روزنامه وطن امروز
1400/10/07
آیا فرانسه و آلمان عضو اتحادیه اروپایی هستند؟!
نوید مؤمن: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان که با همتای عراقیاش نشست مطبوعاتی داشت، به خبرنگاران گفت: «ما در جریان این مذاکرات(مذاکرات وین)، در مجموع موضع برخی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه را سازنده نمیبینیم و انتظار داریم طرف فرانسوی در این گفتوگوها نقش سازندهای به عهده بگیرد و کمک کند در این مرحله آنچه مربوط به حقوق ایران است، محقق شود». در عین حال وزیر امور خارجه کشورمان از نقش مثبت جوزپ بورل و معاونش انریکه مورا در مذاکرات برجام سخن گفته است. در این میان سوالی به وجود میآید: اینکه مگر تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) نماد و مصداق اراده جمعی اعضای اتحادیه اروپایی در مذاکرات وین محسوب نمیشوند؟ در غیر این صورت، میان «سران اتحادیه اروپایی» و «سران ۳ کشور اروپایی» چه رابطهای در این مذاکرات وجود دارد؟ واقعیت امر این است که امروز کلیدواژهای به نام «تروئیکای اروپایی» دیگر معنا و نمود ابتدایی خود را از دست داده است. انگلیس رسما از اتحادیه اروپایی خارج شده و پس از نهایی شدن توافق برگزیت، دیگر «انگلیس اروپایی» جایی در قاموس روابط بینالملل ندارد. پس در اینجا ما با زوج «برلین-پاریس» در مذاکرات روبهرو هستیم؛ بازیگرانی که ظاهرا رهبران اتحادیه اروپایی و منطقه یورو محسوب میشوند! با همه این اوصاف، در عمل شاهد هستیم دولت امانوئل مکرون در فرانسه و دولت ائتلافی و تازهتاسیس اولاف شولتس در آلمان، اساسا مذاکرات برجامی خود را با رویکرد «اروپایی» انجام نداده و در مقابل، رویکرد «درونآتلانتیکی» را مورد توجه قرار میدهند. به عبارت بهتر، برلین و پاریس به جای آنکه منافع اتحادیه اروپایی را در مذاکرات مبنا قرار دهند، درصدد همافزایی استراتژیک با واشنگتن، رژیم صهیونیستی و حتی برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. مکرون دم از «اروپای واحد» میزند اما در مذاکرات وین «اتحادیه اروپایی» را رسما هدف قرار داده و آن را به مجموعهای منفعل و بیاعتبار تبدیل کرده است. سال 2017 میلادی یعنی نخستین سالی که مکرون توانست با غلبه بر رقیب خود «مارین لوپن» به کاخ الیزه راه پیدا کند، برخی تحلیلگران خوشباور اروپایی تصور میکردند رئیسجمهور جوان فرانسه به نماد «مدیریت مطلوب اروپایی» در نظام بینالملل تبدیل خواهد شد و با توجه به افول مرکلیسم (پس از وقوع بحران مهاجران در سال 2016 میلادی)، به رهبری قاطع در اروپای واحد تبدیل میشود؛ رهبری که میتواند استقلال از دست رفته اتحادیه اروپایی را به این مجموعه بازگرداند. اما مکرون در یک چشم بر هم زدن این فرصت مهم و تاریخی را از دست داد. او به جای آنکه به فکر بازتعریف بنیانهای سست اتحادیه اروپایی باشد، سپتامبر سال 2017 میلادی در حاشیه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دست در دستان ترامپ و نتانیاهو گذاشت و به آنها تعهد داد تحدید قدرت موشکی و منطقهای ایران را به عنوان یک مطالبه آمریکایی- اروپایی پیگیری خواهد کرد. حتی رئیسجمهوری فرانسه از ایده «انعقاد توافق جامع» یا «تدوین توافق مکمل برجام» در این باره استقبال کرد. امروز نشانهای از حضور ترامپ در کاخ سفید نیست و استراتژی فشار حداکثری آمریکا در مقابل استراتژی مقاومت فعال جمهوری اسلامی ایران حرفی برای گفتن ندارد اما مکرون همان مکرون است! گرفتن امتیازات یکطرفه از ایران و در عین حال عدم رفع واقعی تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان، مهمترین خواسته مشترک آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس در مذاکرات جاری است. اگر چه بسیاری از اعضای اتحادیه اروپایی معتقدند بازی برلین و پاریس در زمین واشنگتن، نتیجهای جز بیاعتباری اروپای واحد در نظام بینالملل و فراتر از آن، سهیم شدن اروپا در انهدام نهایی توافق هستهای نخواهد داشت اما این موارد سبب نشده است برلین و پاریس پنبههای ساخته شده و اهدایی کاخ سفید را از گوش خود خارج کنند. اکنون مذاکرات وین به نقطهای تعیینکننده و سرنوشتساز رسیده است. بدون شک در این معادله، «آثار و تبعات بازی آلمان و فرانسه» بیشتر متوجه کلیت «اتحادیه اروپایی» خواهد شد. همین مساله باعث شده دیگر اعضای اتحادیه اروپایی پس از برگزاری مذاکرات موسوم به وین 6 و وین 7، صراحتا از برلین و پاریس بخواهند «مذاکره بر اساس اراده جمعی اتحادیه اروپایی» را جایگزین «مذاکره بر اساس امیال منطقهای واشنگتن و تلآویو» کنند. فراتر از آن، فرانسه و آلمان همچنان تلاش میکنند خود را از یک «بازیگر متعهد» به برجام، به یک «بازیگر واسطهگر» تبدیل کنند یعنی تعهدات و تکالیف خود را به عنوان یک طرف امضاکننده توافق هستهای لاپوشانی کرده و به جای آن، به یک مجرای انتقال پیام - و حتی تایید پیام- میان آمریکا و ایران در مذاکرات وین تبدیل شوند. بهتر است رئیسجمهور ناپخته و ناتوان فرانسه و صدراعظم تازهکار آلمان بدانند تاریخ مصرف این بازی مدتهاست به اتمام رسیده و تبعات استمرار آن نیز مستقیما متوجه آنها خواهد بود.