زندگی برفی دختر المپیکی ایران
شهروند آنلاین – فقط چند روز تا شروع المپیک زمستانی 2022 در پکن باقی مانده و عاطفه احمدی تاکنون تنها نماینده زن اسکی ایران در این رویداد بزرگ به حساب میآید. این دختر 21 ساله که میگوید از سه سالگی اسکی را آغاز کرده و در دوره قبلی هم حقش با نرفتن به المپیک ضایع شده، معتقد است توانایی رقم زدن اتفاقات بزرگی را حتی در سطح جهان هم دارد، اما باید خیلی بیش از اینها به رشته اسکی رسیدگی شود. البته که او برخی اتفاقات درون خانواده اسکی را هم مانعی برای پیشرفت امثال خودش میداند.
در ادامه مشروح گفتوگوی «شهروند» را با عاطفه احمدی میخوانید:
* در همین ابتدا برویم سراغ اینکه چگونه وارد اسکی شدید؟
من از سه سالگی اسکی را شروع کردم و مربی اصلیام پدرم بوده و هست. پدرم همیشه کنار من بوده و خودش هم قهرمان اسکی بوده و مربیگری تیم ملی را هم در کارنامه دارد. البته خواهر بزرگترم، حدیث احمدی هم قهرمان اسکی است و همین باعث شد تا از کودکی اسکی را شروع کنم. من حتی وقتی 15 سالم بود و به سن قانونی نرسیده بودم، قهرمان ایران شدم. از 16 سالگی هم که از نظر فدراسیون جهانی به سن قانونی رسیدم، عضو تیم ملی شدم و در 6 سال اخیر دائما نفر اول اسکی آلپاین ایران بودم.
* پس در دوره قبلی چطور فروغ عباسی نماینده ایران در المپیک زمستانی بود؟
در المپیک قبلی هم من باید انتخاب میشدم، اما متاسفانه حقم ضایع شد. 11 مسابقه داخلی داشتیم که من 9 مسابقه را اول شدم و یکی را دوم و یکی را هم اوت کردم. در مجموع اول شدم، اما با تصمیم غیرفنی، یک نفر دیگر انتخاب شد. در این دوره هم تا قبل از مسابقات ترکیه 95 درصد راه را رفته بودم و در داخل کشور هم در تمامی مسابقات شرکت کردم تا بدون حرف و حدیث المپیکی شوم. گذشتهها گذشته، اما واقعا تصمیم عادلانهای در دوره قبل هم گرفته نشد، چون به یکباره انتخابی را به یک روز معطوف کردند.
* شما هنوز جوان هستید و شاید چند دوره دیگر هم بتوانید در المپیک زمستانی حاضر شوید.
بله، دقیقا همینطور است. من متولد سال 79 هستم، اما چون خیلی زود شروع کردم، رسیدن به المپیک در 17 سالگی هم برایم عجیب نبود. امیدوارم در این دوره بتوانم تجربههای خوبی کسب کنم.
* در اولین تجربه المپیکی، چه توقعی باید از عاطفه احمدی داشته باشیم؟
من در مسابقات بینالمللی زیادی در سالهای اخیر شرکت کردم و در تورهای جهانی هم حاضر بودم. خیلی از مواقع با نتایجی که گرفتم، تاریخساز شدم و در دو دوره نتایجی کسب کردم که تا به حال توسط هیچ اسکیباز ایرانی ثبت نشده بود. سقف رویاهای من بلند است، اما امیدوارم بتوانم بهترین رتبهای را که تاکنون کسب شده برای ایران رقم بزنم.
* بهترین رتبه تاکنون برای ایرانیها چه بوده؟
معمولا اسکیبازان ایرانی صرفا هدفشان کسب سهمیه المپیک زمستانی بوده و در این رویداد جزو نفرات آخر بودهاند. اما من رویاهای بزرگی در سر دارم که برای رسیدن به آنها بیشتر تلاش میکنم تا بخواهم حرف بزنم.
* از فضای المپیک زمستانی کمی جدا شویم. میگویند اگر یک نفر خانوادهاش اسکیباز نباشند یا خانهاش در نزدیکی پیست نباشد، نمیتواند اسکیباز حرفهای شود.
اینطور نیست. من اهل منطقه آبعلی هستم، اما اکثر اسکیبازان اهل دیزین و شمشک هستند. اگر بخواهی جایگاهی را به دست بیاوری، به آن میرسی. من هم چون بومی آن مناطق نبودم، خیلی جنگیدم، اما به نظرم هر ورزشکاری بیشتر باید به هدفش فکر کند، نه این مسائل حاشیهای. البته هنوز هم مقاومتهایی در این خصوص وجود دارد، چون من هم ارتباطی با افراد بومی ندارم و با این مسائل کاملا مخالفم.
* در کمتر از دو هفتهای که تا اعزام شما باقی مانده، خواستهای از مسئولان دارید؟
ما قرار است 10 بهمن اعزام شویم. شاید همه فکر میکنند با رسیدن به المپیک همه چیز تمام میشود، اما این تازه اول راه است. ما همه جوره نیاز به حمایت داریم. اسکی یک ورزش گران و وابسته به دلار و یورو است. هر ورزشکاری در ایران از بومی یا غیربومی از قشر متوسط جامعه است و در این ورزش پرخرج واقعا به مشکل برمیخوریم. تک تک اسکیهایی که ما داریم، 1100 یورو قیمت است یا وسایل جانبی دیگر هر کدام حداقل 500 یورو هزینه دارد. در ضمن با توجه به تحریمها برای خرید لوازم اسکی مشکل داریم. از سوی دیگر، برف خوبی در کشورمان نداریم و تجهیزات مناسبی هم در پیستها نیست. در حالی که در اروپا 6 ماه برف دارند و تجهیزات برفسازشان نیز خیلی پیشرفته است.
* قبل از المپیک برای شما اردوی خارجی در نظر گرفته شده؟
خیر؛ اردویی نداریم و من با هزینه کمیته بینالمللی المپیک 20 روز در سوییس تمرین کردم. متاسفانه در بحث هزینهها خیلی مشکل داریم و اسپانسری هم نیست که از ما حمایت کند. داشتن یک مربی بدنساز خوب و مربی کوچینگ برف تخصصی از نیازهای ماست. همه تیمها و ورزشکاران پیشرفته در دنیا دکتر تغذیه و ماساژور هم دارند. مثل کشتی نیستیم که با یک دوبنده بتوانیم روی تشک برویم و ورزش کنیم. موفقیت یک اسکیباز بستگی به هزار مورد دارد.
* و اما سراغ این برویم که زندگی یک اسکیباز چه سختیها و چالشهایی دارد؟
برخی که خیلی تخصصی اسکی را دنبال نمیکنند، فکر میکنند اسکی فقط سُر خوردن است. برای ورزش در ارتفاع اول از همه شما باید چابکی لازم را از نظر بدنی داشته باشید؛ به ویژه در رشته آلپاین که ترکیبی از حرکات بدن را نیاز دارد. اسکی به صورت تخصصی بسیار ورزش سخت و طاقتفرسایی است که باید زندگیات را برای آن بگذاری. من روزی 4 ساعت در دو وعده تمرین بدنسازی میکنم. برای تمرین اسکی هم که مثل همه بچههای اسکیباز باید از ساعت 5، 6 صبح بیدار شوم چون همیشه مسابقات بینالمللی هم در ساعات اولیه صبح برگزار میشود و بدنمان باید به آن شرایط عادت کند. بعد که برمیگردم باید ریکاوری کنم و دو جلسه تمرین بدنسازی را انجام دهم. شرایط تغذیه هم که باید همیشه کنترل شده و روی برنامه باشد. در واقع زندگی اسکیبازها کاملا متفاوت با یک فرد عادی است.
* و البته به نظر میرسد رشتهای بسیار پرخطر به حساب میآید؟
همه اسکیبازها آسیبدیده هستند. پاها و کتف بسیار در معرض خطر است. من هم بارها زمین خوردم تا به این مرحله رسیدم و آسیبدیدگیهای زیادی هم داشتم.