روزنامه آرمان ملی
1400/10/15
مشكلات با «اصلاحات روبنايی» حل نميشود
آرمان ملی: نگاهی به وضعیت زندگی مردم نشان میدهد که در جامعه چهخبر است. افزایش لجام گسیخته قیمتها، سفره کوچک شده مردم و وضع بغرنج معیشتی آنها باعث شده تا اعتماد عمومی نسبت به روندهای موجود در جامعه کاهش یابد و مردم نسبت به دولت رئیسی نیز حتی با قریب به گذشت 6 ماه از روی کارآمدن اعتراضاتی در خصوص برخی عملکردها داشته باشند. این در حالی است که دولت و پیشتر از آن مجلس با وعده بهبود وضع معیشت جامعه و تغییر به نفع مردم روی کار آمدند اما شرایط جامعه روایت دیگری دارد. در این راستا برای بررسی شرایط جامعه، چگونگی بازیابی اعتماد عمومی و حل مشکلات اقتصادی «آرمان ملی» با سید رسول موسوی نماینده ادوار مجلس به گفتوگو پرداخته است که میخوانید. چرا در جامعهای که ثروت وجود دارد، فقر بیداد میکند؟ پاسخ به این سوال خیلی پیچیده نیست یکی اینکه آن ثروت بسیار ناعادلانه توزیع میشود و دیگر اینکه آن ثروت باز تولیدی به نفع یک فرایند رشد و توسعه دائمی و پایدار منجر نمیشود یعنی ثروت در جهت باز تولیدی که رشد و توسعه ماندگار و ثمربخش برای تودهها ندارد و در کشور ما ایران به طور قطع و یقین هر دو دلیل وجود دارد و باید گفت سه عنصر فقر، بیعدالتی، ناکارآمدی همزاد یکدیگرند در واقع سه ضلعاند که بهم پیوسته و وابستهاند. جوانان چه انتظاری از جامعه و مسئولان دارند؟ بسیاری از آنان میگویند که کشور ما، کشور ثروتمندی است و کشور ثروتمند کشوری است که توان باز تولید خوشبخت کردن، آحاد جامعه و حرکت به سوی برآوردن نیازهای جامعه به سمت تحقق آرزوهای رهایی از فقر و پیشرفت را دارد، وقتی چنین اتفاقی نمیافتد به طور طبیعی است که جامعه از نظر اقتصادی بیشتر به نفع توانگران رشد میکند. با این سیستم فشل اقتصادی امکان ندارد، آن ثروت از دست توانگران خارج شود و نصیب فقرا و محرومان شود. آیا نفت در توانگری توانگران و محرومیت محرومان نقش دارد؟ در کشور ایران از گذشتههای بسیار دور، منابع نفتی هدر میرفته است و برای مدتهای مدیدی این منابع از دست مردم خارج بوده است، از زمان بهرهبرداری نفت یعنی از زمان ویلیام ناکس دارسی آن زمان که رضا شاه قرارداد مذکور را داخل نجاری انداخت که از آن عمل دود میهن پرستی به مشام خیلیها رسیده است و البته قراردادهایی از آن تاریخ بسته شد که چیزی نصیب مردم نشده است. آیا دکتر مصدق نفت را برای این ملی کرد که از دست توانگران بگیرد؟ دکتر محمد مصدق و نامش برای این بر تارک تاریخ ایران باقی مانده است که با تنظیم مثلث ملی کردن نفت، کارآمدی استفاده و بهرهمندی از نفت، کارآمدی مدیریت مردمی، زنده یاد دکتر مصدق این مثلث را میشناخت و برای اجرا بر آن تسلط کافی داشته است. اول اینکه سرمایه و ثروت که متعلق به مردم ایران بوده است در اختیار آنان قرار گیرد، دوم اینکه با کارآمدی و عدالت مردم از آن استفاده کنند، سوم اینکه برای این کارآمدی به مدیریت مردمی نیاز است، به همین دلیل مرحوم دکتر مصدق اصلاح قانون انتخابات را مطرح کرد، او برای خود برنامههایی داشت و سیاستهای توزیع عادلانه مانند افزایش حقوق معلمان و تشکیل سازمانهای بیمههای اجتماعی را پیگیری کرد. نظام سرمایهداری جهانی که نمود آن در ایران قبل از انقلاب تجلی پیدا کرد آیا به دنبال عدالت اجتماعی بود؟ به طور قطع و یقین نظام سرمایهداری و مبلغان و مقلدان آن هرگز نگران فقر و محرومیت نیستند بلکه بیش از هرچیز نگران انباشت ثروت و سرمایه است، در این فرآیند، آدم فقیر و محروم جایی ندارد، و انباشت ثروت و سرمایه تا به کارآمدی کشیده نشود و تا به نظام توزیع عادلانه و نظام عدالت اجتماعی راه پیدا نکند فقر و محرومیت از بین نمیرود و ریشه کن نمیشود. آثار انباشت سرمایه، در گسترش فقر و محرومیت چه نقشی دارد؟ انباشت سرمایه به تقویت یک طبقه ویژه قدرتمند منجر میشود چراکه آمریکا ابرقدرت میشود برای اینکه میگوید اگر فقیران کنار خیابان مردند، مهم نیست، مهم این است که من به انباشت سرمایه به ویژه در حوزههای نظامی و قدرت جهانی نظر دارم، اروپای شمالی نیز قادر نیست که ابرقدرت شود چراکه ابرقدرت شدن، سنگدلی در توزیع ناعادلانه ثروت و بردن منابع به سمت و سوی هدفهای ابرقدرتی لازم دارد و ابرقدرتی هرگز با عدالت در توزیع صدرصد موافق نیست و آن را برنمیتابد. شاخص فلاکت چه هست و چه چیزی را بیان میکند؟ شاخص فلاکت حاصل جمـــع نرخ بیکاری و تورم است و در اوج درآمدهای نفتی به عدد ۴۰ رسید و پیشبینیها حاکی از آن است که این شاخص در سال ۹۸ به ۴۲/۲ افزایش یافته است و این تکیدگی، سیاست را از زندگی مردم حذف میکند تا حدی که مردم آن را امری فانتزی میخوانند و در آوردن یک تکه نان را بر همه امور ترجیح میدهند، مردم میگویند که مسائل قضائی و حقوقی جائی در امور سیاسی و جریانهای وابسته به آن ندارند، بنابراین در دوره جدید ریاست آقای محسنیاژهای در قوه قضائیه جلوی این مسائل گرفته شود تا وقتی کسی اگر از طرف دستگاه قضائی موضوعی را مطرح کند، مردم احساس کنند که اظهارات او صرفا براساس مسائل حقوقی و قضائی مطرح میشود و مسائل سیاسی جایی در دستگاه قضائی ندارند. نظام مالیاتی عمیق و مقتـــدر چه نقشی در از بین بردن ریشههای فقر دارد؟ نبود نظام مالیاتی عمیق و واقعی در کشور موجب فرار مالیاتی میشود. زمانی که ثروتمندان مالیات ندهند و سهم جامعه را از درآمدهای افسانهای خود نپردازند ثروت این طبقه هر روز افزوده میشود تا جایی که قادر خواهند بود تمام ابعاد اقتصادی را هم در زیر چتر انحصار خود تعریف و کنترل کنند. اگر در قبال ثروت افزونی نامشروع تمام لایههای نظام نفوذ؛ سیاستگذاری در نظام به نفع سرمایه. ثروت و سود به نفع مردم صورت نگیرد به طور کلی در آینده نظام و حرکت آن اثرگذار خواهد شد. عدم مقابله با فساد اقتصادی چه نقشی در گسترش فقر در جامعه دارد؟ اگر با پدیده فساد و ثروت اندوزی نامشروع مقابله نشود وجود این پدیده شوم که در حال افزایش است موجب نومیدی و تکیدگی جامعه و تسلط فقر کشنده مخصوصا بر طبقات پائین جامعه میگردد و میتواند اعتراض شدید طبقه پائین جامعه را به همراه داشته باشد و البته استمرار این پدیده در اقتصاد ایران فاصله بین فقیر و غنی را افزایش خواهد داد اگر در جریان حرکت اقتصاد ایران رقابت سالم و شفافیت وجود داشته باشد و اراده مسئولان اجرائی اینگونه نباشد، به طور قطع و یقین این بیماری در اقتصاد ريشهکن خواهد شد. اصلاح زیرساختها چه نقشی در مبارزه با فساد دارد؟ قوانین و ضوابط و مشکلات اجرایی نقش اول را در ایجاد و گسترش و عمق بخشیدن به فساد دارند. در دولتهایی که زیر تحریم قرار میگیرند؛ دولتها سختتر برخورد میکنند اما دولت ایران متاسفانه آزادتر رفتار میکند. ما مسئول خرابکار را از سمتی که در آن سمت خرابکاری کرده بر میداریم و به سمت دیگر منصوب میکنیم، ضعف مطبوعات در کشور ما که باید چشم و گوش مسئولان باشند در گسترش فساد دخیل است. از طرفی مسئولان موظف به پاسخگویی سوالات مطبوعات نیستند. در این زمینه کدام مسئول پاسخگو بوده است. علت عدم ورود به مطبوعات در مبارزه با ريشه فساد بیپشتوانه بودن آنهاست. وقتی مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح میشود باید ببینیم در پشت پرده چه کسانی به اصحاب قدرت کمک میکنند. به غیر از سرمایهدارانی که درصدد توسعه قدرت و سلطه خود هستند، وقتی فردی به قدرت میرسد به آن اسپانسر مالی خود مدیون است و باید امکاناتی برای آن فراهم کند؛ مثلا انحصار واردات موز یا فروش گندم، اما نمیدانم چرا با این روند معیوب برخورد صورت نمیگیرد. با توجه به شرایط بغرنج معیشتی مردم از دیدگاه شما باید چه اقداماتی از سوی دولت صورت پذیرد تا شاهد تغییر وضع موجود به نفع مردم و بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جامعه باشیم؟ شرایط جامعه به لحاظ اقتصادی خوب نیست و مردم در زندگی روزمره خود با چالشهایی از جمله افزایش نرخ کالاها و مایحتاج زندگی مواجهاند. چنانکه اقلام و مایحتاج مورد نیاز مردم روز به روز و ساعت به ساعت در حال بالارفتن است. این در حالی است که ارزش پول ملی پایین آمده است. گرچه مردم فقط با این مسائل و مشکلات مواجه نیستند. بلکه بحران آب، برق و... نیز در نوع خود شرایط را برای مردم کشور سخت کرده است. البته طرح این موضوعات برای این نیست که بخواهیم به دولت یا مجموعه نظام ایراد بگیریم بلکه صرفا گفتن مسائل و مشکلات موجود در جامعه است که باید همه عقلای نظام و آن کسانی که به مساله امنیت ملی توجه دارند و به توسعه و پیشرفت کشور میاندیشند باید بنشینند برای حل این مشکلات چارهای بیاندیشند. اینگونه نیست که مشکلات کشور راهحل نداشته باشد، اتفاقا از آنجا که ایران به جهت منابع از برخوردارترین کشورها است حتما راهحلهایی برای حل مشکلات موجود در جامعه وجود دارد. اما با این اوضاع و احوال و کارهای وصله پینهای هیچ مشکلی از مشکلات جامعه و مردم حل نخواهد شد. از طرف دیگر بسیار گفته میشود که باید با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کنیم اما زمانی که تولید داریم اما بیشتر تولیداتمان در داخل مصرف میشود و صادراتمان نیز چندان چشمگیر نیست باید مسلم دانست که ریالی ارز از خارج به کشورمان وارد نمیشود. لذا بایستی موازنهای میان صادرات و واردات داشته باشیم. امروز هیچ موازنهای میان صادرات و واردات وجود ندارد و بنابراین به لحاظ استانداردسازی بدترین صادرات را به دنیا داریم. به همین علت است که تمام صادرات محصولات کشورمان حتی از روسیه و سایر کشورهایی که دوست ما محسوب میشوند این کالاها برگشت زده میشود. اینکه فکر کنیم یک دیدگاه، حرف، گروه یا جریان سیاسی بتواند مشکلات کشور را حل کند چنین چیزی امکان پذیر نیست. برای حل مشکل اقتصاد کشور باید یک اجماع کلی در کشور به وجود آید و آن را به عنوان اولویت عملکردی و در دست اقدام قرار دهند. دولت، مجلس و جریانات سیاسی باید مسائل سیاسی، جناحی و... را کنار بگذارند و همه در راستای یک هدف مشترک به حل مشکلات اقتصادی امروز جامعه بپردازند. مشکلات جامعه حل شدنی است فقط عزم و اراده جدی میخواهد. در شرایط فعلی که جامعه به لحاظ اقتصادی در وضعیت سختی است و امید به آینده و اعتماد به مسئولان و روندها کمرنگ شده چگونه میتوان اعتماد عمومی را بازیابی کرد؟ بازگشت اعتماد مردم را صرفا در حوزه اقتصادی نباید جست و جو کرد بلکه در تمام زمینهها باید به دنبال احیای اعتماد کاهش یافته بود. اعتماد به مردم همواره جواب داده و هر جا کار را به دست مردم سپردیم و درصدد حل مشکلات مردم برآمدیم آنها نیز حمایت بیدریغ خود را نثار مجموعه حاکمیت و نظام کردهاند. در زمان حضرت امام خمینی(ره) به مردم اعتماد شد و مردم توانستند در اوج گرفتاریها مشکلات اصلی جنگ را حل کنند. هر زمان اعتماد لازم در مردم به وجود آمده و آنها مشارکت داشتند، به میدان آمدند و مشکلات را حل کردند. مردم باید از تمام وجود احساس کنند که دولت درپی حل مشکلات آنها و کشور از آنها است و مسئولان فکری جز خدمت و حل و فصل کارهای بر زمین مانده ندارند.
سایر اخبار این روزنامه
درمان نسيه به دليل افزايش قيمت دارو
سكوت در مذاكرات؛ -گرفتن ضمانت برجام اولويت اصلی است
مهار نقدينگي با دستور ممكن نيست
بازگشت اعتماد در گروی«اقدام هاي عملي» است
مشكلات با «اصلاحات روبنايی» حل نميشود
نظارت كليد حكمراني مطلوب است
طالبان، مسبب سیل در سیستان و بلوچستان؟
رقـابت باشد میآیـیم
«عوارض» حمل و نقل را گران ميكند
شغل یک میلیونی!
حاج قاسم سپر دفاعی اشتباهات سیاسی نیست!
مذاکرات وین؛ بیمها و امیدها
چرخ مذاکرات خوب میچرخد؟
تبعات حذف ارز 4200 تومانی