روزنامه شرق
1400/10/15
سفر بیبازگشت شکوفههای نشکفته
محمد صالمصلحیان سفر بیبازگشت شکوفههای نشکفته با ظهور اینترنت و فراگیرشدن رسانههای اجتماعی، تصویر مبهمی که از کشورهای توسعهیافته در ذهن مردم سایر کشورها نقش بسته شده بود، واضح شده و سطح انتظارات آنها از طریق دسترسی آزاد به اطلاعات، وسعت یافته است. در عصر حاضر، همه، بهویژه جوانان، بهدنبال یک دورنمای روشن و انگیزهبخش و امکاناتی برای زندگی بهتر و نیز تحقق آرمانهایشان هستند. اگر همدلانه عمل نکنیم و نتوانیم چشماندازی جذاب و دستیافتنی و امید به افزایش سطح درآمد در اختیار آنها قرار دهیم و محیطی را برای آنها آماده کنیم که بتوانند کارآمدی خود را نشان دهند، آن دورنما را فراتر از مرزهای جغرافیایی جستوجو خواهند کرد. بدون چنین چشماندازی، جریانی به وجود میآید که عده زیادی، از دانشآموزان دبیرستان تا دانشآموختگان دکتری و حتی لایههای بالاتر سنی را دربر میگیرد و ما را به صدر فهرست کشورهای صادرکننده میوهای به نام «نیروی انسانی توانمند» میرساند؛ عدهای از آنهایی هم که امکان مهاجرت ندارند، سرخورده و مأیوس خواهند شد. باید پذیرفت که در این قرن، دیگر سرمایه یک کشور به نفت و معادن خلاصه نمیشود، بلکه منابع خوب انسانی بهعنوان مهمترین سرمایه اصلی آن کشور و نیروی جلوبرنده پیشرفت تلقی میشوند. اهمیتی كه امروزه کشورهای توسعهیافته برای مغزهای نوآور و ارزشآفرین قائل هستند، هزاران برابر اهمیتی است كه تا چند دهه قبل به منابع مادی داده میشد. مهاجرت نخبگان شکل ناهمگونی از مبادله یکسویه علمی بین کشورهاست. کشورهای توسعهیافته با درک ضرورت بهکارگیری علم و فناوریهای پیشرفته برای رسیدن به توسعه، با برخورداری از یک نظام آموزشی پیشرو، فراهمکردن امکانات و تجهیزات نوین تحقیقاتی، احترام درخور به پژوهشگران، داشتن یک نظام حمایتی مؤثر از محققان، ارزشدادن به آزادیهای مدنی و تأمین آیندهای روشن برای افراد توانمند از آن بهره میبرند. کارشناسان اقتصادی معتقدند در دنیای کنونی که اقتصاد مبتنی بر سرمایه جای خود را به اقتصاد دانشمحور داده است، ازدستدادن منابع فاخر انسانی، کشور را با مشکلات جبرانناپذیری روبهرو خواهد کرد. این مشکلات، کمبود نیروی کارآمد و کاردان بهویژه برای نوآوریهای علمی و فناوری، ارزشآفرینی فرهنگی، خلق ثروت و مدیریت پویا را دربر میگیرد و با وجود همه اقدامات دلسوزان کشور، موجب کندشدن پیشرفت اقتصادی خواهد شد. بر اساس گزارش بانک جهانی، ایران سالانه ۵۰ میلیارد دلار بر اثر فرار مغزها متضرر میشود که دو و نیم برابر میزان صادرات نفت ایران در یک سال اخیر است. از طرفی تصمیمات نامناسب در کشور میتواند موجب تضعیف حس ملیگرایی شده و به نوبه خود باعث شود افراد بااستعداد هیچ اصراری بر کسب افتخارات ملی برای کشور خود نداشته باشند؛ اما مهمتر از آن این است که تا وقتی مفهوم توسعه و نقش علم مبهم باشد، تا وقتی به علم بهعنوان یک امر تجملی نگریسته شود و تا وقتی به عالمان کشور بهای شایسته داده نشود، نمیتوان انتظار داشت که آهنگ کوچ نخبگان کاهش یابد و همانی میشود که نباید بشود؛ یعنی به نقل از رسانهها، ضرری بیشتر از 300 برابر هزینههای جنگ ایران و عراق برای اقتصاد کشور در اثر فرار مغزها اتفاق میافتد؛ اما برای جلوگیری از مهاجرت مغزها چه راهی میتوانیم در پیش بگیریم. به نظر میرسد باید رویکردی چندجانبه اتخاذ کنیم و اقداماتی موازی یکدیگر انجام دهیم: نخست اینکه مدینه فاضله افلاطون شایسته توجه است که میگوید باید حاکمان حکیم و حکیمان حاکم باشند. شاید با گسترش دیدگاههای فلسفی خود و با تبادلات بینالمللی ازجمله بازدید از مراکز تحقیقاتی، سازمانهای دولتی، مراکز تولیدی و شرکتهای تجاری در کشورهای توسعهیافته، بتوانیم درک خود را از معانی جدید توسعه، رفاه، علم و فناوری در قرن معاصر گسترش دهیم و به یک استراتژی صحیح توسعه دست یابیم. همچنین باید تربیت و آموزش ضمن خدمت معلمان، برنامههای آموزشی و کتابهای درسی از مدرسه تا دانشگاه با پیشرفتهای نوین علمی و فناوری و علائق و نیازهای محصلان همسو شده و بهروزرسانی شوند. آموزش حافظهمحور باید جای خود را به آموزشهای مبتنی بر ارتقای خلاقیت و تعالی حس کنجکاوی محصلان دهد و آنها را به لذتبردن از فهم طبیعت ترغیب کند. امر مهمی که بدون انگیزهدادن به معلمان و احترام به منزلت آنها میسر نمیشود. به علاوه، بایدبر اساس تجربه جهانی، سهم پژوهش از درآمد ناخالص ملی، در یک دوره پنجساله، از نیمدرصد به حداقل دو و نیم درصد افزایش یابد؛ چراکه به قول قدیمیها، بدون مایه فطیر است؛ یعنی بدون بودجه پژوهشی نمیتوان امکانات، مواد و تجهیزات آزمایشگاهی مناسب تهیه کرد، زیرساختهای پژوهشی را تأسیس کرد، به حمایت از مراکز توسعه فناوری پرداخت و به معیشت محققان جوان کمک کرد. در قدمی دیگر باید برای بهرهوری از تواناییهای متخصصان و محققان، حمایت از آنها، ترغیب ایشان به ارتقای مهارتهای خویش، برنامهها و شیوهنامههای مؤثر، باثبات، چابک و انگیزهبخش با تکیه بر تجربه جهانی و نیازهای جامعه و صنعت، وضع کرده و آنها را اجرا کنیم و سرانجام باید استراتژیهای کسبوکار برای افزایش سطح درآمد جوانان، ایجاد اشتغال با تکیه بر شایستهسالاری و ایجاد یک دورنمای روشن و قابل پیشبینی از زندگی آرامشبخش دنبال شوند. فرار مغزها ازدستدادن سرمایههای انسانی گرانقدر و یک آسیب در سطح ملی است. بحرانی که به مرور باعث میشود میانگین سطح هوشی كشور كاهش یابد، بنیه علمی كشور ضعیف شود، كاهش بهرهوری و تولید ایجاد شود و خلاصه به جامعه، فرهنگ و اقتصاد ضرباتی جبرانناپذیر وارد آید. بیتوجهی به این مهم میتواند موجب ناامیدی دغدغهمندان پیشرفت کشور و مایه شرمساری در نزد آیندگان شود.
* رئیس انجمن ریاضی ایران، عضو فرهنگستان علوم و مدیر پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد
سایر اخبار این روزنامه
ویژهبرداری از بودجه
دریچه مذاکره تا چه زمانی باز است؟
بیسیم شهرداری روی کدام فرکانس تنظیم است؟
عادل کیانپور زندانی مالی بود نه سیاسی
بخشی از دولت رئیسی دست جبهه پایداری است
محاکمه روحانی وقتکشی اصولگرایان
دولت سراغ حوزهها رفت
تصویب قانون جوانی جمعیت پشت درهای بسته
۳ قولی که ایران به خارجیها داد
سفر بیبازگشت شکوفههای نشکفته
مهارتآموزی؛ راهحل یا مسئله؟
مجلس، شورای نگهبان و نظام رتبهبندی معلمان
هاشمی، توسعه و مانع چپگرایی
سیلاب تکراری با آسیبهای تکراری