وقتی مانیتور بدون برق و اتصال کار می‌کند!

آفتاب یزد – یوسف خاکیان: «اولین مانیتوری که بدون برق و اتصالی کار می‌کنه در سریال شاهکار جزیره معرفی شد» این خبری بود که روز گذشته در فضای مجازی منتشر شد، خبری که مربوط به سریال «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم بود و حکایت از این می‌کرد عوامل سازنده این سریال نهایت بی‌دقتی را در مقابل دوربین بردن صحنه‌های مختلف این مجموعه انجام می‌دهند و این انجام دادن پیش از این هم مسبوق به سابقه بوده است. در ادامه خبر مذکور آمده بود: «کارگردان، بازیگران و برخی عوامل «جزیره» شناخته‌شده هستند. پس چرا در ایامی که به‌واسطه ضعف تلویزیون، سریال‌های پلتفرم‌ها پربازدید هستند، «جزیره» پرانتقاد است؟ بی‌شک اولین و بزرگ‌ترین مشکل «جزیره»، فیلمنامه آن است. قصه، شخصیت‌ها و اتمسفر این سریال کاملا غیرواقعی و پرایرادند. انگار که فیلمنامه‌نویس خواسته الگویی فرنگی را در بستری ایرانی طراحی کند اما آن‌قدر در این کار ناموفق بوده که حتی دیالوگ‌های ساده آن هم مورد نقد کاربران فضای مجازی است. درکنار تمام داستانک‌ها، کاراکتر محوری زن سریال یعنی صحرا، یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف کار است. او خبرنگاری است که دقیقا به‌شکل کاریکاتوری ترسیم شده است. اصولا خبر و خبرنگاری فرسنگ‌ها با آنچه در «جزیره» تصویر شده متفاوت است. در جدیدترین شاهکار این سریال، اولین مانیتوری که بدون برق و اتصالی کار می‌کند در سریال شاهکار جزیره معرفی شد.»
>آقای مقدم از شما بعید است
اولین نکته‌ای که در این گزارش به آن اشاره می‌کنیم نام پرآوازه سیروس
مقدم است که در زمینه کارگردانی بسیار شناخته شده و کاربلد است، سیروس مقدم نیازی به معرفی ندارد چرا که آثاری که ساخته از تبحر او در زمینه سریال سازی پرده برمی دارد و این مسئله را در ذهن آدمی ایجاد می‌کند که وقتی از سیروس مقدم سخن می‌گوییم از چه فرد باتجربه و کاربلدی سخن می‌گوییم. سریالهایی که این کارگردان برای رسانه ملی به تصویر کشیده تماما پرمخاطب بوده‌اند و مزه تماشای آنها هنوز و همیشه زیر زبان و دندان مردم هست، این یعنی آقای کارگردان بسیار قشنگ و دلبرانه بلد است فیلمها و سریال‌هایی بسازد که به قول معروف خیابان خلوت کن باشد و میخکوب کننده مخاطب پای تلویزیون. اما این بار انگار باید بگوییم اشتباه کردیم، آقای مقدم در سریال جزیره نشان داد که چندان کارگردان کاربلدی نیست، شما با این نظر موافقید؟ آیا فکر می‌کنید مقدم به دوران افول نزدیک شده؟ ما که چنین فکری نمی‌کنیم، اگر از تمام سریال‌هایی که این کارگردان ساخته هم فاکتور بگیریم باز هم نمی‌توانیم بگوییم سیروس مقدم بلد نیست سریال بسازد، نمی‌توان درباره کسی که سال‌ها نزد ناصر تقوایی دستیاری کرده و از او سینما و تلویزیون را آموخته چنین تفکری داشت. با این تفسیر خودمان پاسخ پرسشی را که خودمان مطرح کردیم می‌دهیم، سیروس مقدم اساسا بلد نیست فیلم یا سریال بد بسازد، اما اگر چنین است چرا در سریال «جزیره» که جدیدترین ساخته اوست این تعداد سوتی و گاف وجود دارد؟ همین چند وقت پیش یکی دیگر از سوتی‌های این مجموعه رونمایی شد و در معرض دید همگان


قرار گرفت. برای رسیدن به پاسخ این سوال باید چند مورد مهم را در نظر داشته باشیم. اما پیش از همه باور به این مهم که سیروس مقدم کارش را خوب بلد است، از واجب‌ترین مواردی است که باید به آن بسیار توجه کنیم.
>تلویزیون و شبکه نمایش خانگی
همه ما می‌دانیم که «جزیره» اولین تجربه سیروس مقدم در شبکه نمایش خانگی ست و به این نکته هم کاملا واقفیم که این سریال اولین مجموعه‌ای از کارهای سیروس مقدم است که در آن «سوتی» دیده شده است، آنهم نه یکی، بلکه چند تا. شاید یکی از مهمترین دلایل رخ دادن چنین اتفاقی همین مسئله باشد. اینکه «جزیره» برای شبکه نمایش خانگی تولید شده، نه برای تلویزیون. شبکه نمایش خانگی باید سر موعد مقرر قسمت جدید هر سریال را روی پلتفرم قرار دهد، از سویی اسپانسر می‌خواهد زودتر به منفعت مالی‌اش برسد و از سوی دیگر مخاطب منتظر پخش قسمت جدید است. بنابراین باید عجله کرد و هر دو طرف را راضی نگه داشت، مسئله مهم دیگر هزینه بالای تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی ست، هزینه لوکیشن، دستمزد بالای بازیگران، ماجراهایی که کرونا ایجاد کرده و... همه و همه دست به دست هم می‌دهند که تو به عنوان کارگردان مجبور باشی در کارت عجله زیاد به خرج بدهی و سیروس مقدم در طول این سالها نشان داده که اساسا کارگردان عجله کاری نیست، اما از قرار معلوم آقای فیلمساز این بار باید به چنین ماجرایی تن می‌داد و شواهد نشان می‌دهد که تن هم داده است. آنقدر که نام سیروس مقدم در میان نامهای دیگر گم شده در حالیکه در سریالهایی که این کارگردان برای تلویزیون می‌ساخت، او نفر اول مجموعه بود. اما آیا این واقعا عجیب نیست؟ کارگردانی مانند سیروس مقدم با اینهمه تجربه کارگردانی چرا باید از ابتدا همه جوانب را از ابتدا بررسی نکند و کار در شبکه نمایش خانگی را مورد ارزیابی قرار ندهد و درنیابد که سریال ساختن در این شبکه با سریال ساختن در تلویزیون و حتی فیلم ساختن در سینما تفاوت دارد. مواردی را که درباره سریال سازی در شبکه نمایش خانگی به آنها اشاره کردیم را به یاد بیاورید، خیلی از موارد دیگر هم هستند که به آنها اشاره نکردیم، تمام اینها موجب تفاوت در ساختار مجموعه سازی در تلویزیون و نمایش خانگی می‌شوند، مسئله‌ای که با توجه به گاف‌هایی که در «جزیره» وجود دارد نشانگر آن است که آقای کارگردان برای اولین بار در سریال سازی برای شبکه نمایش
خانگی بی‌گدار به آب زده است و خب الان دارد تاوان این بی‌گدار به آب زدن
را می‌بیند. حال بیایید تصور کنیم مقدم «جزیره» را برای تلویزیون می‌ساخت، بی‌شک بسیاری از بازیگرانی که در «جزیره» نمایش خانگی
ایفای نقش می‌کنند، حاضر نبودند در «جزیره» تلویزیون حضور یابند و ایضا قصه «جزیره» تلویزیون هم تفاوت بسیار زیادی با «جزیره» نمایش خانگی داشت، اما با اطمینان بالای 90 درصد بیان می‌کنیم که حاصل کار و آن چیزی که مقابل دیدگان مخاطب روی آنتن تلویزیون می‌رفت از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بود و هیچ سوتی و گافی را نمی‌شد در آن پیدا کرد. سوال این است: واقعا چرا؟ تلویزیون که بودجه کمتری می‌دهد، پر از خطوط قرمز هم هست، رفتارهای سلیقه‌ای هم در آن به وفور یافت می‌شود پس چرا می‌گوییم اگر «جزیره» برای تلویزیون ساخته می‌شد بسیار بی‌نقص ساخته می‌شد. پاسخ این پرسش را در این گزارش پیشتر بیان کردیم، یکی از این موارد وجود عجله کاری در شبکه نمایش خانگی است که اثر آنقدر زیاد است که می‌توانیم بیان کنیم اگر مدیریت نشود این پتانسیل را دارد که حتی کار را به آتش هم بکشد.
> خشایار الوند و محسن تنابنده
باور کنیم این دو فقط یک اسم نیستند، پشت این دو نام مدیریتی نهفته است که تبحر بسیار زیادی دارند، هم در حوزه بازیگری، هم بازیگردانی، هم دستیاری کارگردان و هم خود کارگردانی، فیلمنامه نویسی و... ادامه مجموعه «پایتخت» بدون حضور خشایار الوند نشان داد که این نویسنده چقدر در کار خود استاد بود تا حدی که نبودش در قسمت‌های جدید این مجموعه کاملا هویدا بود. وقتی الوند از دنیا رفت تمام بار مسئولیتش بر دوش محسن تنابنده افتاد و همین امر باعث شد که او نتواند کارهایی را که پیش از مرگ خشایار الوند در پایتخت انجام می‌داد، به درستی به سرانجام برساند اما باز هم «پایتخت» ساخته شد و با کمترین ایراد و اشکال هم ساخته شد، با اینکه الوند دیگر نبود اما سایه قدرت محسن تنابنده هم در حوزه متن نویسی، هم در حوزه بازیگری و هم در حوزه دستیاری کارگردان و حتی خود کارگردانی روی «پایتخت» طنین انداخته بود. عدم عجله کاری برای رساندن هر قسمت به پخش «پایتخت» در تلویزیون را هم به مواردی که بیان شد اضافه کنید. این قدرت آنقدر زیاد بود که زوج مقدم و تنابنده را وادار می‌کرد که در مجموعه‌های دیگری به غیر از «پایتخت» با هم همکاری کنند و نتیجه همکاری شان هم در اکثر موارد با موفقیت بالایی همراه می‌شد. اما در «جزیره» سیروس مقدم تنها بود، درست است که تیم حرفه‌ای دیگری همراه او بودند، اما همکاری با این تیم حرفه‌ای در «جزیره» برای اولین بار شکل می‌گرفت، آنهم برای مدیومی جدید تحت عنوان «شبکه نمایش خانگی».
> بی‌دقتی ناظران
یکی از مهمترین مسائلی که در حوزه سریال سازی و فیلم سازی برای هر مدیومی باید وجود داشته باشد این است که آنچه مقابل دوربین می‌رود باید بازبینی شود و چندین و چند بار چک شود، چه در هنگام تصویربرداری و چه در هنگام تدوین و مونتاژ. متاسفانه در سرزمین ما در حوزه فیلم و سریال اگر نظارتی هم صورت می‌گیرد، بیشتر بر روی محتواست، به این مفهوم که مثلا توجه کنیم که خطوط قرمز رعایت شده باشد، داستان مورد ممیزی نداشته باشد، در متن توهین به قومیت‌ها و صاحبان مشاغل وجود نداشته باشد و... هیچکس متوجه بقیه عوامل نیست، یعنی انگار بقیه مسائل هیچ اهمیتی ندارند، در یک صحنه می‌بینی که پلاک جلو و عقب یک ماشین با هم نمی‌خواند، پیراهنی که بازیگر پوشیده در بیرون از خانه یک رنگ است اما به محض آنکه از در وارد می‌شود رنگ دیگری است، گریم یک بازیگر در دو صحنه با هم متفاوت است و... ماجرای مانتیور بدون سیم و متصل نبودن آن به برق هم جزو همین موارد است که اینبار گریبان سریال «جزیره» را گرفته و مشخص شده که در هنگام بازبینی با اینکه بازبین‌های زیادی این سریال را دیده‌اند اما دقت لازم را نداشته و سریال را برای تماشا به سمت مخاطب هل داده‌اند و نتیجه چنین بی‌دقتی هم رسانه‌ای شده است. در پایان این گزارش، به یک موضوع مهم اشاره می‌کنیم، موضوعی که تمام فعالان عرصه هنرهای تصویری باید آن را در اولویت کارهایشان قرار بدهند، موضوعی تحت عنوان «مخاطب» دوستان فیلمساز، بیایید باور کنیم که در بسیاری از موارد، در پروژه‌های تصویری که مسئولیت تولید آنها را بر عهده داریم به اصل «مخاطب» توجه نمی‌کنیم و به همین دلیل کارهایمان تا حدودی باری به هر جهت می‌شود، در حالیکه بر همگان واضح و مبرهن است که آنچه ما تولید می‌کنیم را مخاطب می‌خواهد ببیند و اهمیت این مسئله زمانی بیشتر هویدا می‌شود که دریابیم او برای تماشای این محصول پول هم پرداخت کرده است، پس واجب است که کارمان را دقیق و حساب شده انجام دهیم نه برای رد کردن مسئولیت از سر خودمان.