روزنامه ایران
1400/10/26
پیشرفت به روایت نخبگان
سوسن صادقیخبرنگار
هفته گذشته دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در سینما فلسطین برگزار شد. در روزهای پایانی این جشنواره سالن شماره 3 سینما فلسطین میزبان چند فرد موفق در برنامهای به نام «روایت پیشرفت» بود تا در این محفل خاطرهگویی از فراز و نشیبهای علم و فناوری حوزه کاری خود بگویند. در این برنامه «دکتر اصغر عبدلی» دانشیار گروه ویروسشناسی انستیتو پاستور و عضو تیم سازنده واکسن (کوو برکت)، دکتر عبدالرضا یعقوبزاده طاری، مدیرعامل شرکت پویندگان راه سعادت و سازنده «ونتیلاتور آیسییو»، دکترعلیرضا میرباقری، استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران و مدیرعامل شرکت نوآوران روباتیک و پزشکی سینا (روبات جراح سینا) و دکتر حمیدرضا مقاره عابد مدیرعامل شرکت دانشبنیان «کامپوزیت گستر سپاهان» و طراح و سازنده «پنجه کربنی پیشرفته» از خاطرهها و فراز و نشیبهای کارهای ارزشمندشان گفتند که میخوانید.
«پنجه های کربنی»؛ دویدن با پاهای فناورانه
دکتر حمیدرضا مقاره عابد مدیرعامل شرکت دانشبنیان «کامپوزیت گستر سپاهان» است. او طراح و سازنده «پنجه کربنی پیشرفته» است. محصولی که باعث میشود نه تنها معلولان این مرز و بوم بدون وابستگی به شرکتهای خارجی راه بروند، بلکه میتوانند بدوند. مقاره عابد در جشنواره عمار و در برنامه «روایت پیشرفت» و محفل خاطرهگویی علم و فناوری از موفقیتش میگوید که الهام گرفته از تربیت پدرش است که همیشه با وجود مشکلات میگفت: «خدا هست.»
مقاره عابد در این محفل خاطره گویی ابتدا گذری به گذشته دور زده و میگوید: «25 سال پیش وقتی 10 ساله بودم با پدر 50 سالهام در ماشینش در حال رفتن به جایی بودیم که در مسیر بیمارستانی را نشان داد و گفت حمیدرضا این بیمارستان را میبینی، گفتم بله. گفت وقتی 20 ساله بودم پولی هم نداشتم چند پزشک به من گفتند میخواهیم در این منطقه از اصفهان بیمارستانی بسازیم اما پول نداریم. من به پزشکان گفتم که کاری ندارد جور میکنیم. پزشکان از من سؤال کردند که تو پول داری؟ در جواب آنها گفتم نه ندارم ولی میتوانم از افرادی دعوت کنم تا به خانه ما بیایند تا پولی جمعآوری کرده و کار ساخت بیمارستان را شروع کنیم.»
وی با اشاره به اینکه همان بیمارستان یکی از بهترین بیمارستانهای شهر اصفهان است، میافزاید: پدرم در بازار حجرهای داشت و همیشه سعی میکرد مشکلات مردم را حل کند از اینرو این حس ناخودآگاه به من هم منتقل میشد و حتی میگفتم قلکی دارم من هم میتوانم کمک کنم و میگفت مشکلی نیست. پدرم با رفتار و اعمالش به من یاد داد هرکاری میتوانید برای شخصی انجام دهید، دریغ نکنید. موضوع بعدی هم که با رفتار خود به من یاد داد این بود که هر موقع کار سخت میشد همیشه میگفت «خدا هست» و «خدا خیلی بزرگتر از مشکلات است.» ولی ما گاهی به پدر معترض میشدیم که شما میگویید «خدا هست» پس چرا مشکلات ما حل نمیشود البته که با گذشت زمان و رسیدن موعدش حل میشد ولی ما کم حوصله بودیم.
مقاره عابد درباره راهاندازی کسب و کارش اینگونه توضیح میدهد: در سال 91 با دکتر نصر همکارم تصمیم گرفتیم شرکتی را در زمینه کامپوزیتهای پیشرفته حوزه نفت راهاندازی کنیم مدتی مشغول به این کار بودیم که دکتر نصر پیشنهاد دادند که پروژه نفتی را برای دنیایمان بگذاریم و برای آخرتمان کار بهتری انجام دهیم. از ایشان سؤال کردم این چه موضوعی است که به درد آخرتمان میخورد. دکتر نصر گفت ساخت پنجههای کربنی برای معلولان کشور. چون هم اکنون معلولان ما بشدت محتاج پاهای مصنوعی هستند ولی متأسفانه بهدلیل تحریم ها و هزینههای گزاف آن قادر به خرید آن نیستند. من از این پروژه کار برای آخرت استقبال کردم و شروع به ساخت پنجههای کربنی کردیم و بعد از یکسال نمونه اولیه آن را رونمایی کردیم ولی برای تولید انبوه آن با مشکلات زیادی روبهرو شدیم و اگر خدا نبود راه به جایی نبرده و موفق نمیشدیم چون دو مشکل عمده سر راه ما قرار داشت یکی تحریم و دیگری خودتحریمی. وی میافزاید: اول از خودتحریمی و مشکلات داخلی بگویم و اینکه ما در کشور با سه دسته مسئول روبهرو هستیم. یک دسته از مسئولان حال دردسر ندارند و با اینکه مجموعه حاکمیتی و انقلابی بود ولی برای خرید پنجههای کربنی از ما نه تنها کمک نمیکرد بلکه سنگاندازی کرده و اعلام میکرد میخواهد محصولات خارجی را وارد کند تا به او بگویند هم دستتان درد نکند و هم اینکه در این میان با خرید محصولات خارجی اتفاقاتی برایش میافتاد که برایشان خیلی خوب بود. دسته دیگر از مسئولان هم هستند که در کل حال و حوصله تحول را ندارند و تنها دنبال روزمرگی و دریافت حقوق هستند اما دسته سوم مسئولی است که خواهان شراکت در پروژه است. این مدل مسئول به ما گفت اگر میخواهید این کار انجام شود باید با من شریک شوید! ... خلاصه گذشت و به حرف پدرم رسیدم که «خدا هست» چون نه تنها با توکل بر خدا این مسئول رفت بلکه وقتی مسئول دیگری سرکار آمد ورق برگشت. وی از این پروژه استقبال کرد و حمایتها شروع شد که با تحریم دوم روبهرو شدیم و آن هم تحریم رزین از سوی کشور فرانسه بود ولی نباید کار را متوقف میکردیم و باید با مشکلات میجنگیدیم ولی باز با توکل بر خدا و اینکه «خدا هست» آنقدر تلاش کردیم تا توانستیم خودمان رزین تولید کنیم. مقاره عابد در ادامه میگوید: هدفمان تولید پنجههای کربنی برای معلولان بزرگسال بود اما وقتی در برنامهای چشمهای گریان مادری را دیدم که از سیاستمداران جهان گله میکرد که چرا در میان دعواهای سیاسی در جهان فرزندش نتواند پای مصنوعی خریداری کند و راه برود. با دیدن این صحنه به فکر ساخت پنجههای کربنی برای کودکان افتادم و گفتم باید کاری کنیم که این بچهها نه تنها راه بروند، بلکه بدوند و این اتفاق هم افتاد و الان بچه همان مادر به نام محمدمهدی بخشی میتواند بدود و یکی از امیدهای قهرمانی پارالمپیک کشور است و از چهره مادری که از دویدن فرزندش لذت میبرد من نیز لذت میبرم و افتخار میکنم با پنجه کربنی ساخته شده ما هم اکنون شاهد قهرمان فعلی و آینده پارالمپیک کشور هستیم و باز به یاد حرف پدرم میافتم که می گفت:خداهست.
جراحی از راه دور با «روبات سینا»
خبری این گونه منتشر شد «روباتی برای جراحی ساخته شد.» چند تا از بچهها با حسرت گفتند «حیف که تحریم هستیم و این روبات را به ما نمیفروشند.» همین که گفتند این روبات را به ما نمیفروشند، خیلی به من برخورد و همان موقع جرقه ساخت روبات جراح در ذهنم شکل گرفت.
اینها جملات دکتر علیرضا میرباقری، استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران و مدیرعامل شرکت نوآوران روباتیک و پزشکی سینا است، کسی که به همراه تیمش سازنده روبات جراح «سینا» است.
میرباقری درباره 18 سال پیش این گونه میگوید: «جوان و پرانرژی بودم و شروع به تحقیق در زمینه روباتهای جراح کردیم و با فناوری خیلی پیچیدهای روبهرو شدیم ،چرا که متشکل از مکاترونیک و پزشکی بود. از طرف دیگر چون فناوری این روبات که «داوینچی» نام داشت به صورت انحصاری در دست امریکا بود، از این رو نمونهای هم نداشتیم تا مهندسی معکوس کنیم ،بنابراین چارهای بجز یادگیری این فناوری بسیار پیشرفته وجود نداشت و کار بسیار کلافه کننده بود.» وی میافزاید: «آن روزها بیماران را به جراحی با روبات تشویق میکردند که دارای عوارض کمتری است از اینکه بیماران ما به علت هزینه گزاف آن نمیتوانستند چنین سفری را انجام دهند انگیزهام را برای ادامه کار بیشتر میکرد تا اینکه بعد از سه سال کار سخت اواخر سال 85 روبات دستیار جراح خود را ساختیم و توانست از جراحی کیسه صفرای مردی 55 ساله در بیمارستان امام خمینی موفق بیرون بیاید.» میرباقری بعد از این کار موفقیت آمیز برایش پذیرشهای متعددی از دیگر کشورها از جمله دانشگاه «جان هاپکینز» میرسد، ولی مردد میماند که برود یا بماند ،اما اتفاقی که میافتد مانع مهاجرتش میشود و در کشور ماندگار میشود تا بتواند سامانه جراحیهای راه دور را با دریافت مجوزهای داخلی و جهانیاش که در سال 1402 راهاندازی میشود نیز طراحی کند. وی درباره اتفاق ماندنش در کشور میگوید: «وقتی بالای سربیماری که جراحی شده بود رفتم او دست مرا در دست خود گرفت و فشرد و اشکی از گوشه چشمانش خارج شد .وقتی آن صحنه یادم میآید تنم از عرق خیس میشود، ولی همان باعث شد که بی توجهی مسئولان را نادیده گرفته و بمانم و به مردم کشورم خدمت کنم.» این استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، با بیان اینکه ما انحصار 20 ساله شرکت امریکایی را شکستیم و این خبر در دنیا پیچید، میگوید: «ما به دعوت دانشگاه لوزان سوئیس، روبات سینا را ارائه دادیم و رئیس بیمارستان اظهار خوشحالی کرد که روبات جراحی در حال تولد است که میتواند جای داوینچی را که دارای قطعات مصرفی گرانقیمت است ، بگیرد.» وی با اشاره به اینکه هم اکنون کشورهای چین، روسیه، اندونزی و انگلستان درخواست انتقال فناوری ما را دارند و برنامهای برای ایجاد نمایندگی تولید در دیگر کشورها داریم، میافزاید: «ولی باید بگویم ما برای ساخت این روبات جراح در داخل بسیار سختی کشیدیم، ولی آنچه مرا رنج میدهد این سختیها نیست، بلکه رنج بزرگتری به نام «مهاجرت نخبگان» از کشور است. کارکنان ما اکثراً از دانشگاههای صنعتی شریف، صنعتی امیرکبیر و تهران هستند و پیش از این اگر عمر حضور آنها در شرکت ما دو سال بود، اکنون به 6 ماه رسیده است و مهاجرت میکنند.» میرباقری معتقد است در دانشگاههای صنعتی بخصوص شریف فاجعهای در حال رخ دادن است و کسی توجه نمیکند. او میگوید: «وقتی وارد دانشگاه صنعتی شریف میشوید، احساس میکنید در تونلی وارد شدهاید که دانشجویان را به سمت مهاجرت هل میدهد و فضا به گونهای است که دانشجویان توان ماندن در دانشگاه را ندارند؛ در و دیوار دانشگاه پر از اطلاعیههای پذیرش و رفتن است و پشت در اتاق استادان به دنبال گرفتن توصیهنامه هستند و... همه می توانند بروند و هیچ کسی در اینجا وجود ندارد که به دانشجو بگوید میتوانید بمانید.» وی از رسانهها تقاضا کرد در زمینه نگه داشتن نخبگان در کشور فعالیت کنند. او به سریال «سراب» که در زمان جنگ و دوران کودکیاش از تلویزیون پخش میشد، اشاره کرده و میگوید: «این سریال به داستان ایرانیانی میپرداخت که مهاجرت کردهاند و دچار چه مشکلاتی شدهاند ،اما چرا اکنون چنین سریالهایی ساخته و پخش نمیشود. چرا درباره این بحث مهاجرت فریاد زده نمیشود. این مهاجرتها بزرگترین دغدغه و مشکل من است و در حال جنگیدن با آن هستم ،باید هر طور شده به فکر «ایران» کشورمان باشیم و آن را حفظ کنیم.» استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه به بی توجهی مسئولان اشاره کرده و میافزاید: «وزیر بهداشت کشور اندونزی وقتی دو سال پیش به کشور ما سفر کرد، از روبات سینا بازدید کرد و پشت دستگاه نشست و با آن جراحی کرد و گفت: «من با روبات امریکایی کار میکنم، ولی این دستگاه خیلی خوب کار میکند و باید چند جراح دیگرِ ما این روبات را از نزدیک ببینند و کار کنند. ما دو دستگاه داوینچی را در اندونزی داریم ،ولی چون خیلی گران است، نمیتوانیم برای مردم خود استفاده کنیم و اگر بتوانیم این روبات را با هزینه مناسب و هزینه کم خدمات پس از فروش در کشور توسعه دهیم، خیلی خوب میشود.» میرباقری این گونه تعریف میکند: «یک ماه بعد ما را به اندونزی دعوت کردند، وقتی رفتیم دیدیم آن وزیر، بازنشسته شده ،ولی وزیر بعدی که یک خانم است، در حال طی همان مسیر وزیر سابق است و به شرکتهای اندونزیایی فشار میآورد با ما ملاقات کنند ، اما آنها زیر بار نمیرفتند و ملاقاتها همه در رستوران انجام میشد که باز وزیر فشار میآورد ولی شرکتها از ترس امریکا حاضر با همکاری با ما نبودند تا اینکه یک شرکت حاضر شد این کار را انجام دهد و سرانجام برنامه 4 ساله انتقال فناوری و تولید روبات سینا در اندونزی را در بازار« آ سه آن» منعقد کردیم ،همین طور قرار شد دو روش آموزش جراحی روباتیک هم تأسیس کنیم؛ اتفاقی که در کشور ما هنوز نیفتاده است. و جالب اینکه وقتی برگشتیم و فروش روبات سینا در اندونزی منتشر شد، از وزارت بهداشت با من تماس گرفتند و گفتند ما میدانیم روبات خود را مجانی به اندونزی دادهاید!» وی در ادامه میگوید: «فضا بسیار نامساعد است و با اینکه دو سال دویدهایم ،اماهنوز مجوز نگرفتهایم و حتی به وزیر بهداشت اندونزی گفتیم ما مجوز داخلی نداریم که گفت دستگاه شما خوب است بیایید اینجا مجوز بگیرید.»
«ونتیلاتور ICU» نجات بخش بیماران کرونایی
دکتر عبدالرضا یعقوبزاده طاری، مدیرعامل شرکت پویندگان راه سعادت به همراه تیمش سازنده تجهیزات پزشکی هستند که کار خود را با تمام فراز و نشیبها از سال 77 آغاز کردهاند اما آنچه آنها را سر زبانها انداخته است تلاش بیدریغ 23 ساله آنها برای خدمت به مردم در بخش تجهیزات پزشکی نیست چون تمام آن تلاشها دیده نشده است و آنچه آنها را به تیتر یک اخبار تبدیل کرد، بحث مسأله زندگی و مرگ بیماران در دوران کروناست. یعنی «ساخت ونتیلاتور آی سی یو» یعقوبزاده اینطور قصهاش را شروع میکند: «بعد از اتمام و رسیدن به بازار تجهیزات پزشکی قبلی، در سال 92 در شرکت تصمیم گرفتیم کار مهمتری برای بیماران انجام دهیم از اینرو از بین چند پروژه تعریف شده، تصمیم گرفتیم ونتیلاتور آیسییو بسازیم. 5 سال کار تحقیقاتی ساخت این دستگاه حیاتی طول کشید و قرار بود سال 95 به اتمام برسد ولی برای دریافت مجوز از ما استاندارد اروپایی را خواستند و توانستیم در سال 96 استاندارد اروپایی را دریافت کنیم و بعد از آن یکسال طول کشید تا وزارت بهداشت مجوز فروش دستگاه را برای ما صادر کند.» وی با بیان اینکه نصب آزمایشی ونتیلاتور آی سی یو را از اوایل سال 97 آغاز کردیم، میافزاید: «همانطور که از نامش پیداست برای آیسییو است و برای بیمارانی که بیهوش هستند، استفاده میشود. به عبارتی بیش از 50 درصد از هزینههای آیسییو مربوط به همین موضوع است و حساسترین بخش این دستگاه هم برخلاف دیگر تجهیزات پزشکی، نداشتن امکان تست و دریافت بازخورد و مقایسه با نمونههای خارجی است و اگر خطایی در دستگاه صورت بگیرد زندگی بیمار از دست رفته است از این جهت مسئولیت سنگینی را برعهده داشتیم و وصل کردن آن به بیمار استرسزا بود با اینکه در همکاری با یک شرکت آلمانی تمام تستها انجام شده بود ولی باز کار سختی در پیش داشتیم و ترسناک بود.» مدیرعامل شرکت پویندگان راه سعادت با اشاره به اینکه بعد از یکسال و نیم تلاش توانستیم مجوز نصب دستگاه را بگیریم، میگوید: «وزارت بهداشت سرانجام دلشان برای ما سوخت و 45 دستگاه از ما خریداری کرد و در بهترین بیمارستانهای تهران، شیراز و اصفهان نصب شد تا اگر ایراداتی داشته باشد رفع کنیم و قرار بر این بود که ساخت با 100 دستگاه را در سال 98 شروع کنیم و در سال 99 به 300 دستگاه برسانیم ولی یک دفعه همه چیز زیر و رو شد.»
وی به شیوع بیماری کرونا از اسفندماه سال 98 اشاره میکند و در ادامه میگوید: «شیوع بیماری و بستری شدن بیماران در آیسییو، وزارت بهداشت را با بحران دستگاه ونتیلاتور مواجه کرد چون دنیا هم با کمبود این دستگاه روبهرو شده بود و بسیار گران فروخته میشد و آنها توانسته بودند تنها 40 دستگاه را با ارقام نجومی خریداری کنند و از ما خواستند تا هزار دستگاه تولید کنیم که ما توانستیم در یک هفته دستگاههای تولید شده را تحویل دهیم. بعد درخواست 4 هزار دستگاه کردند ولی به علت بحران قطعات این دستگاه در دنیا امکان تولید نبود ولی توانستیم هر طور شده تا آخر اسفندماه سال 98، 3 هزار دستگاه تولید کنیم.» یعقوبزاده به اتفاق خوبی در این بحران اشاره کرده و میافزاید: «به علت کمبود دستگاه ونتیلاتور در دنیا حتی در برخی از کشورها مانند اسپانیا و کانادا بیمارستانها مجبور شدند بین پیر و جوان، جوان را از مرگ نجات دهند؛ اتفاقی که در کشور با تولید این دستگاه نیفتاد و این خواست خداوند بود.» مدیرعامل شرکت پویندگان راه سعادت که سابقه جبهه دارد، میگوید: «در جبهه فقط جان سرباز در خطر است ولی در میدان کرونا جنگیدن، جان خانوادهها هم در خطر است چون کارکنان بخصوص کارکنان بخش خدمات مجبور بودند دستگاهها را در بیمارستانها نصب کرده و خدمات پس از فروش بدهند از این جهت جان خانواده آنها نیز در خطر بود و در این مدت فقط یکی از بچهها کرونا گرفت و پدرش هم از او مبتلا شد و متأسفانه فوت کرد که این تلخترین بخش کار ما در تولید بود ولی خدا خواست که 350 کارمند را 350 فرشته حفاظت کردند و توانستیم به مردم خدمترسانی کنیم و جان عزیزانشان به خطر نیفتد.» وی با بیان اینکه هم اکنون 2500 دستگاه ما در بیمارستانها زیر بار است، میافزاید: «البته در ابتدا مجبور بودند با دستگاههای ما کار کنند چون در پیک کرونا دستگاه خارجی کم داشتند یا خارج از سرویس بود و بعد از اتمام پیک، دستگاههای ما را خاموش میکردند ولی یک بحث باعث شد نظر آنها عوض شود و اکنون دستگاههای خارجی خاموش کردهاند و از ایرانی استفاده میکنند و این برای ما موفقیت محسوب میشود.» یعقوبزاده درباره این موفقیت این گونه توضیح میدهد: «دستگاههای خارجی دارای مدت زمان مصرف است و هر سه ماه یکبار باید کالیبره شده و قطعاتش عوض شود و وقتی دستگاه علامت میدهد بعد از اتمام کار دیگر روشن نمیشود تا قطعات آن عوض شود و هر قطعه 50 تا 200 یورو هزینه برای بیمارستان در بر دارد و شرکتهای خارجی به این طریق بهدنبال پولسازی با خدمات پس از فروش هستند ولی ما بهدنبال پولسازی نبودهایم و دستگاههای داخلی را به گونهای ساختهایم که فقط وقتی خراب شد نیاز به تعمیر دارد و قطعات یک بار مصرف ندارد فقط سنسور آن یکبار مصرف بود که آن را نیز دائمی کردهایم و سرویس هم مجانی است تا برای بیمارستانها هزینه بر نباشد و از اینرو بیمارستانها بهدلیل نداشتن هزینههای اضافی دستگاههای داخلی را استفاده میکنند. حتی خارجیها هم از این ویژگی خاص استفاده کردهاند به طوری که ترکیه وقتی فهمید که هیچ قطعه مصرفی مدت دار ندارد و تنها اگر خراب شد نیاز به تعمیر دارد، تعجب کردند.» وی در ادامه میگوید: «ما توانستیم به 5 کشور اول سازندههای ونتیلاتور آیسییو دنیا تبدیل شویم و در تولید این دستگاه حیاتی بیماران آیسییو بهدنبال پولسازی نبودیم.»
«کوو برکت» بزرگترین پروژه ۱۰۰ سال گذشته واکسن سازی
دکتر اصغر عبدلی دانشیار گروه ویروس شناسی انستیتو پاستور و عضو تیم سازنده واکسن کروناست. کسی که نزدیک به 15 سال است که در حوزه واکسن بهصورت تخصصی کار میکند و سعی کرده است در مواقع اضطراری برای کشور مؤثر واقع شود و این بار هم در مسیر کارش موفق بوده، چرا که با تیمش این بار توانسته واکسنی را برای مقابله با ویروس کرونا وارد بازار کند و مردم را از مرگ این ویروس منحوس نجات دهد؛ واکسنی که «کووایران برکت» نام دارد.
عبدلی ابتدا از چگونگی کلید خوردن ساخت واکسن کرونا برکت سخن به میان میآورد. وی میگوید: «وقتی اولین مورد کرونا در کشور در اواخر بهمن ماه سال 98 شناسایی شد با یکی از دوستان حوزه فعالیت تشخیص ویروس کرونا خواستم دست بدهم، از این کار خودداری کرد و گفت دیگر با من دست نده چون اولین مورد کرونا در کشور شناسایی شد. تا این دوست این حرف را زد جرقهای به ذهنم رسید که چرا ما واکسن کرونا نسازیم.»
وی با بیان اینکه تولید واکسن بسیار «های تک» است و علم آن بیشتر در دست دولتهای امریکا (فایزر) و انگلیس (آسترازنکا) است، میافزاید: «خیلی سریع تصمیم گرفتیم بحث ساخت واکسن بومی از نوع ویروس کشته شده را شروع کنیم و این کار را انجام دادیم ولی خیلی دلهره داشتیم چون در واقع نمیدانستیم جهتگیری علمی و پلتفرم ما در زمینه ساخت واکسن درست است یا نه چون که هیچ مقالهای در زمینه ساخت واکسن کرونا هم وجود نداشت.»
عبدلی به بخش سخت کار ساخت واکسن با ویروس اشاره کرده و میگوید: «وقتی ویروس را کشت میدهید و تغلیظ میکنید میلیونها ذره ویروس تولید میشود و از اینرو روزهای اول دوستان به ما میگفتند از محیط کشت ویروس بیرون نخواهید آمد از اینرو برای اینکه به خاطر دینی که به کشور و علم داشتیم تصمیم گرفتیم خانوادهها را راهی شهرستان کنیم تا ناقل نباشیم و اگر جان خودمان را از دست دادیم، به خانواده هایمان آسیبی نرسد.»
وی میافزاید: «در ادامه کار و مطالعات پیش بالینی، کار نتیجه بخش بود ولی از آنجایی که نتایج هیچ یک از مطالعات منتشر نشده بود نمیدانستیم مسیری که طی میکنیم چگونه است و مسیر درستی را پیش میرویم یا خیر؟ تا اینکه مطالعات بالینی واکسن «سینوواک» و بعد «سینوفارم» در چین منتشر شد و بعد از مطالعه متوجه شدیم که جهتگیری ما در مسیر ساخت واکسن کرونا درست است از اینرو دلگرم شدیم و با قدرت به کار خود ادامه دادیم، در چند جا هم واکسن را معرفی کردیم ولی دولتمردان ما اعتقادی به تولید واکسن نداشتند و به ایمنی دسته جمعی و خرید واکسن خارجی اعتقاد داشتند.» این ویروس شناس از شامل شدن لطف خدا به تیمش یاد میکند و میگوید: «ما به تیم برکت معرفی شدیم و توانستیم با همکاری آنها واکسنی تمام ایرانی تولید کنیم که امروز بیش از 15 میلیون دوز آن تحویل وزارت بهداشت شده است؛ واکسنی که چندین فاز بالینی از افراد ۱۲ الی ۷۵ سال آن انجام شده و بزرگترین پروژهای است که در کشور در زمینه واکسن اجرا شده است. با مطالعاتی که 7 دانشگاه درباره واکسنها از منظر بیخطری انجام دادند و با واکسنهای داخلی خارجی مقایسه کردند، واکسن برکت جزو بیخطرترینها بود و این خود موفقیت بزرگی در دانش واکسنسازی در کشور محسوب میشود.» عبدلی علت موفقیت بینظیر را این گونه توضیح میدهد: «درست است که ما در واکسنسازی قدمت ۱۰۰ ساله داریم ولی تا زمان تولید واکسن برکت هر واکسن انسانی که در کشور تولید شده ، بخشی از دانش فنی آن به خارج از کشور مرتبط بوده است یعنی وقتی سال ۴۶ واکسن سرخک را مرحوم میرشمسی که پدر علم واکسنسازی کشور بود ساخت؛ بذرش را از ژاپن آورد. یا بذر واکسن فلج اطفال را در دهه ۵۰ از سازمان بهداشت جهانیWHO گرفتیم. سویه واکسن سرخجه و اوریون را دهه ۶۰ از فرانسه و ژاپن و واکسن هپاتیت بی با انتقال تکنولوژی از کوبا صورت گرفت. امروز به لطف خدا دانش فنی واکسن کرونا برکت تماماً ایرانی است و بذر واکسن از بیماران کشور خود ایزوله و تعیین خصوصیات میکنیم و بر اساس استانداردهای تراز اول جهانی ویروس را غیر فعال، تغلیظ و تخلیص فرموله کرده و تستهای کنترل کیفی آن را هم دقیق بر اساس دستورالعملهای استاندارد انجام میدهیم.» وی میافزاید: «در دوران کرونا فرصتی برای شکستن مرزهای واکسنسازی پیش آمد و صنعت واکسنسازی ما که ۷۰ درصد آن وارداتی بود، اکنون زیر ساختهای آن شکل گرفته است. هم اکنون واکسن برکت پروندهاش برای دریافت تأییدیه جهانی در سازمان WHO ارسال شده است. مقالات فازهای بالینی آن در شرف چاپ یا داوری است. همچنین چندین کشور درخواست خرید کردهاند تا صادرات آن هم شکل بگیرد.» این ویروس شناس در ادامه میگوید: «تمام تیمهای واکسن ساز در طول پاندمی کرونا حمایت شدند. خوشبختانه زیرساخت همه واکسنها مثل ویروسهای کشته شده، واکسنهای پروتئینی، واکسنهای بر پایه وکتور ویروسی و واکسنهای mRNA شکل گرفته است. به جرأت میتوان گفت ایران جزو چند کشور تراز اول دنیا است که اکثر پلتفرمهای واکسن کرونا را تولید کرده یا در حال ایجاد است.»
عبدلی با اشاره به اینکه متأسفانه بحث تولید و صنعت با تحقیقات مجزاست، میگوید: «همه دنیا جلوی تولید میایستند و این اتفاق در تولید واکسن افتاد و خیلیها میخواستند جلوی تولید آن را با تخریب بگیرند ولی به لطف خدا هم اکنون زیرساخت صنعت واکسنسازی صددرصد بومی ما شکل گرفته و این باعث شد در بحرانهای بعدی و پاندمیها ، روی پای خود بایستیم.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
به دنبال کاهش محتواهای نامناسب پیامهای بازرگانی هستیم
مادران انتظار
بدون برجام، بدون FATF
دعای خیر همه ما بدرقه راه شماست
صف هایی که پرکشیدند
عقب گرد آموزش به پیش از کرونا ممکن است؟
واقعیت «گریز هستهای»
پیشرفت به روایت نخبگان
عضویت وحید جلیلی عماد افروغ و الهام اکبری در شورای فرهنگ عمومی
تکرار ویرانی سیل و دردسر برف
روایت های نو از یک دگرگونی بزرگ
کیف های 40 میلیارد تومانی رشوه رونمایی شد
آقای همتی! ثمرات تغییر را نمیبینید؟
نظام اسلامی و مسأله موفقیت و رضایت
سلام ایران