9 دی؛ حاصل اراده سیاسی یا نیروی تاریخی؟

جعفر حسن‌خانی
سیاست پژوه
پیرامون وقوع حرکت‌های جمعی بزرگ نظیر جنگ‌ها، مهاجرت‌ها، انقلاب‌ها و... نظریه‌پردازان بسیاری تلاش کرده‌اند صورت‌بندی‌هایی را در جهت توضیح و تفسیر این قبیل رخداد‌ها ارائه کنند. برخی از این رخدادها و حرکت‌های جمعی به قدری بزرگ و گسترده بودند که در تفسیر و تحلیل چرایی وقوع آن، نظریه‌پردازان از وجود عاملیت انسانی صرفنظر کرده و رخداد را حاصل وضع و ساخت زمانه و خارج از اراده آدمی دانسته‌اند. مبتنی بر این نگاه بسیاری بر این نظرند که رخداد انقلاب، «آمدنی» است نه «شدنی»؛ یعنی انقلاب حاصل و پیشامد زمانه و ساختار حاکم بر آن است نه در نتیجه اراده افراد. خانم «تدا اسکاچپل» هم همین نظر پیرامون وقوع انقلاب را صورت‌بندی کرده و بر این باور است که نمی‌شود «انقلاب کرد» بلکه «انقلاب می‌آید».
بله برخی رخدادهای بزرگ می‌آیند و عاملیت و اراده انسانی کمتر بر آن تأثیر می‌گذارد. این رخدادها بیش از آنکه حاصل اراده افراد باشند، حاصل نیروهای تاریخی - اجتماعی هستند که در زمانه جریان یافته و در گذر زمان رخداد آفریده‌اند و تاریخ را شکل داده‌اند. وقتی رخدادی ابعاد میلیونی به خود می‌گیرد دیگر به سختی می‌توان وقوع آن را به اراده چند نفر محدود کرد. آنگاه زمانی است که باید به عناصر تأثیر‌گذار دیگر بر وقوع رخداد نیز اندیشید. از جمله کنش‌های میلیونی تاریخ معاصر ایرانی وقوع رخداد بزرگ نهم دی ماه سال 1388 است. رخدادی اعتراضی و برآمده از خشمی فزاینده. حال سؤال اینجاست این رخداد بزرگ و میلیونی حاصل اراده سیاسی بود یا نیروی تاریخی؟


در پاسخ به این پرسش به کرات از سوی اپوزیسیون و برخی نیروهای سیاسی تندرو اصلاح‌طلب شنیده می‌شود که جمهوری اسلامی با تمسک و سوءاستفاده از عاشورا و امام حسین(ع) توانست یک بسیج اجتماعی عمومی علیه جنبش سبز شکل دهد و آن را به محاق ببرد. منطق پرتکرار این جریان در این سال‌ها این بوده است که جمهوری اسلامی از وقایع روز عاشورای سال 1388 پیراهن عثمانی ساخته تا مخالفان خود را از میدان به در کند. در پاسخ به این مدعا می‌توان به این مهم توجه کرد که پیشفرض این ادعا این نگره است که مردم رشید نیستند، توان تشخیص ندارند و منفعلانه بازیچه دست اراده سیاسی می‌شوند.
جز این پاسخ قابل تأمل می‌توان از منظری دیگر نیز به این ادعا پاسخ گفت.
آنچه به مثابه یک رخداد عظیم جمعی در 9 دی 1388 به وقوع پیوست ابعادی بسیار فراتر از اراده سیاسی داشت و برآمده از نیرویی تاریخی بود. اراده سیاسی نظام، هشت ماه در مقابله با غائله دروغ بزرگ تقلب گسترده و اعتراض‌های پس از آن دچار بحران بود، اما به ناگاه در وضعیتی شگفتانه با سیل خروشان مردم خشمگین از هتک حرمت محرم و عاشورا مواجه شد که بساط آشوب را جمع کرد و این‌گونه شد که رخداد عظیم 9 دی پدید آمد.
عاشورا نیروی تاریخی قدرتمندی در جامعه شیعی است که هماوردی با آن محکوم به شکست است. بیش از آنکه عاشورا تاریخی باشد، این تاریخ است که عاشورایی است. بیش از آنکه عاشورا مورد استفاده تاریخ قرار بگیرد، این تاریخ است که بستر ظهور عاشورا شده است. این تاریخ است که مملو از رخدادهایی است که نیروی تاریخی عاشورا آن را آفریده است. عاشورا در تاریخ زنده است و تاریخ را به پیش می‌برد. 9 دی آمد تا این مهم را یادآور شود. 9 دی آمد تا نیروی تاریخی و غلبه آن به هر اراده سیاسی را پیش چشم ببینیم. تا عصر عاشورای 1388 بسیاری از غرب تا شرق عالم از ضد انقلاب تا نیروهای افراطی داخلی در یک همایندی بر این اراده بودند تا نظام سیاسی فرو بریزد، اما به ناگاه نیروی تاریخی عاشورا آمد و بر همه اراده‌های انسانی چیره شد و همه را در هم شکست.