بازی کاخ سفید با اعصاب آتلانتیکی‌ها!

حنیف غفاری*: توصیف منازعات اخیر در اوکراین به طور کلی سهل و ممتنع است! ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه تکلیف خود را با گسترش ناتو به شرق و حمله ارتش اوکراین به مناطق شرقی این کشور (که طرفداران روسیه در آنها مستقر هستند) مشخص کرده است. برگزاری مانور نظامی اخیر هزاران نیروی ارتش روسیه در مرزهای اوکراین نیز نشان‌دهنده عزم مسکو جهت پاسخ‌دهی به ماجراجویی‌های کی‌یف و اصلی‌ترین حامی آن یعنی واشنگتن است. در مقابل، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا تاکید کرده است حتی در صورت درگیری نظامی، حاضر به اعزام نیروی نظامی به اوکراین (در نبرد با روسیه) نیست. بایدن در حالی آب پاکی را بر دستان «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس‌جمهور غربگرای اوکراین و دیگر مقامات این کشور ریخته است که کی‌یف از زمان کودتای سال 2014 به بازی مستقیم در زمین ناتو، اتحادیه اروپایی و آمریکا ادامه داده و تابع مطلق و بی‌اراده غرب در مواجهه با مسکو بوده است. براستی چه اتفاقی در اوکراین رخ داده است و در مرزهای این کشور با روسیه چه می‌گذرد؟ بهتر است جهت درک واقعیت صحنه، گریزی به نبرد روسیه و گرجستان ‌زده و ماجرای استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی را مورد بررسی قرار دهیم. ماه آگوست سال 2008 میلادی، میخائیل ساکاشویلی، رئیس‌جمهور وقت گرجستان با تصور اینکه از حمایت مطلق غرب و ناتو در منازعه با مسکو برخوردار است، به تصرف مناطق خودمختار (طرفدار روسیه) در کشورش دست زد. در مواجهه با این موضوع، روس‌ها وارد نبرد مستقیم با گرجستان شدند و این کشور را به صورت کامل محاصره کردند. کار به جایی رسید که نیروهای روس تا 30 کیلومتری تفلیس پیشروی کردند و در آستانه تسخیر این شهر قرار گرفتند. با این حال در نهایت، با عقب‌نشینی کامل دولت ساکاشویلی، این جنگ کوتاه به اتمام رسید. پس از رسیدن به صلحی ناپایدار و پایان درگیری‌ها، دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور وقت روسیه در نطقی تلویزیونی، استقلال جمهوری‌های اوستیای جنوبی و آبخازیا را اعلام کرد و دومای روسیه نیز رأی به استقلال این ۲ منطقه داد. در مقابل، اعضای اتحادیه اروپایی و ناتو، بویژه دولت آمریکا که محرک گرجی‌ها در تقابل با مسکو بودند، جملگی به صدور بیانیه‌های شدیداللحن اکتفا کرده و صرفا از پذیرش رسمی استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی امتناع کردند! در نتیجه این جنگ، گرجستان یک میلیارد دلار خسارت دید و تا سال‌ها شاهد کاهش رشد اقتصادی این کشور بودیم. به نظر می‌رسد اکنون تاریخ در حال تکرار است!  آنچه امروز در «دونتسک» و دیگر مناطق شرق و جنوب شرق اوکراین می‌گذرد، به وضوح بیانگر تکرار یک خطای استراتژیک از سوی ناتو و مهره بازی این مجموعه یعنی کی‌یف است. در حالی که آمریکا تلاش می‌کند کشورهای غرب را برای حمایت از ایده موهوم حمله احتمالی روسیه به اوکراین پشت سر خود جمع کند اما رسانه‌ها از اختلاف نظر برلین با واشنگتن در این باره خبر می‌دهند. مخالفت اعضای اروپایی ناتو با رویکرد آمریکا در قبال اوکراین و تحولات این کشور، ریشه در موقعیت ژئوپلیتیک اوکراین و مختصات میدان نبرد احتمالی میان مسکو و کی‌یف دارد: در این معادله، قطعا اروپا به لحاظ راهبردی و جغرافیایی به مراتب آسیب‌پذیرتر از آمریکا خواهد بود! بدیهی است در چنین موقعیتی بسیاری از اعضای اروپایی ناتو نمی‌خواهند هزینه حمایت آمریکا و اقدامات تحریک‌آمیز کی‌یف را پرداخت کنند.  شاید بهتر بود دولت زلنسکی در اوکراین قبل از بازی چشم‌بسته در زمین کاخ سفید به ۲ سوال مهم که حتی در ذهن غربگرایان این کشور نیز نقش بسته است، پاسخ می‌داد: نخست: چرا به‌رغم گذشت ۷ سال از سرنگونی دولت یانوکوویچ بر اثر کودتای غربگرایان، کشورهای به اصلاح دلسوز اروپایی که اکثر آنها عضو ناتو هستند اقدامی در راستای عضویت رسمی اوکراین در این ۲ مجموعه صورت نداده‌اند؟ دوم: اگر اقدامات تحریک‌آمیز اوکراینی‌ها و بازی دولت زلنسکی در زمین واشنگتن و ناتو منجر به نبرد مستقیم با روس‌ها شود، کی‌یف تا چه اندازه‌ای می‌تواند روی حمایت واقعی غرب از خود حساب باز کند؟  اوکراینی‌ها به صورت خودخواسته، به مهره بازی ناتو در مواجهه با کاخ کرملین تبدیل شده‌اند، بدون آنکه چشم‌اندازی از آینده تاریک خود در هر گونه نبرد احتمالی با مسکو داشته باشند. بهتر است زلنسکی سرنوشت ساکاشویلی در نبرد سال 2008 میلادی را یک بار مرور کند! میان ماجراجویی گرجی‌ها و اوکراینی‌ها در ۲ دهه ابتدایی هزاره سوم تفاوت چندانی وجود ندارد و نتیجه هر دو این اقدامات تحریک‌آمیز یکسان است. جو بایدن، مکرون، اولاف شولتس و دیگر مقامات غرب در نهایت پس از استفاده ابزاری از دولت اوکراین، دولت زلنسکی را نیز قربانی مطامع و اهداف توسعه‌طلبانه خود خواهند کرد و در نهایت نه خبری از دولت غربگرا در اوکراین خواهد بود و نه خبری از گسترش ناتو به شرق!  * دکترای روابط بین‌الملل