زنان و بهداشت محيط شهري

آن روز كه گرتا تونبرگ دختر 14‌ساله سوئدي با كاغذي كوچك از گرمايش زمين گفت؛ آن روز كه مه‌لقا ملاح  زني توانمند از نگهداري از محيط‌زيست گفت؛ آن روز كه رياست محيط زيست كشور براي اولين‌بار به يك زن سپرده شده هميشه و همه وقت صداي زنان كه دغدغه محيط‌زيست و بهداشت محيط شهري داشتند، بلند بود.   شهر كانون زندگي انسان‌هايي است كه در پيوستگي و فشردگي و همبستگي زندگي را با هم تجربه مي‌كنند و زمين كه با پيشوند يا پسوند «مادر» آن را ياد مي‌كنند، مي‌داند تنها كسي كه از هويت و ماندگاري و سر‌زندگي همواره او نگران است زنان هستند! شهرها امروزه محل زيست زنان است. نيمي از جمعيت شهرها را زنان تشكيل مي‌دهند. از جمعيت 12 ميليوني تهران در روز نيمي زن هستند و از جمعيت 9 ميليوني آن درشب بازهم نيمي زنان هستند. زنان دغدغه خانواده و محيط زندگي خانواده را دارند و بهداشت محيط يكي از جدي‌ترين مسائل شهري است. شرايط زيست شهري روز به روز دشوارتر مي‌شود و محيط به انواع ناامني‌هاي بهداشتي براي سلامت خانواده و زنان و شهروندان روبرو مي‌شود.  شهر به دليل ازدحام جمعيت و فشردگي و گستردگي در معرض خطر و نگراني است و زنان بيش از همه نگران و درعين حال علاقه‌مند به اقدامي فوري دراين مهم هستند.   در واقع يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي تمام جوامع، بهداشت است كه تمام زواياي زندگي را به خود وابسته كرده است، وقتي اسم «بهداشت محيط» برده مي‌شود شايد پاكيزه بودن معابر و خيابان‌ها چيزي باشد كه در ابتدا به ذهن مي‌آيد، اما اين عنوان هر آنچه براي بهداشت و سلامتي ضروري و مورد نياز است را شامل مي‌شود. 
اين مهم دغدغه‌هايي جدي براي شهروندان فراهم كرده است.  مواردي چون آلودگي هوا، فاضلاب و.‌.. از مسائل جدي بهداشت محيط شهري هستند؛ اگرچه مقوله پسماند و مديريت آن در توليد و نابودي نيز بسيار حائز اهميت است. 
از اين‌رو، پسماند خانگي و شهري از جدي‌ترين مسائل اين روزهاي شهري است. براساس برخي آمارهاي سازمان محيط‌زيست روزانه 48 هزار تن پسماند خانگي در كشور توليد مي‌شود.  اين ميزان توليد پسماند در كشور 150 گرم بالاتر از سرانه جهاني است و اين در حالي است كه 73‌درصد از پسماندهاي ايران مواد ارگانيك هستند.  بر اساس برخي ديگر از آمارها به‌طور ميانگين روزانه حدود ۸ تا ۹ هزار تن پسماند عادي و زباله خانگي در شهر تهران توليد و جمع‌آوري مي‌شود كه اين رقم در سال‌هاي اخير كمي كاهش پيدا كرده است. 
بر اين اساس سرانه توليد زباله در شهر تهران براي هر نفر حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ گرم در روز است در حالي كه نُرم ميانگين سرانه توليد زباله براي هر نفر در دنيا به‌طور ميانگين حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ گرم است. بر اساس ديگر آمارها اين رقم طي سال‌هاي اخير 15درصد كاهش پيدا كرده است .
امروزه، پسماند و مشكلات محيط‌زيستي و هزينه‌هاي سنگين مربوط به مديريت آن، يكي از مشكلات مهم امور شهري است كه بدون ترديد هر شهري با آن دست به گريبان است و جست‌وجو براي راه‌حل‌هاي موثر براي مقابله با آن به اولويتي براي دولت‌ها تبديل شده است بنابراين، با توجه به تأثيري كه پسماندها در محيط‌زيست و سلامت مردم دارند، كنترل و درمان آنها با يك سيستم مناسب، مانند تفكيك و بازيافت، مي‌تواند تأثير آنها را بر اكوسيستم به حداقل رساند و بهداشت محيط را تضمين كند.  از اين رو با توجه به نقش شهروندان به خصوص زنان در امر مديريت توليد پسماند و نحوه جمع‌آوري آن و نظارت محيطي آنان بر محله و محدوده زندگي مي‌توان رويكردهاي متفاوتي نسبت به آن اتخاذ كرد تا محيطي نسبتا سالم و قابل اعتماد جست‌وجو كرد. 


با اين توصيف زنان در شهر يگانه فرصت براي مشاركت بيشتر جهت بهداشت محيط هستند؛ براساس برخي مطالعات زنان و افراد مسن بيشترين كساني هستند كه دغدغه مسائل بهداشت محيط و زيست محيطي را دارند و اين مهم امري بديهي شناخته شده است. 
شايد نخستين گام اين حضور در كاهش پسماند خانگي باشد، اين امر دو اثر مثبت دارد نخست آنكه منجر به كاهش مصرف مي‌شود و دوم آنكه بستر مطلوبي براي جدا‌سازي پسماند ايجاد مي‌كند كه در پي آن كاهش پسماند را به وجود مي‌آورد. در گذشته خانواده‌ها همواره در جهت مصرف بهينه، سعي در محدود كردن ميزان خريد و كاهش دور‌ريز داشتند و اين امر به‌شدت از سوي زنان كنترل مي‌شد. اما با گسترش شهرنشيني مصرف به عنوان يك علامت شاخص در تشخص از يك سو و كم توجهي به ابراز نگراني‌ها از سوي ديگر به دلايل متعدد اجتماعي و اقتصادي درآمده است. ازاين رو ضرورت توجه به اين مهم كه شهر نيازمند تغيير رنگي از جنس مصرف بهينه و مديريت منابع است. اين مهم دركنار آموزش مداوم اعضاي خانواده به كاهش پسماند مي‌تواند بستري مطلوب از مصرف بهينه را تدارك ببيند. 
زنان خانه‌دار گروه هدف هستند اما آنها تنها نيستند ديگر اعضاي خانواده نيز در اين چرخه فعال مي‌باشند توجه به نقش آنان در عرصه خانگي در كاهش توليد پسماند كه دست بلندي دراين امر دارند قادر است با همكاري مديريت شهري به ياد روزگاران پيشين كه مصرف و دور‌ريز حداقلي بود گام‌هاي بلندي در آموزش و همراهي بهداشت محلات و شهر را ايجاد كنند‌! بهداشت محيط شهري از ضرورت‌هاي زندگي اين عصر است و زنان كه هميشه در امر بهداشت به دليل دغدغه‌هاي خانواده از پيشگامان بوده‌اند نيازمند ساز و كاري از جنس تسهيل‌گري براي ايفاي نقش موثر هستند.
زنان بستر آموزش وجديت هستند. اين يگانه فرصت را براي بهداشت محيط مهيا كنيم و در جهت مشاركت آنان در امر نگه‌داشت شهر با دستورالعملي از جنس مسووليت اجتماعي و شبكه‌هاي درون‌محله‌اي و ترغيب آنها به آموزش ديگران و نظارت بر رفتار كسبه و ديگر دست‌اندركاران، فضايي سلامت براي همه مهيا كنيم. 
دراين ميان همان‌گونه كه نظافت منزل همواره از دغدغه‌هاي زنان بوده نظافت بيرون از منزل نيز مي‌تواند به عنوان يك دغدغه طرح گردد و اين مهم دركنار موارد ذكر شده در سطور بالا قادر است رنگ شهر را و محيط زندگي را بهداشتي‌تر و سلامت‌تر كند. زنان به دليل نگراني از سلامت اعضاي خانواده نسبت به اين مهم از انگيزه خاصي برخوردارند. تمركز روي توانايي‌ها‌ي آنها از يك سو و آموزش و مشاركت دهي آنان از سوي ديگر قادر است شبكه‌هاي سلامت و بهداشت محيط شهري را فارغ از هر نوع پيشداوري فعال كند.
 همانطور كه مي‌دانيم اصلي‌ترين عامل براي همراهي مردم به ويژه زنان در برنامه‌هاي شهري در راستاي بهداشت محيط و ديگر برنامه‌ها تقويت اعتماد ميان مديريت شهري و آنان است. اين مهم نيازمند فرآيند اعتماد‌زايي و تثبيت اعتماد دارد كه بخش‌هاي ديگر نظير انسجام و امنيت و هنجارهاي اجتماعي را نيز در بر‌مي‌گيرد، بدون اين چهار مقوله دستيابي به مشاركت زنان در امر حياتي بهداشت شهري دور از ذهن است. 
از اين رو مديريت شهري ناگزير است براي دستيابي به اين فرصت منحصر به فرد يعني مشاركت زنان تلاش جدي را آغاز كند.