بازوی رسانه‌ای مذاکرات را تقویت کنید

مذاکرات برای احیای برجام در دولت سیزدهم مسیر عقلانی و خردگرایانه‌ای را در پیش گرفته است که این رویکرد اقتدارگرایانه برای امریکا و برخی کشور‌های غربی چندان خوشایند نیست.
به زعم غربی‌ها اجرای برجام باید به گونه‌ای رقم بخورد که خواسته‌های حداکثری آن‌ها محقق شود و خواسته‌های قانونی ایران اگر محقق نشد یا در حداقل ممکن آن تحقق پیدا کرد، کاملاً جایز باشد.
اروپا بعد از خروج امریکا از برجام با اینکه وعده‌های بسیاری برای ماندن ایران در این معاهده داد، اما در نهایت هیچ اقدام مؤثری انجام ندادند.
در برخی موارد حتی برای جلب رضایت امریکایی‌ها نه تنها بی‌طرف نماندند، بلکه همسو با سیاست‌های امپریالیستی امریکا هم حرکت کردند، اما با گذشت سه سال از خروج امریکا از برجام، غربی‌ها به این واقعیت رسیده‌اند که تحریم‌های ظالمانه و فشار حداکثری هیچ نتیجه‌ای به دنبال نداشته و تنها راه ممکن مذاکره با ایران است، چون اگر غرب و در رأس آن امریکا گزینه دیگری برای مقابله با ایران داشتند، یقیناً گزینه مذاکره را مدنظر قرار نمی‌دادند، البته این به آن معنا نیست که آن‌ها هیچ اقدام سوداگرانه‌ای را انجام نداده باشند، بلکه در رابطه با موضوع هسته‌ای ایران، امریکا و رژیم‌صهیونیستی با اقداماتی همچون حمله سایبری در تأسیسات هسته‌ای و حملات تروریستی تلاش کرده‌اند مانع پیشرفت توان هسته‌ای ایران شوند که جمهوری اسلامی ایران مصمم‌تر مشکلات و خرابکاری‌ها را جبران کرد و به توان دفاعی خود نیز افزود.


مهم‌ترین سیاستی که غربی‌ها در همه این سال‌ها هیچ‌گاه متوقف نکردند هماناً سیاست تشویش و آشوب در بطن جامعه ایران است.
این سیاست مداخله‌گرایانه در دوره کنونی با شدت بیشتری در حال انجام است، به طوری که ابتدا با اجیر کردن رسانه‌های فارسی‌زبان و برخی عوامل داخلی تلاش می‌کنند القا کنند که جمهوری اسلامی در پی وقت تلف کردن است و تمایل به مذاکره ندارد و طولانی شدن مذاکره را به تمایل نداشتن ایران برای مذاکره تفسیر می‌کنند، در حالی که طولانی شدن مذاکره به این دلیل است که مذاکره‌کننده‌های کشورمان می‌خواهند با بررسی دقیق و روشن مانع از تکرار خسارت برجام شوند.
پیش از این ما در برجام به دلیل شتاب و ذوق‌زدگی مسئولان وقت، همه آنچه را که از توان هسته‌ای خود داشتیم به غرب دادیم یا متوقف کردیم، بنابراین حال دیگر جایز نیست ما آنچه را که نقد داریم، به غربی‌ها تحویل دهیم و وعده‌های نسیه از غرب تحویل بگیریم.
همین تفسیر غلط رسانه‌ها و برخی دنباله‌های داخلی و وجود برخی افراد سودجو و منفعت‌طلب سبب می‌شود التهاب در بازار ارز و فضای ذهنی جامعه ایجاد شود.
نکته قابل تأمل در این دوره این است که خوشبختانه دولت سیزدهم در این دوره چه در پیشبرد مذاکرات برای لغو تحریم‌های ظالمانه و چه در ایجاد آرامش در فضای داخلی که الزاماً اقتصاد کشور را نباید به رفع تحریم‌ها گره زد، اقدامات شایسته و بجایی انجام داده ولی عمده مشکل دولت این روز‌ها در بحث رسانه‌ای و مقابله با تبلیغات دشمنان است.
دولت جدا از سایر بستر‌ها باید موضوع فضای رسانه‌ای حول برجام و تحریم‌ها را که دشمنان در آن بسیار یکه‌تازی می‌کنند بهتر و درست‌تر مدیریت کند و با چند اقدام این مشکل را پوشش دهد.
نخست اینکه باید روش غلط و زیانباز دولت گذشته را تکرار نکند. دولت روحانی نه تنها اطلاعات مخدوش و اشتباه به مردم ارائه می‌کرد، بلکه با بهانه‌های واهی، آگاهانه مردم را در جریان مذاکرات قرار نمی‌داد.
دوم اینکه دولت روحانی منتقدان و دلسوزان نظام را به اشکال مختلف و انواع توهین‌ها منکوب می‌کرد، در حالی که این منتقدان به روشنی عواقب برجام را می‌دیدند و به آن آگاه بودند، از این رو دولت همواره باید از نظرات کارشناسان و متخصصان استفاده حداکثری کند.
سوم اینکه دولت سیزدهم باید با ایجاد وفاق بین مردم، سایر ارکان حکومت و اعضای کابینه یک فضای همدلی و دوستی ایجاد کند تا با بهره‌گیری از پشتوانه مردمی و دستگاه‌های حکومتی بتواند در مقابل زورگویی غرب بایستد.
چهارم اینکه دولت باید به کمک صداوسیما و همچنین رسانه‌های مکتوب و اینترنتی به شبهات و ابهاماتی که دشمنان در جامعه ایجاد می‌کنند، به مردم پاسخ علمی و قانع‌کننده‌ای بدهد و آن‌ها را اقناع کند.