روزنامه شرق
1400/10/22
گریز از کار در بخش تولید
گریز از کار در بخش تولید حمزه نوذری . جامعهشناس و استاد دانشگاه فرصتهای شغلی در بخش تولید یا بهتر بگویم خط تولید وجود دارد که متقاضی کمی برای آن هست. عملا نیروی کار رغبتی برای کار در بخش تولیدی به عنوان کارگر ندارد. چرا چنین است؟ آیا این مسئله را میتوان با ارجاع به پایینبودن فرهنگ کار در ایران نسبت داد یا میتوان این مسئله را به علاقه ایرانیان به پشت میزنشینی فروکاست؟ کار در بخش تولید به عنوان کارگر را میتوان به حوض ماهی و ماهیگیری تشبیه کرد. درحالیکه حوض این ماهی پر از آب است اما تعداد کمی مشغول ماهیگیری هستند. مسئله این است که ماهیهای این حوض بسیار کوچک هستند و به سختی صید میشوند و ماهیگیر هم در شرایط بسیار دشواری هم از نظر میزان ساعت و هم از نظر مکان ماهیگیری قرار دارد. ضمن اینکه این حوض از محل سکونت دور است و وقت زیادی باید صرف رفتوآمد به آنجا کرد. شرایط کاری کارگران بنگاه تولیدی در چند دسته طبقهبندی میشوند که هم شرایط مادی و هم اجتماعی، اقتصادی را شامل میشود: شرایط مادی شامل: شرایط نامناسب فیزیکی و بهداشتی محل کار؛ شرایط اجتماعی، اقتصادی شامل: حداقلیبودن مناسبات کلامی کارگر با همکاران، پایینبودن دستمزدها، مرخصیهای حداقلی و ساعات کار طولانی. این شرایط از نظر کارگران پیامدهایی داشته است از جمله اصالتزدایی از کار مولد، تضعیف روابط خانوادگی و خویشاوندی، بههمریختگی ذهنی و خروج روزافزون کارگر از کار تولیدی. شرایط نامناسب کاری (مادی، اجتماعی و اقتصادی) علاقه و وابستگی کارگران را به نوع کارشان (نه کار به طور مطلق) کاهش داده اما ساعات کار مفید کارگران کم نشده است. نظارت دائمی و نوع کار تولیدی به گونهای است که کارگران ساعات کاری مفید زیادی دارند. تقریبا تمامی ساعات را بدون وقفه کار میکنند و به قول خودشان زمان پرتی ندارند، سر کارشان کار زیادی برای انجامدادن دارند و دائما مشغول کار هستند و به این ترتیب سهم تعیینکنندهای در ارزشافزوده دارند. در مواجهه با شرایط نامناسب کاری اغلب کارگران دچار مشکلات عمدهای در محل کار و زندگی اجتماعی خود میشوند. پژوهشها نشان میدهد کارگران جوانتر به دنبال خروج از کار تولیدی هستند و راهبردهایی را دنبال میکنند تا در اولین فرصت به مشاغل خدماتی، خرید و فروش و واسطهگری روی بیاورند، کارگرانی که تجربه کاری بیشتری در بنگاه تولیدی داشتند، اظهار کردند که امید آنها به بهبود شرایط کاری و اقتصادیشان در کار تولیدی بسیار کمتر شده است و روابط خویشاوندی و خانوادگیشان نابسامان شده و فشار و تعارض خانوادگی در زندگیشان افزایش یافته به گونهای که با مشکلات زیادی مواجه میشوند. یافتههای پژوهشها نشان میدهد اعتبار و منزلت کار مولد به علت شرایط نامناسب کاری کاهش یافته است و کار مولد، علاقهمند کمتری دارد. این موضوع پیامدهای اقتصادی زیادی برای جامعه به وجود میآورد از جمله اصالتزدایی از کار مولد و کاهش رشد اقتصادی اشتغالزا. شرایط کاری در بنگاههای تولیدی به گونهای است که نیازها و ضرورتهای اقتصادی کارگر را برآورده نمیکند و شاهد پدیدهای به نام شاغلان فقیر هستیم. علاوه بر آن شرایط کاری در بنگاههای تولیدی کوچک به گونهای است که کارگران در فضای کوچک و بسته با حداقلهای بهداشتی و ارتباطات کلامی ناچیز کار میکنند که هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی بسیار ضعیف میشوند. اگر شرایط کاری به گونهای باشد که کارگر ارتباطات کلامی با همکاران داشته باشد، کمتر دچار بیگانگی از کار میشود بهعبارتی، ارتباطات بیشتر، فرسودگی شغلی را کاهش میدهد.دستمزدهای پایین و ساعات طولانی کار و رفتوآمد از منزل تا محل کار، وقت آزادی برای آنکه کارگر به خانواده و دیگران بیندیشد باقی نمیگذارد در نتیجه کارگران علاوه بر محل کار و در روند تولید، در زمینه خانوادگی نیز دچار مشکلات عدیدهای میشوند. کارگران بنگاه تولیدی اغلب شرایط کاری خود را با سایر مشاغل مقایسه میکنند. در مقایسه با مشاغل خدماتی و خرید و فروش احساس نابرابری و فرودستی دارند درحالیکه جزء کارگران مولد هستند و سهم زیادی در ارزشافزوده محصول نهایی دارند. این کارگران احساس میکنند نسبت به ساعات کاری که مشغول فعالیت هستند در دستمزدها و سود در پایینترین مرتبه قرار دارند، در چنین شرایطی که دستمزدها از حداقل زندگی کمتر است کارگر نمیتواند نیروی خود را بازیابد و مایحتاج خانواده را تأمین کند که نتیجه آن شکلگیری شاغلان فقر است. شرایط نامناسب کاری مانع جدی بر سر فرهنگ و اخلاق کار و زمینهساز بیگانگی از کار است. بیگانگی کارگر تولیدی از درون تولید آغاز میشود و سپس در فعالیتهای روزانه دیگر رخ میدهد. کارگری که شرایط نامناسب کاری را تجربه میکند از کار بیگانه میشود و سپس این روند در عرصه خانواده و سایر افراد ادامه مییابد. اگرچه شرایط کاری که در آن روابط انسانی و ارتباطات غیررسمی میان کارگران وجود دارد از نظر کارگران شرط لازم در کاهش بیگانگی و گسترش فرهنگ کار است اما شرط کافی نیست. نتایج نشان میدهد که شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که صاحبان بنگاههای تولیدی (کارفرمایان) وقت و توان اندیشیدن به بهبود شرایط کارگران را ندارند و این مسئله در اولویت کاری کارفرمایان قرار ندارد. برای بهبود شرایط کاری کارگران موانعی است که کارفرما باید برطرف کند مانند: وضع بهداشتی محیط کار، شرایطی که کارفرما باید به وجود بیاورد مانند توجه به نیازهای کلامی کارگران و رفع برخی موانع مانند بهبود کسبوکار، ثبات اقتصادی پویاسازی فضای اقتصادی که به حمایتهای دولتی برمیگردد. در این میان باید به نکته مهمی توجه کرد و آن این است که نسبتدادن همه مؤلفههای شرایط نامناسب کاری به شرایط اقتصادی مانع از توجه به اشتباهات کارفرمایان در نحوه مدیریت بنگاه تولیدی است. برخی شرایط که بیان شد مانند نبود شرایط انسانی (کلامی) مناسب، کافینبودن امکانات بهداشتی و رفاهی خطای کارفرمایان است که مسئول پیامدهای بیگانگی از کار و اصالتزدایی از کار مولد هستند.
سایر اخبار این روزنامه
مسئولیت حذف ارز دولتی با کیست؟
۱۰ ممنوعیت برای صیانت از حقوق زندانیان
بالاترین حقوق شورای انقلاب را آقا ایوب آبدارچی میگرفت
واکنش سخنگوی دولت به احتمال استیضاح ۲ وزیر یا ترمیم کابینه
مذاکرات سرعت نگیرد توافق موقت مطرح میشود
قفل رانت و امضای طلایی باز میشود؟
آقای احمدیبیغش بفرمایید یک لیوان آب!
بنبست در ژنو
جنجال «علیعسگری»
گریز از کار در بخش تولید
نظارت اثربخش، حلقه مفقوده دولت سیزدهم
۲ ویژگی سیاستمداران محافظهکار
اهمیت هشدار پیشهنگام زلزله برای تهران