دوران آمریکا به سر رسیده است؟!

آفتاب یزد - رضا بردستانی: «واشنگتن قبل از هر حرکتی بهتر است یک بار به نقشه‌ی جهان نگاه کند، بیندیشد و گامِ بعدی را بردارد.» این بخشی از یادداشت «دیوید هرست» در مقاله‌ای ۵ بخشی است که آن را «میدل ایست آی» منتشر کرده است.
اشاره‌ی هرست، اشاره‌ی درستی است چون آمریکایی‌ها - جمهوری‌خواه یا دموکرات - طی دو دهه‌ی گذشته، تلخ‌ترین و پرهزینه‌ترین اشتباهات را در عراق، افغانستان، سوریه، لیبی و یمن مرتکب شده‌اند و این یعنی؛ آمریکایی‌ها تقریبا فرصتی برای اشتباهی دیگر
در اختیار ندارند.
نکته‌ی مهم دیگری که «هرست» در این مقاله به آن اشاره می‌کند، لزوم بازگشت به «برنامه جامع اقدام مشترک» و لغو تحریم‌هایی است که از ۲۰۱۵ علیه تهران وضع کرده است.


بر اساس راهکاری که این نویسنده و تحلیلگر انگلیسی ارائه می‌دهد، «جو بایدن» دو راه بیشتر پیش رو ندارد:
= یا به نفوذ روزافزون چین و روسیه در خاورمیانه تن در دهد
= یا بر سر اختلافات برجامی با تهران به یک تفاهم و توافق دو جانبه دست پیدا کند.
هرست صراحتاً می‌نویسد: «در مسئله‌ی موشکی، تهران تصمیم خود را گرفته و تا اسرائیل دست از تهدید برندارد، برنامه‌های موشکی ایران نیز به قوت خود باقی است.»
این تحلیلگر انگلیسی سپس به سراغ منطقه‌ی خلیج فارس آمده و خاطرنشان می‌سازد: «توافق در وین می‌تواند مقدمه‌ای برای مذاکرات امنیتی منطقه‌ای خلیج فارس باشد. اماراتی ها، قطری ها، عمانی‌ها و کویتی‌ها همگی برای آن آماده هستند. اگر واشنگتن می‌خواهد قوانینی را اعمال کند، اجازه دهد ابتدا با متحدانش که تاکنون از معافیت فوق‌العاده‌ای برای اقدامات وحشیانه‌شان برخوردار بوده‌اند، این کار را انجام دهد. اگر واشنگتن مدعی حقوق بشر است، از عربستان سعودی یا مصر شروع کند. اگر مجری قوانین بین‌المللی است، اسرائیل را مجبور کند تا بهای ادامه سیاست شهرک‌سازی‌های خود را بپردازد...» هرست یادداشت خود را با این مثل به اتمام می‌رساند: «اگر می‌خواهید قهرمان قوانین باشید، ابتدا آن قوانین را برای خود اعمال کنید»
هرست به مقامات کاخ سفید هشدار می‌دهد که: «تنها راه برای بازیابی اقتدار جهانی از دست رفته آمریکا، عبور از زورگویی و پایان دادن به سیاست چماق و هویج است.» توصیه‌ی هرست به نظر می‌رسد توضیه‌ای درست باشد چون آمریکایی ها، خسارات بسیاری به وجود آورده‌اند و اگر نوبتی هم باشد، نوبت بازپرداخت هزینه‌های به وجود آورده شده است. هرست می‌گوید: «اولین اشتباه آمریکا و اروپای غربی - متحدان واشنگتن - قطعاً آخرین اشتباه آن‌ها نیز خواهد بود.
> محمد بن سلمان می‌تواند ورق را برگرداند؟!
مداوی الرشید دیگر نویسنده‌ای است که در مقاله‌ی «جهان ۲۰۲۲ و ۵ احتمال» مشارکت دارد. او به مسئله‌ی عربستان و ولیعهدِ آن کشور می‌پردازد و احتمالاتِ پیش روی بن سلمان در ۲۰۲۲ را به بحث می‌گذارد.
مداوی الرشید خطاب به محمد بن سلمان می‌نویسد: «او می‌تواند در ریاض منتظر رئیس جمهور بعدی آمریکا بماند که احتمالاً جمهوری خواه باشد و رفتار مناسب‌تر و مهربانانه‌تری با مقامات ریاض داشته باشد یا می‌تواند دست دوستی به سمتِ چین و روسیه دراز کند اما فراموش نکند؛ هیچ کشوری نمی‌تواند جایگزین اتحاد قدیمی ریاض - واشنگتن قرار داده شود.»
مداوی الرشید که به عنوان استاد مدعو در موسسه خاورمیانه دانشکده اقتصاد لندن مشغول به تدریس است و در مورد شبه جزیره عربستان، مهاجرت اعراب، جهانی شدن، فراملیت گرایی مذهبی و مباحثِ اینچنینی تحقیق و مطالعه و یادداشت منتشر می‌کند به محمد بن سلمان یادآور می‌شود: «بن سلمان اگر در نظر دارد تا شکوه و عظمت همیشگی را به عربستان بازگرداند فقط می‌تواند روی چینی‌ها و روس‌ها حساب باز کند به شرط آن که هرگز به جایگزین کردن آن‌ها با مقامات کاخ سفید نیندیشد.»
علاقه مندی روس‌ها به نفت و بازار پر رونق خرید تجهیزات تسلیحاتی و تمایل پکن به ریاض به عنوان یک فرصت اقتصادی سودمند شاید بن سلمان را دچار وسوسه کند اما فاصله گرفتن از کاخ سفید قطعاً برای ولیعهد دردسرهایی به وجود خواهد آورد که اندیشیدن به شرکای جدید را نیز ترسناک جلوه خواهد داد.
مداوی الرشید در ادامه می‌نویسد: بن سلمان می‌تواند در ریاض بنشیند و منتظر ظهور ترامپ در آمریکا بماند، می‌تواند به اروپا و بریتانیا که چندان به مسائل حقوق بشری عربستان توجهی ندارند نزدیک شود. »
این استاد دانشگاه به جد معتقد است؛ در هر صورت نمی‌توان بن سلمان را برای همیشه نادیده گرفت. آمریکایی‌ها برای کنترل قیمت نفت ارتباط نزدیک خود با عربستان را حفظ خواهند کرد اما بعید است به این زودی روی خوش به بن سلمان نشان دهند.
در خبرها می‌خوانیم که بن سلمان برای باقی ماندن ترامپ، تلاش بسیاری از خود نشان داده است او حتی می‌تواند برای بازگشت ترامپ سخاوتمندانه هزینه کند اما به دموکرات‌ها نمی‌تواند امیدی داشته باشد چون تفکرات فعلی حاکم بر کاخ سفید چندان با بن سلمان میانه‌ی مناسبی ندارد.
> فلسطینی‌ها و دیپلماسی سنتی
ریچارد اندرسون فالک، استاد آمریکایی حقوق بین‌الملل در دانشگاه پرینستون و رئیس هیئت امنای نظارت بر حقوق بشر یورو - مدیترانه، نویسنده‌ی سومین بخش از مقاله‌ی تحلیلی «میدل ایست آی» با موضوع چشم اندازه‌های فلسطینی‌ها در ۲۰۲۲ است.
فالک در ابتدای مقاله، صراحتاً می‌گوید: دیپلماسی سنتی که بیش از یک قرن به طول انجامیده، به صلح کمکی نکرده و در ادامه نیز نخواهد کرد.
این استاد آمریکایی با اشاره به موضع اسرائیلی‌ها که از مذاکره، صلح نمی‌خواهند بلکه دچار تمامیت خواهی هستند خاطرنشان می‌سازد؛ در عوض فلسطینی‌ها در جوامع بین‌المللی از جمله در آمریکا و بین نسلِ جوانِ یهودیان آمریکایی در حال پیروزی است.
در ادامه فالک بیان می‌کند که اسرائیلی‌ها به توافق «دو کشور» تن در نخواهند داد و این عملاً فلسطینی‌ها را با سرخوردگی و ناباوری به کارایی دیپلماسی صلح دچار خواهد کرد.
فالک می‌نویسد: همه ما باید سه ویژگی بارز شرایط کنونی را به خود یادآوری کنیم:
اول: فلسطینی‌ها در حال مبارزه با یک جنگ ضد استعماری علیه حکومت آپارتاید در اسرائیل هستند.
دوم: جنگ‌های عمده ضد استعماری، نه از نظر نظامی توسط طرف قوی‌تر، بلکه توسط برنده جنگ مشروعیت، همانطور که ایالات متحده در ویتنام کشف کرد، و اخیراً در عراق و افغانستان به پیروزی
رسیده است.
سوم: مردم و رسانه‌های آگاه جهانی، فلسطینی‌ها را برنده جنگ مشروعیت می‌دانند. این تصور با ادامه حقیقت‌یاب در سازمان ملل متحد و مشارکت بیشتر دادگاه بین‌المللی کیفری پشتیبانی
خواهد شد.
> ۲۰۲۲، یک سال تلخ دیگر برای افغانستان
تانیا گودسوزیان نویسنده‌ی لوموند دیپلماتیک در چهارمین بخش از مقاله‌ی تحلیلی «میدل ایست آی» به موضوع افغانستان پرداخته و این کشور را در ۲۰۲۲ مورد بررسی قرار داده است.
این نویسنده، سقوط کابل و بازگشت طالبان را «تکان‌دهنده ترین» خبر در ۲۰۲۱ ارزیابی می‌کند.
او می‌نویسد: «تصاویر اعضای طالبان که به صورت پیروزمندانه، پشت میز چوبی تزئین شده در کاخ ریاست جمهوری ظاهر می‌شوند، روزی را که یک نیروی چریکی، یک دولت منتخب تحت حمایت قوی‌ترین نظامیان جهان را سرنگون کرد، برای همیشه به تصویر می‌کشد.» او این صحنه را با مراسم تاجگذاری «احمد شاه درانی» مقایسه می‌کند.
گودسوزیان معتقد است: «افغان‌ها بین صخره و سختی گیر کرده اند. کمک‌های بین‌المللی به کاهش بحران شدید انسانی کمک می‌کند، اما به حکومت طالبان مشروعیت می‌بخشد.» تعبیر درستی که هم اکنون بخشی از مشغله‌ی فکری جهانیان است تا برای بحران انسانیِ قریب الوقوع افغانستان چگونه راهکاری در نظر بگیرند که مشروعیت بخشی به طالبان معنا نشود که البته این مسئله در عمل، غیرممکن‌ترین موضوع می‌تواند تلقی شود.
این نویسنده‌ی نشریه‌ی لوموند معتقد است: علی رغم تمامی تبلیغاتی که در سطح جهان برای نشان دادنِ طالبانِ مترقی صورت پذیرفته اما، این طالبان همانی است که می‌شناسیم. وی اظهار می‌دارد: برای طالبان که در سال ۲۰۲۲ بالاخره به رسمیت شناخته خواهد شد، ۲۰۲۲ سال بزرگ و مهمی است اما در کنار این مسئله خاطرنشان می‌سازد که فقر و سختگیری‌های بی‌حد و حصر و اعدام‌ها و نقض آشکار قوانین برای ملت افغانستان دستاوردی جز فقر و وحشت به دنبال نخواهد داشت و از همین رو، ۲۰۲۲ را سالی سخت در کنار سال‌های سختِ پیشین معرفی می‌کند.
> سال ۲۰۲۲ و سه بحران ترکیبی
مارکو کارنلوس، دیپلمات کهنه کار ایتالیایی که در سومالی، استرالیا و سازمان ملل خدمت کرده است. او بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ در ستاد سیاست خارجی سه نخست‌وزیر ایتالیا حضور داشته و اخیراً به عنوان نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه برگزیده شده است. وی تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.
کارنلوس در بخش دیگری از مقاله‌ی تحلیلی «میدل ایست آی» به موضوع جهانِ پس از جنگ سرد می‌پردازد موضوعی که این روزها با شدت گرفتنِ تنش‌ها بین آمریکا و چین، روسیه و ایران، دوباره بر سر زبان افتاده است. بسیاری بر این عقیده‌اند که جنگ سردی دیگر در راه است با این تفاوت که این بار در کنار جنگ سرد، جنگ‌های نیابتی نیز به کمکِ برخی کشورها برای بر هم زدنِ توازن بین‌المللی خواهد آمد.
کارنلوس از یک «طوفان کامل» نام می‌برد که از سه بحران ترکیبی تشکیل شده است:
= قاطعیت کینه توزانه‌ی روسیه در مورد اوکراین
= افزایش بی‌صبری چین در قبال تایوان
= نزدیک شدن ایران به هسته‌ای شدن
این دیپلمات ایتالیایی متذکر می‌شود: «هرگز در دهه‌های گذشته چنین چشم‌انداز ناراحت کننده‌ای برای نظم جهانی نئولیبرال پدیدار نشده است. در حالی که دیپلماسی‌ها برای کاهش تنش تلاش می‌کنند، یک معضل واقعی وجود دارد: آیا آن‌ها می‌توانند راه‌حل‌های معتبر و پایداری بیابند، یا با متواضعانه‌تر مواضع را به هم نزدیک‌تر کنند؟
او می‌افزاید: « روسیه، چین و ایران به وضوح خواسته‌های خود را تعیین کرده‌اند که به عنوان خطوط قرمز برچسب‌گذاری شده است:
= اوکراین نباید به ناتو بپیوندد
= دیر یا زود تایوان باید تحت حاکمیت چین بازگردد
= ایران تنها در صورتی برنامه هسته‌ای خود را محدود خواهد کرد که ایالات متحده یک برنامه واقعی و پایدار ارائه دهد. لغو تحریم‌های اعمال شده علیه آن‌ها در کنار تضمین‌عدم انکار هرگونه توافق جدید.
کارنلوس به درستی متذکر می‌شود که بحث در مورد مشروع بودن یا نبودن این سه خواسته در نهایت بی‌ربط است و به یافتن راه حل کمکی نمی‌کند.
> ۲۰۲۲، سال سوالات بزرگ در فرانسه
«مالیا مازیا بواتیا»، الجزایری تبار بریتانیایی الاصل که علیه اسلام‌هراسی و نژادپرستی، مقالات متعددی دارد در بخش پایانی یادداشت منتشر شده در «میدل ایست آی» به سراغ انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه رفته و مدعی می‌شود که فرانسوی‌ها به دنبال یک فرانسه مترقی و به دور از نژادپرستی و بیگانه هراسی هستند موضوعی که این روزها توسط برخی نامزدها تشدید شده است: این - نژادپرستی و بیگانه هراسی - تنها چیزی است که همه نامزدهای معتبر ریاست جمهوری و احزاب سیاسی پیشرو، از ماکرون راست میانه گرفته تا مارین لوپن و اریک زمور، راست افراطی، روی آن توافق دارند.
نویسنده با اشاره‌ی درست به این حقیقت که: شکست لوپن و زمور مطمئنا تنها مشکل پیش رو نیست، زمانی که نتیجه محتمل انتخاب مجدد امانوئل ماکرون خواهد بود و او فردی است که بسیار بیشتر تفکرات ضد مسلمانان و ضد مهاجرتی، حتی نسبت به پنج سال پیش دارد.
«مالیا مازیا بواتیا» می‌نویسد: در حالی که بسیاری از جناح راست افراطی در حال موعظه هستند، مکرون به طور فعال در حال اجرای سیاست‌های خود است و دوره خود را در جرم انگاری بیشتر برای مهاجرانی که قصد ورود به فرانسه دارند، بستن مساجد و سازمان‌های مسلمان، غیرقانونی کردن شبکه‌های ضد نژادپرستی و کاهش قابل توجه تعداد آن‌ها زبانزد همگان کرده است.
نویسنده متذکر می‌شود: ماکرون تاکنون موفق شده است به طور موثری از پاسخگویی در مورد مسائل بزرگ مانند سیاست‌های اقتصادی شکست خورده خود فرار کند، علیرغم این واقعیت که این سیاست‌ها باعث مقاومت جنبش‌های اجتماعی بزرگ در طول دوران ریاست جمهوری او شده است، مانند جنبش جلیقه زردها.