جهاد مجازی خونخواهان حاج‌قاسم

ترور فیزیکی حاج قاسم سلیمانی با ترور مجازی دوستداران سردار دل‌ها همراه بود. نرم‌افزار اینستاگرام بعد از این ترور در حمایت از اقدام تروریستی دولت امریکا پست‌ها و حتی اکانت‌های کاربرانی که در واکنش به ترور حاج قاسم سلیمانی تصاویر سردار یا هشتگ حاج قاسم را منتشر می‌کردند، حذف کرد. این اقدام، اما همچنان ادامه دارد. امسال هم دوباره  که در سالگرد حاج قاسم تصاویر و هشتگ‌های مربوط به وی را منتشر می‌کردند، از سوی این اپ امریکایی‌- صهیونیستی در فضای مجازی ترور شدند و صفحاتشان بسته شد. این ترور سایبری خشم کاربران ایرانی اینستاگرام را برانگیخت و در اقدامی هماهنگ در واکنش به این نفرت‌پراکنی اینترنتی کاربران اینستاگرام با کمترین امتیاز به این اپلیکیشن در گوگل پلی، انزجار خود را از این ترور سایبری اعلام کردند. با وجود این از آنجا که ما هنو‌ز نتوانسته‌ایم در کشورمان به استقلال مجازی برسیم و سیاستگذاری‌های نادرست در دولت‌های گذشته زیرساخت‌های کشور را در اختیار اپ‌های خارجی قرار داده بدون اینکه آن‌ها را ملزم به رعایت قوانین ما کند، این حرکت هماهنگ مردمی با واکنش گوگل‌پلی در حذف کامنت‌های کاربران ایرانی مواجه شده‌است. این مسئله نشان داد برای انتقام سخت باید حرکت‌های جدی‌تری را پایه‌گذاری و برنامه‌ریزی‌شده‌تر عمل کرد. روح‌الله مؤمن‌نسب، کارشناس فضای مجازی در گفتگو با «جوان» ضمن مثبت ارزیابی کردن این حرکت جمعی، باید‌ها و نباید‌های انتقام سخت را از اینستاگرام تشریح کرده‌است. آقای مؤمن‌نسب همانطور که مستحضر هستید کاربران ایرانی در واکنش به حذف و ترور سایبری دوستداران حاج قاسم از این نرم‌افزار با نمره منفی به اینستاگرام تلاش کردند انزجار خود را از این حرکت نشان دهند. حالا گوگل‌پلی با حذف کامنت این کاربران دنباله‌روی ترور سایبری اینستاگرام شده‌است. از نگاه شما برای متنبه کردن این نرم‌افزار باید چگونه اقدام کرد؟
تک ستاره دادن به اینستاگرام اگر چه حرکت جمعی خوبی بود، اما مسئله تعیین‌کننده‌ای محسوب نمی‌شود. با بررسی تالار نزدک امریکا می‌بینیم که همه شرکت‌های IT به واسطه فصل زمستان با ریزش سهام مواجهند و اتفاقاً ریزش سهام فیس‌بوک کمتر از بقیه بوده‌است، اما در آسیا افزایش ارزش سهام داشته‌اند. از سوی دیگر کاهش این ستاره‌ها تنها برای کاربران ایرانی و با اکانت ایران نشان داده می‌شود و در دیگر کشور‌ها این ریزش ستاره نشان داده نمی‌شود. بدین معنا که یک اتاق پژواک درست‌شده تا صدای ایرانی‌ها را فقط خود ایرانی‌ها بشنوند و این صدا در هیچ کشور دیگری انعکاس داده نمی‌شود. علاوه بر این از دو روز پیش گوگل پلی هم کامنت‌های مخالف سیاست اینستاگرام و امریکا را حذف می‌کند و طبیعی هم هست، چراکه هم گوگل و هم متا هر دو تابع امریکا و مدیرانشان صهیونیست و هر دو جزو پروژه پریسم (پروژه‌ای است که آژانس امنیت ملی امریکا سرور تمام این نرم‌افزار‌ها را یکجا تجمیع کرده و این رسماً اعلام شده‌است.) و از نظر مقرراتی و محتوایی تابع یک قانون هستند و ما نمی‌توانیم از یک نرم افزار امریکایی به یک نرم‌افزار امریکایی دیگر شکایت ببریم! چون این‌ها تابع یک مرکز هستند و از یک سیاست تبعیت می‌کنند. این کار از این جهت نتیجه ملموسی ندارد، اما به عنوان یک حرکتی که به صورت جمعی اتفاق افتاد می‌تواند شروع یک انتقام سخت اینترنتی باشد و این حرکت کاربران نشان داد ایرانی‌ها اگر بخواهند می‌توانند موج ایجاد کنند. کاربران برای این انتقام سخت اینترنتی باید چه اقدامی را انجام دهند؟
اینستاگرام مثل قطاری است که ما با حضورمان و محتوایی که واردش می‌کنیم، سوخت آن را تأمین می‌کنیم. رسانه کاربر‌محوری مثل اینستاگرام اگر مخاطب ایرانی نداشته‌باشد، اثری هم روی مخاطبان ایرانی نخواهد داشت، مثل بسیاری از نرم‌افزار‌های بزرگ دنیا که در ایران کاربری ندارند و طبیعتاً اثرگذاری هم ندارند. گویا ما در عضویت و استفاده از اینستاگرام در بین کشور‌های دنیا رتبه‌دار هم هستیم! درست است؟
بله، از نظر میزان فعالیت و سرانه مصرف اینستاگرام در ایران، ما رتبه نخست را داریم. بدین معنی که ممکن است یک کاربر اروپایی اینستاگرام روزی نیم ساعت از این شبکه اجتماعی استفاده کند و یک کاربر ایرانی چیزی حدود ۵ ساعت؛ پس از این منظر یک کاربر ایرانی برای نرم‌افزار اینستاگرام به اندازه ۱۰ کاربر اروپایی ارزش دارد. پس اگر کاربران ایرانی محتوای کمتری در اینستاگرام بارگذای کنند یا محتوای کمتری ببینند یا اساساً اینستاگرام را حذف کنند، صدمه اصلی آن زمان اتفاق می‌افتد و این قطار در ایران از کار می‌افتد. اگر اینستاگرام می‌تواند محتوای ما را حذف کند، بدین‌خاطر است که ما در آن محتوا بارگذاری می‌کنیم و به طور منطقی اگر محتوایی در آن نگذاریم، سوخت این قطار را تأمین نکرده‌ایم و این نرم‌افزار نمی‌تواند محتوا‌های ما را حذف کند. از منظر حقوقی چطور؟ آیا ما می‌توانیم این اقدام اینستاگرام را در حذف پست‌ها و اکانت‌هایی که از حاج قاسم متن و تصویر منتشر می‌کنند، از منظر حقوقی پیگیری کنیم؟


در بحث حقوقی، چون ایران زیرساخت‌های فعالیت و ریل اینستاگرام را در اختیار این شرکت قرار داده و از طریق اینترنت ایران در اختیار کاربران قرار می‌گیرد، در نتیجه باید از قوانین ما تبعیت کند. هر نرم‌افزاری از حریم و زیرساخت یک کشوری می‌خواهد استفاده کند، باید از قوانین آن کشور هم تبعیت کند و وقتی وارد جغرافیای کشور دیگر می‌شود، بر اساس تمام پروتکل‌های بین‌المللی دیگر قوانین خودش حاکم نیست. در حال حاضر اینستاگرام از زیرساخت‌های ارتباطی و جغرافیای سایبری ما استفاده می‌کند و در نتیجه بر اساس قوانین بین‌المللی باید قوانین ما را رعایت کند و اگر وزارت ارتباطات به این نرم‌افزار پهنای باند ندهد، اینستاگرام در ایران دیده نمی‌شود، اما وقتی قوانین ما را رعایت نمی‌کند، مثل الان که این نرم‌افزار تروریست‌هایی همچون ریگی و داعش و صفحات مستهجن و تمام مواردی را که در ایران خلاف و ممنوع است، پشتیبانی می‌کند، اما عکس حاج قاسم، هر هشتگی که اشاره به این مسئله داشته باشد، صحبت‌های آقا و کلمه رهبر را حذف می‌کند، اینجا وزارت ارتباطات ما مثل کشور‌های روسیه، چین، برخی کشور‌های اروپایی ایتالیا، فرانسه، ترکیه و این کشور‌ها باید ابتدا به این نرم‌افزار هشدار دهند و اگر باز هم زیر‌بار رعایت قوانین ما نرفت باید با این نرم‌افزار برخورد شود. در حال حاضر روسیه جرایم بسیار سنگینی برای شرکت اینستاگرام وضع کرده‌است. در کشور‌های اروپایی هم هر روز جرایم جدیدی برای این شبکه وضع می‌کنند. یکسری جرایم اقتصادی، کاهش پهنای باند، مسدود‌سازی موقت و مسدود‌سازی دائم است. مثلاً چین از مسدود کردن دائم استفاده می‌کند، روسیه جریمه می‌کند، ترکیه هم جریمه می‌کند و هم کاهش پهنای باند را اعمال می‌کند تا اینستاگرام مجبور به رعایت قوانین شود. چند روز پیش مدیر کل حقوقی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات خطاب به مدیران متا و اینستاگرام نامه‌ای نوشت و با انتقاد از حرکت اینستاگرام در حذف اکانت و پست‌های سردار سلیمانی خواستار توضیح، بازیابی اکانت‌ها و پست‌های حذف شده و همچنین اطمینان از تکرارنشدن چنین اقداماتی در آینده شد. چنین اقداماتی چقدر از منظر حقوقی می‌تواند اهداف ذکر شده را تأمین کند؟
این نامه زدن و توئیت‌زدن و تهدید ایمیلی اگر کارساز بود از سال ۸۸ جواب می‌داد. در آن سال از آنجایی که توئیتر و فیس‌بوک روی فتنه اثرگذار بودند، چند نامه رسمی جدی از سوی قوه قضائیه ارسال و به وسیله اینترپل به آن‌ها ابلاغ شد، ولی هیچ توجهی نکردند، در حالی که از زبان فارسی و در جغرافیای ایران و با زیرساخت‌های ایران سرویس می‌دهند. بنابراین نامه‌نگاری تاکنون جواب نداده و از این به بعد هم جواب نمی‌دهد و هیچ برخوردی با آن‌ها نشده‌است. ضمن اینکه در مورد مذاکره وزارت ارتباطات و قراردادی که وزیر ارتباطات سابق با تلگرام بست و در نهایت تلگرام به آن عمل نکرد، یک ابهام جدی هم مطرح شد. بدین معنی که وقتی بخش دولتی با یک شرکت خصوصی در امریکا مکاتبه کند، این از نظر قوانین رسمی کشور توافقات بین‌المللی به‌شمار آمده و باید در مجلس تصویب شود، اما مجلس دخالت داده نمی‌شود و توافقی امضا می‌شود و نهایتاً زیر توافق می‌زند و هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ چراکه این نوع توافقنامه‌ها هیچ ضمانت حقوقی و اجرایی ندارد.
نکته دیگر اینکه آدام موسری، مدیر عامل اینستاگرام یک یهودی صهیونیست ساکن در اسرائیل است، مکاتبه کردن دستگاه دولتی ما با چنین فردی چگونه می‌تواند وجاهت داشته باشد؟! این از نظر حقوقی خیلی جای چالش دارد. شرکت اینستاگرام زیرمجموعه شرکت متاست که یک شرکتی امریکایی- اسرائیلی است و رسماً تمام کارمندانش از یهودیان مقیم اسرائیل هستند. مارک زاکربرگ مدیر متا در چند نوبت توسط جروزالم پست، روزنامه رسمی رژیم صهیونیستی به عنوان تأثیرگذارترین صهیونیست جهان معرفی شده است. پس رئیس اینستاگرام چنین فردی است و در درجه بالاتر باید با آژانس امنیت ملی امریکا مکاتبه کنیم که طبق پروژه پریسم مسئولیت کنترل متا، واتساپ، فیس‌بوک، اینستاگرام با آژانس امنیت ملی به عنوان پنجمین رکن ارتش امریکاست. بر این اساس این مکاتبات خیلی منطقی نیست.
یکی از نمایندگان مجلس هم گفته با مجمع جهانی اینترنت مکاتبه کرده‌است. مجمع حکمرانی اینترنت طبق چیزی که خودش در سایتش گفته «ما یک بستر باز و فراگیر برای مشارکت ذی‌نفعان در گروه‌های تأثیرگذار در مباحثات سیاستی اینترنت برای ارائه راه‌حل در موضوع چالش‌های مشترک در حوزه حکمرانی و زیرساخت‌های فضای مجازی است» و بنا بر اساسنامه خودش اصلاً نمی‌تواند در تصمیمات یک اپلیکیشن دخالتی داشته باشد. محل استقرار این مرکز در امریکا و تحت قوانین امریکاست، حتی اتحادیه اروپا هم ابتدا با روش‌هایی همچون مذاکره، نامه‌نگاری و نشست مشترک خواست فیس‌بوک و گوگل را مدیریت کند، اما نتوانست و نهایتاً به سمتی رفت تا از طریق مجازات آن‌ها را مجبور به تابعیت از خود کند. به آن‌ها اخطار داد که باید سرور کاربران اروپایی در اروپا باشد، دوم باید دفتر مستقلی در اروپا داشته باشد و باید شرکت دو تابعیتی اروپایی- امریکایی تشکیل دهند، باید قوانین اتحادیه اروپا را رعایت کنند و با این شروط آن‌ها را مجبور کرد از قوانینش تبعیت کنند. مثلاً گوگل در آلمان سرورش در این کشور است، دامینش آلمانی است و قوانین آلمان را رعایت می‌کند و به زبان رسمی آلمانی فعالیت می‌کند و در واقع گوگل خود آلمان است. متا هم همینطور. ما هم اگر بخواهیم اقدامی اساسی در این زمینه داشته باشیم باید از تجارب کشور‌های دیگر استفاده کنیم.
بله دقیقاً. در ایران هم اگر ما بخواهیم کاری اساسی انجام دهیم باید به صحبت اخیر حضرت آقا بازگردیم که گفتند مسئولان ما باید حواسشان را جمع کنند تا آن‌ها نتوانند هر کاری می‌خواهند انجام دهند.
با یک ستاره دادن ما نمی‌توانیم به استقلال سایبری برسیم. چون گوگل‌پلی کامنت‌های مخالفی که اسم حاج قاسم را دارند، حذف می‌کند و طبیعتاً ستاره آن هم حذف می‌شود. از سوی دیگر ما وقتی می‌توانیم به اپلیکیشنی ستاره بدهیم که آن اپ روی گوشی‌مان نصب شده‌باشد و با این کار به نصب و فعال بودن آن کمک می‌کنیم. از سوی دیگر تجارت گوگل تجارت کلیک است و ما برای این امتیاز دادن باید وارد گوگل شویم و بدین صورت ما داریم نفیاً و اثباتاً تبلیغ گوگل را می‌کنیم! اگر گوگل خودش می‌خواست خود را اینگونه تبلیغ کند باید میلیارد‌ها تومان هزینه می‌کرد و دلایل متعدد دیگری که نشان می‌دهد ما باید به شکل جدی‌تری حرکت کنیم. حتماً می‌پذیرید که این اقدام هماهنگ کاربران نشان داد مردم پای کار هستند. توصیه شما به مردم برای انتقام سخت از اینستاگرام چیست؟
توصیه من این است که اگر مردم می‌خواهند از اینستاگرام انتقام سخت بگیرند این اپ را از فضای سایبری خود حذف کنند، یا لااقل حذف محدود کنند یا دست‌کم محتوای کمتری در آن بگذارند و کمتر از آن بازدید کنند؛ و مسئولان باید چه اقداماتی را برای تحقق انتقام سخت انجام دهند؟
مسئولان هم باید به سمت حکمرانی سایبری بروند و نمایندگان مجلس باید سریع‌تر قانون وضع کنند. وزارت ارتباطات هم با اختیارات موجودش می‌تواند عدالت سایبری را فراهم کند و در تفکیک دیتا، اطلاعات و پهنای باند می‌تواند پهنای باند ترجیحی را به اینستاگرام ندهد. وزارت ارتباطات در دولت‌های قبل زیرساخت‌ها را به نفع زیرساخت‌های خارجی تغییر داده‌است. از سوی دیگر معاونت حقوقی وزارت ارتباطات باید به دادگاه‌های خودمان از اینستاگرام شکایت کند که این اپ از پهنای باند ما استفاده می‌کند، اما قوانین ما را زیرپا می‌گذارد و استقلال ما را زیر سؤال برده‌است. دادگاه‌های داخلی ما توان و مأموریت رسیدگی به پرونده‌های بین‌المللی را دارند. نمونه‌اش دادگاه حاج قاسم که ما در داخل از مقامات سابق و فعلی امریکا شکایت کردیم که در همین دادگاه‌های ما رسیدگی می‌شود و اگر حکمی صادر شود از طریق اینترپل ابلاغ می‌شود. دستگاه قضایی می‌تواند برای این مسئله غرامت تعیین کند. افرادی که صفحاتشان بسته شده و خسارت بسیاری دیده‌اند باید به کجا شکایت ببرند؟ اینستاگرام این افراد را به صورت سایبری ترور می‌کند. حاج قاسم و طرفداران حاج قاسم را ترور می‌کنند. با این شکایت می‌توانیم از طریق معاونت حقوق بشر قوه قضائیه و پلیس اینترپل پیگیری‌های حقوقی را انجام دهیم. نمای نزدیک حذف مجازی سردار دل‌ها ادامه همان ترور بغداد است
حسن نوروزی*
اینستاگرام افرادی که عکس سردار دل‌ها یا ابوالمهدی المهندس را منتشر کرده مسدود می‌کند که این اقدامی بر خلاف آزادی بیان است؛ در عین حالی که امریکایی‌ها خود را بزرگ‌ترین مدعی آن در جهان می‌دانند.
این مسدود‌سازی‌ها ادامه همان ترور سردار دل‌هاست که زنده‌بودن سردار را در دنیای مجازی هم بر نمی‌تابند. در حقیقت این‌ها با وجود اینکه صاحب پلتفرم یک شبکه بزرگ اجتماعی هستند، اما در برابر کاربرانی که ایمان و اعتقاد به مردان جبهه مقاومت دارند، همیشه بازنده هستند.
سخنی که ما در قانون دفاع از کاربران داخلی هم داریم، همین نکته است که چرا مثلاً همین شبکه اینستاگرام دفتری در تهران ندارد که اگر هر زمانی خطایی کردند ما نتوانیم آن‌ها را بازخواست کنیم.
اینستاگرام هر کجا صلاح باشد از کاربران خود استفاده می‌کند و هنگامی هم که تصویری خوشایند این شبکه نباشد آن کاربر را مسدود می‌کند. این همان حق و حقوقی است که از کاربران سلب شده‌است. البته ما باید رسانه‌های اجتماعی و غیر اجتماعی خود را آنقدر قوی کنیم که بتوانند در برابر شبکه‌های اجتماعی غربی حرفی برای گفتن داشته باشند و در موقع لزوم هم به میدان بیایند.
هدف ما در مجلس هم بستن شبکه‌های اجتماعی خارجی نیست، بلکه تقویت شبکه‌های اجتماعی داخلی در برابر آنهاست.
*نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس
حق بدیهی مخاطبان است که از قهرمان بین‌المللی
متن و تصویر به اشتراک بگذارند
محمد بهادری جهرمی*
حذف تصاویر شهید سلیمانی از برخی شبکه‌های مجازی، چندان عجیب نیست، چراکه این اقدام هم به جهت اقتصادی و هم از حیث سیاسی، حساب شده و منطبق بر خواست کمپانی‌های حامی این رسانه‌ها است. این رسانه‌ها در بحث‌های اطلاع‌رسانی و خبر منطبق بر رویکرد‌های ذاتی کمپانی‌های گرداننده عمل می‌کنند. علاوه بر این اگر بخواهیم منطبق بر منشور جهانی حقوق بشر، از جمله مواد مندرج در اعلامیه جهانی و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۹۶۶ هم بحث کنیم، این یکی از حقوق بدیهی و اولی مخاطبان است که بتوانند راجع به قهرمان ملی و قهرمان بین‌المللی‌شان مطلب و تصویر به اشتراک بگذارند. شهید سلیمانی، فراتر از مرز‌های جغرافیایی و سنتی ملت ما، یک چهره بین‌المللی است و طبیعتاً حذف این چهره شاخص، به معنای نقض صریح حقوق بشر چند ده میلیون انسان است. از یک منظر دیگر، اقدامات شهید سلیمانی بر محور کرامت انسانی، زندگی کریمانه، حق امنیت، مبارزه با تروریست‌ها و ایجاد صلح پایدار است که همگی از مؤلفه‌های بنیادین در اسناد و رویه‌های حقوق بشری است. حذف تصاویر و متون مرتبط با شهید سلیمانی به معنای مقابله با این شاخصه‌های اساسی حقوق بشر است.
* عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس اینستاگرام همراستا با تروریسم دولتی امریکا عمل می‌کند احمد مؤمنی‌راد*
اقدام اینستاگرام در حذف پست‌های مرتبط با سپهبد سلیمانی نقض حقوق مربوط به آزادی بیان و گردش آزادانه اطلاعات است. شاهد تناقضی آشکار در رفتار قدرت‌های بزرگ و به تبع آن نهادها، سازمان‌ها، شبکه‌ها و پلتفرم‌های بین‌المللی‌ای هستیم که تحت‌تأثیر قدرت‌های بزرگ به ویژه امریکا هستند. این تناقض دیگر خیلی روشن شده‌است.
ما شاهد آن هستیم که عکس بسیاری از جنایتکاران در اینستاگرام منتشر می‌شود و راجع به آن اظهارنظر هم می‌شود، اما این شبکه اقدام به حذف مطالب کسی می‌کند که قهرمان مبارزه با تروریسم بوده‌است. من فقط می‌خواهم یک معادله ساده را طرح کنم: داعش تروریست بود، سلیمانی با داعش مبارزه کرد، امریکا سلیمانی را شهید کرد؛ نتیجه آنکه امریکا در کنار داعش و دوستدار تروریسم است.
تروریسم دولتی امریکا اقتضا می‌کند که اینستاگرام و سایر پلتفرم‌های مستقر در این کشور همراستا با این تروریسم دولتی اقدام کنند و استقلال خودشان را زیر سؤال ببرند. مردم منطقه و جهان باید نسبت به این بی‌اخلاقی و زورگویی اعتراض کنند. یکی از راه‌های اعتراض به این نقض آشکار حقوق بشر، اطلاع‌دادن به گزارشگر ویژه ارتقا و حمایت از آزادی نظر و بیان است که در شورای حقوق بشر مستقر است. یکی دیگر از این راه‌ها، اعتراض و طرح شکایت نزد رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل است. راه سوم نیز پیگیری موضوع از طریق کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل است تا بلکه بتوان مانع استمرار این رفتار دوگانه از سوی رسانه‌های غربی در موضوعات واحد شد.
رجوع مخاطبان ایرانی به بستر ارائه این نرم‌افزار‌ها و درج نمره پایین برای آن‌ها نیز اقدام بجایی است که می‌تواند گردانندگان این اپلیکیشن‌ها را متوجه رویه نادرست‌شان کرده و آن‌ها را از میزان نارضایتی‌های فراگیر و بین‌المللی به وجود آمده از این سانسور رسانه‌ای مطلع کند.
*عضو هیئت علمی دانشکده حقوق
و علوم سیاسی دانشگاه تهران