روزنامه کيهان
1400/10/09
بانیان فتنه 88 با تحمیل تحریمها و آشوب خیابانی معیشت و امنیت مردم ایران را هدف گرفتند
علی قرباننژاد اشاره: در یک روز آفتابی از آخرین روزهای پاییز 1400 به دفتر رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا در ستاد کل نیروهای مسلح رفتیم. برای مصاحبهای که از قبل هماهنگ شده بود. وقتی وارد اتاق او شدیم و مصاحبه آغاز شد در دستانش اوراق کاغذ توجهم را جلب کرد. اینکه برای یک گفتگو پیرامون وقایع رخ داده در پس و پیش از انتخابات ریاست جمهوری 1388 فیشبرداریهای دقیقی انجام داده بود نشان از دقت نظر و توجه او داشت. حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی به سبب حضورش در مناصب مختلف در نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران و نیز علاقه شخصی، شناخت خوبی از جریانهای سیاسی دارد. او در این گفتگو نیز چندین بار بر این نکته که وقایع باید موشکافانه و در بستر جریانی خود بررسی شوند اصرار داشت تا به این واسطه درک درستی از علل، پیامدها، تبعات و اهداف آنها به دست آوریم. این نکته نیز نشان از دقت نظر وی داشت. آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی کیهان با حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی پیرامون فتنه 88 و حماسه 9دی است. کیهان:آیا پیش از انتخابات ریاست جمهوری 1388 برای ایجاد آشوب و اغتشاش برنامهریزی شده بود یا اینکه آشوبها بعد از اعلام نتایج شکل گرفت؟ چون مواردی داریم که پیش از آشوبها اشاره کرده بودند اگر کاندیدای مورد نظر رأی نیاورد چنین و چنان میشود. معمولاً فتنهها بهصورت جریانی اتفاق میافتند؛ مبدأ، بستر، فوران و مرحله فروکش دارند. در تاریخ از گذشتههای دور تا امروز روند این گونه بوده، فتنه لایههای متعددی دارد. لایههای پنهان و آشکار روی صحنه دارد. بعضاً لایههای کف خیابان دارد. هیچ موقع فتنهای اتفاقی و بدون مقدمات و بدون طراحی و نقطهگذاری شکل نمیگیرد. در ماجرای فتنه 88 هم قضایا همین طور است؛ یعنی (اگر نخواهیم به لایههای عمیق تر و دورتر آن اشاره کنیم) از یک سال قبل از آن زمزمه این مسائل بود و این نشان میدهد از قبل روی آن فکر و طراحی شده است. برای نمونه از 8 یا 9 ماه قبل بحث القاء تقلب در انتخابات مطرح میشود و یا مسئله «کمیته صیانت از آراء» مطرح میشود که حضرت آقا از همان موقع فرمودند چه اتفاقی افتاده که شما از حالا نکاتی را مطرح میکنید آن هم انتخاباتی که چند ماه دیگر قرار است انجام بگیرد. لذا وقتی ما مرحله به مرحله این فرایند را بررسی میکنیم نشان میدهد فتنه 88 از پیش طراحی شده بود. البته «مایکل لدین» مشاور وقت امنیت ملی آمریکا میگوید درست است این حادثه در سال 88 اتفاق افتاده، اما ریشه این حرکت به اواسط دهه 70 و سال 66-67 برمیگردد. او میگوید در آن سال ها با بعضی از عناصر اصلی فتنه راجع به مسائل آینده نظام بحث داشتیم و مذاکره میکردیم. لذا کاملاً مشخص است که این جریان برنامهریزی شده و طراحی شده بود که بالأخره بتوانند در مقطعی مسیر نظام را تغییر دهند. البته اگر من بخواهم پیشینهای را عرض کنم تکاپو برای تغییر ریل انقلاب از دولت بازرگان شروع میشود که ایشان نتوانستند کاری انجام دهند. زمان بنیصدر هم این تلاش را انجام دادند و باز به ثمر نرسید. در موضوع آقای منتظری روی ایشان کار کردند که توسط آقای منتظری بتوانند ریل را تغییر دهند که باز هم به لطف خداوند نشد. تا این که در زمان آقای هاشمی، ایشان مرکز تحقیقات استراتژی را به آقای موسوی خوئینیها سپردند. آقای موسوی خوئینیها، آقای حجاریان را به عنوان معاون سیاسی مرکز تحقیقات استراتژی منصوب کرد. آقای حجاریان 9 نفر از عناصر اصلی همفکر همچون آقای بهزاد نبوی، آقای عمادالدین باقی، علوی تبار و تعدادی دیگر که برخی از آنها در فتنه 88 نقش داشتند را به عنوان همکار در معاونت سیاسی انتخاب کردند. آقای حجاریان با صراحت میگوید ما در این کمیته و معاونت سیاسی یک پروژه بیشتر نداشتیم و آن پروژه توسعه سیاسی بر اساس مدل غرب بود. اینها در حلقه «کیان» و «آئین» شروع به کار کردند. حلقه کیان، حلقه نظریه پردازی علمی بود. نقش حلقه آئین کارکرد سیاسی داشت. این دو کمیته با همدیگر همکاری میکردند که جریان اصلاحات را بوجود آوردند. دوم خرداد پدیده حلقه آئین و کیان بود. اینها هم به دنبال این بودند که از این طریق ریل انقلاب را تغییر دهند. بعد از شکلگیری جریان اصلاح طلبی این افراد شروع به هنجارشکنی کردند و وارد ساختارشکنی نظام شدند و حمله به ارزشها شروع شد و حتی مباحثی را علیه مبانی اعتقادی جامعه ایرانی (در مورد خداوند، غدیر و...) مطرح کردند. مردم به یکباره به این نتیجه رسیدند که اصلاً اینها اساس انقلاب و نظام و اسلام را قبول ندارند لذا در سه گام مسیر را عوض کردند. اول بحث شورای شهر تهران بود که شورای دوم 15 نفر از انقلابیون و اصولگرایان بودند که در رأس آنها آقای شیبانی و چمران بود. گام دوم مجلس بود که مجلس را در اختیار اصولگرایان قرار دادند. پدیده اصولگرایان از شورای شهر و مجلس شروع شد. گام سوم تصدی اصولگرایان بر قوه مجریه بود، جامعه اصولگرا به دنبال یک رئیس جمهور بود که آقای احمدینژاد از آن میان سر برآورد. در اینجا آنها احساس کردند اگر رئیس جمهور مورد حمایت اصولگرایان بر سرکار بیاید با ترکیب شورای شهر و مجلس دیگر در عرصه سیاسی امکان حضور نخواهند داشت. لذا با توجه به پیشینه مجلس و شورای شهر به این نتیجه رسیدند اگر دولت هم در اختیار طیف مقابل قرار بگیرد کار به جای دیگری خواهد رسید و حنای آنها رنگی نخواهد داشت. لذا وارد عرصه شدند که البته دولت در اختیار فرد دیگری قرار گرفت و آقای هاشمی رأی نیاورد. احمدینژاد در دور اول خوب عمل کرد اینها نگران شدند و گفتند اگر دور دوم هم ایشان با همین شیب جلو برود انقلاب نهادینه میشود و الی الابد از صحنه خارج خواهند شد. لذا در تلاش برآمدند تا به هر قیمتی شده قوه مجریه را دست بگیرند. برای همین مسئله فتنه از چهار سال قبل از 88 طراحی شده بود. لذا به نظر بنده فتنه 88 یک پیشینه طولانی دارد ولی علائم حرکت آن از یک سال قبل از آن شروع میشود. کمیته صیانت از آراء و القای تقلب حتی از پیش از انتخابات نمودهایی عینی از این برنامهریزی است. لذا می توان نتیجه گرفت که فتنه 88 دفعی نبوده کاملاً تدریجی و برنامهریزی شده و در یک بستر چند مرحلهای بوده است. کیهان: آنچه متوجه شدم اینکه فرمودید فتنه ریشهاش عمیق بوده اما بطور خاص برنامهریزی آن از 7،8 ماه قبل از آن کمکم عیان می شود و اینکه ابتدا دگردیسی را در افرادی که امکان حضور در عرصه قدرت را دارند ایجاد میکنند تا بعد با حضور آنها در قدرت مسیر انقلاب را تغییر دهند. موضوع همین است. یعنی طراحی غائلهها و فتنهها برای سلطه بر قوه مجریه یا مقننه در جهت تغییر ریل انقلاب بوده است. کیهان: کسانی که در رأس فتنه بودند چگونه به تشدید تحریمها دامن زدند و بطور خاص معیشت مردم را هدف گرفتند. برای نمونه در فایل صوتی لو رفته از مکالمه یکی از فعالین فتنه 88 با یک کاریکاتوریست هتاک و فراری، وی از آن فرد می خواهد تا زمینه ارتباط گیری با برخی دولتمردان آمریکایی یا اروپایی را فراهم کند تا به این واسطه از آنها بخواهند تحریمها علیه مردم ایران تشدید شود. این در حالی است که این جماعت ظاهرا شعار مردمی بودن سر میدهند اما عملاً مردم را هدف گرفتند تا به خواستههای نامشروع خود برای کسب قدرت برسند. اصولاً در فتنه 88 یا مشابه آن که غائله 78 یا مسئله بنی صدر و... اینها هم منشأ خارجی و هم منشا داخلی دارند. در واقع استکبار (آمریکا و اروپا و ارتجاع منطقه) جبهه خارجی هستند. به طور کلی این موضوع ترکیبی از سه جریان: اول «آمریکا و اروپا»؛ دوم «ارتجاع منطقه» و سوم، «دنبالههای داخلی» است که در خدمت استکبار خارج نشین است. در ترکیب داخلی هم تقریباً سه جریان در کنار هم قرار میگیرند: 1- جریان قدرت طلب که دنبال سلطه بر قوه مجریه بودند بر اساس تئوری که در مرکز تحقیقات استراتژیک داشتند. یکی از مترجمان این جریان فکری میگوید توسعه سیاسی یعنی دموکراتیزاسیون و دموکراتیزاسیون یعنی سکولاریزاسیون... یعنی از ابتدا دنبال سکولاریزه کردن نظام بودند. در هر دورهای دنبال این بودند که بتوانند قوه مجریه را برای تحقق اهدافشان دست بگیرند. سه جریان اول قدرت طلبها، دوم سکولارها که معتقدند باید دین از سیاست جدا باشد و سوم غربگرایان یعنی کسانی که هیچ تعلقی به ایران و فرهنگ ایرانی یا به اسلام و فرهنگ تشیع ندارند و میخواهند مدل غرب را در ایران پیاده کنند. این سه جریان محور اصلی تغییر ریل در داخل هستند. البته عمله و اکره اینها زیاد هستند مانند جریان چپ، التقاط، منافقین و سلطنت طلبها. اینها همه جزو ابزار این سه جریان قرار میگیرند. اینها اهداف مشترکی دارند. یعنی محافل استکباری و جریان داخلی اهداف مشترکی دارند. در اصل تغییر ریل مشترک هستند. یعنی اینکه هر دو جریان خارج و داخل روی این مسئله توافق دارند که باید ریل انقلاب تغییر کند. کیهان: سازوکار جریان داخل و خارج را چگونه تحلیل میکنید؟ جریان خارج و داخل دوجهت را در دستور کار دارند نخست مدیریت ادراک مردم و دوم مدیریت معیشت مردم . برای دستیابی به اهداف خود امپراتوری رسانهای را به خدمت میگیرند تا بتوانند ذهن مردم را تغییر دهند و ادراک مردم را مدیریت کنند. همان جنگ شناختی که امروز مطرح است. این تا حدودی میتواند برای تغییر در نگرش و افکار مردم مؤثر باشد همان طور که در شوروی سابق هم این کار را انجام دادند. اینجا بحث معیشت مطرح میشود یعنی تحریم و فشار اقتصادی که مردم را از طریق مدیریت ادراک یا از طریق مدیریت معیشت وادار به تسلیم کنند. گاهی همه اینها با همدیگر هستند یعنی تغییر در بینش و نگرش، تغییر در کشش و گرایش و تغییر در کنش و رفتار است. در کنار اینها فشار هم هست تا از یکسو به طرف بفهمانند راه کار حل مشکل تسلیم در برابر غرب است. از آقای گورباچوف (آخرین رئیس جمهور شوروی) سؤال میکنند چرا امپراتوری شما سقوط کرد؟ میگوید وقتی ما سقوط کردیم که در مسکو صف «مک دونالد» بیش از یک کیلومتر امتداد پیدا نمود. لذا اینکه دشمن روی معیشت مردم متمرکز میشود یا از داخل به خارج خط میدهند و میگویند اگر روی معیشت مردم فشار بیاورید باعث عقب نشینی آنها میشود که این بدترین نوع خیانت به مردم است. کیهان: معمولاً فتنه فضای غبارآلودی را به وجود می آورد که وسعت دید آدمها را کم میکند. بنابراین در فتنه آدمها بیشتر به شنیدههای خود اتکا می کنند. معمولا بیگانگان نیز از این خاصیت فتنه سوءاستفاده میکنند تا با رسانههایشان آنچه میخواهند را به جامعه القاءها کنند. معمولاً در این فضای غبارآلود ماهیت و اهداف اصلی فتنه خود را پنهان نگاه میدارد و اهداف ظاهری مانند اینکه فلان شخص در انتخابات رأی آورده و تقلب شده اما هدف اصلی دگردیسی و تغییر ماهیت انقلاب مردم ایران است. با این حال ما دیدیم خیلی زود در فتنه 88 ماهیت اصلی خودش را نشان داد و دقیقاً روی نقطه جوش مردم رفت و به آن واسطه حماسه 9 دی آفریده شد. میخواستم بدانم علت را چه میدانید؟ چرا فتنه 88 اینقدر زود در عاشورا به سمت بروز ماهیت اصلی خودش رفت؟ این را در قالب چند سوال میتوان پاسخ داد:. سؤال اول اینکه کارکرد فتنه چیست؟ فتنه چه پیامدهایی در جامعه دارد؟ اولین کارکرد فتنه این هست که برخی انسانها را در خود فرو میبرد، قربانی و ذوب میکند و به سقوط میکشاند. حضرت امیر (علیه السلام) این جمله را در نهج البلاغه دارد که تَضِلُّ رجالٌ بَعدَ سلامهٍ «برخی انسانها که دارای سابقه پیشینه خوبی بودند راه گمراهی را میپیمایند.» این نمونهها در تاریخ بوده و الان هم هست. فتنه سید مهدی هاشمی، آقای منتظری را در خود فرو برد و قربانی کرد. فتنه جمل خیلی از شخصیتهای صدر اسلام را در خود فرو برد و قربانی و از صحنه خارج کرد. کارکرد دوم اینکه برخی انسانها را با خود همراه میکند. یعنی از خصوصیات فتنه این هست که اگر آدمها استقامت لازم را نداشته باشند به ناچار با جریان فتنه همراه میشود. لذا در تاریخ داریم افرادی که با فتنهگران همراهی کردند مثل ابوموسی اشعری که با فتنهگران همراه شد. در فتنه 88 هم نمونههایی از این را داشتیم که افراد با فتنهگران همراهی کردند. بیانیه آقای صانعی و مجمع روحانیون و برخی دیگر از تشکلها در همراهی با فتنه نشان از همراهی آنها بود. سومین کارکرد فتنه وادار کردن افراد به سکوت است. افرادی که نمیتوانند خوب صحنه را آنالیز و سنجش کنند ناچار هستند سکوت کنند که این یکی از خسارتهایی است که به خواص متوجه میشود و خواص ناچار میشوند سکوت کنند. داستان عبدالله عمر که آقازادهای بود ولی وادار به سکوت شد و هیچ موضعی نگرفت. نه در قبال فتنهگران و نه در حمایت از امیرمؤمنان(ع)... مسئله اسامه ابن زید که پیامبر (ص) به او حکم داد و فرمود: «خدا لعنت کند کسی را که از (فرمانهای) اسامه تخلف کند.» ولی در فتنه جمل سکوت کرد. حضرت به او گفت چرا کوتاه میآیی؟ پاسخ داد من تو را بهترین مخلوق خدا میدانم ولی با خدا عهد بستهام با اهل لا اله الا الله نجنگم. یعنی طلحه و زبیر را اهل لا اله الا الله میدانست! بنابراین سکوت کرد. این اوج انحراف خواص است که نمیفهمد وقتی حق و باطل در برابر هم قرار گرفتهاند سکوت خیانت است. نمونه دیگری که در تاریخ آمده زید ابن ثابت، عبدالرحمن ابن عوف و برخی دیگر از شخصیتهای فعال در صدر اسلام بودند اگر آدم ظرفیت فهم نداشته باشد وادار به سکوت میشود. در قضیه فتنه 88 در قم، شیراز، اصفهان و خیلی جاها افرادی داشتیم که به «اَینَ عَمّار» رهبری پاسخ ندادند. وقتی با آنها صحبت میشد میگفتند ما نمیخواهیم بین این دو جریان موضعگیری کنیم. درحالی که اختلاف بین دو کاندیدا نبود، نزاع بین جبهه حق و باطل بود. وقتی رهبری پرچمدار دفاع از قانون و قانون اساسی و دفاع از حریم امنیت کشور است نمیتوانیم بگوییم نزاع بین دو کاندیدا هست و من بیطرف هستم. یکی دیگر از ویژگیها و کارکردهای فتنه ایجاد تردید و تزلزل در آدمها است. آدمهایی که خیلی ثبات و استقامت رأی ندارند دچار تزلزل و تردید میشوند. داستان حارث ابن حوط عجیب است. در جنگ جمل محضر امیرالمؤمنین (ع) آمد و گفت من متحیرم! دو طرف اذان میگویند، هردو طرف نماز میخوانند... حضرت فرمود تو جلوی پای خود را نگاه میکنی و افق بالاتر را نمیبینی. تو میخواهی حق و باطل را با لباس، اذان و رکوع و سجود بشناسی. حضرت میفرماید حق و باطل معیار دارد و با لباس نمیتوان حق و باطل را شناخت. آیا واقعاً در نگرش و گفتار و عملکرد آنها این معیارها را میبینید یا نمیبینید؟ اگر نمیبینید پس نیست. حالا اینکه اذان هم بگوید و نماز هم بخواند این نمیتواند ملاک باشد. لذا حضرت فرمود علت تحیر تو این است که میخواهی با لباس رکوع و سجود حق و باطل را بشناسی. حارث گفت نمیشود من مثل سعد ابن عبدالله و عبدالله عمر بیطرف باشم؟ بعضی از آدمها به قدری در وادی تحیر میروند که در برابر حجت خدا میگویند نمیشود من مثل سعد و عبدالله عمر بیطرف باشم؟ حضرت فرمود آقای حارث ابن حوط بدان که سعد ابن عبدالله و ابن عمر نه حق را یاری کردند و نه در برابر باطل قرار گرفتند. در منطق دینی بین جبهه حق و باطل منطقه بیطرف وجود ندارد؛ نمیتوان گفت من بین حق و باطل بیطرف هستم. اما این که چرا در انقلاب ما، زود دست فتنهها رو میشود؟ چرا زود انگیزههای آنها آشکار میشود؟ اینها گرفتار زایمان زودرس میشوند. معمولاً چون اینها نظام دینی را نشناختهاند و صلابت رهبری را نمیدانند، نقش مردم را هم نمیدانند لذا زود دست و پای خودشان را گم میکنند مثل حرکت منافقین سال 60 با یکسری حرکتهای سر چهارراهها با کارد و چاقو میخواستند انقلاب را ساقط کنند و یا با انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی و این حرکات انقلاب را ساقط کنند. علت اینکه فتنهگران با سرعت روی مقابله با ارزشهای مردم متمرکز شدند باورشان را از اسلام و رهبری را آشکار ساختند و یکسری هنجارشکنیها و حرکتهایی برخلاف معتقدات و سنتهای مردم دست زدند که باعث شکست آنها شد. وقتی مردم دیدند در نماز جمعه دختر و پسر کنار هم نماز جمعه میخوانند و هیچگونه شرایط را رعایت نمیکنند. اینها شوک به مردم بود. اینها ناشی از نادانی این افراد هست که در روز عاشورا به عکس امام توهین میکنند و اقداماتی انجام میدهند جرقهای در ذهن مردم است که اینها به هیچ چیزی پایبند نیستند. لذا بخشی از رفتار هنجارشکنانه، ناشیانه، نپخته باعث شد مردم به ماهیت اینها پیببرند و دستشان رو شود که دنبال چه بودند و هستند. رفتار ناهنجار، ناشیانه، چیدن ثمر قبل از اینکه به پختگی لازم برسد کیهان: در سه مقطع فتنههایی مثل 78، 88 و 98 داشتیم. میخواستم تحلیل شما را از تفاوتها یا شباهتهای یا آن چیزی که از این سه فتنه در سه مقطع زمانی مختلف وجود دارد بفرمایید. ما در چهار دهه گذشته در آخر هر دهه یک فتنهای داشتیم. در دهه اول ما با مشکلات خاصی که بنیصدر بوجود آورده بود و قضایای منتظری که خیلی سنگین بود. ماجرای فتنه مهدی هاشمی و ایستادگی آقای منتظری مقابل امام فتنه سنگینی بود که امام از پس آن برآمد و خنثی کرد و نگذاشت این جریان به یک عامل تغییر در ریل نظام تبدیل شود. دهه دوم 78 بود که مدعیان اصلاحات بر سر کار آمدند و زمینه ورود عناصر ناهنجار به صحنه فراهم شد. حادثه کوی دانشگاه در 18 تیر 78 باعث شد غائلهای شکل بگیرد. یک جریان ناهنجاری در کوی دانشگاه شکل گرفت و آن را در داخل و خارج خیلی وسیع پوشش دادند. در مقابل مردم به خیابان آمدند و حماسه 23 تیر شکل گرفت و غائله 78 خنثی شد. از 78 به بعد طراحی فتنه دیگری در دستور کار قرار گرفت. پایان دوره مدعیان اصلاحات 84 بود و در انتخابات ریاست جمهوری فردی از جبهه اصولگرایان رأی آورد. با آمدن اصولگرایان در عرصه حاکمیت آقایان احساس کردند باید دست به کار شوند لذا دست به کار شدند و سال 88 ثمر داد و فتنه سوم در سال 88 بود. فتنه چهارم در سال 98 بود که داستان بنزین و بهانههایی که دست عناصر ناهنجار قرار گرفت و ناشیانه رفتار کردن برخی از مدیران دولتی زمینه غائلهای دیگر شکل گرفت که اگر کنترل نمیشد میتوانست ضربات سنگینی بر پیکر نظام وارد کند. این نشان میدهد فتنه قابل تکرار است. فتنه یک پدیده ثابت نیست بلکه در بستر زمان قابل تکرار است و دشمنان درصدد هستند از هر نوع روزنه و نقطه سوء برای شکل دادن فتنه استفاده در گذشته هم بوده و این طور نیست که فقط ما در این زمان گرفتار فتنهها باشیم. فتنه سامری که چند ده هزار نفر را به انحراف کشاند و در ماجرایی که قرآن سر نیزه کردن، لشکری را زمینگیر کردند بنابراین یکی از ویژگیهای فتنه قابل تکرار بودن است که در هر دورهای قابل تکرار است. کیهان: از دیدگاه شما فتنهها دارای چه خصوصیاتی هستند؟ فتنه میتواند خصوصیات زیادی داشته باشد. یکی از خصوصیات مهم آن چند لایه بودن است. فتنه لایه پنهان، نیمه پنهان، لایه آشکار، لایه روی صحنه، لایه کف خیابان دارد. مشکلی که در فتنهها وجود دارد معمولاً اینکه لایههای پنهان و کسانی که تئوریسین و نظریهپرداز فتنهها هستند همواره پنهان میمانند. پنهان ماندن آنها باعث میشود همان عناصر اصلی با شیوه دیگری فتنه دیگری را بوجود بیاورند و به دو دلیل نمیتوان عوامل اصلی را معرفی کرد. نخست اینکه برای آنها حریم درست میکنند و به سادگی نمیتوان وارد حریم آنها شد. چگونه میتوان عناصری که خود را یار امام معرفی میکنند، معرفی نمود. وقتی خطیب جمعه خودش آتشبیار معرکه فتنه میشود چگونه می شود آن را معرفی نمود. لذا اولین عامل اینکه نمیتوان عناصر پنهان را معرفی کرد چهره بودن و حریم داشتن آنها است. دوم اینکه عوامل اصلی اسنادی ارائه نمیکنند و سند از خود باقی نمیگذارند به عنوان نمونه در روسیه گذشته و انقلاب شوروی کسانی که قتل عام کردند لنین و استالین بودند ولی طراح جریان مارکسیسم انگلیس و مارکس هستند. کسی سراغ آنها نمیرود یقه کسانی که روی صحنه هستند را میگیرند. در قضیه نازیسم در آلمان و فاشیسم در ایتالیا یقه موسیلینی و هیتلر را میگیرند در حالی که تئوریسین اینها ماکیاولی و نیچه هستند ولی کسی سراغ اینها نمیرود برای اینکه اولاً فیلسوف هستند و حریم دارند و دوماً سندی نیست دال بر اینکه به آنها گفته باشند این کارها را انجام دهند. نمونه دیگر زیارت عاشورا است. زیارت عاشورا عوامل روی صحنه را معرفی میکند؛ آل مروان، آل زیاد، شمر، عمر سعد را معرفی میکند. اما عوامل اصلی مبدا فتنه را معرفی نمیکند بلکه با رمز بیان میکند. ویژگی دوم قابل تکرار بودن هست. از ویژگیهای مشترک همه فتنهها این است که قابل تکرار هستند. همان شیوهای که سامری عمل کرد در فتنه جمل هم میبینیم. رفتار سامری ترکیبی از هنرنمایی و قدسیسازی است. همین را در جمل شاهد هستیم یعنی شتر عایشه را مقدس کردند و کسانی که دنبال شتر میرفتند پشکل شتر را میبوییدند و میگفتند پشکل شتر مادرمان بوی مشک میدهد. اگر میخواهید مردم مقابل گوساله سجده کنند باید آن را بالا ببرید یا اگر بناست مردم به حرف خانمی که سوار شتر هست گوش کنند باید شتر را هم مقدس کنید. اینها ترفندهای اغواگری هستند. اینها شیوههای همان عملیات روانی و جنگ شناختی هستند. سومین ویژگی مشترک فتنهها تلاقی منافع جریان فتنه با دشمن خارجی و بیگانگان است. معمولاً منافع با هم گره میخورند. در جریان مقابله با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسجد ضرار ابوعامر با هرقل پادشاه روم در ارتباط بود؛ یعنی منافع جریان داخلی که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تقابل است با منافع کشور خارجی که آن هم دنبال منافع هست با هم گره خورده بود. در فتنه 88 هم این اتفاق افتاد؛ یعنی بین منافع جریان قدرت طلب داخلی با منافع آمریکا و اروپا یکجور اشتراک نظر وجود دارد. با همدیگر زد و بند داشتند. چهارمین نقطه مشترک فتنهها جریانی بودن فتنهها است. یک نفره و موردی نیست، جریانی است. پروژه نیست، فرایند است. اینها تفاوت فتنهها هستند که بصورت جریانی مطرح میشوند. یک بستر طولانی را دربر میگیرد. نقطهای نیست. طیف فکری زیادی را به همراه دارد. در فتنه 78 از سلطنتطلبها و چپها گرفته تا راست و نهضت آزادی و ملیگراها همه در کنار یاران پیشین امام بودند. هم طیف فکری متنوعی هست و هم مجموعهای از عناصر مختلف هستند. نقطه پنجم ویژگی مشترک فتنهها ایفاء نقش چندگانه خواص است. خواص در فتنهها نقش چندگانه بازی میکنند. هر کدام از اینها نقشی دارند یکی طراحی و یکی هدایت میکند، یکی پشتیبانی میکند، یکی تبلیغات میکند. نکته بعدی و از ششمین ویژگیهای مشترک کارکرد دوگانه فتنه است. هم فتنه سخت افزاری و هم فتنه نرم افزاری داریم. همانطور که جنگ سخت افزاری و نرمافزاری داریم فتنه از نظر تقسیمبندی جزو جنگ نرم افزاری هست ولی خود فتنه باز به سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم بندی میشود. درگیری و شکستن شیشهها و آتش زدن بانک سخت افزاری میشود. ولی مسئله القاء شبهه و کار فکری نرمافزاری فتنه میشود. فتنه در بعد نرم افزاری و سخت افزاری میتواند ایفاء نقش کند. کیهان: پس از پایان دوره دولت نهم و دهم مجددا جریانی روی کار آمد که متشکل از مدعیان اصلاحات و گروهی موسوم به اعتدالیون و به عبارتی مدعیان اعتدال بود که هر دو ویژگی غربگرائی داشتند علت را چه میدانید و چرا این طیف توانستند پیروز انتخابات باشند؟ این موضوع نیاز به واکاوی بیشتری دارد که ناشی از علل و عوامل گوناگون میباشد بخشی از مسائل مربوط به عملکرد دولت دهم (دور دوم احمدی نژاد) میباشد. که در دور دوم رفتار رییس دولت دهم در قبال تدابیر رهبری و اقدامات خارج از عرف و منطق، توسعه بسیاری از شهرها به شهرستان بدون داشتن شرایط لازم و رفتار ناهنجار در قبال ارزشها منجر به شکاف در درون اصولگرایان و رویگردانی بسیاری از حامیان و فاصله گرفتن از رییس دولت دهم گردید. بخش دیگر از مسائل مربوط به تشدید تحریم و افزایش فشار اقتصادی و شعارهای تأملبرانگیز یکی از کاندیداها که منجر به رایآوری او گردید مبتنی بر حل مشکل معیشت مردم از طریق مذاکره با آمریکا از یکسو و از سوی دیگر تخریب کاندیدای اصولگرایان، زمینهساز گرایش اکثریت به سمت کاندیدا با شعار اعتدال گردید بعدها مشخص شد رفتار دولت در قبال غرب و ادبار به شرق ناشی از تفکر غربگرایی و غربباوری بود که متاسفانه در سایه برجام از سرمایههای ارزشمند و دستاوردهای مهم هسته ای به صورت نقدی دست برداشته شد و به مجموعه ای از وعدههای نسیه و بدون پشتوانه بسنده گردید. متاسفانه برخی دولتها در دو سه دهه اخیر بهجای تکیه بر درون و اتکاء به سرمایههای درونی و استحکام درونی نظام برای ایستادگی در برابر فشارهای دشمن، به بدترین راهکارها یعنی کوتاه آمدن در برابر دشمن و به رویکرد دادن امتیاز و تسلیم گرایش پیدا میکنند. و این مسئله هم برخلاف مبانی، اصول و سیاستهای نظام بوده و هم ناشی از عدم درک درست از دشمن می باشد. که اوج اعتماد به دشمن و دادن امتیاز فراوان به جبهه مقابل نظام و انقلاب در دولت یازدهم و دوازدهم اتفاق افتاد که لطمات و پیامدهای آن به سهولت قابل جبران نخواهد بود. سیاست «اقبال به غرب و ادبار به شرق» که از جانب دولت تدبیر و امید دنبال میشد و اصلاح آن سیاست در دولت فعلی و تبدیل آن به توازن نسبت به غرب و شرق در سیاست بینالمللی و گشایشها نوید دهنده در همین مدت کوتاه نشان داد چه مشکلاتی از سوی دولت یازدهم و دوازدهم به مردم و نظام تحمیل شد. کیهان: اگر نکته و مطلبی مهمی پیرامون فتنه 88 در ذهن دارید که احیاناً در سؤالات نبوده بفرمایید. نکته قابل توجه عکس العمل مردم در قبال فتنه 88 و پیامدهای حماسه 9 دی است. مردم ما چه نقشی داشتند. انصافاً مردم ما هر جا احساس کنند اساس نظام و انقلاب در مخاطره قرار میگیرد بدون تردید به صحنه میآیند و حضور پیدا میکنند. در 23 تیر 78 همین اتفاق افتاد. در ماجرای سال 88 نقش مردم را میبینیم. من میخواهم پیامدهای حضور مردم را عرض کنم: اول بازگرداندن ثبات قدرت و حاکمیت نظام در برابر اقدامات ساختارشکنانه بود. نظام را متزلزل کرده بودند. نظام ما در منطقه غرب آسیا ابهت داشت و در عرصه بینالمللی جایگاه داشت. این فتنه نظام را متزلزل کرد. مردم به صحنه آمدند ثبات و اقتدار را به حاکمیت برگرداندند. این یکی از پیامدهای مهم حماسه 9 دی بود که مردم انصافاً خوش درخشیدند. دوم حاکمیت قانون در برابر اهرم فشار و جنجالآفرینی است. یکی از پیامدهای حماسه 9 دی تکیه بر حاکمیت قانون در برابر جنجال آفرینی و فشار برای اینکه بتوانند نظام را وادار به تسلیم کنند. حضرت آقا فرمودند ملاک قانون است. مردم هم همین را شعار دادند. مسئله سوم تبلور صلابت و نقش مؤثر ولیفقیه در پاسداری از کیان اسلام است. یکی از مواقعی که مردم و دنیا به وضوح نقش ولایت فقیه را در حفظ کیان نظام لمس کردند در همین ماجرای فتنه 88 بود که 9 دی بوجود آمد و توانست وحدت بین رهبری و مردم را متبلور و متجلی کند. صلابت رهبری به میدان آمد. این با پشتوانه مردم اتفاق افتاد. رهبری زمینه ساز حضور مردم در عرصه میشود و حضور مردم باعث تقویت جایگاه رهبری میگردد. این دو با هم لازم و ملزوم هستند. مسئله بعدی تجلی تکلیف مداری مردم در پاسداری از امامت و رهبری الهی و شریعت دینی است. مردم تکلیف مدار هستند. در اینجا احساس تکلیف کردند که باید در صحنه بیایند و از رهبری و ولایت فقیه دفاع کنند. از دیگر پیامدهای حماسه 9 دی سنجش افراد انقلابی از انقلابی نماها است. در این آزمون چهرهها مشخص شدند. صف کسانی که سنگ انقلاب را به سینه میزنند و انقلابی نما هستند یا کسانی که واقعاً انقلابی هستند و با همه وجود از انقلاب حمایت میکنند. در این فتنه از هم جدا شد. نکته بعدی این سوال است که نقش رهبری در مهار فتنه چه بود. به نظرم میآید باید سه مقطع را بیان کنیم. مقطع اول قبل از فتنه است. از 9 ماه قبل که اینها آهنگ این فتنه را آغاز کردند آقا وارد عرصه شدند هشدار دادند، روشنگری کردند و تذکر و نصیحت کردند. بیانات آقا در آن دوره در اسناد و مکتوبات هست. یعنی جلوگیری از انحراف در حرکت منجر به انتخابات بخش دوم حین فتنه هست. حین فتنه نقش رهبری سه مرحله دارد: نخست هدایت و ارجاع به قانون که فرمودند اگر اعتراض دارید به قانون مراجعه کنید و اگر اعتراض دارید مستند بیان کنید و قانون و قوه قضائیه باید رسیدگی کند. دوم نصیحت و بازدارندگی که از حرکتهای هنجارشکنانه دست بردارید و نظام را متهم نکنید. سوم قاطعیت و صلابت است. در همان ایام سفری به لبنان داشتم. آن زمان مرحوم سید محمد حسین فضلالله در قید حیات بود به دیدن ایشان رفتم. کاملاً در جریان بود. ایشان تعبیری به کار برد. ایشان فرمود مقام معظم رهبری تا 29 خرداد 88 ابوّت کردند یعنی پدری کردند و از 29 خرداد به بعد قیادت کردند یعنی صلابت رهبری بروز پیدا کرد این تعبیر زیبایی است. مرحله ابوّت (رفتار پدرانه) تا رفتار آمرانه که فرماندهی کردن است. نقش رهبری بعد از فتنه هم قابل توجه است. یکی بیان واقعیات است.جهاد تبیین که حضرت آقا مورد تاکید قرار می دهند، ایشان در زمان زعامت 32 سال مرتب تبیین دارند و پرچم جهاد تبیین را بر دوش میکشند. بعد از فتنه 88 شروع به تبیین واقعیات کردند. نقش خارج و داخل چه بوده؟ ترکیب داخل و خارج چیست؟ اهدافشان چه بود؟ دوم بیان ماهیت فتنه بود. فتنه از ابتدا که شروع میشود چگونه است؟ غبارآلود هست و بعد فروکش میکند. مراحل فتنه را بیان میفرمودند. سومین بخش از اقدامات رهبری بعد از فتنه توجه دادن مردم به رسالت آن ها و تکلیف آنان در شرایط حساس است که مردم باید در شرایط حساس چه کاری انجام دهند از جمله تأکیدات و توصیههای معظمٌله بود.
سایر اخبار این روزنامه
حماسه 9 دی ملت ایران بساط کدام خیانت را جمع کرد؟
چگونه با تحریف برخورد کنیم؟(یادداشت روز)
اخبار ویژه
انصارالله: موشکهای دریایی تولید میکنیم /بالگرد آپاچی و موشک ضدکشتی داریم
سودجویی دلالان در بازار تخم مرغ در سایه انفعال نهادهای نظارتی
بانیان فتنه 88 با تحمیل تحریمها و آشوب خیابانی معیشت و امنیت مردم ایران را هدف گرفتند
همصدایی مدعیان اصلاحات با بدهکاران برجام برای فشار به تیم مذاکرهکننده ایران
زمانبندی برای تعیین وضعیت شرکتهای دولتی زیانده
شکست آمریکا در منطقه ادامه خواهد داشت
دیدار با رهبر انقلاب با پیگیریهای مکرر روحانی انجام شد
دادگاه مطبوعات در پرونده شکایت گروهک انحرافی حق را به کیهان داد
سربازگیری از رسانههای داخلی مقدمه فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88
نعل وارونه اصلاحطلبان بر حمایت دولت از تولیدکنندگان