روزنامه جوان
1400/10/07
رزمایش پیامبر اعظم (ص) و معادلاتی که باید تغییر کند
در میان رزمایشهای برگزارشده از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم به لحاظ زمانبندی اجرا، گستردگی سرزمینی، تجهیزات به کار گرفتهشده و انجام آزمایشها در یک محیط واقعی در زمره یکی از موفقترین رزمایشها بوده که ارزیابی مثبت فرماندهان عالیرتبه نظامی گواهی بر آن است. اما در کنار ابعاد نظامی این رزمایش، برگزاری آن در شرایط کنونی بهویژه در دورانی که مذاکرات هستهای ایران با ۱+۴ به حساسترین نقطه خود رسیده است، اهمیت سیاسی آن کمتر از اهمیت نظامی آن نیست که این اهمیت را نیز در میان بازتابها و پیامدهای آن میتوان مشاهده کرد.اهمیت این مدعا را با نگاهی به روند هفتمین دور مذاکرات هستهای میتوان درک کرد. در این دور از مذاکرات که ایران با نقشه راه مشخص وارد شده بود، ضمن رد شبهه مطرحشده از سوی غربیها مبنی بر تلاش ایران برای خرید زمان، با طرح شروط اصلی خود مانند لغو تمام تحریمها، تضمین عدم تکرار خروج از توافق، راستی آزمایی و تعیین روال پرداخت خسارت با پشتوانه خوب کارشناسی در وین حضور یافت، اما طرفهای غربی این مذاکرات بهرغم اختلافات درونی خود اعم از اختلافات کشورهای اروپایی باهم، اختلافات اروپا با امریکا، اختلافات درون امریکا، حرفی برای گفتن نداشتند. آنها صرفاً در پی این بودند که بتوانند اراده خود را مبنی بر توقف روند فعالیتهای هستهای و بهویژه مهار قدرت موشکی و نفوذ منطقهای ایران اعمال کنند و بدون اینکه بخواهند امتیاز قابلتوجهی به ایران بدهند و صرفاً به تعلیق برخی از تحریمها اکتفا کنند. اما همین را هم صهیونیستها برنتافته و با تهدید نظامی خود علیه مراکز هستهای ایران تلاش کردند که اراده خود را بر طرف غربی در این مذاکرات تحمیل کنند. انگلیس و فرانسه هم در همین ایام از فرصت فرار امریکاییها از منطقه استفاده و تلاش کردند با سفر به منطقه و ارعاب بیشتر حکومت دستنشانده خود در این منطقه با اتکا به تاکتیک سوخته ایران هراسی، ضمن فروش تسلیحات بیشتر به آنها، موقعیت جهانی خود را تقویت کنند.
برگزاری رزمایش پیامبر اعظم در این ایام اگرچه مبتنی بر زمانبندی سالانه بود، اما پیامهای روشن آن در پیوست با دیپلماسی ایران بهطورقطع باید محاسبات طرفهای غربی در این مذاکرات و تعاملات آینده را تغییر دهد. در این زمینه به چند نکته اساسی باید تأکید کرد:
۱-ایران با اتکا به نیروهای مسلح خود و توانمندی درونزا توان دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی خود را در این رزمایش به صورتی باورپذیر و میدانی به تصویر کشید و نشان داد که هرگونه حماقت صهیونیستها و یا دیگران را برای تلاش جهت سنجش قدرت دفاعی ایران، باقدرت پاسخ خواهد داد؛ بنابراین و برای همیشه باید سناریوی روی میز بودن گزینههای متعدد در برابر ایران کنار گذاشته شود و غربیها باید متناسب باقدرت ایران تعاملات خود را تنظیم کنند.
۲-تردیدی در این نیست که به نتیجه نرسیدن مذاکرات در دور هفتم ناشی از جریانسازی صهیونیستها و توهم کشورهای غربی نسبت به این بود که با جنگ ادراکی و شناختی روی مردم ایران که ناشی از سیاستهای غلط دولت گذشته نسبت به شرطیسازی اقتصاد کشور به مذاکرات، قادر خواهند بود همچون ادوار گذشته اراده خود را بر دستگاه دیپلماسی ایران تحمیل کنند، اما روند تحولات ماههای اخیر کشور باید این باور را در آنان ایجاد کرده باشد که ایران تغییر کرده و آنها دیگر قادر نیستند همچون گذشته باسیاستهای دوگانهسازی در ایران، سیاستها و اهداف خود را بهپیش ببرند. نکتهای که در مصاحبه اخیر جان بولتن مشاور اسبق امنیت ملی امریکا که عمری را برای دوگانهسازی و ایجاد تقابل میان مردم با نظام صرف کرده و اکنون به ناکامی آن اعتراف میکند برای آنها مایه عبرت باشد. او دیروز در مصاحبه اختصاصی با شبکه تلویزیونی الحدث، ضمن اذعان به اینکه غرب در طول دو دهه گذشته در تلاش برای آنچه وی آن را تغییر رفتار نظام ایران خواند، ناکام مانده است درباره گزینه دیگر غرب و امریکا برای تغییر رژیم، هم اعتراف کرد که نیاز به دودستگی در داخل رژیم است که آنهم هنوز محقق نشده است.
۳- اگرچه نمیتوان تردید داشت که تحریمهای فلجکننده اخیر امریکاییها به مردم ایران فشار آورده و شرایط معیشتی سختی را بر آنها تحمیل کرده است، اما مروری بر سخنان مسئولان امریکایی در سالهای ۱۳۹۷ و۱۳۹۸ بعد از خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای فلجکننده که گفته بودند امریکا فشار بر جمهوری اسلامی را آنقدر افزایش خواهد داد «تا شیرهاش کشیده شود» و یا اینکه «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف امریکا گوش کند.»در مقایسه با شرایط کنونی ایران باید برای آنها درس عبرتی باشد که مردم ایران بهرغم تحمل فشارها و تحریمها، آنجا که پای استقلال و عظمت ایران در میان باشد، پای آرمانها ایستادهاند و اکنون این مسئولان امریکایی هستند که به حافظه تاریخ سپردهشدهاند. اما مردم ایران همچنان محکم و استوار ایستادهاند.
۴- در هفتههای اخیر شنیده میشود که امریکاییها و اروپاییها میگویند زمان برای ایران تنگ است و این فرصت برای مذاکرات تکرار نخواهد شد، اگرچه روند مذاکرات و نحوه ادامه آن مبتنی بر سیاستهای کلی نظام و تدابیر دستگاه دیپلماسی است، ولی به نظر میرسد که این فرصت غرب است که در حال به پایان رسیدن است، چراکه ایران مسیر خود را یافته و طبعاً با تلاشهای مدیران دستگاههای اجرایی و تحمل و مدارای مردم، ایران پیروز این میدان خواهد بود و در صورت فرسایشی کردن مذاکرات و یا تکرار بازی در میدان صهیونیستها این آنها هستند که باید شکست دیگری را تجربه کند.
سایر اخبار این روزنامه
آسیبهای اجتماعی از بودجه ۱۴۰۱ جامانده است
۷/۵ میلیون بیسواد آمار باسوادی را به حاشیه راند
نمایشی از دستاوردهای د انشگاهی مقابله با تحریم
تمکین معترضان انتخابات عراق به قانون
ایران چیزی بهنام «ضربالاجل وین» نمیشناسد
دستگاه قضا و پلیس مناقشه سرقت را حل کنند
کیسه تازه فوتبال برای بیت المال
پر از انرژی و حال خوب برگشتیم
اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای کشاورزی در دی ماه
چلهنشینی مدعیان جوان سیمرغ
ابلاغ ۴ دستور قضایی در رعایت حقوق متهمان
رزمایش پیامبر اعظم (ص) و معادلاتی که باید تغییر کند
گزارش اینترنشنال، داد دراویش را هم بلند کرد!