افزایش قابل تامل مستاجران طی 10 سال گذشته

توسعه اجاره نشینی یعنی مردم روز به روز نا امید‌تر می‌شوند
آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعراء: دبیر کانون سراسری انبوه‌سازان کشور اظهار داشت: از هر ۵ نفر ۲ نفر مستاجر هستند.فرشید پورحاجت در این باره گفت: در ۱۰ سال گذشته نرخ اجاره‌نشینی در کشور افزایش داشته و طبق آخرین آمار حدود ۳۷ درصد از خانوار‌های کشور در مسکن‌های استیجاری سکونت دارند.در حقیقت دو پنجم خانوار کشور در مسکن‌های استیجاری زندگی می‌کنند که این عدد بسیار بزرگی است و با استاندارد‌های جهان و حتی منطقه بسیار فاصله دارد.به نظر می‌رسد برخورداری از مسکن که از نیازهای اولیه انسان است در کشور ما هر روز در معرض تهدید قرار می‌گیرد. به نحوی که همان گونه که پیشتر اشاره شد در 10 سال گذشته نرخ اجاره نشینی افزایش چشمگیری داشته است. این آمار نشان می‌دهد که ما جزء کشورهایی هستیم که بیشترین آمار مستاجر را داریم و حجم بالای آماره اجاره نشینان می‌تواند تبعات اجتماعی و روانی متعددی را داشته باشد.
>نیاز به ثبات و سرپناه داشتن
محمد‌صالح نشان روانشناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:«مسکن همیشه یکی از نیاز‌های اساسی هر فردی محسوب می‌شود نه از باب نیاز مادی که از باب نیاز به ثبات و سرپناه داشتن.در مباحث روانشناسی بحث ثبات و امنیت روانی بحثی است که در ترتیب‌بندی نیاز‌ها بلافاصله بعد از نیازهای فیزیولوژیک و زیستی


قرار می‌گیرد. پس از رفع این نیاز بحث نیاز به دوست داشتن،
علاقه مندی، احترام و... مطرح می‌شود. طبیعتا تا وقتی که این نیاز اولیه یعنی نیاز به ثبات و امنیت تامین نشود فرد نمی‌تواند به نیاز‌های بالادستی بپردازد و آن نیازها اساسا موضوعیت خود را برای فرد از دست می‌دهد. بحث اجاره نشینی و مستاجر بودن دقیقا همین مسئله را ایجاد می‌کند که فرد سوای از بحث هزینه اجاره و نرخ آن با یک دغدغه بزرگی مواجه است که این مسکن می‌تواند موقتی باشد و موقتی بودن محل سکونت احساس عدم امنیت زیادی را برای فرد ایجاد می‌کند زیرا او نمی‌تواند برای بسیاری از مسائل خود برنامه ریزی کند و آینده نگری داشته باشد. »
>تحمیل فشار روانی بسیار بالا
وی ادامه داد:« این مسئله باعث این می‌شود که در کل وضعیتی به وجود آید که در آن همه مشغله ذهنی فرد درگیر با این موضوع باشد که وضعیت اقتصادی خود را به گونه‌ای تنظیم کند که سال آینده بتواند همین فضا را برای زندگی خود حفظ کند. چراکه با توجه به نرخ تورم بسیارشدید، افراد قدرت هزینه کرد خود را از دست می‌دهند. این به تبع خود یک اضطراب بسیار شدیدی را برای فرد ایجاد و آن را به فرد تحمیل می‌کند که او را از بسیاری از عملکردهای انسانی که به واسطه آن می‌تواند رفتار خلاقانه و سازندگی داشته باشد بازدارد درحالیکه به سبب آن عملکرد‌های انسانی فرد می‌توانست شرایطی را ایجاد کند که منجر به نفع شخصی و عمومی شود و یا به واسطه آن وضعیت کمکی به گردونه اقتصاد کشور شود.به همین خاطر کارکرد‌های اصلی و اساسی افراد در چرخه اقتصاد از بین خواهد رفت و تبع آن فشار و بار روانی بسیار زیادی به فرد تحمیل می‌شود.»
>تبعات غیرقابل پیش‌بینی
محمدصالح نشان در آخر تصریح کرد:« این فشار روانی می‌تواند
زمینه ساز بسیاری از گرفتاری‌ها و بیماری‌هایی شود که برای آن‌ها هم فرد باید هزینه بدهد و دائما از پتانسیل‌های فرد کم می‌کند و او را در وضعیت استیصال قرار می‌دهد. طبیعتا وقتی که آدمیزاد به وضعیت استیصال می‌رسد این وضعیت هم برای خود او خطرناک است و هم می‌تواند برای جامعه خطرآفرین باشد. اگر این نرخ رشد میزان اجاره نشینی با همین وضعیت افزایش پیدا کند ما در آینده مردمی را خواهیم داشت که درگیری‌های بسیار زیادی را با شرایط روحی و روانی خود دارند که تبعات آن می‌تواند غیرقابل پیش‌بینی باشد.»
>چرایی افزایش اجاره نشینی
در ادامه سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:« در حقیقت مستاجر بودن به تغییر نگرش افراد جامعه به دنیای پیرامون خود باز می‌گردد.به همین خاطر تعداد زیادی از روستاهای کشور ما خالی از سکنه شده‌اند و هیچ کس در آن مکان‌ها ساکن نیستند و ساکنین آن‌ها به شهرها آمدند. با توجه به تحولاتی که در جامعه شکل گرفته است آن روستاییان نیاز به مسکن دارند و از طرفی افرادی که در شهر به دنیا آمدند و ازدواج کردند و یا در آستانه جدایی از خانواده‌های خود هستند نیاز به مسکن دارند. این دو مورد در کنار یکدیگر باعث شده است که ما با افزایش میزان اجاره نشینی مواجه شویم. مسئولان با توجه به تحولات جامعه تصمیم‌گیری نمی‌کنند به همین دلیل ما از این لحاظ عقب ماندیم. یعنی تصور آن‌ها این است که مردم باید هنوز در روستاها بمانند و یا افرادی که ازدواج نکردند با خانواده‌های خود زندگی کنند.در نتیجه ما شاهد ظهور پدیده‌ای به نام افزایش اجاره نشینی هستیم.به طور کلی باتوجه به تحولات جامعه، مدرن شدن آن و تغییر نگاه اجاره نشینی افزایش پیدا کرده اما حکومت روند تحول را برای افراد متقاضی جدید در نظر نگرفته و مسکن تامین نشده است.»
>مستاجری به معنای بی‌ثباتی است
وی ادامه داد:« برای مثال بسیاری از دختران و پسران جوان هستند که ازدواج نکردند ولی درآمد دارند و ترجیح می‌دهند که مسکن مستقل داشته باشند و به همین خاطر از خانواده اصلی خود جدا می‌شوند، انتخاب می‌کنند مدتی مستاجر باشند تا در آینده بتوانند صاحب خانه شوند. مستاجری به معنای بی‌ثباتی است و این نداشتن ثبات باعث کاهش کارایی افراد می‌شود.برای مثال کسی که مستاجر است نمی‌تواند آنگونه که می‌خواهد مطالعه کند، برای خود فرصت‌های اشتغال ایجاد کند و یا موسسه‌ای فرهنگی ایجاد کند. در حقیقت او نمی‌تواند در درازمدت تصمیم بگیرد به همین خاطر بسیاری از تصمیمات کوتاه مدت خواهد بود و این در فرآیند رشد جامعه تاثیر منفی به جای می‌گذارد. برای مثال کسی که در تهران زندگی می‌کند می‌خواهد در یک روندی قرار بگیرد و آینده خود را به گونه‌ای بسازد اما این استیجاری بودن در حقیقت عقاید و باورهای او را متزلزل می‌کند و کارهایی که می‌خواهد انجام دهد قطعی نخواهد بود. چون نمی‌داند آیا در آینده هم این مسکن را دارد یا خیر. به همین خاطر این موضوع در تصمیم‌گیری ها، رشد شخصیت انسان ها،اعتماد به نفس افراد و... تاثیر دارد. بسیاری از خرید‌ها به دلیل مستاجر بودن انجام نمی‌شوند.مستاجری یعنی نوعی موقتی بودن و این موضوع به خصوص در کشور ایران تاثیرات منفی زیادی دارد و فرد نمی‌تواند برای آینده دور زندگی خود تصمیمات
اساسی بگیرد.»
>افزایش ناامیدی در جامعه
امیرمحمود حریرچی جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«علاوه بر این آمار باید کیفیت زندگی مستاجرین مدنظر قرار بگیرد. بسیاری از مستاجرین در کشور ما شرایط مطلوب زندگی را ندارد. از سوی دیگر مستاجرین بیش از 60 درصد درآمد خود را برای اجاره پرداخت می‌کنند و از سال گذشته نرخ اجاره در تهران حدود 70 درصد بیشتر شده است.مهمترین آسیب این بحث آن است که بخش مهمی از درآمد افراد برای اجاره صرف می‌شود و حتی افراد از خورد و خوراک خود برای پرداخت اجاره کم می‌کنند. آمار‌های سوء تغذیه در این شرایط و کمبود غذایی آمار مهمی هستند که نشان‌دهنده همین موضوع است. اخیرا بسیاری از زوجین جوان دوباره پیش خانواده‌های خود بازگشتند زیرا نتوانسته‌اند برای خود مسکن تامین کنند. این‌ها کنار هم افزایش‌دهنده ناامیدی در جامعه است. اجاره نشینی این ناامیدی را پررنگ‌تر می‌سازد.بسیاری از کشور‌ها مسکن اجتماعی دارند و به نسبت درآمد از مردم اجاره بها دریافت می‌شود ولی چنین چیزی در ایران وجود ندارد.توسعه اجاره نشینی یعنی اینکه مردم روز به روز ناامید‌تر می‌شوند و از دسترسی به حق مسکن خود فاصله می‌گیرند.»