روزنامه ایران
1400/10/18
عین الاسد آغاز انتقام بود
حسن وطن دوستابعاد وجودی حادثه تروریستی فرودگاه بغداد و به تبع آن برخورد موشکی ایران با پایگاه امریکایی در عراق، فراتر از زمان و مکانی بود که در آن روی داد. سطح تروریستی عملیات تروریستهای امریکایی و نیز سطح گسترده ابعاد آن به جایگاه بینالمللی سردار سلیمانی مرتبط بود. مجموعه فعالیتها و شبکه سازیهای نیروی قدس سپاه با محوریت سردار سلیمانی در طول دو دهه گذشته، بستر اصلی شکلگیری طرح ترور را تشکیل داد. به عبارت دیگر، ترور شهید سلیمانی اقدامی مقابلهای و پسینی با مجموعه فعالیتهای ضد امپریالیستی او در دهههای گذشته بوده است و ایالات متحده بینالملل در پاسخ به آن اقدامات، ناچار به حذف فیزیکی حریف میشود. میزان تأثیرگذاری شخصیت شهید سلیمانی در این واقعه از مجموعه نظرات و تحلیلهای صاحبنظران و کارشناسان غربی در طول دهه گذشته قابل برداشت است. به طور کلی دستاوردهای حضور ایران در میدان و نقشههای ژئوپلیتیک منطقه از نگاه غربیها وابستگی مستقیمی با سردار سلیمانی داشته است.
یکی از نمونههای این واقعیت را اندیشکده بروکینگز در نوامبر 2012 با انتشار مقالهای به قلم مایکل دورن طرح کرده است. این مقاله با عنوان «حماس، مصر را در غزه درگیر کرد» منتشر شد.مایکل دورن در این مقاله با توجه به موضوعات وقت از قبیل تحولات مصر در دوره مرسی و نیز جنگ غزه به بحث درگیر کردن مصر در موضوع غزه میپردازد و ایران را بهعنوان عامل همراهسازی مصر برای دفاع از حماس معرفی میکند. در این مقاله از این اقدام با عنوان تاوریت (tawreet) نام برده شده است. در واقع طبق نظر مایکل دورن، ایران مصر را در جریان جنگ غزه تاوریت کرده است. اما نکته محوری در این مقاله اشاره به یکی از راهبردهای منطقهای سردار سلیمانی است. مایکل دورن در پاسخ به سؤالی که از او پرسیده شده و در مقاله بازنویسی شده است پاسخ مشخصی میدهد. از مایک دورن پرسیده میشود: «آیا این تنها محاسبات حماس بود یا تهران نیز به آن فشار آورد؟» او در پاسخ میگوید: «هیچ ناظر امریکایی اطلاعات دقیقی در مورد میزان نفوذ تهران بر حماس ندارد. فرض کاری من این است که ایرانیها تیر بزرگ را به حماس میدهند. قاسم سلیمانی میگوید: «ما معتقدیم جنگ باید خارج از مرزهای ایران باشد.» و سپس حماس موظف میشود که این توصیه کلی را به سیاستهای خاص تبدیل و تاکتیکها و زمانبندی را خودش تعیین کند.»
در این راستا در سال 2014 مقاله دیگری در اندیشکده بروکینگز باز هم به قلم مایکل دورن منتشر میشود که در مورد مذاکرات هستهای ایران و نقش ایران در سوریه تمرکز دارد. عنوان این یادداشت «با تهران سخت بگیر» بود. دورن اشاره میکند در آن تاریخ سه سفیر برجسته سابق امریکا، بهنامهای رایان کراکر، ویلیام لورز و توماس پیکرینگ (که از کارشناسان برجسته اندیشکده بروکینگر هم هست) برای ممانعت از توافق هستهای با ایران، به رایزنی با اوباما رئیس جمهوری وقت میپردازند. آنها استدلال میکنند که دستیابی به توافق در وین، کلید باز کردن قفل مشارکت منطقهای با ایران و متحد آن، سوریه است.
دورن با نقد تحلیل سه سفیر مورد اشاره دلایلی را طرح میکند که مذاکرات هستهای باید به نتیجه برسد تا بر اساس دستاوردهای توافق، مرجعیت سردار سلیمانی مخدوش شود. دورن ضمن رد استدلالهای آن سه سفیر مینویسد: «اشتباه سوم سفیران این است که استدلالهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را پذیرفتند که در گوش جان کری، وزیر امور خارجه زمزمه میکند که ژستهای آشتیجویانه امریکا باعث تقویت نیروهای میانهرو و نخبگان ایرانی میشود. اما دقیقاً برعکس این احتمال بیشتر است. امتیازات امریکا باعث تحقیر مردانی مانند قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس میشود. سلیمانی از نزدیکان رهبر معظم انقلاب ایران برخلاف ظریف، نقش تعیینکنندهای در سیاست ایران در قبال عراق و سوریه دارد. امتیازات بسیار مهمی که پرزیدنت اوباما قبلاً به ایران داده است، به امثال سلیمانی این مبنا را داده است که استدلال کنند امریکاییها در حال عقبنشینی از خاورمیانه هستند.»
بازیگری محوری سردار سلیمانی در مجموعه تحولات منطقهای با شعاع 2000 کیلومتری از مرزهای ایران، کلیدیترین عامل در برنامهریزی محاسباتی دشمن بوده است. اما یکی از تاکتیکهایی که رسانه بیگانه توانست در آن برای همراهسازی بخشی از مخاطبان پیروز شود برجستهسازی سردار سلیمانی بهعنوان یک ژنرال بیمانند در سطح منطقه در طول یک دهه گذشته بود. رسانههای امریکایی و انگلیسی در روزهایی ژنرال سلیمانی را تیتر یک خود میکردند که در ایران این چهره سرشناس جهانی شناخته شده نبود. یکی از دلایل این برجسته سازی، پس از ترور سردار سلیمانی مشخص شد و آن عبارت بود از این همانی این ژنرال منحصر به فرد با عنوان جعلی بزرگترین تروریست جهان بود. در واقع رسانههای بیگانه در تلاش بودند با آشکارسازی نقش راهبردی سردار سلیمانی در تحولات منطقه وصله تروریستی به اقدامات او مرتبط کنند که با حماسه شگرف از حضور مردم در کشورهای منطقه در مراسم تشییع و یادبود وی مواجه شدند.
از سوی دیگر اقدام فوری ایران در پاسخ موشکی به پایگاه امریکایی که در نوع خود، یک اقدام منحصر به فرد علیه نیروی نظامی امریکا محسوب میشود، روایت تروریستسازی از نیروی قدس را در میان جوامع منطقه مخدوش نمود. حمله کوبنده ایران به پایگاه عین الاسد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک سیلی در پاسخ به جنایت تروریستهای امریکایی بود، توانست هژمونی جدید در سطح روابط قدرت در جهان را پایهریزی نماید. عملیات شهید سلیمانی نه به میزان شهید سلیمانی اما در راستای اعتبارزدایی از رژیم تروریستی امریکا، راهبردی بود. عملیاتی که در ساعت ترور شهید سلیمانی محقق شد. نیروهای امریکایی در آماده باش کامل قرار داشتند. تا پیش از انجام عملیات ۱۲ فروند هواپیمای بدون سرنشین و تعدادی هواپیمای با سرنشین از پایگاه عینالاسد مراقبت میکردند اما هیچ واکنشی به حمله 13 موشک از کلاس قیام و فاتح 313 نشان ندادند. یک عملیات جنگ الکترونیک پس از اتمام عملیات موشکی علیه امریکاییها انجام گرفت. تا امریکاییها علی رغم فعال بودن دوربینهای ۸ فروند پهپاد امکیو-۹ که بر فراز منطقه در پرواز بودند، نتوانند از اطلاعات آنها استفاده کنند. پس از عملیات شهید سلیمانی حداقل ۹ سورتی پرواز، مجروحان امریکایی را به کشور اردن و رژیم اشغالگر قدس منتقل کرد و تعدادی بالگرد شینوک نیز مجروحان را به بیمارستان امریکا در بغداد بردند.
حجم پیامها و نشانه شناسیها در این عملیات موفقیتآمیز در بررسی واکنشهای بینالمللی نسبت به این واقعه قابل ارزیابی است. بخشی از واکنشها برای کوچک نمایی عملیات به سمت بدون تلفات بودن این حمله موشکی طرحریزی شد و بخش دیگری نیز خط خبری اعلام از پیش ایران به امریکا مبنی بر حمله به عین الاسد را مخابره کردند. اما واقعیت چیز دیگری بود که امروز پس از دو سال از آن عملیات بتدریج نمایان میشود. از اعلام تعداد جدیدتر مجروحان توسط پنتاگون که 109 نفر اعلام شد تا میزان خسارات وارده به این پایگاه. یکی از نخستین واکنشها به حمله موشکی ایران در 8 ژانویه 2020 توسط دیوید لینهارت در نیویورک تایمز منتشر شد. نیویورک تایمز با انتشار این عکسی در یادداشتی به قلم لینهارت ابراز خوشحالی کرد که امریکا اگر صرفاً در مقابله با ترور سردار سلیمانی هزینه حمله شدن به دو پایگاه نظامی در عراق را تحمل کند؛ یک معامله مقرون به صرفه انجام داده است.
او مینویسد امریکا هرگز نباید بهدنبال زدن ضربه آخر باشد. امریکا شخصیتی چون سلیمانی را حذف کرده و در عوض پایگاه نظامی او مورد حمله قرار گرفته است. بنابراین امریکا باید با توجه به پیام محمدجواد ظریف که اعلام کرده پاسخ ایران به ترور سلیمانی، حمله به پایگاه امریکایی بوده، از ادامه ماجراجویی دست بردارد. اما لینهارت در ادامه این ماجرا را به موضوع انتقام اصلی ایران که اخراج امریکا از منطقه است نیز مرتبط میکند و رویکرد امریکا برای مواجهه با این سیاست را پیچیده ارزیابی میکند. در واقع رؤیای نیویورک تایمز که تلافی ایران را صرفاً در عین الاسد و اربیل ببیند خیلی زود از بین میرود و در انتها مینویسد: «احساس من این است که ایران باید کاری را سریع انجام دهد، کاری نمادین، کاری که با توجه به علنی بودن قتل سلیمانی، علنی بود.... اما ایران نمیخواست یک جنگ همه جانبه را آغاز کند. حمله ایران به عین الاسد جسورانه است؛ بزرگ است؛ قابل توجه است؛ اما از کشتن تعداد زیادی از امریکاییها جلوگیری کرد. من فکر میکنم ایران به مرور زمان بهدنبال انجام کارهای دیگری خواهد بود، فقط شاید نه بهصورت عمومی. من هنوز فکر میکنم که ما باید نگران چیزهایی مانند حملات سایبری، حملات تروریستی، هدف قرار دادن سفارتخانههای امریکا، تلاش برای ترور مقامات امریکایی باشیم.
من فکر میکنم همه آن چیزها به طور بالقوه برای سالها روی میز است، صادقانه بگویم، در تلافی.» لینهارت بدرستی ابعاد انتقامی ایران را تشخیص داده است. انتقام ایران از جنایت فرودگاه بغداد با حمله موشکی به پایگاههای امریکایی در عراق آغاز شد و در ادامه تاوریتهای ایران علیه منافع امریکایی در جریان خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
تورم به ارث رسیده از دولت قبل در ۷۰ سال گذشته بیسابقه است
«ایران» از امروز در 24 صفحه منتشر می شود
جمعه سیاه فوتبال ایران
پای درد دل خانه بهدوشان
ایران را آبی نگه داریم
اهتزاز پرچمهای افتخار در 25 استان کشور
کمک ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی به صندوقهای بازنشستگی
سهل انگاری 75 هزار میلیارد تومانی
فروپاشی منطق تحریم
عین الاسد آغاز انتقام بود
نرخ بیکاری پاییز به 9/ 8 درصد رسید
اهواز بدون آبگرفتگی
ما مغازهدار نیستیم مرزبانیم
محبوبیت سردار دلها ورای سانسور رسانه
چرا تزریق دوز دوم و سوم واکسن ضرورت دارد؟
مسئولیت پذیری، مسئولیت ناپذیری
عذرخواهی از مخاطبان و افزایش قیمت روزنامه
سلام ایران