نمک بر زخم مقاومت

محمد سلحشور: دومین سالگرد شهادت سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی امسال در شرایطی برگزار شد که به‌رغم گذر زمان، کماکان آتش دل مردم در سوگ قهرمان شهیدشان زبانه می‌کشد. برگزاری اجتماعات پرشور مردمی در بزرگداشت مقام این شهید بزرگوار صحنه بی‌بدیلی از همراهی و مودت میان مردم و حاج‌قاسم را خلق کرد، تا جایی که تصاویر صف چند کیلومتری مردمی که برای زیارت مقبره این شهید راهی کرمان شده بودند، تبدیل به نمادی از تاریخ‌سازی یک شهید در همراه و همدل کردن یک ملت شد.  با این حال نکته‌ای که در دومین سال بزرگداشت شهادت سردار رشید اسلام و قهرمان مردم ایران و منطقه به چشم می‌آمد، افزایش محدودیت روزافزون شبکه‌های اجتماعی در نشر هرگونه مطلب در پاسداشت مقام شهید سلیمانی بود. شبکه اجتماعی اینستاگرام که از قریب به یک سال پیش از شهادت شهید سلیمانی شروع به حذف موردی تصاویر ایشان کرده بود، از 3 ژانویه سال2020 همزمان با ترور فرمانده سابق سپاه قدس در فرودگاه بغداد و موج همراهی و عزاداری مردم در سوگ شهید سلیمانی به شکل جدی‌تری اقدام به حذف پست‌هایی که محتوایی از این شهید داشتند کرد، تا جایی که صفحات بسیاری از کاربران این شبکه اجتماعی در همان روزهای نخست پس از شهادت سردار سلیمانی از دسترس خارج شد.  گذر زمان از شهادت حاج‌قاسم سلیمانی اما موجب به  فراموشی سپرده شدن این شهید در میان مردم ایران نشد تا جایی که روزهای منتهی به 13دی سال گذشته و امسال، عملا تبدیل به موسمی آیینی در بزرگداشت یاد سردار دل‌ها در فضای عمومی کشورمان و متقابلا فضای مجازی شد. اما گویی هرقدر ریشه‌های این مودت نمود بیشتری در رفتار مردم پیدا می‌کرد، برخی اپلیکشن‌ها و در رأس آنها اینستاگرام محدودیت‌های بیشتری در این زمینه اتخاذ کردند و حتی ظن به اینکه محتوایی در تمجید از شهدای مقاومت باشد هم باعث حذف پست و صفحات مختلف می‌شد؛ در یک فقره طی هفته‌های گذشته این شبکه اجتماعی آمریکایی به بهانه برخورد با کمپین «قهرمان من» از سوی دوستداران شهدای مقاومت اقدام به حذف تمام پست‌هایی کرد که از هشتگ HERO استفاده کرده بودند. حذف حجم انبوهی از پست‌هایی که با موضوع قهرمانان ورزشی و سینمایی از این هشتگ استفاده کرده بودند عملا تبدیل به یک رسوایی جهانی برای اینستاگرام شد اما اهتمام این شبکه اجتماعی بر سانسور هدفمند و همه‌جانبه تمام محتوای مرتبط با سردار مقاومت تا جایی بود که چنین لطمه‌ای به اعتبار خود را پذیرا باشد.  با این اوصاف چه چیز باعث می‌شود شبکه‌های اجتماعی موجود به عنوان نمادهایی قوام‌بخش برای هژمونی آمریکا و آزادی لیبرال در سطح جهان چنین هزینه‌ای را به جان بخرند؟ احتمالا جوابی که می‌توان به این سوال داد این است: سرمایه اجتماعی حاصل از شهادت سرداران مقاومت و جهت‌بخشی به حرکت مردم ایران و منطقه، مهم‌ترین عاملی است که می‌تواند ترور بزدلانه بغداد را با یک تکثیر گسترده انسانی بلااثر کند. از همین رو پذیرفتن هزینه این سانسور سازمان‌یافته به‌رغم ضربه‌ای که به وجهه و ژست بیرونی آمریکا می‌زند، نشان از عزم جدی قاتلان آمریکایی برای جلوگیری از ترویج فرهنگ شهادت در جهان دارد. بر همین مبنا نمی‌توان از نظر دور داشت در سال‌های آینده حتی موتورهای جست‌وجوگر و باقی ابزارهای آمریکا در فضای مجازی نیز تبدیل به بخشی از این سیستم سانسور و سرکوب شوند.  تذکر هفته گذشته رهبر انقلاب در همین زمینه موید لزوم هم‌اندیشی برای جلوگیری از تحمیل چنین نقشه شومی به مردم کشورمان است. ایشان در دیدار خانواده شهدای مقاومت برخورد حذفی مستکبران با شهید سلیمانی در فضای مجازی را نشانه ترس آنها حتی از اسم شهید و واهمه‌شان از رواج و تکثیر آن الگوی گرانسنگ دانستند و گفتند: در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسؤولان فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا به ‌نحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.  با چنین نگاهی و همچنین با استناد به تجربه سانسور حداکثری تصاویر و محتواهای مربوط به شهید سلیمانی، همه چیز نشان از یک برنامه‌ریزی خارجی برای جلوگیری از تکثیر و قوام‌بخشی فرهنگ سرداران مقاومت در جامعه ایران دارد.  در چنین فضایی سیاست‌گذاری فرهنگی کشور بیش از همیشه باید در یک موقعیت تهاجمی به سمت ابتکار عمل و تولید آثار موفق در بزرگداشت جایگاه شهید حاج‌قاسم سلیمانی و باقی سرداران مقاومت حرکت کنند. در عین حال با توجه به تذکر رهبر انقلاب، پیگیری همه‌جانبه برای ایستادگی مقابل این سانسور سازمان‌یافته نیز به موازات فعالیت‌های ایجابی باید پی گرفته شود.