روزنامه شرق
1400/10/18
خط بطلان شورای شهر شیراز روی پروژ ههای قدیمی
خط بطلان شورای شهر شیراز روی پروژ ههای قدیمی محمدرضا نسبعبداللهی: کمیسیون تلفیق شورای شهر شیراز در جلسه هفته گذشته خود تصویب کرده یکی از پیادهراههای این شهر که با استقبال شهروندان مواجه است به خیابان تبدیل شود. این مصوبه برای تأیید نهایی قرار است در صحن علنی شورا مطرح شود. ۱۱ نفر از ۱۳ عضو شورای شهر شیراز در جلسه کمیسیون تلفیق موافقت کردند پیادهراه شهید خلبان رادفر (کوچه دشتی) که در میان باغهای قصردشت قرار دارد، به خیابان تبدیل شود. این در حالی است که در رخدادی دیگر، گلدانهای اطراف خیابان طالقانی، یکی از خیابانهای تاریخی شیراز نیز بهتازگی از سوی شهرداری جمعآوری شده است. پیش از این هم تلاشهایی از سوی شهرداری و برخی اعضای شورای شهر برای متقاعدکردن وزارت میراث فرهنگی برای تخریب بخشهایی از بافت تاریخی شیراز به جریان افتاده بود. این رشته رویدادها در شیراز، انتقادهای زیادی را به دنبال داشته و منتقدان، شورای شهر و شهرداری شیراز را به «سیاسیکاری» و «شورش علیه هویت فرهنگی و تاریخی شیراز» متهم میکنند.چرا سیاسیکاری؟
منتقدان بر این باور هستند که مدیریت جدید شهری در شیراز بهدنبال ازبینبردن پروژههای شاخص مدیریت پیشین شهری است و بر همین اساس این اقدامات را بهنوعی «سیاسیکاری» توصیف میکنند. فعالان شبکههای اجتماعی میگویند: «اینکه یک شورا و شهردار جدید، طرحهای شهردار قبل را پوچ و بیهوده میدانند، مسئله جدیدی در کلانشهر شیراز نیست و فقط سرمایه شهروندان است که به باد میرود».
پیادهراههایی برای شهر انسانمحور
در سالهای گذشته مدیریت پیشین شهرداری شیراز همسو با پنجمین دوره شورای شهر، برخی از پروژهها را برای تبدیل این شهر از یک شهر خودرومحور به یک شهر انسانمحور در دستور کار قرار دادند. حیدر اسکندرپور، شهردار وقت شیراز، درباره شهر انسانمحور میگوید: «وقتی از شهر انسانمحور صحبت میشود، موضوع شهرسازی است و نگاه فلسفی نداریم. شهر انسانمحور در مقابل شهر خودرومحور مطرح میشود. باید فرصت حضور انسانها در فضای شهر فراهم شود و در طراحی پیادهراهها، خیابانها، بوستانها و... باید به این نکته توجه کنیم که انسانها راحت و ایمن حضور پیدا کنند... با تکیه بر رویکرد انسانمحوری و ایجاد فضاهای شهری بر مبنای نیازهای شهروندان، در احداث پارکهای جدید مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری طراحی میشود». بر اساس همین استراتژی، پیادهراههای شهید رادفر، شجریان، باغ عفیفآباد و... در شیراز طراحی و ایجاد شد. حمیدرضا اسماعیلی، شهردار منطقه ۶ شیراز که پیادهراه شهید رادفر در حوزه اوست، هنگام طراحی و اجرای این پیادهراه گفته بود: «سعی کردیم پیادهراههای جدید از بافت مسکونی و تجاری شهر دور باشد تا مردم در یک محیط آرام و به دور از دود و آلودگی صوتی مسیری را پیاده یا با دوچرخه حرکت کنند و بتوانند سلامت بدنی خود را ارتقا دهند. در این راستا یک مسیر پیاده کوچهباغی چهار کیلومتری حدفاصل خیابان رادفر مقابل بیمارستان دنا تا خیابان ایمان شمالی را احداث کردیم». پیادهراه شهید رادفر که اکنون زیر تیغ شورای شهر شیراز قرار دارد، خرداد ۱۴۰۰ گشایش یافته است. این پیادهراه دوهزارو 500 مترمربع سنگفرش و هزارو 500 متر مربع فضاسازی جانبی دارد. نورپردازی این پیادهراه نیز با صد دستگاه چراغ دفنی و ۳۵ پایه چراغ انجام و در طول آن دو آبنمای عرضی احداث و بازسازی ۷۰۰ مترمربع نمای کاهگلی انجام شده است.
مفهوم شهر انسانگرا و شهر خودروگرا در شهرسازی
دکتر علی سلطانی، استاد شهرسازی و ترافیک دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز، درباره شهر انسانمحور میگوید: «مفهوم شهر انسانگرا در مباحث علمی و در ادبیات شهرسازی در مقابل شهر خودروگرا قرار داشته و سعی میکند با رواج این مفهوم، از پیامدهای منفی وجود خودرو مانند آلودگی، مصرف انرژی، تصرف فضا و رواج مصرفگرایی در فضای شهری بکاهد». به گفته او، «آنچه با عنوان شهر انسانمحور در ادبیات گفتمانی شهرسازی مطرح میشود، شاید بهدلیل محدودیت واژگانی برای برگردان واژه لاتین people oriented city یا People centered city یا Human oriented city بوده و بهتر است از واژه شهر مردمگرا یا شهر انسانگرا برای آن استفاده شود». این استاد دانشگاه ادامه میدهد: طرح موضوع شهر انسانگرا در مقابل شهر خودروگرا یا Car oriented city دارای کاربرد تخصصی حوزه شهرسازی است. شهر انسانگرا بههیچعنوان در مقابل خداگرایی قرار ندارد و قصد از طرح آن، ایجاد دوگانگی بهصورت اصالتبخشی به انسان در مقابل حاکمیت مطلق خداوند نیست. ترجمه این اصطلاحات تخصصی به «شهر انسانمحور» این ذهنیت را ایجاد میکند که چنین دیدگاهی صرفا در مکتب انسانمحوری یا اومانیسم مطرحشده توسط پترارک ریشه دارد. پترارک چارچوب فکری خود را در تقابل با آموزههای کلیسای کاتولیک مطرح کرده بود و اعتقاد داشت هر حرکت فردی و اجتماعی باید با معیار و محوریت انسان مورد سنجش و قضاوت قرار گیرد. ادامه این جریانهای فکری به خداناباوری و زمینیشدن امور و مناسبات ختم شد و با پیشرفتهای صنعتی و جایگزینی روابط و مناسبات مکانیکی به جای عواطف انسانی به دوران تسلط ماشینیسم میرسیم که در آن، انسان در زندگی اتوماسیونی مسخ میشود و عصر فوردیسم به سر میرسد؛ بهگونهای که در مکتب فوردیسم، بنگاههای تولید با یک ساختار سلسلهمراتبی بهگونهای عمل میکنند که تولید انبوه و مصرفگرایی بهصورت همزمان به حداکثر برسد و یکی از پیامدهای آن، رسیدن به استانداردهایی مانند هر فرد یک مسکن و هر فرد یک خودرو است که نشاندهنده اوج مصرفگرایی و استفاده از منابع، بدون توجه به پیامدهای بعدی آنهاست. جنبشهای پسامدرنیستی پاسخی در برابر استفاده ابزاری از عقل و تأکید بر این موضوع بود که انسانمحوری لزوما در تقابل با سنتها و ارزشهای گذشتگان ازجمله آموزههای مذهبی نیست». استاد شهرسازی و ترافیک دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز میگوید: «منظور از شهر انسانگرا، شهری است که با مقیاس انسانی بنا شده و در آن به نیازهای فیزیولوژیک و روحی انسان، به تفاوت میان انسانها، به تناسب محیط و بستر شهر برای پذیرش و پاسخگویی به نیاز انسان توجه ویژهای شده است؛ انسانی که میتواند بر اساس جهانبینی و دیدگاه فکری و اعتقادی خود، هدف و مسیر زندگیاش را انتخاب کند. قطعا در جامعهای با شیوه زیست مسلمانی، جهتگیری این انسان به سمت خدا خواهد بود نه اصالتبخشی به جوهره انسانی؛ در واقع، انسانمحوری یا انسانگرایی زیرمجموعه و ذیل خدامحوری تعریف میشود نه به موازات یا در تقابل با آن». او بر این باور است که «در شهر انسانگرا، به نیازهای همنوعان و همشهریان از دید انسانی نگاه میشود و جهتگیری مدیریت شهری به سمت پاسخگویی به نیاز شهروندان است که در واقع همان مصداق خدمت به خلق و جنبه دیگری از پیروی از دستورات الهی تلقی میشود. در شهر انسانگرا، چرخش قدرت در فضا بهگونهای است که همه افراد، گروهها و طبقات اجتماعی، حق حضور در فضا و بهرهمندی از امکانات و خدمات شهری را پیدا میکنند و وظیفه مدیریت شهری انسانگرا نیز این است که از انحصاریشدن امکانات شهری جلوگیری کند تا برای همه شهروندان، جایگاه مناسب دیده شود. ازهمینرو الگوی نظری شهر انسانگرا در میانه و حد وسط دو دیدگاه مختلف است؛ یکی دیدگاه دخالت حداکثری دولت و دومی، دیدگاه رقابتی مبتنی بر مکانیسم بازار آزاد». دکتر سلطانی ادامه میدهد: «در واقع، مدیریت شهری با رویکرد انسانمحوری بهدنبال پاسخ حداکثری به نیاز روزافزون شهروند است. در چنین شهر انسانگرایانهای، نهتنها مدیریت شهری در خدمت شهروندان قرار دارد، بلکه خود شهروندان بهدنبال مشارکت، تعاون، کمکرسانی و رفع نیاز همدیگر هستند؛ یعنی هم رابطه عمودی و هم رابطه افقی برقرار خواهد بود و این تبیین دیدگاههای حکمای مختلف نظیر سعدی است که گفته بود: اگر نفع کس در نهاد تو نیست/ چنین جوهر و سنگ خارا یکیست».
به گفته این استاد دانشگاه، غایت یک شهر انسانمحور یا انسانگرا، «ایجاد شهری خواهد بود که شهروندانش در کمال امنیت، آرامش و آسایش، با همدلی و تعاون و مشارکت کامل زندگی کنند. در چنین شهری که ارکان خدامحوری و یکتاپرستی در آن بروز و ظهور کامل دارد، خدامحوری هم تجلی و نمودی عینی پیدا میکند و شهروندان این شهر، به واسطه برطرفشدن نیازهای اولیه، به سمت تفکر بیشتر و شناخت عمیقتر از هستی و پدیدآورنده هستی، روی خواهند آورد. شهر انسانگرا، بیش از هرچیز به سمت کاستن از حضور و تسلط خودرو و ماشینیسم بر ارکان زندگی شهروندان حرکت میکند و بسترساز الحاد و دوری از الوهیت و ابعاد معنوی نیست».
سایر اخبار این روزنامه
بلاتكليفي مردان اقتصادي دولت
هاشمی از مکفارلین تا برجام
پاسخ جبهه پایداری به محمد مهاجری
پیام مقام معظم رهبری به مناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام
خط بطلان شورای شهر شیراز روی پروژ ههای قدیمی
پای عربستان هم به مذاکرات برجام باز شد
تهران و مخاطراتش
هراس مسكو از انقلاب رنگين
تاوان سندسازی داخلی
پرونده هواپیمای اوکراینی ۲ سال پس از سانحه
بوروکراتیزاسیون بیمار
میراث چاپلوسپروری
اقتصاد ملی و بحران بهرهوری پایین نیروی کار
باشکوهترین چنار چنارستان تهران را دریابید