۱۲ سال تحریم نتیجه فتنه ۸۸

۶ دی سال ۸۸ مصادف بود با روز عاشورا، روزی که حمله‌کنندگان به موکب و پرچم‌های عزای امام حسین (ع)، مردم خداجوی نامیده شدند و بسیاری از رهبران جریان تجدیدنظرطلب در کنار سلطنت طلبان و منافقین و گروه‌های تروریستی از هتک حرمت روز عاشورا حمایت و آن را آغازی بر پایان انقلاب عنوان می‌کردند. جریان موسوم به جنبش سبز که در یک روز بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، با این ادعای واهی که در انتخابات تقلب صورت گرفته است شعله‌های آتشی را روشن کردند که نه تنها دامنه آن به رویارویی با مقدسات دینی کشیده شد بلکه گدازه‌های آن همچنان دامن خانواده‌های ایرانی را به دلیل مشکلات ناشی از تحریم‌های وضع شده در آن مقطع زمانی می‌سوزاند.
اگر چه تنها سه روز پس از حمله ورشدن به خیمه‌های عزاداری، مردم حماسه ۹ دی را رقم زدند، با این‌حال علاوه بر بازخوانی رویکرد‌های ضددینی جریان غربزده در آن مقطع زمانی باید علت اصلی مشکلات این روز‌های کشور را در سالی جست‌وجو کرد که اتاق‌های فکر جریان غرب‌باور با بهره‌گیری از دستورالعمل‌های رهبران «براندازی نرم» در غرب، تلاش داشتند فروپاشی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن رقم بزنند. پیامد‌های اقتصادی- معیشتی غائله ۸۸
امروز ۱۲ سال پس از غائله سال ۸۸، کشور و جامعه همچنان با هزینه‌ها و پیامد‌های رفتار‌های ساختارشکنانه‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند؛ رفتار‌هایی که مستقیماً جمهوریت و اسلامیت را نشانه گرفته بود و با خود انبوهی از محدودیت بین المللی در حوزه اقتصادی و معیشتی را به دنبال داشت. رویکرد‌های هنجارشکنانه جماعتی در دوران قبل، حین و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ باعث شد بسیاری از مقامات غربی بهترین فرصت برای ایجاد دوگانه حاکمیت - مردم و در نهایت استحاله جمهوری اسلامی ایران را همان سال بدانند. بر همین اساس بسیاری از آن‌ها رسماً از رهبران آشوب و شورشیان کف خیابان حمایت کنند و در بعد دیگر با اعمال وضع تحریم‌های بین‌المللی بستر فروپاشی نظام را کلید بزنند.
اگر چه غرب و به‌ویژه امریکایی‌ها پیش از سال ۸۸ بار‌ها تحریم‌های متفاوتی را علیه جامعه ایرانی وضع کرده بودند، با این حال نوع و ساختار حقوقی - اقتصادی تحریم‌ها پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ کاملاً متفاوت‌تر از گذشته است و تحریم‌ها از بعد هسته‌ای به تحریم‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی تغییر ماهیت دادند. مهم‌ترین تحریم‌های اعمالی علیه ایران قطعنامه ۱۹۲۹ است که ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ (ژوئن ۲۰۱۰) و در سالگرد غائله سال ۸۸ وضع شد.


اگر چه بسیاری از عناصر جریان غرب‌باور در طول سال‌های اخیر ارتباط مستقیم میان وضع قطعنامه ۱۹۲۹ که مهم‌ترین قطعنامه تحریمی علیه ایران به شمار می‌رود با شهرآشوب سال ۸۸ را به کلی انکار می‌کنند، اما جالب است بدانیم جان مک کین سناتور معروف امریکایی نیز در خرداد همان سال پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در «بنیاد ملی دموکراسی» درباره ضرورت وضع قطعنامه ۱۹۲۹ می‌گوید: «بالاخره قطعنامه تحریم‌های بیشتر علیه ایران به تصویب رسید... ما باید درکنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاش‌هایشان، تلاش‌های ما.» جان بولتون مشاور قبلی امنیت ملی کاخ سفید در این باره می‌گوید این ناآرامی‌های ایران در سال ۸۸ بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند.
شاید مهم‌ترین اظهارنظر را باید مربوط به مایکل لدین، مشاور پیشین شورای امنیت ملی امریکا و عضو برجسته مؤسسه «امریکن اینترپرایز» دانست که در مرداد ۹۴ طی یادداشتی در نشریه «فوربس» می‌نویسد: «سناتور چاک شامر نقش مستقیمی در نامه‌نگاری محرمانه بین دولت اوباما و سران آشوب علیه دولت ایران در سال ۱۳۸۸ و در پی انتخابات ریاست جمهوری داشته است. دولت (امریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی و جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در وال استریت داشت که با سبز‌ها در ارتباط بود و همان فرد به عنوان رابط انتخاب شد».
لدین در ادامه نوشته بود: از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام و سؤالات پیوستش را به رهبران سبز‌ها منتقل کند. سؤالات این‌هاست: ما باید چه کاری انجام دهیم و چه کاری نباید انجام دهیم؟ پاسخ این پیام در یک یادداشت هشت صفحه‌ای در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۰۹ (۹ آذر ۸۸) دریافت شد. نویسندگان محتاط بوده‌اند و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کرده‌اند.
موازی با اظهارات لدین، نیک‌آهنگ کوثر، یک فایل صوتی از مهدی هاشمی رفسنجانی منتشر می‌کند که در بخشی از آن او از لزوم تشدید تحریم‌ها علیه ایران سخن به میان می‌آورد. نیک آهنگ کوثر در ادامه می‌گوید: «.. در یکی از موارد که به من زنگ زد و وقتی فهمید من در حال رفتن به واشنگتن هستم از من خواست تا راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران کسانی را در امریکا ببینم و می‌خواست بداند در واشنگتن چه کسانی هستند که بشود با ارتباط و تشویقشان تحریم‌های سنگین‌تری را علیه مردم ایران تحمیل کرد.» هزینه‌های بی پایان غربزده‌ها برای جامعه ایرانی
بر اساس آنچه عنوان شد، شاید بتوان به تعبیری مهم‌ترین سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را سال ۸۸ دانست؛ سالی که نظام سلطه با بهره‌گیری از یک جریان نشانه دار داخلی توانست سنگ بنای اصلی تحریم و فشار به جامعه ایرانی را بنا بنهد و چهار سال پس از آن دوران توانست با کمک عناصر دیگر همین جریان، در قالب تعهدتراشی هسته‌ای و غیر هسته‌ای برای کشور بستر تورم، رکود و بی ثباتی گسترده اقتصادی و معیشتی را برای مردم ایران به ارمغان بیاورد.