فوتبالیست کتابخوان به حاشیه نمی‌رود

در حالی رسوایی اخلاقی یکی از ملی‌پوشان در روز‌های اخیر خبرساز شده که سال‌هاست فوتبال تبدیل به جولانگاه رفتار‌های غیر اخلاقی و دور از عرف جامعه شده است. بار‌ها چه روی سکوها، چه روی نیمکت‌ها و چه در داخل زمین، از سوی تماشاگر، مربی و بازیکن، شاهد رفتار‌هایی بوده‌ایم که بیشتر از هر زمانی جای خالی اخلاق‌گرایی را در فوتبال احساس کرده‌ایم، آن هم در شرایطی که تلاشی برای سالم‌سازی فضای این رشته پرطرفدار انجام نمی‌گیرد. در گفتگو با امیر حاج‌رضایی، کارشناس فوتبال به آسیب‌شناسی چرایی افزایش رفتار‌های غیراخلاقی فوتبالی‌ها پرداخته‌ایم. آقای حاج‌رضایی! حواشی غیراخلاقی در فوتبال بیداد می‌کند، چه در تیم ملی و چه باشگاه‌ها شاهد هستیم که رفتار‌های خارج از عرف و ناهنجار افزایش پیدا کرده است، ابتدا می‌خواهیم بپرسیم چرا به اینجا رسیده‌ایم؟! اتفاقاتی که به وجهه این ورزش هم ضربه زیادی زده است!
وقتی دائماً در طول هفته‌ها با مسائل غیرفرهنگی و غیر‌اخلاقی هر یک به نوعی روبه‌رو هستیم، این اتفاقات به بافت فوتبال و کسانی که به این رشته علاقه‌مند هستند، ضربه می‌زند. در مقابل باید ببینیم چه تدابیری انجام شده که این سطح نازل فرهنگی و اخلاقی ارتقا پیدا کند. در این رابطه معتقدم هیچ تدبیری اندیشیده نشده است و آقایانی که در فدراسیون چه این دوره و چه دوره قبل سر کار بوده‌اند، سعی کرده‌اند از مقابل حوادث حاد اخلاقی به راحتی عبور کنند و آن را سوءتفاهم بدانند. این در حالی است که این اتفاقات یک معضل اجتماعی است و سوء‌تفاهی در کار نبوده است. خاطرم است در فدراسیون قبلی تصمیم گرفتند کار فرهنگی انجام و به بازیکن اخلاق در پایان هر بازی یک گوشی موبایل هدیه دهند. آیا این کار فرهنگی ریشه‌دار و پردامنه است؟ مادامی که مدیرانی که علاقه و تخصص فرهنگی دارند، سر کار نباشند و در فوتبال پست نگیرند، اتفاقات امروز بار دیگر تکرار می‌شود و هر بار از گوشه‌ای سر می‌زند. مثل یک بیماری می‌ماند که کنترل نشده است و یک مسکن برای درمان آن تجویز کرده‌اند، اما بعد از مدتی دوباره این درد عود کرده و برگشته است. درباره نقش مدیران در رسیدن به این شرایط بیشتر صحبت کنید؛ انتخاب‌های نادرست که خروجی آن می‌شود وضعیت ناهنجار اخلاقی فوتبال که سال به سال نگران کننده‌تر می‌شود.
در فوتبال درد‌های خیلی زیادی وجود دارد که کشنده است و می‌تواند فوتبال را به پرتگاه ببرد. یکی از این درد‌ها مدیریت است. اگر ما مدیریت قدرتمند داشته باشیم، بازیکنان اجازه پیدا نمی‌کنند بی‌اخلاقی کنند. در مقاطعی در فوتبال شاهد بوده‌ایم که چنین مدیرانی بوده‌اند که با این حواشی برخورد کرده‌اند. در ماجرای اختلاف سرمربی تیم ملی و طارمی می‌بینیم که آقای اسکوچیچ به مهاجم تیم ملی پیام می‌دهد و عنوان می‌کند شما یک بازیکن هستید و باید در جایگاه خودتان اظهارنظر کنید. این خوب است، در مقابلش، اما می‌بینیم که ده‌ها حاشیه دیگر دامان فوتبالمان را می‌گیرد، ولی اقدامی که لازم است، انجام نمی‌گیرد. آیا گروهی که خارج از زمین هستند و اطراف تیم ملی حضور دارند و همراه تیم به مسافرت‌های مختلف می‌روند، گروه شایستگان هستند و انتخاب‌های درستی برای سمت‌های مختلف اجرایی و مدیریتی تیم ملی گرفته شده است؟ آیا این‌ها با توجه به اینکه شبانه‌روزی با بازیکنان هستند، توانمندی‌های فرهنگی دارند؟ افزایش بی‌ضابطه قرارداد‌ها و ورود پول‌های کلان به فوتبال را در رسیدن به این شرایط چقدر تأثیرگذار می‌دانید، به خصوص اینکه بازیکن به اندازه پول و رقم قراردادی که می‌گیرد شخصیت اجتماعی و اخلاقی‌اش رشد نمی‌کند، سطحش پایین می‌ماند و این مسئله زمینه‌ساز حواشی غیراخلاقی می‌شود.
تأثیرگذار است، یک بخش دیگر که ما می‌توانیم از منظر جامعه شناختی و معضلات غیراخلاقی در فوتبال بررسی کنیم، پول زیادی است که وارد این رشته شده است. عده زیادی بهره می‌برند، بازیکنان زحمت می‌کشند و دستمزدشان را می‌گیرند، اما ظرفیت فرهنگی آن را نداریم و این کمبود زمینه‌ساز اتفاق‌های زیادی می‌شود. ما از بخشی از این حواشی اطلاع پیدا می‌کنیم و خیلی از مسائل هست که چه در باشگاه‌ها و چه در تیم ملی رخ می‌دهد، اما افشا نمی‌شود. رسانه‌ها باید در این رابطه روشنگری و رادیکال عمل کنند و با اتفاق‌های غیر فرهنگی فوتبال مماشات نکنند و مدیران، مربیان و فوتبالی‌ها را با سؤالات آسیب شناسانه و ریشه‌ای به چالش بکشند. بحث من توهین و مچ‌گیری نیست، بلکه باید مسئول مربوطه در موضع پاسخگو بنشیند تا جامعه درباره پاسخی که او درباره یک اتفاق می‌دهد، قضاوت کند. در انجام کار فرهنگی به الگو‌های خارجی در فوتبال حرفه‌ای دنیا هم توجه نمی‌کنیم، خوشبختانه به مدد تکنولوژی می‌توانیم به ضوابطی که در کشور‌های دیگر در این رابطه در نظر گرفته شده، دسترسی پیدا کنیم، اما از کنار آن بدون توجه رد می‌شویم. به دفعات دیده‌ایم که در فوتبال حرفه‌ای دنیا، یک بازیکن را در کلاب‌های شبانه دیده‌اند و بلافاصله به این مسئله ورود شده و با بازیکن خاطی برخورد شده است. به هر حال در فوتبال دنیا قواعد حرفه‌ای حاکم است و یک بازیکن حرفه‌ای باید درست رفتار کند ولی در ایران ما چنین چیزی نداریم. از لزوم پاسخگویی مدیران و مربیان صحبت کردید، اما به نظر می‌رسد اکثر مدیران و مربیان علاوه بر بی‌تفاوتی نسبت به برخورد با بی‌اخلاقی‌ها، دغدغه و برنامه‌ای درباره آموزش به بازیکنان برای رعایت هنجار‌های اخلاقی و رشد شخصیت اجتماعی‌شان هم ندارند.


در بحث آموزش یک معلم و یک متعلم داریم، معلم کسی است که آموزش می‌دهد و متعلم کسی است که می‌آموزد. یک سؤال پیش می‌آید که آیا این معلم واجد شرایط آموزش است؟ آیا قدرت انتقال مسائل فرهنگی و اخلاقی را دارد؟ در حال حاضر فوتبال ایران پول محور شده و پول یک جایگاه ویژه پیدا کرده است. نافی پول و کسب درآمد‌های بهتر برای زندگی نیستم، اما مگر قرار است پول همه ارزش‌های اخلاقی را نابود کند؟ با وجود استثنائاتی که هست، اما در مجموع جامعه فوتبال ما تهی از مسئولان و افرادی است که مفاهیم اخلاقی را به بازیکنان منتقل کنند. وقتی تنش در فوتبال ایران ایجاد می‌شود و دو مدیر با هم درگیر می‌شوند، می‌بینیم دو طرف از چه ادبیات سخیفی علیه یکدیگر استفاده می‌کنند. هنگامی که چنین رفتار‌هایی را از پیشکسوتان یا مدیران مشاهده می‌کنیم چطور می‌توانیم برویم یقه یک بازیکن جوان را بگیریم که چرا این حرف را زده یا این کار را کرده‌ای؟ در این بین علاوه بر برنامه‌ریزی سیستمی برای ترویج اخلاق و بهتر شدن شرایط فرهنگی، چه راهکار دیگری برای سالم‌سازی شرایط موجود وجود دارد؟
معتقدم اهالی فوتبال نه تنها در حوزه فوتبال، بلکه باید در سایر حوزه‌ها هم مطالعه کنند. شما اگر با آقای حمید علیدوستی هم‌صحبت شوید، دریایی از دانش به شما منتقل می‌شود. اطلاعات مختلفی در حوزه‌های مختلف مانند فیلم، کتاب، موسیقی و... به شما ارائه می‌دهد که به عنوان شنونده از این حجم از اطلاعات لذت می‌برید. بار فرهنگی و اجتماعی که فوتبالیست‌هایی مانند آقای علیدوستی دارند، باعث می‌شود بی‌حاشیه باشند. همه فوتبالیست‌ها نمی‌توانند حمید علیدوستی با دریایی از اطلاعات شوند، اما می‌توانند مطالعه داشته باشند و کتاب بخوانند. یکی از بازیکنان نسل نزدیک‌تر که کتابخوان است، آقای مجتبی جباری است که باید تعداد این‌ها خیلی زیاد شود تا بتوانند در جایگاه یک مربی یا یک بازیکن، اخلاق‌مدار باشند و آن را هم به بقیه منتقل کنند. تصویری از کتابخانه شخصی آریگو ساچی سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا و باشگاه میلان دیدم که به اندازه یک خانه ۱۵۰ متری کتاب داشت، این آدم بزرگ می‌شود، چون جز فوتبال در مسائل اجتماعی هم رشد می‌کند. اما در فوتبال هم مانند بسیاری از بخش‌های دیگر، کتاب و مطالعه جایگاه نازلی دارد. در پایان چه توصیه‌ای دارید؟
یادم می‌آید آقای ابراهیم افشار از نویسندگان چیره‌دست، زمانی که در کیهان ورزشی مسئولیت داشتند، در سالگرد تأسیس این مجله به ورزشکاران مختلف زنگ می‌زدند و سؤالاتی درباره اطلاعات عمومی از آن‌ها می‌پرسیدند. به عنوان مثال یادم است از یکی از ورزشکاران پرسیده بودند که گابریل گارسیا مارکز کیست؟ او جواب داده بود مارکس که در روسیه انقلاب کرد! خروجی این گفتگو‌ها فاجعه آمیز بود. پاسخ‌ها طوری بود که غیر ورزشی‌ها وقتی آن را می‌خواندند با خودشان می‌گفتند که چه کسانی در ورزش هستند! بنابراین نباید همه گرفتاری‌ها را به نهاد‌ها و سازمان‌های رسمی ارجاع دهیم و به خود فوتبالیست هم بستگی دارد. اگر یک بازیکن می‌خواهد به قله برسد باید دامنه اطلاعاتش وسیع باشد، ولی اگر می‌خواهد در دامنه باشد همان خبر‌های موبایلش را نگاه کند، کافی است. به دوستان فوتبالی توصیه می‌کنم کتاب «وارونه کردن هرم» نوشته جاناتان ویلسون ستون‌نویس روزنامه گاردین را که با ترجمه آقای عیسی عظیمی و آقای بهنام جعفرزاده و توسط نشر چشمه منتشر شده است حتماً بخوانند؛ کتابی فوق‌العاده درباره جامعه‌شناسی فوتبال است که نگاهی جامع از زوایای مختلف به افراد می‌دهد.