روزنامه آرمان ملی
1400/10/21
«اجراي تامين زنجيره مالي» با تاخير
آرمانملی- محمدسیاح : تامین مالی زنجیرهای روشی است که بانکمرکزی آن را برای تامین مالی بخشهای مختلف موثر میداند چراکه میتواند بدون خلق نقدینگی جدید هم بهبود ترازمالی بانکها کمک کند هم به بخش تولید تامین تسهیلات لازم جهت توسعه را بدهد! اما این روش آن طور که بانکمرکزی برای تبلیغ آن تبلیغ میکند طرح عجیب و غریب و کشف جدیدی نیست! در این روش بانکها اصل مبلغی که در زنجیره مورد نیاز است را برای خریدار تضمین میکنند تا خریدار بتواند با گرفتن اوراقی موسوم به برات الکترونیک یا گواهی اعتبار مولد(گام) بتواند نیازهای خود برای ادامه کار را از فروشنده تهیه کند! بهعبارت دیگر بانک تضمینکننده اعتباری است که خریدار برای تامین مواداولیه یا کالا و خدماتی که برای ادامه تولید نیاز دارد را ایجاد و آن را تضمین میکند! بانکها در این موضوع ذینفع هستند چراکه خریدار باید برای تامین این اوراق به بانکها مبالغی را پرداخت کنند هرچند که گفته شده این مبلغ خیلی پایین است ولی بههرحال بانکها از این محل منتفع خواهند شد با وجود اینکه نظام بانکی کشور از طریق تامین مالی زنجیره ارزش بهعنوان یکی از مهمترین نهادههای تولید میتواند نقش اساسی در تقویت زنجیرههای ارزش مختلف صنعتی، معدنی، کشاورزی و خدماتی ایفا کند و رویکرد تامین مالی زنجیره ارزش کاهش ریسکها و تحقق بهتر ماموریتهای نظام بانکی از طریق مصرف هوشمندانه تسهیلات در گلوگاهها، ایجاد اتحادهای استراتژیک بینحلقهای، کاهش ریسک اعتباری، به هدفنشینی تسهیلات و ارائه وثایق است اما، برخی از کارشناسان معتقدند که مزایای این روش بیش از حد بزرگنمایی شده است! علی سعدوندی، کارشناس ارشد اقتصاد کلان و بانکداری در این باره به «آرمانملی» گفت: این طرح و بهطور کلی برای ابزارهای مالی جدید بهویژه برات الکترونیک میتواند مفید باشد؛ اینکه برات تبدیل به یک سند الکترونیکی قابل مبادله تبدیل شود اقدام خوبی است و در نظام بانکی هم تاثیر مثبت خواهد داشت، اما این اثر در حد اغراقی که صورت گرفته، نیست. او ادامه داد: اینکه دیگر خلق پول صورت نگیرد اینطور نیست چراکه خلق اعتبار انجام میشود و جای دیگر از منابع پولیای وجود دارد استفاده خواهد شد و درواقع این طرح خوب و مفیدی است منتهی درباره آثار آن اغراق زیادی صورت گرفته و باید مانند این طرح؛ دهها طرح دیگر اجرا شود تا در خلق و نقدینگی و پول شاهد گشایش باشیم. سعدوندی درباره قابل انتقالشدن برات اظهارداشت: مساله این است که اگر براتی ایجاد میشود بتوان آن را به فرد دوم و سوم مانند چک حامل منتقل کرد و این اتفاق خوبی است ولی نه در این حد که اعضای مدیران عامل چند بانک و ریاست بانکمرکزی چنین طرحی را افتتاح کنند! رشد نقدینگی ادامه دارد این کارشناس ارشد اقتصاد کلان و بانکداری در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه برات هم باید در نهایت نقد شود؛ آیا این نقدشدن همان ایجاد نقدینگی با تاخیر از سوی خریدار نیست، به مفهوم دیگر نمیتوان گفت این روش به ایجاد نقدینگی کمکی نمیکند، توضیح داد: بله درست است و از این نظر این روش راهگشا نیست ولی از این نظر که برات قابل انتقال میشود میتوان به این طرح توجه کرد. او در پاسخ به این سوال که با توجه به این موضوع این روش چطور در اخذ تسهیلات برای زنجیره از سوی بانکها کمککننده باشد، افزود: بانکها در حقیقت تضمینکننده و تسهیلکننده این فرآیند هستند و حقالعملی هم برای این کار دریافت میکنند، حرف بانک این است که نیاز به تامین مالی در فرآیند زنجیره تولید کاهش پیدا میکند، شاید منظور شما این باشد که بانکها منابع را به بانکهای دیگری اختصاص دهند که درست است؛ اگر کل زنجیره تولید یعنی از تولیدکننده تا مصرفکننده بتواند در این زنجیره یکدیگر را تامین کنند نیاز به تامین مالی از سوی بانک کاهش پیدا خواهد کرد. از این نظر برای بانکها و بنگاهها مفید خواهد بود. اعتباری که از بین نمیرود سعدوندی پاسخ به این پرسش که چون بانک تضمینکننده این برات است اگر خریدار در زمان سررسید نتواند این برات را برای فروشنده نقد کند، چه اتفاقی میافتد؛ آیا ریسک اعتباری برای این اوراق از بین میرود، تصریح کرد: خیر از بین نمیرود؛ در حقیقت برات مانند LC یا همان اعتبار اسنادی است؛ دقیقا این برات معادل اعتبار اسنادی داخلی است که اگر مثلا خریدار نتواند پول فروشنده را بدهد بانک باید این پول را پرداخت کند. بنابراین ریسک اعتباری بانک کاهش پیدا نمیکند. او تایید کرد که درواقع منابعی که بانک باید برای پرداخت تسهیلات در اختیار داشته باشد هم در اینجا ضروری است تا بتواند در صورت عدم توانایی پرداخت خریدار، پول فروشنده را پرداخت کند. منتهی ممکن است که بانکمرکزی از بانکها بهدلیل این ابزار کفایت سرمایه نخواهد. او اضافه کرد: در حقیقت بانکمرکزی به نوعی سرخودش را شیره میمالد که این از نظر نظارت بانکی این اقدام هم به نوعی تضمین اعتباری است و نیاز به کفایت سرمایه دارد، اما ممکن است که بانکمرکزی در این زمینه سختگیری نکند. همانطور هم که از گذشته تا امروز نسبت به مقررات کفایت سرمایه سختگیری بسیار زیادی داشته ولی در کنار آن تخطی و ترک فعل هم از نظارت بانکی کرده است! احتمال دارد که این ابزار هم به مسری برای بانکمرکزی تبدیل شود که از زیر مسئولیت نظارت بانکی شانه خالی کند! برات همان خلق پول محدود است این کارشناس ارشد اقتصاد کلان و بانکداری درباره اینکه در زنجیره ممکن است برخی برات را نپذیرند، گفت: این برات میتواند در دست دومی بماند ولی باید به سومین نفر زنجیره پول نقد پرداخت کند. برات هم به نوعی خلق پول است، اما بهصورت محدود. منتهی اگر ریسک اعتباری کل سیستم را کاهش دهیم که احتمال دارد چون الکترونیکی است ریسک اعتباری کل سیستم کاهش پیدا کند؛ از این جهت به نفع اقتصاد خواهد بود. سعدوندی در پاسخ به این پرسش که این روش بر روی تورم اثر موثری خواهد داشت، ادامه داد: اعتقاد بانکمرکزی این است که این روش روی تورم تاثیر جدی دارد ولی بهنظرم این روش تاثیر جزئی و شاید چند دهم درصد داشته باشد. او تاکیدکرد: این روش خوبی است ولی بیش از حد روی آن تاکید شده است؛ این یک ابزار بانکی در کنار صدها ابزار دیگر است که اصلا نباید به رسانهها کشیده میشد وقتی به رسانه کشیده شد یعنی جعبه ابزار بانکمرکزی خالی است، چون روی این روش مانور میدهند! بعدها باید سیاست تغییر کند تا ما بتوانیم یک بانکمرکزی موثر داشته باشیم و اولین سیاست هم این باشد که یک فرد مقتدر با سواد و دانش در راس بانکمرکزی قرار بگیرد. انتظار رفع همه مشکلات نیست حمید آذرمند، مدیر پروژه تامین مالی زنجیره تولید معتقد است: با اینکه نمیتوان انتظار داشت طرح تامین مالی زنجیرهای تولید همه مشکلات ناشی از اعطای تسهیلات به تولید را رفع کند، اما قطعا در کاهش زمان اعطای تسهیلات، تقویت تولید و شفافشدن عملکردهای جزئی و متنوع مالی بخش تولید و کل اقتصاد ایران گرهگشا خواهد بود. او با آگاهی از بحثهایی که به شکل غیردقیق درباره پروژه SCF (پروژه تامین مالی زنجیره تولید) مطرح شده؛ خاطرنشان کرد: مسیر تازه تامین مالی بنگاههای اقتصادی به هیچ وجه یک مکانیسم انقباضی برای ممانعت از رسیدن منابع اعتباری و پول به صنایع و کسبوکارها نیست بلکه مسیری است مدرن و دقیق که از اتلاف منابع مالی جلوگیری میکند، به نیاز واقعی صنعت به سرمایه در گردش بهخوبی پاسخ میدهد و نظارت بر مسیر دریافت و مصرف اعتبارات بانکی را ارتقا خواهد داد. SCF به زبان ساده آذرمند در تشریح ساده این طرح افزود: فرض کنید شما یک بنگاه هستید که تلاش دارید بابت سرمایه در گردش، تسهیلات بگیرید. در فرآیند تولید از ابتدا تا تامین مالی و فروش چه اتفاق میافتد؟ اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم باید گفت که تولیدکننده در هنگام تولید در یک مسیر حرکت میکند که نیازمند سرمایه در گردش است. شما امروز میخواهید تولید کنید، اما برای محصولی که الان تولید میکنید مثلا تا سهماه دیگر که آن را میفروشید، درآمدی نخواهید داشت و حتی به فرض فروش سریع هم، احتمالا منابع حاصل از فروش محصول به شکل نقد بهدست شما نمیرسد. بنابراین یک عدم تطابق زمانی بین تولید، فروش و کسب درآمد از این جریان برای شما بهوجود خواهد آمد. درواقع تا شما به پول برسید، زمان زیادی باید بگذرد. این یعنی از زمانیکه مواداولیه میخرید تا زمانیکه محصول تولیدی خود را میفروشید، یک فاصله زمانی وجود دارد و در این دوره بابت تامین نیازهای مالی بنگاه تحتفشار خواهید بود. جریان نقدی یا همان Cash flow هیچ بنگاهی آنقدر نیست که در این دوره زمانی خرید، تولید و فروش با ۱۰۰درصد منابع خود، مواد مورد نیاز و مسائل و دغدغههایی که در زمینه تولید دارد را پوشش دهد یا از طریق سرمایه در گردش خود مشکلاتش را حل کند. او ادامه داد: درواقع در این فاصله تولیدکننده حتما به سرمایه در گردش و منابع مالی نیاز دارد؛ بنابراین برای این وضعیت کاری باید کرد. بهطور سنتی همواره مسیر به این شکل بود که فعال صنعتی به بانک مراجعه میکرد و با گذاشتن وثیقه معتبر، اقدام به اخذ منابع مالی مورد نیاز خود از بانک میکرد؛ اما مشکل اینجا بود که اگر مستغلات و املاکی نداشت نمیتوانست موفق به اخذ وام شود. آذرمند ادامه داد: بارها و بارها فعالان اقتصادی اعلام کردهاند که وقتی به بانک مراجعه میکنند، بانک برای وثیقه از آنها ملک در شهر تهران درخواست کرده است. این یعنی اینکه سیستم اعتباری بهگونهای طراحی شده که بنگاه را ناچار میکند بخشی از دارایی یا پسانداز خود را به ملک و مستغلات تبدیل کند. این خود حجمی از تقاضای کاذب و مازاد در بازار مسکن ایجاد میکند. در شرایط معمول وقتی بانک، ملک را بهعنوان وثیقه میپذیرد، تسهیلات را به بنگاه میدهد، اما این فرآیند دو تا سه ماه طول میکشد. بنگاه هم بعد از این فرآیند تسهیلات را صرف خرید مواداولیه میکند. بعد هم که آن را در فرآیند تولید بهکار میگیرد و در نهایت هم کالای خود را به فروش میرساند. مدیر پروژه SCF تصریح کرد: در این میان اگر بخواهیم نقدی به سیستم کنونی وارد کنیم، اولا از همین وثیقه باید شروع کنیم که نحوه اعطای تسهیلات به صنایع را بهشدت سخت کرده است. ثانیا، بعداز دریافت تسهیلات، تولیدکننده با وضعیتی روبهرو میشود که در آن، بازده بازارهای مختلف اعم از ملک از بازده مورد انتظار تولید بالاتر است. طبیعی است که فرد تسهیلات دریافتی را از مسیر تولید خارج کرده و صرف خرید دارایی میکند. منابع هم که یارانهای است و درحالیکه نرخ بهره باید حدود ۵۰درصد باشد، با بهره ۱۸درصد تسهیلات را دریافت میکند. بنابراین آنچه در عمل اتفاق میافتد این است که در یکطرف ترازنامه شرکت یا فرد، با داراییهایی که به تولید بیربط است منبسط و بزرگ میشود و از دیگر سو، طرف دیگر ترازنامه که به فرآیند تولید مربوط است با تنگنا مواجه است. این تنگنا موجب خواهد شد تا تولیدکننده دائما به بانک مراجعه کرده و درخواست وام دهد. او معتقد است: این از یکسو باعث فشار به بانکها خواهد شد و از دیگرسو، نسبت تسهیلات اسمی به GDP طی یک بازه زمانی اندکی به هفت دهم میرسد که عدد بسیار بالایی است. این مورد دوم نشان میدهد وجوه نقد در حال خروج از تولید و ورود به بازارهای دیگر و فعالیتهای واسطهگری است این اشکال بزرگی است. اشکال دیگر شیوه فعلی تامین مالی این است که تولیدکننده به فرض مواداولیه را برای تداوم تولید خریداری میکند و کالا هم تولید کرده و آن را هم فروخته است؛ اما پولی به حساب او نیامده و هزینه مواد و قطعات خریداری شده را هم پرداخت نکرده؛ پس اتفاقی که افتاده این است که وی از یکسو طلبکار شده و از دیگرسو پولی هم وارد حساب او نشده است. درواقع نه پولی برای پرداخت دارد و نه درآمدی در ازای تولید بهدست آورده است. وضعیتی که باعث میشود در ترازنامه، بنگاه همزمان هم طلبکار و هم بدهکار باشد. هیچ سازوکاری برای تهاتر دارایی– بدهی شما وجود ندارد. شما هم خیلی بدهکارید و هم خیلی طلبکارید. وضعیتی که باعث بروز مشکلات جدی در بنگاه خواهد شد. آذرمند در پاسخ به این پرسش که تامین مالی زنجیرهای، آیا این روش تمامی نقایصی را که برشمردید برطرف خواهد کرد، گفت: اگر از طرف دیگر به قضیه تولید و تامین مالی دقت کنید، میتوان اهمیت و جایگاه اعضای زنجیره در مسیر تامین مالی را فهمید. اعطای تسهیلات به همه بنگاهها کار درستی نیست. میتوان بدهی این بنگاهها را با همدیگر تهاتر کرد به شرطی که اینها را بههم متصل کرد. امروز بنگاههایی که در یک زنجیره تامین قرار دارند در زمینه تهاتر بدهی بههم وصل نشدهاند، اما اینکه اعطای تسهیلات بهصورت جداجدا به این بنگاهها چه دلیلی دارد این است که شاید چون سازوکار دیگری وجود ندارد. عدم تطابق و طراحی سازوکاری برای تهاتر دارایی– بدهی، اخذ چندینبار تسهیلات و پرداخت چندین مرتبه سود بانکی همه از عوارضی است که سیستم کنونی تامین مالی صنعت با آن درگیر است. بههرحال این هم روشی برای تامین مالی تولید است که در کنار روشهای دیگر مورد استفاده قرار خواهد گرفت با این حال بانکها باید منابعی هم برای عدم تسویه خریدار با فروشنده در اختیار داشته باشند تا بتوانند این روش پرداختی را تضمین کنند درغیر اینصورت قطعا این روش هم با افزایش بدهیها به شکست خواهد انجامید.
سایر اخبار این روزنامه
«مرگهاي جادهاي» جاي كرونا را گرفت
«مذاكره ايران و آمريكا» با واقع بينی در دسترس است
خطر افـزایـش قـربـانیــانِ زیر خط فقـر
روسها نميخواهند ايران در سوريه رقيب شان باشد
برخی از یاران انقلاب به هاشمی جفا کردند
«اجراي تامين زنجيره مالي» با تاخير
دود سفید از هتل کوبورگ بلند میشود؟
خودروسازان زيانده « فرار رو به جلو» نكنند
شرایط احتمالی توافق برجام
خانههای خالی با مالیات پر نمیشوند
تصویب کلیات لایحه بودجه با اما و اگر
الزامات پیوستن به نظام زنجیره ارزش جهانی
نگرانیهای مذاکرات سخت وین