روزنامه ابتکار
1400/10/05
چرا در سالهای اخیر از کیفیت ویژه برنامههای مناسبتی صدا و سیما کاسته شده است؟ بلای بیبرنامگی به جان ویژهبرنامهها
فاطمه امینالرعایاسهشنبهای که گذشت شب یلدا بود و صدا و سیما مطابق هر سال و همه مناسبتها ویژه برنامههای مناسبتی مختلفی را برای شبکههای خود تدارک دیده بود. اما در دو برنامه که عنوان زنده برای آنها در نظر گرفته شده بود، یک کارشناس به طور همزمان حضور پیدا کرده بود. این اتفاق اعتراض مخاطبان را درپی داشت. تا چند سال پیش ویژه برنامههای مناسبتی جذابیتهای به خصوصی داشت که میتوانست مخاطب را به صدا و سیما بکشاند اما چه شده که دیگر این برنامهها چندان برای مسئولان صدا و سیما اهمیت ندارد تا چنین اشتباه فاحشی را هم از این رسانه شاهد باشیم؟
چند روزی است که در فضای مجازی ویدئویی از حضور همزمان رشید کاکاوند به عنوان مجری در ویژهبرنامه زنده شب یلدای شبکه چهار و همینطور حضور او برای فال حافظ گرفتن در برنامه مشابهی برای شبکه دو سیما (با آرم زنده) دست به دست میشود. این اتفاق برای مخاطبان آنقدر عجیب بود که به نظر آنها مرزهای خلاف واقعگویی و تحریف و تقلب را در مواجهه با مردم جابهجا کرده بود.
بعد از این اتفاق، مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار که تاکنون تنها کسی بوده است که از مجموعه صداوسیما در این زمینه توضیحی ارائه کرده است، گفت که ویژهبرنامه شب یلدای این شبکه زنده بوده است و کاکاوند در آن لحظه قطعا در استودیوی شبکه چهار حضور داشته است.
این در حالی است که از سوی سازندگان ویژهبرنامه شبکه دو، شخص منصور ضابطیان به عنوان مجری و خود مسئولان شبکه، در تمام مدت هیچ عذرخواهی یا حتی توضیحی ارائه نشد تا درنهایت رشید کاکاوند با افزایش پرسشگریها تصمیم به پاسخگویی گرفت و با کوچک خواندن این اشتباه، آن را صرفا به لوگوی پخش زندهای نسبت داد که هنگام پخش آیتم تولیدی حافظخوانی او باید از سوی سازندگان برنامه «محاکات» یا مسئولان پخش حذف میشده و این اتفاق نیفتاده است!
این ماجرا ما را بر آن داشت تا نگاهی کلی به ویژه برنامههای مناسبتی در صدا و سیما بیندازیم. ویژه برنامههایی که دیگر نه شور و شوق گذشته را دارد و نه جذابیتهای جذب مخاطب را و نه حضور مجریان حرفهای. جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با «ابتکار» در اینباره میگوید: تلویزیون مشکلات و معضلات فراوانی دارد که بخشی از آن به حوزه مدیریتی و بخشی دیگر به تولید و کسانی که در این زمینه به عنوان تهیهکننده یا برنامهساز فعالیت میکنند باز میگردد. مدتها است که تلویزیون به دللی تغییرات مکرر مدیریتی و همچنین تغییر سیاستها نه بر مبنای ضوابط، حرفه و تخصص که بر اساس سلیقه چیدمان میشود. به همین دلیل هرگاه مدیر یا مدیرانی در تلویزیون تعویض یا جابهجا میشوند، تغییرات سلیقهای همچنان در تولید و پخش در تلویزیون خود را نشان میدهد. یعنی هیچ نوع ضابطه قانونمند در زمینه تولید برنامهها، سیاستگذاریها و اهداف رسانه ملی در تلویزیون به چشم نمیخورد که اگر به چشم میخورد شاهد این همه افت و خیز و تولید برنامهها با مضامین مختلف و کیفیت پایین نبودیم.
او ادامه میدهد: یکی از زاییدههای همین تغییر و تحولات غیر تخصصی در تلویزیون این است که هر مدیری با ورود خود به تلویزیون، گروهی از کسانی را که مورد اعتماد و توجه خود هستند را هم با خود وارد این دستگاه رسانهای میکند و کسانی را که طی سالها در این رسانه کار کردند و صصاحب تجربه و دانش هستند، از گردونه خارج میشوند. به همین دلیل است که ما طی این جابهجاییها کمتر با شاهد حضور هنرمندان، متخصصان و حتی مجریانی که سالهای سال از طریق این رسانه با مردم ارتباط بودند، هستیم. در همین امتداد چند سالی است که برخی سیاستهای غلطی در تلویزیون باب شده و آن هم استفاده مکرر و نادرست و مغایر با فرهنگ جامعه در بهرهبرداری از برنامههای ماهوارهای و تلویزیونهای خارجی است. این برنامهها معمولا در قالب مسابقات، فیلمها و سریالهای دست چندم در تلویزیون خود را نشان میدهد. این تقلید و کپیبرداری بد باعث میشود که از نیروهای کاربلد تلویزیون استفاده نشود و اغلب برنامهسازان و تهیهکنندگان داخلی با توجه به اینکه بارها رهبری هم بر تولید ملی تاکید داشتند، بیکار بمانند.
آذین با اشاره به ورود اساپنسرها و نقش آنها در برنامهسازی میافزاید: با باز شدن پای اسپانسرها به تلویزیون و سلطه سرمایهسازی، فرهنگ و هنر به زیر سلطه سرمایه درآمده است. در واقع این اسپانسرها با این نوع حضور و حتی دخالت در امور تولید برنامه برنامهها، سمت و سوی آثار را به سوی سلیقه خود سوق داده و در نتیجه برنامهها دارای کیفیت لازم نیستند. اینها از معضلاتی است که باعث میشود دست و پای تلویزیون علیرغم تخصصی بودجه بسیار زیاد و درآمدهای فراوانتر از آگهیها در حوزههایی مثل سیما فیلم و حتی شبکه نمایش خانگی که زیر نظر این سازمان هستند هم شاهد آثار استاندارد و قوی نیستیم. چون سردرگمیها و بیسیاستیها در این رسانه به چشم میخورد، زمانی که مناسبتی ملی، اجتماعی یا دینی فرامیرسد دستاندرکاران تلویزیون یک شبه سعی میکنند یک برنامهای را سرهم کنند تا آنتن را پر کنند که نه پاسخگوی مناسبت ویژه است و نه به سلیقه مخاطب جواب قانعکنندهای میدهد. از همین رو برنامههای مناسبتی چندان دارای محتوای قوی و پرباری نیستند و همینطور از کسانی برای اجرای این برنامهها استفاده میشود که در این زمینه تخصص ندارند. ما مجریان توانمندی دارند که میتوانند اجرای برنامهها را به عهده بگیرند. چرا این افراد کنار گذاشته میشوند و کسانی که صدا و سیمای چندان جذابی ندارند و اغلب هم از میان بازیگران سینما یا تلویزیون انتخاب میشوند جایگزین آنها میشوند؟ این عوامل سبب میشود تا تلویزیون نتواند به رساند به رسالت فرهنگسازی و تبلیغ سبک زندگی ایرانی اسلامی که شعار ملی کشور است توجه کند. صدا و سیما باید در همه زمینهها به یک نوع انقلاب فکری و فرهنگی دست بزند تا شاید شاهد آشتی مخاطب با تلویزیون و نمایش و ارائه برنامههایی باشیم که بتواند تا حدی مردم را راضی کند و مردم به استفاده از ماهواره خارجی گرایش کمتری پیدا کنند.
آذین با اشاره به اتفاقی که در شب یلدا و حضور یک مجری در دو برنامهای که با عنوان پخش زنده پخش میشد، میگوید: این اتفاق توهین به شعور مخاطب است و این نشان از ناتوانی و ناکارآمدی تولیدکنندگان و مدیران این سازمان است. مگر ما کم هنرمند، دانشمند و متخصص در زمینههای مختلف داریم؟ اما چون متاسفانه رابطه رفاقتی وجود دارد، تنها از تعدادی افراد خاص استفاده می شود و برنامهها هم جذابتی ندارند که نه نشانی از خلاقیت در آنها به چشم میخورد و نه چیزی به فرهنگ و دانش افراد میافزاید. وقتی مناسب شادیآفرینی مثل شب یلدا فرا میرسد باید از همه جنبهها آن را مورد بررسی قرار داد. این یک سنت پسندیده ملی است که سراسر ایرانیان در سراسر جهان در این بزم مشترک هستند. بنابراین باید آیینها و سنتها در نظر گرفته شود و کارشناسانه در این موارد برخورد شود تا ما شاهد تکرار مکررات در تلویزیون نباشیم. اگر قرار است که برای مناسبتها برنامههای خوبی تولید شود، یکی از راهکارها میتواند تشکیل کارگروهی از متخصصان در تلویزیون باشد که این افراد برای مناسبتها در طول سال برنامهریزی کنند تا در زمان مناسب پخش شود نه اینکه در آخرین لحظات چیزی سرهم شود. وقتی این برنامهها زنده هم باشند، گاهی فاجعهآفرین میشود. برنامههای تکراری و حرکتهای غیردلچسب برخی مجریان و حرافیهای نابهجا نه تنها هیچ جاذبهای برای مخاطب ندارد که حتی دلزدگی آنها را هم به دنبال خواهد داشت.
گرچه هنوز تغییرات مدیریتی در صدا و سیما تکمیل نشده اما حالا مدیران کار بسیار سختی را پیش رو دارند، زیرا ساختن بسیار سختتر از خراب کردن است و در سالهای اخیر اعتماد مخاطب با حرکتهای اینچنینی و برنامههای کم کیفیت نسبت به این رسانه افت قابل توجهی پیدا کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
پیام رزمایش پیامبر اعظم(ع)
بازدارندگی فعال با تکیه بر توان داخلی
شهاب زمانی
احیای برجام؛ از اعتمادسازی تا مذاکره مستقیم
یک کارشناس صنعت خودرو:
منتظر کاهش قیمت خودرو نباشید
چرا در سالهای اخیر از کیفیت ویژه برنامههای مناسبتی صدا و سیما کاسته شده است؟
بلای بیبرنامگی به جان ویژهبرنامهها
روایتی از حکمهای سرنوشتساز در فوتبال ایران
طعم تلخ محرومیت از 1307 تا 1400
کفگیر کدام کشورها به ته دیگ خورده است؟
شوک تورمی در جهان به نفع ایران
«ابتکار» میزان تاثیر تصمیمات حمایتی دولت از بازار سرمایه را بررسی کرد
رشد شاخص زیر سایه 10 فرمان
تلسکوپ فضایی جیمز وب به فضا پرتاب شد
مغازه ها آماده واگذاری به کسبه شد
جان دوباره پلاسکو در چهارراه استانبول
جلسه مخبر با اعضای هیئت رئیسه اتاق های بازرگانی، تعاون و اصناف
تقدیر رئیس جمهوری از برگزاری موفق رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۷
هرگونه تحرک خصمانه دشمنان با پاسخ قاطع نیروهای مسلح ایران مواجه خواهد شد
مذاکرات احیای برجام
آیا آمریکا همان مسیر شکست خوردهی کره شمالی را در ارتباط با ایران می ر ود؟
هییٔت مذاکرهکننده ایران دوشنبه وارد وین میشود