنند و اگر تریبونی هم به دست بیاورند هر آنچه به دهنشان میآید بدون مطالعه میگویند. در مقابل بسیار افراد روشنبینی را داریم که در جایگاه و وضعیت فعلی دنیا و کشور خودمان نقش بانوان را خیلی جدیتر و موثرتر و فراتر از آنچه که فعلا وجود دارد میدانند. کاری به کمسیون ماده ده احزاب ندارم، اما رفتاری که در حزب اتحاد ملت ایران انجام شد نفس عمل نشان داد که یک جریان دینی روشن بینی در کشور وجود دارد که حتی با یک وحدت رویه خیلی زیبایی بزرگترین مسئولیت تشکیلات خودش را در اختیار یک بانوی فرهیخته قرار میدهد که این عمل سابقه چندانی نداشته است. تغییر نگاه و تغییر جایگاه نشان دهنده اهمیت دادن یا برجسته شدن نقشآفرینی بانوان در عرصههای مختلف کشور است. این دو دیدگاه نسبت به بانوان از قبل بوده و الان هم هست به نظر من آنچه که دارد پیش میرود و به نظر غالب نزدیک میشود خارج شدن از نگاه سنتی و قدیمی به نقش بانوان است که به مرور مجبور خواهند شد واقعیت توانمندی را در بانوان کشور بپذیرند و جایگاه جدیدی برای آنها تعریف بکنند. از نظر شما احزاب اصلاحطلب چگونه میتوانند نگاه جامعه محور را تحقق ببخشند؟ این سخن تازه نیست و از چندین سال قبل مطرح بوده و دو نگاه همیشه وجود داشته است؛ یک نگاه این بود که بعضی از احزاب اصلاحات نظرشان بیشتر به قدرت بود تا مردم و در مقابل یک جریانات دیگری هم در جریان اصلاحات بودند که اتفاقا نقش جدیتر هم داشتند و معتقد بودند که ما باید نگاه جدی به جامعه و نیم نگاهی به قدرت داشته باشیم. این بعد از نتایج گرفته شده از رفتارهای سیاسی در دو، سه ساله اخیر اتفاق افتاده نگاه به این جریان را افزایش داده است و مسأله جامعه محوری بیشتر در دستور کار و یا مجامع اصلاحات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است ولی سابقه آن بیش از ده، پانزده سال است که به جد در بین برخی از گروههای اصلاحطلب مطرح بود. بعضیها تلاششان بر این بوده که با نگاه به جامعه حرکت سیاسی را سامان بدهند و تلاش کنند نگاهی به قدرت داشته باشند، به شرط اینکه بتوانند از قدرت وسیلهای برای تحقق خواستههای جامعه بسازند وگرنه نفس حضور در قدرت اگر نتوانند به این مهم دست پیدا کنند ارزشمند نیست و در مسیر کنش سیاسی آنها تعریف نمیشود. بعضیها تصورشان بر این بود که منهای قدرت نمیشود کاری کرد و توجیهات خودشان را داشتند و بر اساس آن رفتارهای سیاسی خودشان را تنظیم میکردند و گاهی هم باعث میشد که تفارق و تفاوتی میان آنها و جریان اصلی اصلاحات کلی اصلاحات شکل بگیرد اما نتایج این چند سال نشان داد که بالاخره توجه به قضیه جامعه شاید به عنوان یک ضرورت و یا لاعلاجی حداقل میتواند مورد توجه جدیتر قرار بگیرد که الان بحث آن بیشتر مطرح است. عملکرد مجلس در این مدت که از شروع آن گذشته به ویژه در حوزه معیشت مردم را چگونه تحلیل میکنید؟ معتقدم مجلس کم تحرک را نمیتوان در راس امور تعریف کرد. از مجلسی میتوان انتظار و توقع در راس بودن داشت که واقعا مجلس اکثریت جامعه باشد. وقتی که مجلس به این شکل و آن تعداد رای دهنده شکل میگیرد نمیدانم چقدر انتظار در راس امور بودن از مجلس میتواند بجا باشد. قبلا هم گفته میشد که کاری نکنید که مجلس جایگاه خودش را از دست بدهد ولی ظاهرا بعضیها برنمیتابند و به دنبال یک مجلس در اختیار بودند که تحقق پیدا کرده و متناسب با آنچه که دنبال شده باید انتظار داشت. این مجلس آن چیزی نیست که بخواهد در راس امور باشد و به این شکل هم بخواهد اعضای آن انتخاب شود. این عدم کارایی که در مجلس مشاهد میکنید حاصل همین است. شما نه طرح قابل قبول و نه سخن به جایی از این مجلس نمیبینید و یقینا تا پایان مجلس هم چیزی از آن بیرون نخواهد آمد. یکی از ایرادات به دولت سیزدهم انتخاب برخی اعضای کابینه بود؛ فکر میکنید با توجه به مشکلات معیشتی جامعه و ضعف تیم اقتصادی دولت را ترمیم میکند؟ به نظرم ممکن است یک فردی انتخاب شود، اما توانمندی استفاده از نیروهای برجسته را ایجاد نکند. در ابتدا هم به این امید بودیم ولی آنچه مشاهده شد استفاده از افرادی بود که سابقه اجرایی به معنی پاسخگو بودن و مسئول بودن را نداشتند. به عبارتی درگیر مشکلات و گرفتاریهای مردم نبودند و تجربه رفع و حل آن را هم نداشتند. افرادی بودند که اکثرا خارج از گود نشسته و میگفتند لنگش کن وبعضا هم وظیفهشان مانع تراشی سر راه دولتها بود. حالا برخی از این افراد آمده و مسئولیتی گرفتهاند که به نظر من فراتر از درک، توان و تحصیلات و تجربه آنها است. از این افراد نمیشود خیلی انتظار داشت تا در این وضعیت سخت و سنگین اقتصادی کشور کاری را از پیش ببرند اما این روند تا کی ادامه خواهد داشت و یا تغییر رفتاری شکل خواهد گرفت امیدواریم که این تغییر رفتار شکل بگیرد اما چندان روزنه امیدی در پیش روی ما نیست که با اطمینان سخن بگوییم. با وجود یکدست شدن فکر میکنید چه میزان بر عملکردها تاثیرگذار خواهد بود؟ باید دید در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد، مهم این است که جامعه امروز ما جامعه انتظار داری است که بالاخره خواستههای خودش را مطالبه میکند و مطالبهگری خودش را به همین سادگی رها نخواهد کرد. هر اسمی میخواهند روی آن بگذارند مهم حل و فصل مطالبات است و ساختار چه نوع ساختاری است بحث دوم قضیه است. اگر اینها نتوانند به شکلی مطالبات و خواستههای مردم و رفع گرفتاریها مردم را بکنند هر اسمی روی آن بگذارند ناموفق هستند و هیچ فرقی نمیکند. مهم این است که آیا حاکمیت در پی حل و فصل مطالبات مردم و رفع گرفتاریها است و توان اینکه مشکلات کشور را حل و فصل کند هست یا نیست. اگر بتواند مشکلات مردم را حل و فصل کنند مردم برایشان ساختار در مرحله دوم اهمیت است اگر نه طبیعتا هر نامی به خود بگیرد و هر روندی را دنبال کند با مشکل اجتماعی روبهرو خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
شكاف٤٠٠متري؟- جاده هراز ايمن نيست
لااقل بين«رقيب داخلی» و «كشورهای غربی» تعادل ايجاد كنيد
بيم و اميدهاي برجامي
انتقاد شورا به انتصابهاي زاكاني
شكست مذاكرات راه برخورد نظامي را باز نميكند
چالش اصلاح طلبان؛ نگاه توامان به جامعه و قدرت
محدودیتهای دیرهنگام، نوشداروی اُمیکرون نشود
يارانه بنزين به افراد هم، گراني ميآورد
انتشار نامه محرمانه تعقيب قضايي دارد
نگرانکنندهترین بخش بودجه ۱۴۰۱
انتخاب سخت دولت برای مسکن
مذاکرات درمسیر توافق
توافق در «وین 8» حاصل میشود؟
الزامات صندلی قدرت