روزنامه ابتکار
1400/10/21
بازیگران کودک و نوجوان با چه آسیبهایی روبهرو هستند؟ کودکیِ از دست رفته پشت قاب تصویر
گروه فرهنگ و هنر – بازیگری شغلی است که شاید شهرت و معروفیت به همراه داشته باشد اما همین شهرت باعث محدودیتهای بسیاری میشود و زندگی این افراد را تحتالشعاع قرار میدهد. اما اگر این بازیگران خردسال یا نوجوان باشند، این محدودیتها ممکن است به سمت آسیب هم پیش برود.در بیشتر فیلمها و سریالها شاهد نقشآفرینی کودکان و نوجوانها هستیم، اما آیا تا به حال فکر کردهاید که این بچهها که یا سنین بلوغ را پیش رو دارند یا در حال گذر از آن هستند، ممکن است با چه آسیبهایی روبهرو باشند؟ کودکانی که به جای بازی با همسالان خود به ناگاه وارد محیطی حرفهای میشوند که اختلاف سنی قابل توجهی با دیگر افراد گروه دارند. بعد هم شاید به واسطه شهرتی که با بازی در یک نقش پیدا میکنند با محدودیتهای گوناگونی در زندگی شخصی و اجتماعی خود روبهرو شوند. ارسلان قاسمی که فعالیت بازیگری را از سن هفت سالگی با مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» در نقش کودکی بیژن (پارسا پیروزفر) آغاز کرد، در مورد ورود کودکان به دنیای تصویر میگوید: اجازه بدهید بچهها، بچگی کنند.
او در برنامه «خندوانه» در این مورد، توضیح داد: خودِ من به شخصه، نمیتوانم بگویم بچگی کردهام. چون شما وارد دنیای آدم بزرگها میشوید و از همه اینها بدتر این که یک سری چیزها را زودتر از سنتان تجربه میکنید و در محیطی قرار میگیرید که حداقل اختلاف سنیتان با دیگران ۱۰، ۱۵ سال است و این در درازمدت میتواند آسیبهای رفتاری بزند و موجب افسردگی شود.
قاسمی با بیان این که «در دوره راهنمایی تایمی بود که نتوانستم کار کنم، یعنی پروژهای نبود که نیاز به بازیگر آن سنی داشته باشد»، ادامه داد: فکر من مدام این بود که نکند بد شدهام، نکند دیگر تواناییاش را ندارم. بحث این است که پدر و مادر از دید خودشان میبینند و دوست دارند بگویند بچه من شناختهشده و آرتیست است، محبوب است ولی واقعا ضررهایی که به آن کودک میرسد بسیار است.
او با اشاره به این که «من یک سری چیزها را واقعا تجربه نکردم و از سنی به بعد نتوانستم با خانوادهام سفر بروم، فروشگاه بروم»، گفت: من تا کلاس سوم ابتدایی را سر صحنه خواندم. سر «در چشم باد»، در یک اتاق دو در دو، معلمی از فومن میآمد و من درس میداد. شرایط کار را در نظر بگیر، شش صبح مرا میبردند، هفت و هشت شب کار تمام میشد، برمیگشتیم هتل و من تازه باید مینشستم درس میخواندم.
قاسمی در پایان این بخش از صحبتهایش گفت: منِ نوعی بخواهم بابت این موضوع حرف بزنم میگویم اجازه بدهید هر کاری در زمان خودش پیش برود.
آرمیتا مرادی، یک بازیگر دیگر که از سنین کودکی در تلویزیون دیده شده است، درباره بازیگری گفت: دیده شدن برای هر انسانی جذاب است، من سینما را دوست دارم اما برای حضور در سینما، کودکیام را از دست دادم، زیرا بین همسن و سالان خودم نبودم. بین بزرگان بودم و با محدودیتهایی روبهرو بودم اما قبول کردم که اگر بخواهم از سینما بروم، برایم سخت است.
اینها آسیبهایی است که کودکانی که در این حرفه فعالیت داشتهاند و حالا به سن برگسالی رسیدهاند، آنها را با گوشت و پوست و استخوان درک کردهاند.
در این میان چگونگی رفتار گروه با کودکان در گروه کار اهمیت بسیاری دارد. در همین رابطه مرضیه برومند، کارگردان مطرحی که سالها با کودکان و برای کودکان فیلم ساخته است، در گفتوگویی گفته است: کودکانی که در فیلمی بازی میکنند معمولا دو دسته هستند؛ دسته نخست آنهایی که حرفهشان بازیگری است و برای این کار تعلیم دیدهاند، یعنی ممکن است به طور اتفاقی در یک فیلم بازی کرده و بعد آن را ادامه داده باشند. الان در این بخش حتی آموزشگاههای کودک هم داریم که البته من اصلا قبول ندارم. برخی از این آموزشگاهها بازیگریِ کودک را تعلیم میدهند و در عین حال جایی هم هستند که بچهها را به پروژهها معرفی میکنند.او افزود: یک دسته دیگر هم بچههایی هستند که انتخاب میشوند تا نقش خودشان را بازی کنند، مثل آنهایی که از کانون اصلاح و تربیت یا در خیابان پیدا و انتخاب میشوند تا نقشی مشابه خود را بازی کنند. در چنین مواردی وقتی یک نقش دستفروش در فیلم وجود دارد، کودکی دستفروش را پیدا میکنند تا او نقش خودش را بازی کند نه اینکه بچهای را بیاورند تا او را در نقش دستفروش نشان دهند، اما نکته مهم این است که هر دو گروه در معرض آسیب قرار دارند.
برومند توضیح داد: در گروه نخست به نوعی کار کشیدن از بچهها را میبینیم یعنی آنها هم به شکلی کودکان کار محسوب میشوند، چون خیلی زود وارد فضای حرفهای میشوند و از درس و استراحت و تغذیهشان خیلی مراقبت نمیشود. اینها معمولاً خیلی فرصت مدرسه رفتن ندارند چرا که بیشتر سر کار هستند و پدر و مادرهایشان معمولا از بچهها بهرهکشی میکنند. این والدین که بچههایشان خیلی اتفاقی وارد کار شدهاند حالا مرتب پیگیر هستند، قراردادهای آنچنانی میبندند، پولهای آنچنانیتر طلب میکنند و قرار حضور جلسهای یا ماهانه برای بچهها معین میکنند تا هر روز بچههای خود را سر یک فیلم یا سریال ببرند. اینها بچههایی هستند که اگرچه به طور حرفهای بازیگری میکنند اما مواردی بوده که بعضی از پدر و مادرها بدهیهای زندگی خود را با پولی که از بازیگری بچهها به دست آوردند تسویه کردند و با وجود اینکه دوست نداشتن یا حتی انزجار از بازیگری در بچه دیده میشد، اما آنها را برای ادامه کار میآوردند تا کمی اوضاع زندگیشان بهتر شود و بعد کار را متوقف کنند. وی با اشاره به اینکه خیلی وقتها در میان بزرگسالان هم نابازیگرهایی بوده که با یک نقش گُل کرده و اوج گرفتهاند، ادامه داد: موفقیت و شرایط کاری این نابازیگرها با بچهها کاملا فرق دارد، بویژه بچههایی که از دسته دوم باشند یعنی آنهایی که نقش خودشان را بازی میکنند. این بچهها معمولاً سرنوشت خیلی غمانگیزی دارند چون از فضای گمنام بودن و پر از محدودیت و حتی ناراحتکنندهی قبلی ناگهان سر از جشنواره در میآورند. یادم میآید در یک از فیلمهایم، کودکی داشتیم که از کانون اصلاح و تربیت آمده بود و در فیلم آنقدر خوب بازی میکرد که توجه همه را جلب کرده بود و در جشنواره هم دیده شد. خیلی هم برایش دل میسوزاندند. ما در آن مقطع خیلی تلاش کردیم هوای او را داشته باشیم چون به هر حال زندگی او تحت تاثیر قرار گرفته بود، اما با این وجود نتوانست در این مسیر کار خود را ادامه دهد آن هم به این دلیل که معمولا این بچهها بخاطر بازی کردن در نقش خودشان وارد این کار میشوند.
برومند یاداور شد: در بین این بچهها فقط یک نفر را به یاد میآورم که توانست موفق باشد، آن هم حسین سلیمانی بازیگر فیلم «مهر مادری» بود که قطعاً به دلیل مراقبتهایی بود که خانم معتمدآریا و مهدی کریمی (تهیهکننده) از او انجام دادند. او شرایط زندگی خاصی داشت اما توانست گلیم خود را بیرون بکشد و زندگیاش را ارتقا دهد. این مورد نشان میدهد کسانی که یک کودک را وارد این عرصه میکنند در قبال او مسئول هستند چون تناقض و پارادوکسی که برای کودک نسبت به زندگی قبل و بعد از بازیگری پیش میآید ممکن است روح و روان زندگی او را در آینده بسیار تحت تاثیر قرار دهد و آسیبزا باشد، به ویژه آنکه بسیاری از این بچهها وقتی بزرگ میشوند دیگر آن جذابیت و شیرینی دوران کودکی را ندارند و به همین دلیل نمیتوانند همانند قبل در عرصه بازیگری فعالیت کنند.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» تاثیر اخبار وین بر بازار ارز را بررسی کرد
دلار در سراشیبی سقوط؟
جلال خوشچهره
شمارش معکوس برای توافق در وین
بازیکنانی که با وجود دریافت حقوق نجومی برای تیمشان بازی نمیکنند
میلیاردرهای نیمکتنشین فوتبال ایران!
بازیگران کودک و نوجوان با چه آسیبهایی روبهرو هستند؟
کودکیِ از دست رفته پشت قاب تصویر
دریاچه ارومیه در مسیر احیای خودش پیش میرود؟
هشدار برای وقوع طوفان نمک
شکست مذاکرات به ضرر آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود
کارتهای سوخته آمریکا در مذاکرات وین
سفر سرپرست وزارت خارجه طالبان به ایران و دیدار با احمد مسعود
تهران میانجی صلح در کابل؟
توضیح اژهای درباره اعتراضات کارکنان دستگاه قضایی
تلاشها برای بهبود وضعیت معیشتی موجب سوء استفاده نشود
سخنگوی سپاه:
انهدام باند زمینخواری و جعل اسناد توسط وزارت اطلاعات
معاون اول رئیس جمهوری:
توسعه شبکه ریلی از راه های نجات اقتصاد کشور است
چقدر تا احیای برجام فاصله داریم؟