روزنامه شرق
1400/10/09
سردرگمی ملت
سردرگمی ملت سیدمصطفی هاشمیطبا حسب نامه خیلی محرمانهای به امضای معاون اقتصادی رئیسجمهور که نشر یافته، مقرر شده در جزایر کیش و قشم طرح سهمیهبندی بنزین برای همه مردم، بهصورت آزمایشی انجام شود. اینکه موضوعی که مربوط به همه مردم است و همه باید در آن دخیل بوده و شریک کار شده و منافع خود را حاصل کنند، در یک نامه خیلی محرمانه مطرح شود بسیار جای سؤال دارد و اینکه بهراحتی در دسترس قرار گرفته و منتشر شده جای سؤال بیشتری را به وجود میآورد. حال قرار است طبق این نامه خیلی محرمانه موضوعی بهصورت آشکار برای همه ساکنان جزایر قشم و کیش عملی شود. اگر نامه خیلی محرمانه است، پس چطور موضوع آن فراگیر همه مردم است. بهویژه آنکه موضوع به همه مردم مربوط میشود و باید برای مردم تشریح شود و نکات آن یادآوری شود. البته مدیرعامل منطقه آزاد کیش با وصول نامه اعلام کرد به هر نفر 20 لیتر بنزین اختصاص مییابد. از سوی دیگر وزیر نفت بهطور روشن و آشکار اعلام کرد که هر فرد در هر ماه 15 لیتر بنزین سهمیه دارد و میتواند مابازای 15 لیتر بنزین خود لیتری 1500 تومان بگیرد. چگونه در ظرف یک هفته چنین تفاوتی صورت گرفته است. حاصل 15 لیتر برای 80 میلیون نفر در هرماه برابر یکمیلیارد و 200 میلیون لیتر میشود که مقدار روزانه آن 40 میلیون لیتر میشود که با تولید صد میلیون لیتر تفاوت فاحش دارد. حال اگر کسی بخواهد بیش از 15 لیتر مصرف کند، از چه کسی باید بنزین خرید کند؟ و نیز کسانی که بنزین را نمیخواهند و ماهانه بهازای 15 لیتر و هر لیتر 1500 تومان که میشود 22هزارو 500 تومان چگونه آن را دریافت کنند. ظاهرا گفته شده که بنزین سههزار تومانی بهجای خود میماند که البته اگر چنین شود، فلسفه 15 لیتر برای هر نفر زیر سؤال میرود. احتمالا و شاید به تحلیلی در سامانهای بنزین معامله میشود؛ یعنی کسانی که بنزین نمیخواهند آن را در سامانه به متقاضیان به قیمت دلخواه خواهند فروخت و این یعنی تدبیر گرانکردن بنزین. تجربه نشان داده که پس از آنکه قیمتهای بالای جدید فیمابین افراد جا افتاد آنوقت اعلام میکنند که طرح مشکل دارد و به همه به قیمت رایج جدید بنزین داده خواهد شد. البته برخی از این مسائل ذهنیت این نویسنده است و دولت جدید که دائما فریاد مردم، مردم سر میدهد، کاملا مخفیانه و خیلی محرمانه کار میکند و مردم را در جریان نمیگذارد. اشکال کار این است که دولتمردان خود را عقل کل میدانند وگرنه طرح را به نظرخواهی میگذاشتند. میتوانیم نمونههای دیگری را هم بگوییم. هیئت مذاکرهکننده در وین دو صفحه پیشنهادهای خود را به گروه 1+4 ارائه کرده است. استکبار جهانی و اذناب آنها ازجمله سازمانهای جاسوسی انگلیس، آمریکا، روسیه و اسرائیل از آن خبر دارند ولی ملت ایران در بیخبری نگه داشته شده است. تفاهمنامه یا موافقتنامه یا یادداشت تفاهم با چین و روسیه نوشته میشود ولی ملت ایران از متن آن بیخبر میماند. از یکسو معاون اقتصادی رئیسجمهور اعلام پرداخت یارانه بیشتر را میدهد ولی وزیر امور اقتصادی آن را تکذیب میکند و حسب آنکه مسائل اقتصادی باید از سوی معاوناول رئیسجمهور گفته شود، ایشان نه تأیید میکند و نه تکذیب و معلوم نیست کدام حرف درست است و صدالبته در مورد بنزین هم که امر اقتصادی است، باید معاوناول اعلام میکرد. آیا در این میانه ملت سردرگم است یا دولتیان خود سردرگم شدهاند. نمونههای مختلفی در این میان دیده میشود.حسب اعلام مسئولین خوزستان اعتبارات سفر ریاستجمهوری (اولین سفر استانی رئیسجمهور) هنوز ابلاغ نشده و در این میان خبرهای ناگوار که حاکی از تخریب دائم سرزمین ایران است به گوش میرسد. علاوه بر تورم، مسائل معیشتی مردم، بورس و... که همچنان وجود دارد و از نظر نویسنده بههرحال قابل حلوفصل است و منصفانه از دولت نباید آن را ضربالاجلی خواست، خبرهای تخریب زیستگاه ایران که غیرقابل بازگشت است، همچنان ادامه دارد و هیچ اقدامی نمیشود. دشتها فرومینشیند، رودخانهها آلوده میشود، میلیونها نخل میخشکد، کوههای زباله در شهرها و جنگلهای هیرکانی آلودگی میآورد و اینها هیچکدام قابل بازگشت و اصلاح نیست و حتی دولت (نه این دولت و نه دولتهای قبل) به فکر متوقفکردن روند تخریب ایران نبودهاند. با این سردرگمی ملت و دولت آینده ایران و مردم چه خواهد شد؟ آیا میتوان امیدی به آینده داشت. اگر طلیعه این امر در بودجه 1401 دیده میشد، جای امیدواری بود ولی متأسفانه سازمان برنامهوبودجه بهجای نشاندادن عزم خود بر توقف این روند دچار جنگ زرگری شده و در مقابل انتقادها همت خود را بر پاسخ لفظی انتقادات از بودجه قرار ميدهد. واقعا بودجه 1401 به کدامیک از مسائل مهم ایران ورود کرده تا روند تخریب کشور را متوقف کند؟ وزیر امور اقتصادی و دارایی (مثل همقطاران سلف خود) اقتصاد را در مالیات و بورس و کالای متروکه و اوراق قرضه میبیند، درحالیکه وزیر اقتصاد باید فکر نان کند زیرا که خربزه آب است. ایشان اقتصاد را از دریچه همان مسائل که چون آب در برابر نان است، میبینند. آیا تاکنون وزیر اقتصاد کلمهای در مورد صنعت کشاورزی، گردشگری و خدمات گفته است. اگر اینها نباشد که نه بورسی هست، نه بودجهای و نه مالیاتی. متأسفانه وزرای اقتصادی سابق هم همینطور بودهاند و این یک میراث شوم برای اقتصاد کشور است. وزیر اقتصاد باید بیش از وزیر کشاورزی و صنایع و جهانگردی دلواپس زیربناهای اقتصاد باشد. مقام معظم رهبری روابط خارجی را به شرط حکمت و عزت ایران خواستار شدهاند، اما امروز تصاویری که از ملاقاتهای خارجی ازجمله ملاقات رئیس مجلس با رئیسجمهور ترکیه منتشر میشود و نیز ذوقزدگی از سفر یک مقام امارات به ايران که اسرائیل را به خلیج فارس آورده است، ما را از آینده روابط خارجی مأیوس میکند. اگر قرار است در برابر اذناب استکبار چنین باشیم، چه بهتر که در مقابل خود استکبار کوتاه بیاییم تا شاید برخی مسائلمان حلوفصل شود. البته به شرطی که اولویت مسائلمان را درک کرده و تشخیص دهیم.
سایر اخبار این روزنامه
دامگه مهاجرت
دستاورد ۲ساله مجلس اصولگرایان
چرا با طرح بنزین مخالفم
دیدار اخیر روحانی با رهبر انقلاب دیداری معمولی بود
وعدهای ندهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم
خبرگانی که آزمون ندادند
روسیه و چین ایران را متقاعد کردند روی پیشنویس دولت قبل مذاکره کند
خطر تعلیق برای ۱۰ هزار یورو
ابقای بختیاری در ریاست انجمن مدیران روزنامههای غیردولتی
واکنشها به درگیری یک روحانی با یک زن
زخم یک جنایت بر پیکره لوت
سردرگمی ملت
روایتی از یک عقل ستیزی تاریخی
بيژن و منيژه (۵)
پاسخ سازمان برنامه و بودجه به یک یادداشت