دانش‌آموزانی که چندین برابر معلمان خود در آمد دارند!

آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعراء:موضوع ناکارآمدی آموزش عمومی خصوصا آموزش و پرورش سال هاست که مطرح شده است. در این راستا تعداد زیادی از دانش‌آموزان و دانشجویان اذعان می‌کنند که آموزش‌های دریافت شده در طول سال‌های تحصیلشان برایشان مفید نبوده است و به کارهایی مشغول هستند که ارتباط مشخصی با تحصیلاتشان ندارد. از سوی دیگر گسترش اینترنت و در ادامه فضاهای مجازی باعث تجاری شدن آن شد و عده‌ای به وسیله این فضا به کسب درآمد از طرق مختلف پرداختند و در واقع بلاگری به یک شغل پردرآمد خصوصا در کشور ما تبدیل شد. افراد در سنین مختلف از این فضا کسب درآمد می‌کنند و عمده درآمد‌ها هم از طریق ارائه تبلیغات به دست می‌آیند. عده‌ای در این فضا با به نمایش گذاشتن زندگی خود کسب درآمد می‌کنند و عده‌ای دیگر به آموزش‌های مختلف مشغول هستند و برخی هم با استفاده از ساخت کلیپ‌های مختلف مخاطب جذب می‌کنند. در این شرایط برخی از معلمان می‌گویند که تعدادی از دانش‌آموزانشان با استفاده از فضای مجازی درآمد به دست می‌آوردند و درآمد آن‌ها چندین برابر معلمانشان است و این گروه برای سایر دانش‌آموزان به الگو تبدیل شده اند. به عبارتی مدرسه، معلم و آموزش برای این دانش‌آموزان دیگر مرجعیتی ندارد. بلاگرهای نوجوان موضوع گزارش امروز ما هستند.
>درآمد ماهانه چندصد میلیونی
ما تلاش کردیم با دو تن از این بلاگرهای نوجوان صحبت کنیم.یکی از آن‌ها که متولد دهه 80 است و در فضای اینستاگرام بالای
1 میلیون فالور دارد،می گوید:« من حدودا از سال 1397 فعالیت خودم را با ساخت کلیپ‌های طنز در فضای اینستاگرام شروع کردم و در مدت کوتاهی با استقبال زیاد مردم مواجه شدم.من در ابتدا اصلا فکر نمی‌کردم که به این تعداد دنبال‌کننده دست پیدا کنم و صرفا صفحه را برای به اشتراک گذاشتن کلیپ‌های ساخته شده تاسیس کردم.من به درس خواندن همچنان علاقه دارم و معتقد هستم تولید محتوا در این فضا یک هنر است نه وقت تلف کردن زیرا در سراسر جهان این کار یک شغل محسوب می‌شود و مردم از آن درآمد دارند. بسیاری از افراد بدون تحصیلات بالا در حال کسب درآمد‌های میلیاردی از این فضا هستند و از منظر من درس خواندن هم برای کسب درآمد در آینده است. من فضای اینستاگرام را دوست دارم زیرا احساس نزدیکی زیادی با مخاطب می‌کنم.درس خواندن اولین دغدغه من نیست زیرا من شغل خودم را بسیار دوست دارم و از درآمد آن نیز راضی هستم.در آن سال‌هایی که من فعالیت خودم را شروع کردم با این که درآمد بالایی نداشتم اما از بسیاری از همکلاسی‌های خودم در آمد بیشتری داشتم و همین موضوع من را برای فعالیت گسترده‌تر در این فضا مصمم ساخت.» این چهره شناخته شده در اینستاگرام فن پیج‌های زیادی دارد و به دلیل تعداد فالور‌های بالا تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دهد.بر اساس بررسی‌های خبرنگار آفتاب یزد تعرفه تبلیغات در صفحات اینستاگرام بر اساس تعداد فالور به شرح زیر است:برای مثال صفحه‌ای با دو میلیون فالور برای تبلیغ در استوری به صورت سریالی مبلغ 45 میلیون تومان دریافت می‌کند. یا صفحه‌ای با یک میلیون فالور برای تبلیغ در یک پست سه هفته‌ای + یک استوری 17 میلیون ناقابل دریافت می‌کند. همچنین در همین صفحه اگر برای تبلیغات خود به یک استوری نیاز داشته باشید هزینه آن حدود 4 میلیون تومان است. بلاگر دیگری که 28 ساله است و حدود 6 میلیون دنبال‌کننده دارد برای 3 استوری با موضوع کوتاه طنز 35 میلیون تومان دریافت می‌کند. با استفاده از این ارقام و یک حساب و کتاب بسیار کوچک می‌توان به درآمد ماهانه چند صد میلیونی این بلاگر‌های نوجوان دست


پیدا کرد.
>من اعتقادی به دانشگاه و ادامه تحصیل ندارم
متولد دهه 80 دیگری که به قول خودش از 14 سالگی فعالیت در فضای اینستاگرام را شروع کرده است و حالا حدود 5.3 میلیون فالور دارد، می‌گوید:« من علاقه و اعتقادی به ادامه تحصیل در دانشگاه ندارم و هدف و کارم هم خنداندن مردم در فضای اینستاگرام است و آنقدر موفق بوده‌ام که الان میلیون‌ها نفر صفحه من را دنبال می‌کنند و صدها فن پیج برای من تاسیس شده است. من به پیشنهاد خانواده از سال 1398 فعالیت خودم را در این فضا به صورت جدی شروع کردم که خداروشکر با استقبال گسترده مردم مواجه شد. من با معدل بالا دیپلم خودم را گرفتم و حتی در کنکور هم شرکت کردم ولی رتبه ‌ام خوب نشد.در هر صورت من اعتقادی به دانشگاه و ادامه تحصیل ندارم.درآمد من آنقدر زیاد است که از آینده ترسی نداشته باشم.»
>آموزش برای دستیابی به شغل نیست
محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزشی در این باره به آفتاب یزد گفت:«در کل دانش‌آموزان این مدلی در کلاس‌های ما هستند؛ دانش‌آموزانی که به منابع درآمدی بالایی دسترسی دارند.این یک نوع مهارت است و آموزش و پرورش باید آن‌ها را تشویق کند. این که چه بر سر مرجعیت معلم می‌آید بحث دیگری است که به نظر من این اشتباه است که ما فکر کنیم که آموزش و پرورش برای کسب درآمد است. یک نگاه جهانی دراین باره وجود دارد که آموزش و پرورش را به دو بخش تقسیم می‌کند. یعنی از کلاس اول تا نهم برای
مهارت آموزی است که دانش‌آموزان باید مهارت کسب کنند تا آماده شوند برای ورود به جامعه و به عنوان یک شهروند پرورش پیدا کنند. اما بخش دومی که عموما در خیلی از کشور‌های پیشرفته وجود دارد سه سال دبیرستان است که افراد برای حرفه آماده می‌شوند. این دیدگاه به کل جامعه بازمی گردد که فکر می‌کنند که آموزش از همان ابتدا برای دستیابی به شغل پردرآمد است در صورتی که اینگونه نیست. در کل اگر چنین دانش‌آموزانی وجود دارند مشکلی نیست و اگر کسی در دوران دانش‌آموزی خودش می‌تواند کسب درآمد کند باید مورد تشویق قرار بگیرد. به نظر من به جایگاه معلم هم لطمه وارد نمی‌شود و کل جامعه باید این بچه‌ها را تشویق کنند.»
>مرجعیت آموزش
وی ادامه داد:« اینکه این نگاه تزریق شده که آموزش و پرورش شغل ایجاد می‌کند غلط است و به ساختار‌های فرهنگ آموزشی ما باز می‌گردد.من خودم دبیر فیزیک هنرستان هم هستم ولی محتوای کتاب آن‌ها به درد رشته شان نمی‌خورد و برای همین آموزش برای دانش‌آموزان مرجعیت ندارد.عموما آموزش‌هایی که در آموزش و پرورش وجود دارد نمی‌تواند گره‌های زندگی امروز و آینده دانش‌آموزان را باز کند و این یک مشکل ساختاری است.البته این سوال که درس خواندن به چه درد ما می‌خورد در سطح جهانی بین دانش‌آموزان مطرح است اما این‌ها به ساختار آموزشی بازمی گردد. اما آموزش باید مهارت دانش‌آموزان را بالا ببرد و صرفا برای دستیابی به شغل نیست.سواد می‌تواند کمک‌کننده باشد اما به این معنا نیست که آن را محدود کنیم به اینکه هرکس درس می‌خواند برای شغل آینده است. »
>آشفتگی هویت
علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«اولین اتفاقی که برای این گروه می‌افتد این است که نوجوانان دچار آشفتگی هویتی می‌شوند. این آشفتگی هویتی در دوران نوجوانی نوجوانان سرگشته را سرگشته‌تر می‌کند. نکته دوم این است که
سال هاست معلمان دیگر گروه مرجع دانش‌آموزان نیستند و بیشتر بلاگر‌ها و سلبریتی‌ها برای دانش‌آموزان مرجعیت دارند. اما حتما این عامل باعث می‌شود که گروه مرجع گذشته کاملا از بین برود و این به نفع نوجوانان نیست. سوم اینکه در دوره نوجوانی درآمد‌های سنگین، کاذب غیرتولیدی باعث می‌شود که افراد به شیوه کسب درآمد بدون زحمت عادت کنند و یقینا در سال‌های آینده چون نیاز هایشان بزرگ‌تر می‌شود سعی می‌کنند از روش‌های دیگر از جمله روش‌های غیرقانونی استفاده کنند.»
>خانواده‌های مشوق
وی ادامه داد:« مشکل بعدی این است که وقتی در دوران نوجوانی یک پول زیادی به دست افراد می‌رسد چون عقل معاش هنوز کامل نشده است احتمال فروغلتیدن این گروه در اعتیاد، روابط نامتعارف با جنس مخالف، برگزاری پارتی‌های آنچنانی و.... ریسک آن در این افراد بسیار بالا میرود و متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها مشوق آن‌ها هستند. یعنی پدر و مادر‌ها آن‌ها را برای این کار‌ها تشویق می‌کنند یا برخی دیگر اصلا نظارتی بر نوجوانان ندارند؛ نه نظارت بر کسب درآمد و نه
نظارت برای خرج کردن آن درآمد ها. این یک مسئله جهانی است به دلیل اینکه آموزش از شکل کلاسیک خود فاصله گرفته است؛ یعنی قبلا مدارس گلستان‌هایی در بیابان بی‌علمی بودند. اما این روزها ما با یک دریای عظیمی از علم مواجه هستیم که از کانال‌های غیر مدرسه‌ای به دست می‌آید. اما در کشور ما به دلیل اینکه افراد تحصیلکرده شغل و درآمد مناسبی ندارند تاثیر منفی بیشتری در این باره بر نسل نوجوان ما وجود دارد.»