روزنامه جوان
1400/10/13
ملتهای نجاتیافته از داعش زودتر از ما حاجقاسم را شناختند
شخصیت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی آنقدر ابعاد گوناگون دارد که مسائل نظامی و حضور ایشان در میادین جنگ، فقط یک بخش را شامل میشود. حاجقاسم همواره یک نگاه فرهنگی و فراجناحی و حتی فراملی به مسائل مختلف داشت که باعث میشود نام او نهتنها برای مردم ایران که برای انسانهای آزاده سراسر جهان و خصوصاً مناطقی که در جغرافیای مقاومت جای میگیرند، معانی خاصی داشته باشد. در گفتوگویی که با حسین اکبری، کارشناس حوزه مقاومت و مدرس دانشگاه داشتیم، سعی کردیم به نگاه فرهنگی و اجتماعی حاجقاسم در مسائل مختلف بیشتر بپردازیم. آقای اکبری علاوه بر اینکه یک کارشناس حوزه مقاومت است، سابقه آشنایی و همراهی با شهید سلیمانی را هم دارد.در مقابل آنچه رسانههای غربی و سعودی در تلاشند نیروهای مدافع حرم را تروریست بنامند، چقدر توانستیم چهره حقیقی شهید سلیمانی را به مردم بشناسانیم؟ در ادامه این سؤال، مردم سوریه و عراق چقدر به شکل درست با حاجقاسم آشنا هستند؟
یک بحث این است که ما چقدر توانستیم ایشان را بشناسیم. بحث دیگر هم این است که قبل از معرفی حاجقاسم از سوی ما، مردم کشورهای عراق و سوریه که در یک شرایط بسیار سختی قرار داشتند، خودشان با شخصیت ایشان آشنا شدند و به این نتیجه رسیدند که اگر نقش، تدابیر و فرماندهی ایشان نبود، حتماً عراق و سوریه هر دو در اشغال داعش بودند. نه اینکه این حرف ما باشد نه، دشمن هم این را میگوید، حتی رهبران عراقی و سوری بر این باورند که اگر این حضور، حمایت و تدابیر بهموقع و تلاش مجاهدانه حاجقاسم در چند سال گذشته نبود، قطعاً این دو کشور از دست رفته و هر دو ملت در اسارت داعش بودند. این فقط مختص به مسلمانان نیست، شما از اقلیتهای دینی مسیحیها و دروزیها و از ایزدیها سؤال کنید، آنها هم این اعتراف را دارند. مسیحیها معتقدند اروپای مسیحی، واتیکان، کاتولیک و پروتستان نتوانستند ایفای نقش کنند و اگر نقش حاجقاسم نبود، داعش جنایتهای بیشتری نسبت به اینها انجام میداد. به نظر من هر چقدر که ما تلاش کرده باشیم حاجقاسم را معرفی کنیم، آن مقطع زمانی حساس که بحث روی بود و نبود ملتها مطرح بود، مردم از حاجقاسم خاطرات فراموش نشدنی در ذهنشان دارند. از طرفی خیلی از رزمندهها که پابهپای حاجقاسم در میدانهای نبرد بودند خاطرات و صحبتهای ایشان را سینه به سینه نقل کردند که نسبت به آنچه در رسانهها معرفی شد، ابعاد شخصیتی حاجقاسم را بیشتر شناساند.
نگاه حاجقاسم به مقوله مقاومت اسلامی و حضور نیروهای قدس در این جبهه صرفاً یک نگاه نظامی بود یا ایشان به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز توجه داشتند؟
اصلاً مقاومت یک مفهوم فرهنگی است و در شرایط ناگزیر وارد تقابل نظامی میشود. اساس آن نظامی نیست، چون در نهایت رزمنده وارد شده در این جنگ، کسی نیست که بگوییم از خبرگی، تجربه و آموزش و تخصص فوقالعاده برخوردار است، بلکه کسی است که از موضع اعتقادی جهاد وارد میشود و خدمت میکند و در نهایت هم به شهادت میرسد. این نگاه، نگاه فرهنگی است. درست است میدانش نظامی است، اما بُعد اصلی آن، بُعد فرهنگی است که من در میدان جهاد برای رضای خدا وارد میشوم و برای اینکه تکلیف دینی را انجام بدهم، نه اینکه فقط هدف این باشد که سرزمینی را آزاد کند و جغرافیایی را بگیرد و بعد هم بگوید مأموریت من تمام شد. این نگرش فرهنگی است که اقتدار و توانمندی را در انسان به وجود میآورد و تقویت میکند و به نوعی مؤلفه قدرت را به انسان و حتی محیط جنگ تزریق میکند. برای همین مقاومت یک مقوله دفاعی است. دشمن اگر از نظر فرهنگی به شما حمله کرد باید دفاع کنید، اگر از نظر اقتصادی حمله کرد باید دفاع کنید. اگر از نظر نظامی به شما حمله کرد باز هم باید دفاع کنید. وقتی میخواهید یک ارزش بماند، یک دین بماند، این دین ممکن است از جهات مختلف مورد هجوم دشمن قرار بگیرد، پس در همان میدان میروید و دفاع میکنید. اما در جایی که تفکر افراطی و خطرناک داعش وارد میدان شد، باید با این اندیشه مقابله میکردیم، نه با آدمها. با آن آدمها با توپ و تانک میشود جنگید، اما کسی که در میدان ثابت میکند تفکر داعشی، اسلام امریکایی و اسلام اسرائیلی است و اسلام ناب چیزی دیگر است، در واقع کار فرهنگی میکند. درست است که در دو تفکر هر دو نماز میخوانند، هر دو قرآن میخوانند و شعار اللهاکبر دارند و به جهاد و شهادت معتقدند، ولی تفاوت ماهیتی که این دو را در مقابل هم قرار میدهد، مانند سپاه یزید با سپاه امام حسین (ع) است. در واقع یک پیام فرهنگی است که میتواند این نتیجه را رقم بزند و تفاوتها را بگوید تا ببینیم حالا نتیجه نظامی میتواند به یک سرنوشت دیگر تغییر یابد. شما میبینید در عاشورا همه یاران امام حسین (ع) به شهادت میرسند، اما در حقیقت ایشان پیروز هستند، چون میگوید من آمدم جان همه یاران و خانوادهام را به خطر انداختم که دین خدا زنده بماند. این مفهوم فرهنگی، تاریخ را تحت تأثیر قرار میدهد. اگرچه ظاهرش یک شکست نظامی است و آنها فکر میکنند همه چیز تمام شده است، اما از نقطهای که آنها فکر میکنند همه چیز تمام شده، تازه از لحاظ فرهنگی کار آغاز شده است و از آنجا همه عواطفشان جریحهدار میشود. اگر امروز داعش از بین رفته، پیروزی فرهنگیاش بر پیروزی نظامیاش غلبه دارد. مثل سپاه یزید که آنها هم حافظ قرآن و مدعی بودند در مقابل این حرکت شیطانی تنها یک حرکت ولایتی و بسیجی است که میتواند این نتیجه فرهنگی را رقم بزند.
به نظر شما رسانههای ما و خصوصاً شما که در مجموعه فرهنگی فعالیت میکنید، توانستهایم برای انتقال درست واقعیتهای جبهه مقاومت خوب عمل کنیم؟ اگر کاستیهایی وجود دارد، اشکال کار کجاست؟
دشمن سالها و قرنهاست که توانسته تمام رسانه را تحت سیطره خودش بگیرد. امروز امپراطوری رسانهای جهان در اشغال امریکا و رژیم صهیونیستی است. آنها میآیند گوش مردم را پر و به نوعی حرف خودشان را به مردم تحمیل میکنند و حرف اول را در دنیا میزنند، اما رسانههای ما به دلایل مختلفی از این توانمندی ابزاری در حوزه بینالمللی و سلطه جهانی برخوردار نیستند. تلاش میکنند، اما به دلیل حجم بحرانها و مسائل مختلفی که هم در حوزه داخل برای ما ایجاد میشود و هم در حوزه بینالملل مسلمانان و مستضعفان با آن درگیر هستند، طبیعتاً سهم کمی از رسانه به موضوع مقاومت اختصاص پیدا میکند، مگر اینکه مقاومت در یک شرایط بحرانی قرار بگیرد. ما باید یک قضاوت منصفانه داشته باشیم و بعد بگوییم چه کار میشود کرد.
ببینید اهمیت و یکی از دلایل پیروزیمان در جنگ این بود که ما در نبردی نامتقارن پیروز شدیم، یعنی اینکه در میدان رزم، ابزار دشمن را خنثی کردیم و توانستیم خودمان را معرفی کنیم. ما در جنگ یک تفکر بسیجی را وارد میدان کردیم که تجربه و معادلات نظامی دشمن را بههم زد. اخلاص و نیت بسیجیها در جنگ همه چیز را عوض کرد، به این میگویند نبرد نامتقارن. من معتقدم زمانی ما در این جنگ نامتقارن رسانهای با دشمن پیروز میشویم که هر فرد یک رسانه باشد. برای همین باید حتماً زبان دشمن را یاد بگیریم و به مباحث مسلط باشیم. امروز میتوان در فیسبوک با چند زبان با جمعیت میلیونی در جهان صحبت و حقایق را منتقل کرد. هر یک نفر میتواند یک رسانه باشد و نیاز به سازوکار و بودجه و سازمان نیست، اما شرطش این است که به کار مسلط باشیم و زبان را بشناسیم. رسانههای ما باید به زبان عربی و انگلیسی مسلط باشند. اینها هم میتوانند فردی و هم جمعی در کار رسانه وارد عمل شوند و موفق هم باشند. امروز که وارد فضای مجازی میشوی، میگویی من یک خبرنگار ایرانی هستم، هزاران گوش شنوا آماده است صدای شما را بشنود، برای اینکه ایران یک بازیگر مهم بینالمللی است، اما بگویی اردنی یا فرانسوی هستم، شاید چندان اشتیاقی برای شنیدن نداشته باشند، اما وقتی اسم ایران مطرح میشود که میخواهد در حوزه مقاومت حرف بزند دنیا شنونده میشود. نه اینکه به ما معتقد باشند و ما را قبول داشته باشند، نه! میخواهند بدانند از این زاویه چه خبر است، چون در حال حاضر دنیا در تقابل یک تفکر مقاومت و نظام سلطه است. تقابل این دو در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و تکنولوژی و بیولوژیک مطرح است و همه دنیا علاقهمند هستند که نظر ایران را در این باره بدانند. بنابراین اگر این کار را بکنید، میتوانید یک رسانه قوی و مقتدر در دنیا باشید.
در تداوم همین بحث باید اعتراف کنیم که برخی از مردم تا مدتها فهم درستی از جبهه مقاومت اسلامی و حضور ایران در سوریه یا عراق نداشتند، نظر شما چیست؟
هر جامعهای به طور طبیعی یکسری مردم مطلع دارد و یکسری هم ندارد. همین هم ضعف رسانه را میرساند که ما نتوانتسیم در دنیا خیلی مسائل را بگوییم، حتی در داخل هم نتوانستیم. بنابراین این اشکال وجود دارد، اما نکته اساسی این است که شما دیدید عموم مردم ما در تشییع پیکر حاجقاسم نشان دادند او را میشناسند و به حاجقاسم اعتقاد دارند، حتی آنهایی که در ظاهر خیلی اعتقاد به مقاومت نداشتند هم آمدند. همان تشییع حاجقاسم نشان داد تعداد این افراد که مخالف هستند، بسیار اندک است. نکته دیگر اینکه دشمنان مقاومت و اسلام حرفهایشان را در رسانهها میزنند، به طور مثال شما ببینید آنهایی که میگویند «نه غزه، نه لبنان» جمعاً چند نفر بودند. اما کار رسانهای قوی در این خصوص میشود و صدایشان شنیده میشود، با این حال میبینیم که در روز قدس در ماه مبارک رمضان با زبان روزه چند میلیون بیرون میآیند، اما دیده نمیشوند.
سایر اخبار این روزنامه
دوران انحصار پزشکی به سر آمده است
تدابیری برای اصلاح نرخ ارز
سِرّ سردار
خودم با فراز تعزیتی «سربازنامه» بیشتر ارتباط میگیرم
هر کسی را نتوان گفت که «یک مکتب» بود
«دیپلماسی نهضتی» در گفتمان مقاومت
حاج قاسم آیندهنگر صادق الوعد و کاریزماتیک بود
مرد اعتبارآفرین در عرصه حمایت از مقاومت
مرد میدان بود و پشتوانه دیپلماسی عزتمند
زندگی با عینک حاج قاسم چه معنایی دارد؟
ملتهای نجاتیافته از داعش زودتر از ما حاجقاسم را شناختند
ژنرال قهرمان ملی روسیه میگفت سردار سلیمانی اسطوره من است
چالشهای «عمار» با مسئولان برای انقلابی ماندن!
هشدار عراقیها به نظامیان امریکا با تابوت خارج خواهید شد
فاتح جاویدان دژها و دلها