روزنامه ابتکار
1400/10/26
ژوبین صفاری آتشی به روان خسته جامعه
طی روزهای گذشته خبرهایی از بازداشت یک سنگ پران به خودروها در اتوبانهای تهران و همچنین بازداشت جوانی که خودروهای قیمت بالا را بدون آنکه صاحبانشان را بشناسد آتش میزد؛ به گوش رسید. فارغ از اینکه پلیس به درستی به وظیفه خود عمل کرده و این مجرمان را دستگیر کرده است اما این ماجراها از زاویههای دیگر هم قابل بررسی و البته هشدار جدی به تصمیم سازان است.از دید روانشناختی حتما متخصصان هم بر این عقیده هستند که این اعمال ناشی از نوعی اختلال و بیماری روانی به حساب میآید اما واقعیت آن است که اگر بخواهیم به آمار و ارقام هم رجوع کنیم اختلالات روانی در جامعه طی سالهای گذشته رو به فزونی رفته و شاید این روزها بتوان در افراد بسیاری رگههایی از اختلالات متفاوت جست و جو کرد که برخی از این اختلالات تنها در صورت فراهم بودن بستر مناسب برای بروز میتواند منجر به آسیب به سایر افراد جامعه شود. در واقع فاجعه زمانی رخ میدهد که جامعه تمام امکانات را برای افراد مستعد اختلال و بروز خشونت فراهم میکند. در این وضعیت شاید آسان ترین کار زدن برچسب بیمار روانی به مجرم و گذر از این وقایع است. اما در زیر پوست آن، اختلاف طبقاتی، بیکاری و احساس سرخوردگیای است که در بسیاری از افراد جامعه احساس میشود و در برخی به صورت عینی ایجاد خشم میکند، اما این دلیل نمیشود که سایر افرادی که دست به این نوع خشونتها نمیزنند عاری از این خشم و کینه در وجود خود باشند. لازم به توضیح است که نگارنده به هیچ عنوان نگاه ضد سرمایهای ندارد اما به واقع مشکل از جایی ناشی می شود که فضای جامعه برای همه افراد جهت رشد و پیشرفت مهیا نیست. مشکل از جایی ناشی میشود که از قضا برخی از این خودروهای لوکس و خانههای آنچنانی نه از گذرگاه تولید و ایجاد اشتغال که از رهگذار معیوب بودن نظم اقتصادی، دلالی های غیر مولد و یا فساد به دست آمده است. این موضوع به طور طبیعی احساس مورد ظلم واقع شدن را به افرادی القا میکند که حتی برای یافتن یک شغل ساده و داشتن حداقلها دچار مشکل هستند. این حوادث بیتردید زنگ خطری است برای جامعه دو طبقهای که اگر به همین رویه ادامه پیدا کند و هیچ پناهگاهی برای بهبود وضعیت پیدا نکند خود به طور مستقیم دست به کار شده و به خشونت بیشتر روی خواهد آورد. افزایش تنشهای روانی طی سالهای گذشته که متخصصان نسبت به آن هشدار دادهاند در بسیاری از موراد ناشی از همین احساس نادیده شدن توسط جامعه و تصمیم سازان است.
واقعیت آن است که وضعیت جامعه امروز محصول سلسله اشتباهات فاحشی است که طی سال های متوالی گرفته شده است و متاسفانه هنوز هم تغییری در آن دیده نمیشود. آنجا که مردم را توصیه به نخوردن و ندیدن و نخریدن میکنند و از آن سو تغییری در مشی زندگیشان ایجاد نمیشود. دیدن فساد، حقوقها و پاداشهای نجومی و... در کنار ناتوانی خود برای از پس برآمدن مایحتاج اولیه زندگی قطعاً در افراد سالم هم ایجاد ناراحتی میکند چه آنکه شخصی مستعد اختلال یا خشونت نیز باشد که در این صورت همه چیز برای بروز این خشم و آسیب زدن به سایرین برایش فراهم است. بنابراین شاید این زنگ خطری باشد برای تصمیم سازانی که فکر میکنند رفتار سلبی و قهری برای زدودن چنین مشکلاتی کافی است. واقعیت آن است که جامعه نیازمند رهایی از احساس بی عدالتی در امکان برای پیشرفت است. موضوعی که میتواند حتی در صورت وجود کمبودها، فضا را برای همه قابل تحملتر کرده و مردم را برای زیست مسالمت آمیزتر کنار یکدیگر بدون احساسهای منفی آمادهتر کند.
سایر اخبار این روزنامه
زنگ خطری که واشنگتن احساس میکند
آب سرد ایران و چین بر پیکر تحریمهای آمریکا
ژوبین صفاری
آتشی به روان خسته جامعه
چرا خودکشی کودکان در جهان افزایش یافته است؟
خودکشیهای تلخ کودکانه
آیا سرمایههای مشکوک در سینما جریان دارد؟
سینما، گذرگاهی برای پولشویی؟
مدیران استقلال و پرسپولیس بر اساس کدام متر و معیار انتخاب میشوند؟
«صندلیبازی» در فوتبال ایران!
«ابتکار» تاثیرات اجرای توافق ۲۵ ساله با چین بر اقتصاد ایران را بررسی کرد
روزهای روشن در انتظار اقتصاد ایران؟
سومین جلسه دادگاه رسیدگی به تخلفات شهرداری لواسان برگزار شد
کیفهای میلیاردی رشوه
از «وین» چه خبر؟
روند کند اما رو به جلو
وزیر نفت خبر داد
بررسی طرح تخصیص سهمیه بنزین به همه مردم
نشانههایی از آغاز نافرمانی مدنی در عربستان سعودی
بایدن؛ از کاهش محبوبیت تا کابوس انتخابات کنگره
عملیات نجات سگ بزرگ برای بقای جانسون
زلزله ۵ ریشتری کرمان را لرزاند
در واکنش به اتهامزنی امآی۵
چین، انگلیس را تحت تاثیر فیلمهای جیمز باند دانست