روزنامه وطن امروز
1400/10/27
بهار شعر مقاومت در دمشق
شروین طاهری*: در حال مز مزه کردن آفتاب ظهر زمستان در امتداد اتوستراد (بزرگراه) المزه در غرب دمشق، بانگ اذانی شبیه اذان خودمان از تک مناره مسجد مدرن «الاکرم» در گوشمان میپیچد. از جلوی قصر العدل، همان کاخ دادگستری و روزنامه البعث که میگذریم وارد جنوبیترین سرحد محله دیپلماتیک المزه میشویم. وسط یک خیابان تنگ تیپیک دمشقی، یک عمارت شاعرانه 7 طبقه با سایبانهای سفید متحدالشکل، بر انبوه سفارتخانههای دور و برش سایه انداخته. اتحاد الکتاب العرب؛ عنوانی سبز بر تابلویی سفید، بالای سر در سنتی مشبک شامی با نقوش تو در توی ستارههای 8 گوش و 8 ضلعیها. زیر عنوان اصلی نوشته «فی القطر العربی السوری». خلاصه اینجا اتحادیه نویسندگان عرب، در کشور عربی سوریه است. قدیمیترین مقر انجمن نویسندگان جهان عرب با بیش از نیمقرن سابقه که البته بر اثر اختلافاتی از 14 سال پیش مقر مرکزیاش به قاهره و سپس ابوظبی انتقال یافت. میگویند بنیانگذاران این عمارت که هنوز هم نقشی مهمتر از سفارتخانههای خارجی دمشق در ایجاد ارتباط میان سوریها با ملتهای دوست دارد، بزرگترین نویسنده زن و شاعر مرد معاصر سوریه بودند؛ حانا مینه و نزار قبانی. کارکرد این اتحادیه به عنوان فعالترین بخش وزارت فرهنگ سوریه در حفظ همبستگی سوریها و ملتهای میهمان بویژه فلسطینیها زبانزد است. با احتساب عمارت مشهور پایتخت، حتی در دوران جنگ خانمانسوز 10 ساله در 14 شهر کشور شعبه داشت. باورش دشوار است ولی همین حالا که این نوشتهها را میخوانید، جشنواره شعر اتحادیه نویسندگان عرب در ادلب برپاست؛ آخرین شهر شامات که همچنان تحت اشغال تکفیریهای مورد حمایت ترکیه قرار دارد. گواهی از این حقیقت که اگر مقاومت کالبد سوریه را حفظ کرده، این شعر و ادب عربی است که روح ملت سوری را نجات داده است. برآیند دوای جسم و شفای روح میشود شعر مقاومت که حالا بهارش در زمستان شام از راه رسیده. گل این بهار، مجلس شعری است که نیمروز چهارشنبه 15 دیماه، جمعی از شاخصترین شعرای سوری در همین ساختمان چشمنواز اتحادیه نویسندگان ترتیب دادهاند؛ مهرجان نهجالشهیدین یا جشنواره سیره ۲ شهید؛ تعبیری از میراث حاجقاسم و ابومهدی. ما کمی زودتر از آغاز رسمی مجلس در سالن همایش کهنه اما صمیمی طبقه همکف اتحادیه رسیدهایم و فرصتی است تا با گزارشگران سوری گپی بزنیم. آنجاست که متوجه میشویم مراسم متعددی به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار دلها در گوشه و کنار سوریه برگزار شده یا در حال تدارک است. خانم «احلام بناوی» از شاعران برجسته اتحادیه که در زمره شاخصترین شعرای سوری مقاومت نیز مطرح است، جزو نخستین مدعوان است که زودتر از بقیه و وقتی هنوز سالن خالی است وارد میشود. پوشش او نزدیکترین پوشش به حجاب عرفی ایران است که میتوان در میان طبقه روشنفکر سوری سراغ گرفت. در ابتدا فکر میکنیم او فلسطینی است اما خودش را سوری معرفی میکند. او است که به ما میگوید اتحادیه الکتاب هنوز در ادلب هم شب شعر میگذارد. خانم بناوی، سال گذشته در نخستین سالگرد شهادت سرداران مقاومت، قصیدهای سرود که بسیار مورد توجه محافل ادبی قرار گرفت. آن روز قرار بود او قصیدهاش را در مجلس شعر «سیره ۲ شهید» برای حضار بخواند. مراسم بعد از اجرای سرود ملی سوریه، با بیان عربی فصیح شامی خانم «هیلانه عطاءالله» شاعره پیشکسوت اتحادیه و مجری جلسه آغاز شد. از پوستر مراسم و کتابهای چیده شده جلوی تریبون بزرگ سالن چنین استنباط میشود که شعرهایی که قرار است در این محفل خوانده شود، در قالب همین کتابها منتشر شده است. عنوان نشست از یکی از همین کتابها گرفته شده که مجموعه قصاید در رثای سرداران مقاومت است. کتابهای وصف یاران، سبکبالان، نهجالشهیدین و بل أحیاء به همت موسسه بینالمللی ادبنا و انتشارات عمار منتشر شدند. کمی که میگذرد «سیدرضا عصمتی» رایزن فرهنگی ایران و «احمد طرفی» از موسسه بینالمللی ادبنا نیز از راه میرسند؛ موسسهای که برای گردآوری ۴ عنوان کتابی که در این مجلس معرفی شدهاند، اهتمام ورزیده است. سفیر جمهوری عربی یمن هم حاضر است. نخستین قصیدهخوانها «توفیق احمد» نایبرئیس اتحاد الکتاب العرب و مدیر بخش شعر این اتحادیه و «فرحان الخطیب» از شاعران برجسته سوری هستند. در شعرشان اشارههایی مستقیم به جایگاه رفیع حاجقاسم و ابومهدی مهندس و شهدای محور مقاومت و وفاداری و ازخودگذشتگی آنها در نبرد برای رهایی سوریه از چنگ نکبت تروریسم تکفیری و داعشی دارند. سپس نوبت به پدیده شعر مقاومت میرسد؛ «فارس دعدوش». این جوان رعنا که محبوبیت زیادی هم به دست آورده، انگیزههای بزرگی برای سرودن تمجید شدهترین قصیده عربی در وصف اسطوره مقاومت دارد (قصیده عربی و نسخه ترجمه شده در پایین صفحه آمده است). دکتر عصمتی برای ما شرح میدهد پدر فارس و ۲ برادرش در جنگ علیه تروریسم تکفیری، دوشادوش رزمندگان مدافع حرم به شهادت رسیدهاند. فارس از اهل سنت است اما در اوج شعرش از شمشیرهای برافراخته بنیهاشم برای انتقام خون قاسم میخواند و از «زخمی که از تهران تا کربلا امتداد یافته، گویی حسین(ع) برای قاسم قیام کرد...» خانم احلام بناوی هم که جزو جوانترهاست، یکی از آخرین قصیدهخوانهاست. او در شعرش چیرهدستانه به عبارات پیام پارسال بشار اسد به مناسبت نخستین سالگرد شهادت ۲ سردار استناد میکند و بعد سیره حاجقاسم و ابومهدی را با ذکر عبارتی از سیدحسن نصرالله در یکی از مصرعها توصیف میکند. آخرین قصیدهخوان نیز شخص مدیر جلسه خانم عطاالله است. مقطع این قصیدههای ناب عربی، تقدیر از این شاعران برگزیده مقاومت با حضور رایزن فرهنگی ایران است. همچنین حاضران در مجلس لوح رونمایی از کتابهای چهارگانه مزبور را امضا میکنند. دست آخر از ما دعوت میکنند در مجلس شعر دیگر اتحادیه نویسندگان عرب که قرار است هفته پس از آن در حلب برپا شود، شرکت کنیم. بیشتر که پرسوجو میکنیم، میفهمیم مراسم اصلی یادمان حاجقاسم در حلب را که یکی، دو روز جلوتر برگزار شده، از دست دادهایم. حالا نوبت مصاحبههای رسانهای است. آنجاست که متوجه میشویم خانم هیلانه عطاالله، شاعره نامی سوری و مدیر جلسه نه فقط تجربه حضور در محافل ادبی در کشورمان را دارد، بلکه با زبان فارسی هم آشناست. در گفتوگویی هم که در این مجال با دکتر عصمتی دارم، او تاکید میکند حاضران در محفل شعر «سیره ۲ شهید» فقط به شاعران عرب حوزه مقاومت محدود نمیشود و آنها که قصایدشان را خواندهاند، جزو برجستهترین شاعران معاصر سوریه هستند. در روزگاری که کمبود سوخت ناشی از تحریم و قطع طریق مسیر سوخت توسط آمریکا و مزدورانش، موجب بحران انرژی در شامات شده، روشنیبخش شبهای عمدتا تاریک دمشق، همین ستارهها هستند. به گفته احمد طرفی، نماینده موسسه بینالمللی ادبنا سلسله همایشهای شعر نهجالشهیدین ویژه دومین سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، تا بعد از سالگرد ادامه دارد و علاوه بر شهرهای مختلف سوریه، در لبنان، عراق، یمن و فلسطین نیز برگزار خواهد شد. به عنوان مثال همایش شعر نهجالشهیدین لبنان در بیروت با حضور «عباس خامهیار» رایزن فرهنگی ایران در لبنان و 10 شاعر و ادیب لبنانی برگزیده عرصه مقاومت برپا شد. فردای محفل اتحادیه نویسندگان عرب، در مراسم باشکوه کتابخانه ملی سوریه، وقتی پیام بشار اسد به مناسب دومین سالگرد شهادت مردان مرد میدان مقاومت را که خانم «بثینه شعبان» مشاور ارشد او با لحنی حماسی قرائت میکند میشنوم، با توصیفی که رئیسجمهور سوریه از اتحاد برادرانه ایران، سوریه، لبنان، عراق، فلسطین و یمن ارائه میدهد، ناخودآگاه «نهجالشهیدین» در ذهنم تکرار میشود. * خبرنگار اعزامی «وطن امروز» به سوریه *** از دهه بزرگداشت مقاومت تا ظهور مکتب سلیمانی مهدی سبحانی، سفیر فعال ایران در دمشق از شکلگیری پدیده دهه بزرگداشت مقاومت در سوریه میگوید. به گفته او نخستین مراسم یادبود دومین سالگرد شهادت حاجقاسم و یارانش از یک هفته قبل از روز 13 دیماه، در شهرهای مختلف این کشور برپا شد و تا چندین روز بعد از این تاریخ نیز ادامه یافت. مثلا همان موقع که ما در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق در خدمت آقای سفیر بودیم، او در حال هماهنگی با «عامر اسماعیل هلال» استاندار لاذقیه برای شرکت در مراسم بزرگداشتی در آنجا بود که قرار بود 10 روز بعد از تاریخ شهادت سرداران بزرگ برگزار شود. ماجرا اما به همین جا ختم نمیشد؛ به عبارت دیگر سوریها و فلسطینیان و لبنانیهای ساکن این کشور چنان خود را وامدار حاجقاسم میدانند که یادمان شهادت او را در بازهای طولانیتر از دهه فجر در ایران و تقریبا به مدت 20 روز برپا میکنند. در چنین مقطعی از سال که مصادف با آغاز سال نو میلادی و عید کریسمس (به روایت کلیسای شرقی ارتدوکس و کلیسای سریانی) است، دمشقیها حتی در دهه جنگ، طبق سنتی قدیمی عادت داشته و دارند این روزها را در کنار اقلیت مسیحی سوری جشن بگیرند. به همین خاطر اختصاص دادن چنین روزهایی به رثای شهادت ۲ فرمانده ایرانی و عراقی، خود به اندازه کافی غریب است. سبحانی بویژه گروههای فلسطینیها را در این زمینه بسیار فعال توصیف میکند و مشاهدات ما هم نشان میدهد جامعه حدودا 300 هزار نفری فلسطینیان که البته حالا دیگر تا حدود زیادی در جامعه سوری حل شدهاند، در اغلب مراسم یادمان «مرد میدان» در گوشه و کنار این کشور نمایندگانی داشتند. برخی از این مراسمها از جمله مجلس یادبود باشکوهی که روز 13 دیماه در اردوگاه یرموک برپا شد، اختصاصا با حضور گروههای فلسطینی بود و با سخنرانیهای پرشوری در رثای سردار بزرگ مقاومت همراه بود. نزدیکی نسبی یرموک در جنوب دمشق با منطقه سیده زینب یا همان زینبیه باعث شده یک اقلیت فلسطینی نیز مجاور حرم مطهر بانوی سرافراز کربلا باشند. به همین دلیل در مراسم بزرگی که روز جمعه 17 دیماه در سالن فاطمیه در جوار حرم حضرت زینب(س) به همین مناسبت برپا شد علاوه بر عزیزان افغانی که در این منطقه فقیر اما پرافتخار زندگی میکنند، فلسطینیهای زیادی هم در کنار اهالی سوری زینبیه دیده میشدند. به جز این، آنچه در آن روز خودنمایی میکرد سخنرانی نماینده کلیسای سریانی در وصف اهمیت اسطوره سلیمانی برای مسیحیان شام بود. وقتی از سبحانی درباره نقش سفارت، رایزنی فرهنگی یا دیگر نهادهای جمهوری اسلامی در برگزاری متعدد این بزرگداشتها میپرسم، میگوید به جز مراسم بزرگ مکتبه..الاسد (کتابخانه ملی سوریه) در دمشق که آن هم با همکاری مستقیم ریاستجمهوری سوریه انجام شد، بقیه مراسمها خودجوش بودهاند. او توالی این رویدادها را نشانه شکلگیری مکتب سلیمانی حتی ورای مرزهای کشورمان میداند. وی در سخنرانیاش در مکتبهالاسد در حضور مقامات عالی لشکری و کشوری سوری این پدیده را چنین تبیین کرده بود: «شهید سلیمانی از یک فرد، به یک مکتب تبدیل شده است. شهید سلیمانی با اخلاق، اعتقاد، نبوغ و صیقل دادن ذات خود، توانست مایه افتخار ایران و منطقه باشد... پس از 20 سال از تلاش و جانفشانی شهید، هژمونی آمریکا در جهان هیچ رنگی ندارد. بیشک ایران علت اصلی شکست طرحهای آمریکا (در غرب آسیا) است... شهید سلیمانی نیز در تغییر معادله قدرت به سود ملتهای منطقه، نقش اصلی را داشت». *** گویی حسین برای قاسم قیام میکند فارس دعدوش* سلامٌ على جیشِ الأباهِ المقاومِ على محورِ الحقِّ العزیزِ المسالمِ عَلَتْ فیهِ رایاتُ الکفاحِ فَمِنْ هنا قد انتقمَ الأبطالُ من کلِّ ظالمِ وَهبَّتْ أسودُ المجدِ من قُدسِ شامِنا تعانقُ فی لبنانَ حِزبَ المکارمِ وَترمی على بغدادَ وردَ انتصارِها من الیمنِ المَحْمِیِّ من کلِّ غاشمِ لِتُزهرَ فی طهرانَ مِنْها شهادهٌ تبارکُ سیفَ الحقِّ فی کفِّ قاسمِ وتطلقُ من بارودهِ الحقِّ طَلْقهً تزلزلُ أمریکا ببأسِ الهزائمِ فلا مدفعُ الطغیانِ للسیفِ قاهرٌ ولا راجماتُ الغربِ تقوى على الدمِ ولا طائراتُ الذلِّ فی جَوِّنا عَلَتْ على رایهِ التوحیدِ فوقَ الغمائمِ فَما دامَ فینا الطفلُ رضَّاع عِزَّهٍ یجیءُ إلى الدنیا ببأسِ القواسمِ... * شاعر معاصر عرب ترجمه شعر درود بر ارتش پدرانه مقاومت بر محور حق عزیز و آرام پرچمهای مبارزهاش برافراشته شد، پس از اینجا قهرمانان، انتقام هر بیعدالتی را گرفتهاند و بخشید شیر جلال را از قدس شام ما همچنان که در آغوش میکشید حزب پرافتخاران را در لبنان و گل پیروزیاش را به سوی بغداد پرتاب میکند از سوی یمن که از شر هر ستمگری محفوظ باد شهادت در تهران شکوفا میشود خوشا شمشیر حق در کف قاسم فقط یک تیر از تفنگ حقیقت شلیک میکند تا آمریکا از شکستها بلرزد شمشیر استبداد غلبه نمییابد لجنپراکنیهای غرب تفوقی بر خون نمییابد طیارههای ذلت هم بالای سرمان پرواز نکردند بر فراز پرچم توحید بر فراز ابرها تا آن زمان کودک شیرخوار ما سربلند است که با قوت قاسمها به دنیا میآید داستانهای انتقام ما هرگز پایان نخواهد یافت رای دادگاهها آزادگان را منصرف نخواهد کرد ما سرباز خدا هستیم، با آرامش میآییم ما با کسانی که به دوران ستمگری برمیگردند میجنگیم و اینک اهل باطل را محو میکنیم با چنان فداکاری که از همه جهان فراتر رود و گل عدالت را در جهان میکاریم و خارهای دشمنی بیرحمانه را میچینیم منزه باد آن که قانون حقیقت را به ما اعطا کرد و آنچه فروختیم فقط فروش درهمها بود ای پسر سلیمانی دلت تنگ است؟ اشک آتش ماتم را خاموش نمیکند اما آنها اشک شوق جوانمردان هستند اسبان او بر کوههای فتح سوار میشوند و در دست او شمشیری از جانب خداست برافراشته شده چنانکه شمشیرهای آلهاشمیان بلند شده است نمای صورت او نور رؤیت محمد(ص) است و در دل او غضب حق تعالی و زخمش از تهران تا کربلا امتداد یافته گویی حسین(ع) برای قاسم قیام کرد در همان حال که گلهای سیاه مهربانی نثار شهیدش میشود مهدی(عج) به موقع در آغوشش میکشد آن را همچون نوری به سوی همه درختان سدر هدایت خواهد کرد و خوشا به سعادت کسی که نگهبان قائم باشد و در وصف سپاه قدس چه میتوان گفت؟ جز گروهی از لشکر اهل اراده و در وجنات هر بچه شیر از فارسها که میبینی ارتشهایی هستند که لباس مقاومت پوشیدهاند و اگر مهدی لحظهای از جنگ غیبت میکرد در وجود هر سربازی یک شهید و یک قاسم هست شاید مبارزان جا میماندند اما نه جوانمردان فارس آنها در مسیرشان راه حماسه را پیمودند این را به اسماعیل قاآنی تبریک میگویم مهر جلال را از روح مهر من دریافت کن و ابومهدی المهندس بنا کرد عمارت غنائم را با مهندسی بسیج او تاریخ جنگها را به تناسب تقسیم کرد متناسب با نابترین گوشههای پیشکسوتان و بغداد در کف او به درجهای نائل شد که آن را در میان همه پایتختها تجلیل کردند او قدرتمندترین همراه قاسمش است روح او فراتر از همه نشانههاست همدم سلیمانی و حامل میراث او و بر اساس ترجمهها؛ نگارنده وحی پیروزی من در آنها انتقامی را میبینم که مدتها در انتظار آن بودیم همانطور که انتقام خدا در رکاب بنیهاشم است آل صهیون به دنبال شکستن دندههای ما بودند و تحریف مرزهای ما با شر جنایات و چه غرور نیکویی که دانشش را تجلیل کرد فقط نشانهای از دانش در هر جهان او با ما زنده میماند حتی اگر بدنش بمیرد او با وجود تمام اوهاممان با ما زندگی میکند بینش او به تحقیر علم بیگانگان کمک کرد خداوند رحمان عدالت را میان سهامداران حق تقسیم کرد جامه نور بر او پوشانید تا اینکه آنها را خوار کرد در هیکل (معبد) آنها همه ادعاهایشان جعلی از آب درآمد ناقوس کنیسه به صدا درآمد دلنوازترین تصنیف برای گوش آرزوهای ما درود بر اهل جهاد هنگامی که قیام کنند با نشانههای خود حتی به هر طریق صلحآمیز درود بر پیشوایان روح من تا به علا (کنیه پدری) درود بر راه مقاومت پدری